داستان تشرف دو نوجوان خدمت امام زمان ارواحنافداه
🍈حنظلی که شیرین بود🍈
قسمت دوم 2⃣
گفتم:
《نمیدانم. بیا جلوتر برویم شاید آن را دیدیم.》
دوباره راه افتادیم.
آن روز هوا بسیار گرم بود
آب و غذا هم، همراه نداشتیم؛
چون فکر می کردیم خیلی زود به کاروان خواهیم رسید و پس از دریافت مژدگانی زود برمیگردیم🎁🎁
ولی اینگونه نشد😔
وقتی به خودمان آمدیم، دیدیم که وسط بیابانی خشک و بی آب گم شدهایم🏜
احمد گفت:
《دیدی چه شد؟ در این بیابان گم شدهایم.》😥
گرمای هوا آن قدر شدید بود که تشنگی، زبان از دهانمان آویزان شده بود و مرگ را جلوی چشم خود می دیدیم.
🌘 هوا کم کم رو به تاریکی میرفت.
اگر بیشتر میماندیم حتما خوراک گرگها میشدیم.🦊
یقین کردم در آن بیابان خواهیم مرد از شدت ترس و نگرانی زدم زیر گریه.
😭😭😭😭😭😭😭
احمد گفت:
ناراحت نباش؛ خدا خیلی مهربان است.
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
─━━━⊱☆.۰🦋۰.☆⊰━━━─
🖋داستان حنظلی که شیرین بود
📒منبع : النجم الثاقب، میرزا حسین نوری ، ناشر مسجد مقدس جمکران ، قم ، چاپ ۱ ، صفحه ۵۰۷
📚برگرفته از مجموعه کتابهای نیکان
#داستان_حنظلی_که_شیرین_بود
#قسمت_دوم
#تشرف
#امام_زمان
🌱اللهم عجل لولیک الفرج 🌱
🎈°•. 🍈 .•°😋😋°•. 🍈 .•° 🎈
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/EOG6v4ZT33g5cNMtpl4NqY
🎈°•. 🍈 .•°😋😋°•. 🍈 .•° 🎈
سروش
https://splus.ir/golhayeentezar
🎈°•. 🍈 .•°😋😋°•. 🍈 .•° 🎈
ایتا
https://eitaa.com/golhayeentezar
🎈°•. 🍈 .•°😋😋°•. 🍈 .•° 🎈
تلگرام
https://t.me/golhayeentezar
💠دعای فرج
گلهای نازنین
خوندن این دعا در دوران غیبت امام زمان مهربونمون سفارش شده.
😊بیایید با هم این دعا رو بخونیم .
#سه_شنبه_های_مهدوی #دعای_فرج
سروش
https://splus.ir/golhayeentezar
┄┅┅┅┅❀🦋❀┅┅┅┅┄
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/IW9bWbjxsd6Hc9M52zpFt5
┄┅┅┅┅❀🦋❀┅┅┅┅┄
تلگرام
https://t.me/golhayeentezar
┄┅┅┅┅❀🦋❀┅┅┅┅┄
ایتا
https://eitaa.com/golhayeentezar
┄┅┅┅┅❀🦋❀┅┅┅┅┄
11.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایده میز صلوات
👈🌹ایده ای که دانش آموزان میتوانند در مدارس پیاده کنند .
👈🌹فعالین مهدوی در ایستگاه های مهدوی
هر شخص به سهم خود کاری انجام دهد.
😊کلیپ را برای دیگران نشر دهید .
نشر خیری است که جاری می شود .
و شما هم در این خیر سهیم باشد ❤️🌹
سروش
https://splus.ir/golhayeentezar
─═۰🌻╬۰📖۰╬🌻۰═─
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/ELMTAdxOhhA8byBjONBfCH
─═💗╬۰📖۰╬🌻═─
تلگرام
https://t.me/golhayeentezar
─═💗۰╬۰📖۰╬🌻═─
ایتا
https://eitaa.com/golhayeentezar
📚داستان تشرف دو نوجوان خدمت
امام زمان ارواحنافداه
🍈 حنظلی که شیرین بود 🍈
قسمت سوم 3⃣
🧕مادرم همیشه به من می گوید:
《عزیزم، ما امامی داریم هر کس که او را نشناسد و بمیرد مسلمان از دنیا نرفته است.
💚 اسمش حضرت مهدی ارواحنافداه است. 💚
او الآن زنده است.
هر موقع مشکلی برایمان پیش می آید از او کمک میخواهیم و به اجازه خدا مشکل ما را برطرف میکند . 》
👦🏻👦🏻 حالا بیا باهم به او متوسل شویم و از او کمک بخواهیم.
شروع کردیم با سوز دل او را صدا زدن و خدا را به آبروی او قسم دادیم.🤲🤲
ناگهان دیدیم دو مرد سوار بر اسب کنار ما ایستاده اند.🐎
یکی از آنها، پیرمردی مسن و دیگری جوان بود.
از اسب پیاده شدند و به ما سلام کردند؛ سپس
جا نمازشان را که بوی بسیار خوش میداد پهن کردند و شروع به نماز خواندن کردند.📿
من و احمد حیران مانده بودیم.😯
به صورت زیبای آن جوان خیره شدیم. خدایا این مرد جوان کیست؟!
چقدر دلنشین است!
بعد از اینکه نماز شان تمام شد با صدای دلنشینی رو به من کرده و فرمودند:
《محمود بیا جلوتر.》
گفتم:《آقا از شدت خستگی و تشنگی نمیتوانم صحبت کنم.》
دوباره ایشان فرمودند:
《نترس بیا چیزی نیست.》
─━━━⊱☆.۰🦋۰.☆⊰━━━─
🖋داستان حنظلی که شیرین بود
📒منبع : النجم الثاقب، میرزا حسین نوری ، ناشر مسجد مقدس جمکران ، قم ، چاپ ۱ ، صفحه ۵۰۷
📚برگرفته از مجموعه کتابهای نیکان
🌱اللهم عجل لولیک الفرج 🌱
🎈°•. 🍈 .•°😋😋°•. 🍈 .•° 🎈
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/EOG6v4ZT33g5cNMtpl4NqY
🎈°•. 🍈 .•°😋😋°•. 🍈 .•° 🎈
سروش
https://splus.ir/golhayeentezar🎈
🎈°•. 🍈 .•°😋😋°•. 🍈 .•°
ایتا
https:
کاردستی
ا✂️✂️✂️ا
موضوع:
🌼 گل نرگس با روبان🌼
ا•°📿°🌼°📿°🌼°📿°•
یــا صــ♡ــاحـب الــزمـ♡ـان
💚ذکر لب هایم دعا برای فرج است ای گل نرگس
ا😊🌹😊🌹😊🌹
" اللهم عجل لولیک الفرج"
#کاردستی_مهدوی
#کاردستی
سروش
https://splus.ir/golhayeentezar
.✨๑º°°๑📿๑º°°๑✨.
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/ELMTAdxOhhA8byBjONBfCH
.✨๑º°°๑📿๑º°°๑✨.
تلگرام
https://t.me/golhayeentezar
.✨๑º°°๑📿๑º°°๑✨.
ایتا
https://eitaa.com/golhayeentezar