eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
10.1هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
شمر خنجر زدنش معروف است...😭 قاضیِ کوفه حکم صادر کرد که حسین خارجی ست ای مردم با خبر میشد هرکسی ، میگفت زدنِ حدِّ کیفرش با من همه تقسیم کار میکردند ! بین بازار آهن کوفه ؛ خنجر آب دیده ای میگفت ، بوسه بر زیر حنجرش با من نیزه ای گفت ، که بیشتر ز همه تشنه هستم به خون رگهایش کوفه تا شام میشوم سیراب ! زحمت بُردنِ سرش با من پیر آهنگری سرش گرم است پشت هم نعل اسب میسازد هرکه آمد خرید با خود گفت ، رد شدن روی پیکرش با من حرف شیر جمل وسط آمد یکنفر گفت بین جمعیّت ، پسر ارشد حسن با تو آن یکی شیر دیگرش با من حرمله با کمان کمین کرد و یک سه شعبه به کف گرفت و بگفت: در میان قنوت دستانش ، نحر حلقوم اصغرش با من حیدر کربلا به میدان زد کینه ها از علی نمایان شد با لجاجت کسی صدا میزد ، ارباً اربای اکبرش با من یکنفر با عمودی از آهن پشت یک نخل منتظر مانده به همه گفته جمع خاطرتان ، ضربه بر فرق لشکرش با من زیر چنگال گرگهای پلید بی کس افتاده بود در گودال شمر ملعون رسید و نعره کشید ، نفَسِ گرم آخرش با من دشنه در دست ، روی سینه نشست دل زهرا شکست ، وقتی گفت سر او را ز تن جدا کردن ،😭 پیش چشمان مادرش با من در هیاهوی غارت خیمه بشکند دست زجر ؛ آمد و گفت کَندنِ گوشواره از روی ، لاله ی گوش دخترش با من به سنان گفت ساربان ، باید از محّل یهودیان برویم بستن دست کودکان با تو ، تازیانه به خواهرش با من تا که خورشیدِ نیزه قرآن خواند یک حرامی که سنگ دستش بود از لب پشت بام دادی زد ، رخ تابان و انورش با من دخترش گفت عمه جان ، امشب کنج دیوار این خرابه ی غم پدر آمد اگر به دیدارم ، بستنِ دیده ی تَرَش با من •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•