🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#کتاب_شهید_نوید📚 #همقدم_بهروایتهمسرشهید✍ اصلا مگرمی شود اربعین بیاید و دل من آرام باشد؟! مگر م
#کتاب_شهید_نوید📚
#همقدم_بهروایتهمسرشهید✍
«هرچی فکر میکنم که الان دعا کنم جور نشه بره می بینم نمی تونم! بهش حق میدم بخواد بره جایی که که بیشتر از قبل ادم رو به خدا وصل میکنه چرا نره؟ منم اگه میتونستم می رفتم هدف ما به خدا رسیدنه و جبهه ها بهترین فرصت برای این رشد و رسیدن هست.
فقط به حالش غبطه میخورم و از خدا میخوام دلتنگیم رو برطرف کنه آقا نوید رو به خاطر دنیا نمیخوام دوستش دارم. بهترین و خوشترین و با من نشاط ترین لحظات زندگیم رو کنارش داشتم دوست دارم بعد از این هم داشته باشم اما همه ی اینها رو به شرطی میخوام که به خدا نزدیک تر بشیم.» آخرین باری که آقا نوید آمد خانه ما ظهر جمعه بود. برایش خورش قیمه درست کرده بودم عاشق غذاهای خورشی بود وقتی میخواست از اتاق من برود بیرون برگشت و به عکس آقا رسول نگاه کرد و گفت: «آقا رسول مواظب خواهرت باش!» همان پیراهن چهارخانه ی آبی را که روز تولدش برایش گرفته بودم پوشیده بود.
روز تولدش چقدر خوش گذشت یک جشن خانوادگی برایش گرفته بودیم. توی خانه ی خودشان چقدر آن روز با آن قابلمه ای که گرفته بود دستش و میکوبید رویش شوخی کرد و سربه سر همه گذاشت نمیشد توی جمع باشد و به بقیه خوش نگذرد.
پروازش به سوریه عصر شنبه بود آخرین پیامی که برایش فرستادم این بود بهت افتخار میکنم که خادم حضرت زینب ،هستی ان شاء الله به سلامتی بری و سه روز قبل از اینکه راهی سوریه ،شود خبر شهادت محسن حججی آمده بود. بیشتر صحبتهایی که پای تلفن با هم میکردیم در مورد این شهید بود حسابی
برگردی».
💯~ادامهدارد...همراهمونباشید😉
#کتابشهیدنویدصفری📗/#پارتسیوهفتم
🔹#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸