#گپ_روز
#موضوع_روز : «عاشقها شبیهِ عشقشان میشوند، شبیهِ معشوقشان»
✍ به حاج بابا معروف بود در روستای خودشان.
از نگاه من چهرهاش با همه فرق داشت، نگاهش هم همینطور. لباس پوشیدنش هم همینطور، او فقط پیراهن سفید میپوشید.
• گهگاهی که به آن روستا میرفتیم و با نوههایش بازی میکردم و بیشتر میدیدمش، با خودم فکر میکردم او خوشگلتر از همهی پیرمردهای دنیاست. چیزی داشت که بقیه نداشتند انگار ...
• دو تا دختر داشت و چند تا پسر! جانش میرفت برای دو تا دخترش.
دختر اولش که در جوانی در یک تصادف به رحمت خدا رفت، همه فکر میکردند قلب حاج بابا کشش این مصیبت را نداشته باشد.
با همهی کودکیام یادم هست وقتی رفتیم به روستایشان، با همان پیراهن سفیدش دم در ایستاده بود و به مهمانانش خوشآمد میگفت.
• من خوب یادم میآید که بزرگترها درموردش حرفهای خوبی نمیزدند و سنگدلش میخواندند. اما من میدانستم او سنگدل نیست اتفاقاً خیلی هم مهربان است.
• این حرفها را با اینکه باور نکرده بودم ولی علامت سؤالش در ذهن من ماند تا ...
• تا اینکه چند سال بعد دختر دومش با سرطان سختی از دنیا رفت.
اینبار که همه از قبل چنین وداعی را پیشبینی میکردند منتظر بودند عکسالعمل حاج بابا را ببینند.
من نوجوان شده بودم و بهتر میتوانستم شرایط دور و برم را تحلیل کنم. اینبار با میل خودم همراه شدم با جمع، برای عرض تسلیت!
و باز هم همان صحنه را دیدم ...
• حاج بابا با همان پیراهن سفید دم درب حیاط ، متین و سنگین ایستاده بود. میشد کوه درد را روی شانههایش حس کرد، ولی این کوه درد اَبروانش را خم نکرده بود.
• پدرم در آغوشش کشید و گفت؛ کمرمان شکست از این مصیبت! خدا صبرتان بدهد!
گفت : لا یوم کیومک یا اباعبدالله (ص)
خدا را هزار بار شکر که شما را شریک درد من قرار داد، و امان از درد کمرشکن زنی که کسی شریکش نشد! و اشک از کنار چشمانش لیز خورد و پشت هم چکید.
• اینبار حاج بابا در تیررس تهمتهای بالاتری از مردم قرار گرفت، چون خودش دخترش را داخل قبر گذاشت با همان پیراهن سفیدش که حالا خاکی و گلی شده بود و خودش برایش تلقین خواند و اصلاً هم شیون و ناله نکرد.
• و من آن روز مطمئن شدم حاج بابا از همهی پیرمردها خوشگلتر است!
اما امروز علت اطمینانم را میفهمم.
√ عشق حاج بابا از همه خوشگلتر بود، که او را از همه خوشگلتر و قویتر و مَردتر کرده بود.
دردِ بزرگتر که به جانت بیفتد آنقدر قابل احترام میشود که دردهای کوچکتر را قورت میدهی تا از آن درد بالا نزنند!
قدشان از آن درد بزرگتر نشود!
بروز و ظهورشان از آن درد واضحتر نشود.
حاج بابا عاشق بود و دلش نمیخواست جلوی خدایی که خاندان نبوت و ولایتش را با دردهای بزرگ صیقل داد، از دردهایش نق نق کند.
حاج بابا خوشگلترین پیرمرد دنیا بود، اما مردم این را نمیدانستند!
#گپ_روز
#موضوع_روز : «عاشقها شبیهِ عشقشان میشوند، شبیهِ معشوقشان»
✍ به حاج بابا معروف بود در روستای خودشان.
از نگاه من چهرهاش با همه فرق داشت، نگاهش هم همینطور. لباس پوشیدنش هم همینطور، او فقط پیراهن سفید میپوشید.
• گهگاهی که به آن روستا میرفتیم و با نوههایش بازی میکردم و بیشتر میدیدمش، با خودم فکر میکردم او خوشگلتر از همهی پیرمردهای دنیاست. چیزی داشت که بقیه نداشتند انگار ...
• دو تا دختر داشت و چند تا پسر! جانش میرفت برای دو تا دخترش.
دختر اولش که در جوانی در یک تصادف به رحمت خدا رفت، همه فکر میکردند قلب حاج بابا کشش این مصیبت را نداشته باشد.
با همهی کودکیام یادم هست وقتی رفتیم به روستایشان، با همان پیراهن سفیدش دم در ایستاده بود و به مهمانانش خوشآمد میگفت.
• من خوب یادم میآید که بزرگترها درموردش حرفهای خوبی نمیزدند و سنگدلش میخواندند. اما من میدانستم او سنگدل نیست اتفاقاً خیلی هم مهربان است.
• این حرفها را با اینکه باور نکرده بودم ولی علامت سؤالش در ذهن من ماند تا ...
• تا اینکه چند سال بعد دختر دومش با سرطان سختی از دنیا رفت.
اینبار که همه از قبل چنین وداعی را پیشبینی میکردند منتظر بودند عکسالعمل حاج بابا را ببینند.
من نوجوان شده بودم و بهتر میتوانستم شرایط دور و برم را تحلیل کنم. اینبار با میل خودم همراه شدم با جمع، برای عرض تسلیت!
و باز هم همان صحنه را دیدم ...
• حاج بابا با همان پیراهن سفید دم درب حیاط ، متین و سنگین ایستاده بود. میشد کوه درد را روی شانههایش حس کرد، ولی این کوه درد اَبروانش را خم نکرده بود.
• پدرم در آغوشش کشید و گفت؛ کمرمان شکست از این مصیبت! خدا صبرتان بدهد!
گفت : لا یوم کیومک یا اباعبدالله (ص)
خدا را هزار بار شکر که شما را شریک درد من قرار داد، و امان از درد کمرشکن زنی که کسی شریکش نشد! و اشک از کنار چشمانش لیز خورد و پشت هم چکید.
• اینبار حاج بابا در تیررس تهمتهای بالاتری از مردم قرار گرفت، چون خودش دخترش را داخل قبر گذاشت با همان پیراهن سفیدش که حالا خاکی و گلی شده بود و خودش برایش تلقین خواند و اصلاً هم شیون و ناله نکرد.
• و من آن روز مطمئن شدم حاج بابا از همهی پیرمردها خوشگلتر است!
اما امروز علت اطمینانم را میفهمم.
√ عشق حاج بابا از همه خوشگلتر بود، که او را از همه خوشگلتر و قویتر و مَردتر کرده بود.
دردِ بزرگتر که به جانت بیفتد آنقدر قابل احترام میشود که دردهای کوچکتر را قورت میدهی تا از آن درد بالا نزنند!
قدشان از آن درد بزرگتر نشود!
بروز و ظهورشان از آن درد واضحتر نشود.
حاج بابا عاشق بود و دلش نمیخواست جلوی خدایی که خاندان نبوت و ولایتش را با دردهای بزرگ صیقل داد، از دردهایش نق نق کند.
حاج بابا خوشگلترین پیرمرد دنیا بود، اما مردم این را نمیدانستند!
#گپ_روز
#موضوع_روز : فقط «عاشق»ها میتوانند زمان را بو بکشند مثل یعقوب !
✍️ آمد یکراست نشست کنارم.
پزشکی است که جهادی میآید و کار میکند کنار ما. از کلمهی «کار» برای چنین جایی، چنین هدفی، چنین مسیری، بیزارم...
بهتر است بگویم؛ «زندگی میکند کنار ما»
آخر برای رفتن به سمت امام، حرکت با بدن لازم نیست! اول قلب باید حرکت کند. و قلبی که حرکت کرد بدن را به استخدام خود درمیآورد. آنوقت دیگر اسم آن کار، کار نیست... عشق است! زندگی است! تنفس است! خودِ «رسیدن» است...
• نشست کنارم و از کیفش یک بسته آورد بیرون و گذاشت روی میز!
گفت : این یک هدیه است که من آوردهام...
گفتم : چی؟ برای چی؟ برای کی؟
گفت : برای شما نیست. دیروز در جلسه فهمیدم در بخش فنآوری اطلاعات نیاز به فلان ابزار دارید و ممکن است کار معطل شود. ما این چند تکه طلا را داشتیم که تمام دارایی ماست. احتمال میدهم بتوان این مبلغ را با آن پوشش داد.
• نگاهش کردم و هیچ نگفتم!
نمیدانم در نگاه من چه دید که گفت: این هدیه برای شما نیست که!
برای پیشبرد اهدافی است که چون بر آن اشراف دارم میدانم ما را آمادهی یک پرش بزرگ در جنگ نرم میکند.
باز هیچ نگفتم و نگاهش کردم!
باز نمیدانم در نگاهم چه دید که گفت : نگران نباشید برای پول پیش خانه هم اگر صاحبخانه اضافه کرد، خدا بزرگ است، همان خدایی که مرا وسیلهی تامین این ابزار کرد بقیهی کار را هم بلد است. الآن کار لنگ است و من قادرم سنگی از سر راه بردارم، یک هفته دیگر که گره را دادند دیگری باز کند، حسرتش میماند برای من.
و من باز هیچ نگفتم و او ... بلند شد و رفت تا نکند تشکری از زبان من خارج شود.
✘ او رفت از اتاق بیرون و من با خودم فکر کردم، «عشق چه میکند با آدم»!
آدم را جلوتر از زمان حرکت میدهد، جوری که میتوانی قبل از آنکه نیازی سَر باز کند، آنرا بفهمی و چارهاش کنی.
جایی که فقط میخواهی سنگها را برداری و برایت مهم نیست چه سنگی و کجا ... زور میزنی که سنگهای بزرگتر که راه توحید را به جهان بزرگتری باز میکند، به دستان تو برداشته شود.
{ هر چه این عشق عمیقتر، سهم تو از درد بالاتر!
و هرچه سهم تو از درد بالاتر، برداشتن موانع و خرسنگها بدست تو بیشتر! }
• با خودم گفتم : «زمانشناسی» کار هر کسی نیست. فقط «عاشق»ها میتوانند زمان را بو بکشند مثل یعقوب... و آنوقت اولویتها را در زمان، درست تشخیص بدهند. تصمیمهایی درست متناسب با همان زمان بگیرند بگونهای که با یک حرکت درست مسیر را بسمت یک جهان بزرگتر باز کنند.
• فقط عاشقها میتوانند همه چیزشان را بدهند تا تو را به چنگ آورند!
خدا «عاقبت به عشق»مان کند که تنها «عاقبت بخیریِ مطلوب خداست»!
#حُبُّ_الحسین_یَجمَعُنا
#زیر_خیمه_اش_یک_خانواده_ایم
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِّک ألْـفَرج
🇮🇷 ╲\╭┓
╭🌺🍂🍃
┗╯\╲━━━━━━━━
╰┈•៚ @Golmaryam1399
┗━━━━━━━━🌺━
#گپ_روز
#موضوع_روز : یک پردهی دیگر از چهرهی جریانِ تمدنساز جهان کنار رفت.
✍️ امروز بعد از یکسال میخواهم حرف بزنم از «کشتی نوحمان»!
بیش از یکسال است !
برای سایتی سه زبانه (انگلیسی/ عربی/ فارسی) تولید محتوا میکنیم به نام «امام مهدی کیست؟»
« Who is Imam Mahdi »
تولید محتوای آن تمام شده، سایت طراحی و اجرا شده
و ما بعد از یکسال جنگ تن به تن با شیاطین جن و انس، به حمد و اراده الهی در حال چینش محتوای این سایت سه زبانه هستیم.
• روزی که تولید محتوای آن را شروع کردیم، هرگز تصورش را هم نمیکردیم در زمانی این سایت به رونمایی برسد که جهان به طلب شناخت حقیقت، جامهاش را پاره کرده و سینهاش را آمادهی نوشیدن معارف الهی کرده باشد.
این سایت هفت بخش اصلی دارد :
1- آینده جهان در ادیان / 2- آینده جهان در قرآن
3- انسان کیست؟ / 4- موعود کیست؟
5- سیر حرکت تاریخ به سمت ظهور موعود
6- مستندات وقایع پیش از ظهور موعود
7- نقش هرکدام از ما در ظهور موعود
روز شنبه داشتم سرتیترهای بخش ششم را مینوشتم تا برود برای ترجمه...
بخشی از این فصل سایت، درمورد «انقلاب ایران» بعنوان «بزرگترین جریان در تغییر تمدن جهان» بود.
• رو کردم به آقای فراهانی و گفتم :
خیلیها بعد از رونمایی سایت ممکن است خرده بگیرند به اینکه جای حرف زدن از انقلاب بعنوان «جریان نهایی تمدنسازی» در داخل هم نیست، چه رسد به بینالملل.
اما این «کشتی نوح» است !
خدا آب حرکت این کشتی را به وقتش خواهد رساند.
√ عاقبتبخیری «پرزیدنت شهید» یعنی : او میشود «یک مدل قابل فهم از نحوه مدیریت در تمدن الهی برای مردم جهان».
و انقلاب است که مدیران این چنینی تربیت میکند که میشوند الگو برای جهان!
یک «پرزیدنت» در آن منطقه دورافتاده چه میکند آخر؟
و این میشود همان آب که حرکت کشتی نوح ما را آسان میکند.
✘ انقلاب همان جریان تمدنسازیست که انسانهایی مثل «پرزیدنت شهید» را برای اداره دولت صالحان تربیت میکند.
• حادثههای آخرالزمان تند تند در حال وقوعند آنهم با حساب و کتاب ریاضیات خدا!
و محال است اتفاقی رخ دهد که در مسیر تحقق آینده حتمی و نزدیک جهان نباشد.
عاقبتبخیری سید ابراهیم و همراهانش، یک پردهی دیگر از چهرهی حقیقی ذات انقلاب را کنار زد و امروز این مردم جهانند که بدنبال کشف بستر پرورش چنین انسانهایی، مفاهیم مربوط به «انقلاب ایران» را و سپس «درک چهرهی جهان پس از ظهور» را قورت خواهند داد.
شهادت رئیس جمهور شهید و همراهانش، مصیبتی است پیچیده در لحافی از شادی!
✘ جهان با این اتفاق یک پرده به سمت رونمایی از تمدن نوین الهی به پیش رفته است.
تا پرده آخر چیزی نمانده!
امّت تمدنساز ایران، سرتان را با افتخار بالا بگیرید که شما فرزندان همان «روح الله»ای هستید که پرچم انقلاب را برای ساختن «ابراهیم»ها برافراشت نه برای توهم افکار پوسیده و آب و برقِ مجانی خواه.
دعا کنید برای قدمهای آخر سایت تمدنیِ
#رئیسجمهور_شهید
╭🌺🍂🍃
┗╯\╲━━━━━━━━
╰┈•៚ @Golmaryam1399
┗━━━━━━━━🌺━
📌دوستان خود را نیز دعوت کنید
#گپ_روز : اعتماد به تو صبری میدهد که از ناامیدی حفظت خواهد کرد.
#موضوع_روز : ناامیدی در ابتلائات آخرالزمانی !
✍️ در آسانسور باز شد و مثل همیشه هردوشان جلوی در منتظرم بودند! اما پر از غصه و اضطراب !
با همان وسایلی که در دستم بود بغلشان کردم و رفتم داخل!
یکی، کمطاقتتر است و حرفهایش را تندی باید بگوید... شروع کرد به نق زدن که اگر چنین و چنان کرده بودند؛ الآن کسی جرات ترور چارت سازمانی حزبالله را نداشت !
حالا، با این وضعیت دیگر چه امیدی هست به پیروزی حزبالله؟
دیگر چه امیدی هست به پیروزی اسلام در نبرد تمدنها ؟
اینجوری میخواهیم امنیت امام مهدی علیهالسلام را تامین کنیم تا ظهور کند؟ ههههه چه مسخره!
• همینطور که میوهها را داخل سینک خالی میکردم، به حرفهایش گوش میدادم.
حرفش که تمام شد سرش را روی سینه گذاشتم و گفتم بیا بنشین باهم یک ویدئو ببینیم !
ویدئوی «مراقب مواضع خود در این جنگ تمام عیار باشید» که دیروز در کانال بارگزاری شد را باهم دیدیم!
کمی آرام شد. بغلش کردم و گفتم : این آیه را بارها برایت خواندم یادت هست ؟
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ (انبیاء/ 105)
ما بعد از تورات در زبور (داود) نوشتیم که البته بندگان صالح من، وارثان زمین خواهند شد.
خدا در این آیه و در یک عالمه آیه دیگر در تمام کتب آسمانیاش که تمامش را در سایت امام مهدی علیهالسلام آوردیم (و تو مطالعه کردی) قول داده که وراثت زمین با صالحان خواهد بود و دین اسلام تمام جهان را فرا خواهد گرفت و بر کفر غلبه خواهد کرد!
• گفت : خب ؟
گفتم : یک سوال دارم ! اینکه خدا بخواهد در خانهی ما یک تغییری بوجود بیاورد، اگر من نباشم، با هیچ کسِ دیگهای نمیتواند یعنی؟
گفت چرا میتواند!
گفتم : خدای خانهی ما، همان خدائیست که قرآن را برای آگاهی تو از جریان زمان آفریده پسرم. اینکه بدانی خط تاریخ کدام سمتش حق است و کدام سمتش باطل! و بعد بروی سمت حق بایستی و سنگ هم اگر از آسمان آمد استقامت کنی و در دلت آب تکان نخورد. چون خدای تو خوش دارد ابراهیم را داخل آتش ببرد و بعد آنرا گلستان کند؛ ولی به ابراهیم هم نمیگوید که قرار است آتش را برایش گلستان کند.
اگر اعتبار جبهه حق به آدمهایش بود که بعد از هر پیامبر و امامی باید این جریان به فنا میرفت.. و این درحالیست که خداوند بعد از غیبت امام معصوم نیز، از طریق شبکه ولایتی، امانت خود را (دین) به سمت مقصد موعودش (غلبه تمدن الهی بر تمدن طبیعی در جهان) به پیش برد.
• گفت : خب اینها درست! ولی اگر همین کار را با کشور ما کردند چه ؟
گفتم : حقطلبی هزینه دارد عزیزم. و شهادت هزینهی این مسیر است! مگر یازده امام ما شهید نشدند؟
گفت : چرا... ولی نه اینکه ما دستی دستی فرماندهان خود را به کشتن بدهیم! اگر پاسخی درخور ترور اسماعیل هنیه داده بودیم؛ الآن این جرات را به دشمن نمیدادیم !
گفتم : چند مسئله هست :
1- اصلاً معلوم نیست این دشمن وحشی که در آخرین مراحل غرق شدنش چنگ به هر روشی برای بقا میزند، اینکار را نمیکرد !
2- آیا تو پاسخ ترور را فقط ترور میبینی ؟ پاسخِ مناسب همیشه آنی نیست که من و تو فکرش را میکنیم. این غده سرطانی باید ریشهاش زده شود، و قطع ریشهی «امامِ جور» سلطنت «امام حق» است و ایران برای این مقصود است که خیز برداشته است! و جهان اینرا میداند و میبیند که عمر صهیونیسم جهانی تمام شده و این هیبت پوشالی در حال فروپاشی است. باید دید که فرمانده کلّ قوا، برای آخرین مرحلهی جراحی این غده سرطانی، چه صلاح میداند!
3- گیرم که عقبنشینی غیرتاکتیکی اتفاق افتاده باشد، که بعید هست یا نیست نمیدانم! ولی باز میرسیم به همان مفهومی که قبلاً یادت دادهام! برای قلبهای داغدار، زخم جدید ایجاد کردن، و پیدا کردن مقصر آنهم با دعوا و فتنه در رسانهها به نفع چه کسی جز دشمن تمام میشود؟
آرام شد...
• گفتم پیری خردمند آخرین سکّاندار تمدن الهی است که آنرا در لابلای عجیبترین امواج تا به اینجا به سلامت آورده است. یقین بدان که محور مقاومت اگر امروز لرزه بر اندام کفر مینشاند؛ برای آرامش، استقامت و یقین در این حرکت تمیز و مستمر و درستی است که تمام این سالها این فرمانده در نوک پیکانش به پیش میرفته است.
اعتماد کن پسرم : هم به خدایی که قول داده به تو / هم به رهبری که جهان در برابر تدبیرش زانو زدهاند.
اعتماد به تو صبری میدهد که از ناامیدی حفظت خواهد کرد.
4.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ مهمترین تاک تیک دشمن برای نابودی جوامع ایمانی
#کلیپ | #استاد_شجاعی
منبع : جلسه ۱۵ صهیونیسم شناسی در قرآن
💬 #موضوع_روز :
#آخرالزمان ؛ و شناخت مهمترین تاکتیک دشمن برای شکست جبهه مقاومت
╭🌺🍂🍃
┗╯\╲━━━━━━━━
╰┈•៚ @Golmaryam1399
┗━━━━━━━━🌺━
📌دوستان خود را نیز دعوت کنید
🔈۱• کارگاه صوتی شیطان شناسی (دشمن شناسی)
media.montazer.ir/?p=22699
و
🖥 ۲• دسته ویدئوهای موضوعی «ارتباط انسان با شیطان»
media.montazer.ir/?cat=328
دو دسته محتوای مرتبط با #موضوع_روز امروز، در وبسایت منتظر (مدیا منتظر) بارگزاری شدهاند.
👈 این دو دسته محتوا، با محوریت «شناخت مهمترین ترفندهای شیطان»، «مکانسیم رفتار شیطان در ایجاد ترس و غم»، «راه خنثی کردن حملات شیطان» و ... در سایت «مدیا منتظر» بطور یکجا و رایگان در دسترس شما میباشند.
برای دسترسی روی لینکهای بالا کلیک کنید.
╭🌺🍂🍃
┗╯\╲━━━━━━━━
╰┈•៚ @Golmaryam1399
┗━━━━━━━━🌺━
📌دوستان خود را نیز دعوت کنید