eitaa logo
گل مریم
1.3هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
151 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی 💢میدان داری برای ایران... ✅ ❤️یک نفر عضو کردن یک صلوات به هدیه به روح حاج قاسم #انتخاب_سرنوشت #انتخاب_مطلوب #دولت_تراز-وکارامدوانقلابی آیدی جهت انتقادات وپیشنهاداد @ha313ji313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸مروری بر سخنان علیه السلام از مدینه تا کربلا (86) ⬇️ امام علیه السلام پس از سخنرانی دوم، عمرسعد را خواست و او با اینکه از این ملاقات اکراه داشت و نمی خواست با آن حضرت مواجه گردد بالا خره به جلو آمد و حسین بن علی علیهما السلام برای آخرین بار با وی اتمام حجت نمود و خطر و عواقب وخیم اقدام و تصمیم او را در باره جنگ با آن حضرت بدو تذکر داد و چنین فرمود: «تو خیال می کنی با کشتن من و به وسیله ریختن خون من به یک جایزه بزرگ و ارزنده! و به استانداری ری و گرگان نایل خواهی گردید؟ نه ، به خدا سوگند! چنین ریاستی به تو گوارا نخواهد شد و این، پیمانی است محکم و پیش بینی شده؛ اینک آنچه از دستت بیاید انجام بده که پس از من نه در دنیا و نه در آخرت روی خوش و راحتی نخواهی دید و در هر دو جهان معذب و مورد خشم خدا و خلق خدا خواهی گردید و چندان دور نیست آن روزی که سر بریده تو را در همین شهر کوفه بر بالای نی بزنند و کودکان این شهر سر تو را اسباب بازی قرار دهند و سنگبارانش کنند.» عمرسعد با شنیدن سخنان امام بدون اینکه جوابی داده باشد ، از آن حضرت روی برگرداند و با قیافه خشمگین ، خود را به صف سپاهیان رسانید . - . . 🇮🇷 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲━━━━━━━━ ╰┈•៚ @Golmaryam1399 ┗━━━━━━━━🌺━
🔸مروری بر سخنان علیه السلام از مدینه تا کربلا (87) ⬅️ ذلت و بدبختی عمرسعد بلافاصله پس از جریان عاشورا شروع شد؛ زیرا وی به هنگامی که به همراه اسرا وارد کوفه گردید برای دادن گزارش جریان کربلا، به ملاقات ابن زیاد رفت. ابن زیاد پس از استماع این گزارش به وی گفت: اینک آن فرمان کتبی را که برای جنگ با حسین به تو داده بودم، به خود من برگردان. عمرسعد به بهانه اینکه متن فرمان در گیرودار جنگ مفقود شده است، از تحویل دادن آن خودداری ورزید ولی چون اصرار شدید ابن زیاد را دید، گفت: امیر! چرا چنین اصرار می ورزی من که فرمان تو را اطاعت کردم و حسین و یارانش را کشتم و اما این فرمان تو باید در نزد من بماند تا بر عجایز و پیرزنان قریش در مدینه و شهرهای دیگر ارائه دهم و عذر خویش را بخواهم. بنا به نقل سبط بن جوزی، ابن زیاد برآشفت و جرّ و بحث در میان آن دو به آنجا کشید که عمرسعد چون از دارالاماره به سوی خانه خویش حرکت می کرد، چنین گفت: هیچ مسافری دیده نشده است که مانند من با دست خالی و با بدبختی به خانه خویش مراجعت کند که هم دنیا را از دست دادم و هم آخرت را. او پس از این جریان خانه نشین گردید؛ زیرا هم مورد خشم ابن زیاد قرار گرفت و هم مورد نفرت عموم مردم کوفه که هر وقت به مسجد می رفت مردم از وی کناره می گرفتند و هر وقت از کوچه و بازار عبور می کرد مرد و زن و کوچک و بزرگ او را سبّ و لعن می نمودند و به همدیگر نشان می دادند و می گفتند: هذا قاتِلُ الْحُسَیْنِ. - . . _صفر🇮🇷 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲━━━━━━━━ ╰┈•៚ @Golmaryam1399 ┗━━━━━━━━🌺━
🔸مروری بر سخنان علیه السلام از مدینه تا کربلا (88) ⬅️ بالاخره در سال 65 هجری یعنی پنج سال پس از شهادت امام حسین علیه السلام عمر سعد به دستور مختار ثقفی با تفصیلی که در کتب تاریخ آمده است به قتل رسید و اجمال آن این است که: یک روز مختار به تصمیم خود در باره قتل عمرسعد اشاره نمود و چنین گفت: بزودی کسی را که دارای مشخصاتی چنین و چنان است و قتل وی اهل زمین و آسمان را خشنود می کند خواهم کشت. مردی (هیثم نام) که در آن مجلس حضور داشت منظور مختار را فهمید و فرزندش (عریان) را به نزد عمرسعد فرستاد و بر وی هشدار داد . روز بعد عمرسعد فرزندش (حفص) را که در کربلا نیز به همراه او بود به نزد مختار فرستاد تا با وی گفتگو کند . پس از ورود (حفص) مختار رئیس شرطه خویش (کیسان تمار) را مخفیانه به حضور طلبید و دستور داد که اینک باید سر عمرسعد را از تنش جدا کرده و در نزد من حاضر کنی . ابن قتیبه می گوید : (کیسان) طبق دستور مختار وارد خانه عمرسعد گردید و او را در میان رختخواب دریافت. او چون قیافه خشمناک کیسان را دید مرگ خویش را یقین کرده و خواست از جای خویش برخیزد که لحاف به پایش پیچید و به روی رختخواب افتاد و کیسان مجالی نداد و سر از تنش جدا نمود و این چنین دفتر ننگین و جنایت بار زندگی او را درهم پیچید . - . . 🇮🇷 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲━━━━━━━━ ╰┈•៚ @Golmaryam1399 ┗━━━━━━━━🌺━
🔸مروری بر سخنان علیه السلام از مدینه تا کربلا (89) ⬅️ (کیسان) چون سر منحوس عمرسعد را به نزد مختار آورد ، مختار خطاب به (حفص) گفت : صاحب این سر بریده را می شناسی ؟ گفت آری و پس از او در زندگی خیر نیست . مختار گفت : آری برای تو زندگی سودی ندارد سپس دستور داد سر (حفص) را نیز از تنش جدا کرده و در کنار سر پدرش قرار دادند. آنگاه مختار چنین گفت: عمرسعد در برابر حسین و حفص در برابر علی اکبر. سپس گفت : نه به خدا سوگند که برابر نیستند و اگر سه چهارم همه خاندان قریش را به قتل برسانم حتی با یک بند انگشت حسین بن علی علیهما السلام نیز برابری نخواهد نمود. و این بود نتیجه نفرین و پیش بینی حسین بن علی علیهما السلام در مورد عمربن سعد بزرگترین جنایتکار تاریخ. یکی از فرماندهان لشکر کوفه به نام (عمرو بن حجاج) که چهار هزار نفر تحت فرمان او بودند ، افراد تحت فرماندهی خود را به جنگ با امام تشویق و ترغیب می نمود و چنین می گفت: بجنگید، بجنگید با کسی که از دین خدا برگشته و از صف مسلمانان بیرون رفته است . امام علیه السلام چون گفتار عمرو بن حجاج را شنید فرمود: «وای بر تو ای عمرو ! آیا مردم را به این بهانه و اتهام که ما از دین خدا خارج شده ایم به جنگ و ریختن خون ما تشویق و ترغیب می کنی ؟ آیا ما از دین خدا خارج گردیده ایم ولی تو که حق را از باطل نشناختی در دین خدا پابرجا هستی ؟ نه ، هرگز چنین نیست ؛ روزی که روح از تن ما جدا گردید ، خواهید فهمید که چه کسی سزاوار آتش است.» - . . 🇮🇷 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲━━━━━━━━ ╰┈•៚ @Golmaryam1399 ┗━━━━━━━━🌺━
🔸مروری بر سخنان علیه السلام از مدینه تا کربلا (116) ⬇️ طبری از عقبة بن بشیر اسدی نقل می کند که روزی به حضور امام پنجم حضرت محمد باقر (ع) شرفیاب شدم. آن حضرت در ضمن سخن به من فرمود : عقبه ! ما خاندان پیامبر در پیش شما بنی اسد خونی داریم . در روز عاشورا یکی از اطفال جدم حسین بن علی (ع) را به دست وی دادند و همین طوری که طفل در بغل آن حضرت بود یک نفر از افراد قبیله شما (بنی اسد) با تیر گلوی او را درید و حسین (ع) با دست خود آن خون را گرفت و به هوا پاشید سپس عرضه داشت : «پروردگارا ! اگر در دنیا نصر و پیروزی آسمانی را از ما گرفتی! در عوض، بهتر از پیروزی را در آخرت نصیب ما بگردان و انتقام ما را از این مردم خونخوار بگیر» خوارزمی این جریان را مشروح تر و بدون ذکر سند چنین نقل می کند : پس از کشته شدن یاران حسین بن علی (ع) که بجز زنان و اطفال و بجز امام سجاد کسی در میان خیمه های او باقی نماند استغاثه آن حضرت بلند شد : «آیا کسی هست که از حرم پیامبر خدا دفاع کند ، آیا خدا ترسی هست در باره ما خاندان از خدا بترسد ، آیا یاری کننده ای هست به امید خدا بر ما یاری دهد ، آیا معین و کمکی هست به یاری ما بشتابد . . . ؟» خوارزمی گوید : با شنیدن صدای استغاثه امام (ع) صدای گریه و ناله زنان و اطفال از خیمه ها بلند شد ، امام (ع) به سوی خیمه ها برگشت و فرمود : «فرزندم علی را بیاورید تا با وی نیز وداع بکنم» و آن طفل صغیر در بغل پدرش بود که حرمله با تیر او را به شهادت رسانید . امام خون گلوی او را گرفت و به سوی آسمان پاشید و گفت : «این مصیبت نیز بر من آسان است زیرا که خدا می بیند.»
تجلی شعار در انتخابات دشمن برای پیشبرد اهداف و تامین منافعش از هر راه و وسیله ی ممکن استفاده میکند ایجاد تهدید و ارعاب شایعه پراکنی جنگ نظامی جنگ فرهنگی جنگ اقتصادی جنگ سیاسی جنگ شناختی ساده ترین و کم هزینه ترین روش و وسیله برای دشمنان ، استفاده از افراد مساعد جبهه مخالف است در انقلابهای مخملی که در چند دهه اخیر شاهد آن بودیم ، در جنگ سوریه ، در اغتشاشات سنوات گذشته کشور خودمون نمونه های بارز آن به چشم میخورد طبق شعار ارزشمند که یادگار قیام الهی علیه السلام در ، و حضرت رضوان الله تعالی علیه هم در تحلیل معیارهای به آن توصیه نمودند ، هر نامزدی که باشد ، نه تتها اصلح ، بلکه صالح نیست و از طرف ملت باید طرد شود تا چند روز دیگر ، فهرست نامزدهای ریاست جمهوری منتشر خواهد شد ، ساده ترین روش برای انتخاب اصلح ، پیگیری در مورد نامزدهاست قطعا حزب و نامزدی که مورد حمایت دشمنان است قادر نخواهد بود را تامین کرده و حافظ و ی والامقام باشد اگر استقلال و پیشرفت ایران عزیز برایمان مهم است ( که باید باشد ) ، در انتخابات ، جناح بندی ، قوم گرایی ، لجبازی و روشهای غلط را زیر پا بگذاریم و بر اساس شعار ارزشمند و متقن فوق ، نامزد اصلح را انتخاب کنیم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╭ ✍️ 🇮🇷l بامن‌بيا ╰┈➤@golmaryam1399