گلشن راز
اندک اندک جمع مستان میرسند اندک اندک می پرستان میرسند دلنوازان نازنازان در ره اند گلعذاران از گلس
لاغران خسته از مَرعای عشق
فربهان و تندرستان میرسند
جان پاکان چون شعاع آفتاب
از چنان بالا به پَستان میرسند
خرّم آن باغی که بهر مریَمان
میوههای نو ز مَستان میرسند
اصلشان لطفست و هم واگشتِ لطف
هم ز بستان سوی بستان میرسند...
مولانا ره
https://eitaa.com/golshaneraaz
زنده جاويد كيست، كشته شمشير دوست
كآب حيات قلوب، در دم شمشير اوست
گر بشكافي هنوز، خاك شهيدان عشق
آيد از آن كشتگان، زمزمه دوست دوست
هر كه زكوي مجاز پا به حقيقت نهاد
برسرش از روزگار، مخمصهي تو به توست
عاشق وارسته را، با سر و سامان چه كار
قصهي ناموس وعشق، صحبت سنگ و سبوست
فواد کرمانی ره
@golshaneraaz