#لالہهای_آسمونے
شهید محلاتی، #سپاه پاسداران را پرتوان 💪و شکیبا میخواست و پشتوانه این آرزو، #تلاش بیامانش بود. او در یکی از مصاحبههای🎥 خود در مورد سپاه میگوید: «انشاءالله #سپاهی بسازیم که دشمن 👹هوس نکند علیه #انقلاب اسلامی توطئه کند».
#شهید_فضلالله_محلاتی🌷
#سالروز_ولادت
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
#لالہهای_آسمونے
وقت ازدواج💍 به مادرشان گفته بود، دختری را برایم انتخاب کنید که باایمان باشد👌. همچنین اگر شهید🌹 شدم، یک سال عزا نگه ندارد❌. او برادرم را دیده و گفته بود دیگر لازم نیست #عروس را ببینم. عقدمان را امام خمینی (ره) خواندند😇. موقع عقد به من گفت: همه ممد صدایم میکنند، اما شما محمد #صدایم کن تا بقیه هم درست ادا کنند.❣هفت ماه عقد بودیم. وقتی میرفتیم بیرون گاهی #مادرش به او پول میداد و میگفت: شاید زنت دلش چیزی بخواهد، اما او پول نمیگرفت و میگفت «مریم نگاهش👀 به جیب من است. وقتی میبیند #پول ندارم از من چیزی نمیخواهد.» 😊 همیشه تاکید داشت به مالی که یقین به #حلال بودنش نیستیم، دست نزنیم♨️. از #کارگری ابایی نداشت و میگفت: خدا آدم بیکار را دوست ندارد.😔
✍ به روایت همسر بزرگوار شهید
#شهید_محمد_جعفرینیا🌷
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
#لالههای_آسمونے
🍃🌹تازه زنش را آورده بود اهواز. طبقه ی بالای خانه ی ما می نشستند. آفتاب نزده از خانه می رفت بیرون. یک روز، صدای پایین آمدنش را از پله ها که شنیدم، رفتم جلویش را گرفتم.
🍃🌹 گفتم «مهدی جان! تو دیگه عیالواری. یک کم بیشتر مواظب خودت باش.» گفت «چیکار کنم؟ مسئولیت بچه های مردم گردنمه.»
🍃🌹گفتم «لااقل توی سنگر فرماندهیت بمون. » گفت « اگه فرمانده نیم خیز راه بره، نیروها سینه خیز می رن. اگه بمونه تو سنگرش که بقیه می رن خونه هاشون.»
📎فرماندهٔ لشگر ۱۷ علیابنابیطالب
#سردارشهید_مهدی_زینالدین🌷
#سالروز_ولادت
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#لالههای_آسمونے
🍃🌹تازه زنش را آورده بود اهواز. طبقه ی بالای خانه ی ما می نشستند. آفتاب نزده از خانه می رفت بیرون. یک روز، صدای پایین آمدنش را از پله ها که شنیدم، رفتم جلویش را گرفتم.
🍃🌹 گفتم «مهدی جان! تو دیگه عیالواری. یک کم بیشتر مواظب خودت باش.» گفت «چیکار کنم؟ مسئولیت بچه های مردم گردنمه.»
🍃🌹گفتم «لااقل توی سنگر فرماندهیت بمون. » گفت « اگه فرمانده نیم خیز راه بره، نیروها سینه خیز می رن. اگه بمونه تو سنگرش که بقیه می رن خونه هاشون.»
📎فرماندهٔ لشگر ۱۷ علیابنابیطالب
#سردارشهید_مهدی_زینالدین🌷
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#لالههای_آسمونے
▪️شب های دوشنبه و جمعه به اتفاق به مجالس برگزاری دعای كمیل می رفتیم، از من می خواست در زمانی كه او در جبهه است، خواندن دعای كمیل بویژه دوشنبه شب ها را فراموش نكنم و ادامه دهم.
▪️شهید گودرزی كیا خیلی اهل نماز شب بود، نمازهای آخر شبش بعضا طولانی می شد. به امام رضا (ع) ارادت زیادی داشت و هر زمان كه فرصت می كرد به مشهد و زیارت ایشان می رفت.
▪️شهید چنان بر سجاده نماز اشك می ریخت و از خدا شهادت را طلب می كرد كه تنم لرزید و به او اعتراض كردم و گفتم: 'آخر مرد حسابی، تو با وضعیت بارداری من و شرایط زندگی ما، از خدا شهادت را می خواهی، من بدون تو چگونه این زندگی را اداره كنم، بی تو چگونه سر كنم.
✍ به روایت همسر بزرگوار شهید
📎 نخستین عکاس دفاع مقدس
#شهید_داریوش_گودرزیکیا🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۲۵/۱۱/۲۵ روستای اناج ، اراک
شهادت : ۱۳۶۳/۷/۲۹ منطقهٔ عملیاتی میمک
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──