4⃣2⃣1⃣ #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها در مجلس یزید خطبه می خواند!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
✅حضرت(س) فرمود :
📋《اللَّهُمَّ خُذْ لَنَا بِحَقِّنَا وَ انْتَقِمْ مِنْ ظَالِمِنَا وَ أَحْلِلْ غَضَبَكَ بِمَنْ سَفَكَ دِمَاءَنَا وَ قَتَلَ حُمَاتَنَا فَوَ اللَّهِ مَا فَرَيْتَ إِلَّا جِلْدَكَ وَ لَا
حَزَزْتَ إِلَّا لَحْمَكَ وَ لَتَرِدَنَّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِمَا تَحَمَّلْتَ مِنْ سَفْكِ دِمَاءِ ذُرِّيَّتِهِ وَ انْتَهَكْتَ مِنْ حُرْمَتِهِ فِي عِتْرَتِهِ وَ لُحْمَتِهِ حَيْثُ يَجْمَعُ اللَّهُ شَمْلَهُمْ وَ يَلُمُّ شَعَثَهُمْ وَ يَأْخُذُ بِحَقِّهِمْ{وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ}وَ حَسْبُكَ بِاللَّهِ حَاكِماً وَ بِمُحَمَّدٍ(ص) خَصِيماً وَ بِجَبْرَئِيلَ ظَهِيراً وَ سَيَعْلَمُ مَنْ سَوَّلَ لَكَ وَ مَكَّنَكَ مِنْ رِقَابِ الْمُسْلِمِينَ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا وَ أَيُّكُمْ شَرٌّ مَكاناً وَأَضْعَفُ جُنْداً》
♦️خداوندا! حقّ ما را بگیر، و از آن که به ما ستم کرد انتقام ستان و غضب خود را بر آن که خونهای ما را ریخته، حامیان ما را کشته فرو فرست.
ای یزید! به خدا سوگند جز پوست خود را ندریدی وجز گوشتت را نبریدی، بیتردید بر رسول اللَه(ص) وارد میشوی در حالی که خون ذرّیهاش را ریختی و پرده حرمت فرزندانش را دریدی و این جایی است که خدا پراکندگیهایشان را جمع و پریشانیهایشان را دفع و حقوق آنان رابگیرد.
«آنان را که در راه خدا به شهادت رسیدند مرده مپندار، بل زندگانی هستند که در نزد پروردگارشان مرزوقاند.»
ای یزید! همین قدر تو را بس است که خدای داور، و محمّد(ص) دشمنت و صاحب خون و جبرئیل پشت و پشتوان باشد.
و زودا بداند آن کس که فریبت داد و تو را بر گرده مسلمانان سوار کرد، چه بد جانشینی برگزیده و کدام یک مکانتی بدتر داشته نیرویی اندکتر دارد.
📋《وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَيَّ الدَّوَاهِي مُخَاطَبَتَكَ إِنِّي لَأَسْتَصْغِرُ قَدْرَكَ وَ أَسْتَعْظِمُ تَقْرِيعَكَ وَ أَسْتَكْثِرُ تَوْبِيخَكَ لَكِنَّ الْعُيُونَ عبْرَى وَ الصُّدُورَ حَرَّى أَلَا فَالْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ حِزْبِ اللَّهِ النُّجَبَاءِ بِحِزْبِ الشَّيْطَانِ الطُّلَقَاءِ فَهَذِهِ الْأَيْدِي تَنْطِفُ مِنْ دِمَائِنَا وَ الْأَفْوَاهُ تَتَحَلَّبُ مِنْ لُحُومِنَا وَ تِلْكَ الْجُثَثُ الطَّوَاهِرُ الزَّوَاكِي تَنْتَابُهَا الْعَوَاسِلُ وَ تُعَفِّرُهَا أُمَّهَاتُ الْفَرَاعِلِ وَ لَئِنِ اتَّخَذْتَنَا مَغْنَماً لَتَجِدَنَّا وَشِيكاً مَغْرَماً حِينَ لَا تَجِدُ إِلَّا مَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَ ما رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ فَإِلَى اللَّهِ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْهِ الْمُعَوَّلُ فَكِدْ كَيْدَكَ وَ اسْعَ سَعْيَكَ وَ نَاصِبْ جُهْدَكَ فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِيتُ وَحْيَنَا وَ لَا تُدْرِكُ أَمَدَنَا وَ لَا تَرْحَضُ عَنْكَ عَارَهَا وَ هَلْ رَأْيُكَ إِلَّا فَنَدٌ وَ أَيَّامُكَ إِلَّا عَدَدٌ وَ جَمْعُكَ إِلَّا بَدَدٌ يَوْمَ يُنَادِي الْمُنَادِي{أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ فَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ} الَّذِي خَتَمَ لِأَوَّلِنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ لِآخِرِنَا بِالشَّهَادَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ نَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُكْمِلَ لَهُمُ الثَّوَابَ وَ يُوجِبَ لَهُمُ الْمَزِيدَ وَ يُحْسِنَ عَلَيْنَا الْخِلَافَةَ إِنَّهُ رَحِيمٌ وَدُودٌ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ》
♦️یزید! گر چه دواهی و بلاهای زیاد از تو بر من فرود آمد ولی هماره قدر تو را ناچیز دانسته فاجعهات را بزرگ و نکوهشت را بزرگ میشمرم، چه کنم که دیدگان، اشکبار و سینهها سوزان است. شگفتا و بس شگفتا کشته شدن حزب الله نجیبان به دست حزب شیطان طلقاء است از دستهای پلیدشان خونهای ما میچکد، و دهانهای ناپاکشان از گوشت ما میخورد، و آن جسدهای پاک و پاکیزه با یورش گرگهای درنده روبروست، و آثارشان را کفتارها محو میکند، و اگر ما را غنیمت گرفتی، زودا دریابی غنیمت نه که غرامت بوده است، آن روز که جز آنچه دستهایت از پیش فرستاده نیابی و پروردگارت ستمگر بر بندگانش نیست، و شکایتها به سوی خداست.
هر کید و مکر و هر سعی و تلاش که داری به کار بند، سوگند به خدای که هرگز نمیتوانی، یاد و نام ما را محو و وحی ما را بمیرانی، چه دوران ما را درک نکرده، این عار و ننگ از تو زدوده نگردد. آیا جز این است که رأی تو سست است و باطل و روزگارت محدود و اندک و جمعیت تو پراکنده گردد، آری، آن روز که ندا رسد :لعنت خدا بر ظالمین!
پس حمد بر خدای راست که برای اوّل ما سعادت و مغفرت، و برای آخر ما شهادت و رحمت مقرر فرمود.
از خدا مسئلت میکنیم ثواب آنان را تکمیل فرموده و موجبات فزونی آن را فراهم آورد، و خلافت را بر ما نیکو گرداند، چه او رحیم و ودود است،خدای ما را بس که چه نیکو وکیلی است.(۱)
📚منبع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۸۰
5⃣2⃣1⃣ #امام_سجاد_علیه_السلام در مجلس یزید سخن گفت!👇
✅امام سجاد(ع) در مجلس یزید، بلند شد و پیش روی یزید قرار گرفت و در شعری، خطاب به او فرمود :
📋《لَا تَطمَعُوا أَن تُهِینُونا وَ نُکرِمُکُم،
وَاِن نَکُفَّ الأَذَی عَنکُم وَ تُؤذُونَا،
فَاللهُ یَعلَمُ أنَّا لا نُحِبُّکُم،
وَ لَانَلُومُکُم أَن لَم تُحِبُّونَا》
♦️انتظار نداشته باشید که وقتی شما ما را خوار میکنید، ما شما را گرامی بداریم؛ هنگامی که شما آزارمان میدهید، ما از آزار شما خودداری ورزیم.
خدا میداند که ما شما را دوست نداریم و از اینکه شما نیز ما را دوست نمیدارید، سرزنشتان نمیکنیم.(۱)
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
#روز_شمار_عاشورا
📚منبع :
۱)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۳۱
6⃣2⃣1⃣پیشنهاد کنیزی اهل بیت #امام_حسین_علیه_السلام توسط حضار و در ادامه جواب دندان شکن #امام_محمد_باقر_علیه_السلام به یزید!👇
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_شام
✅در این هنگام؛
📋《قَامَ رَجُلٌ مِنْهُمْ أَحْمَرُ أَزْرَقُ فَنَظَرَ إِلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ اَلْحُسَيْنِ(ع) وَ كَانَتْ وَضِيئَةً فَقالَ :
یا أمیرَالمُؤمِنینَ! هَب لِی هَذِهِ اَلْجَارِيَةَ!》
♦️مردى سرخ روی از شاميان، به نام «ارزق» بپا خاست و نگاهى به فاطمه دختر امام حسين(ع) که سيمايى درخشان و زيبا داشت، انداخت و رو به يزيد كرد و گفت :
اى امير مؤمنان! اين دخترك را به من ببخش!!
فاطمه(س) به عمّه اش زینب کبری(س) پناه برد و عرضه داشت :
📋《يَا عَمَّتَاهْ! أُوتِمْتُ وَ أُسْتَخْدَمُ؟!》
♦️ ای عمّه ! یتیم شدم و اینک باید خدمتکار هم بشوم؟!
در این هنگام زینب کبری(س) فرمود :
📋《لَا! وَاللّه ِولا کَرامَهَ لَکَ وَلا لَهُ إلَّا أن یَخرُجَ مِن دینِ اللهِ》
♦️نه، هرگز چنين نخواهد شد!
به خدا سوگند، نه تو چنين حقّى دارى و نه اميرت يزيد؛ مگر اينكه بطور آشكار اعلان كفر كند و از دين و آيين ما بيرون رود!
📋《فَأَعادَهَا الأَزرَقُ ، فَقالَ لَهُ یَزیدُ : کُفَّ!》
♦️پس مرد ازرق مجدد درخواست خود را تکرار نمود، تا اینکه یزید به او گفت :
بس کن! کافیست!(۱)
در نقلی دیگر آمده است که، در این هنگام، مردی دیگر از حضّار بلند شد و گفت :
📋《إِنَّ سَبَایَاهُم لَنَا حَلَالٌ !》
♦️اسیران آنها، بر ما حلال هستند.
در این هنگام امام سجاد(ع) خطاب به او فرمود :
📋《کَذَبتَ وَ لَؤُمتَ، ما ذَاکَ لَکَ إلّا أَن تَخرُجَ مِن مِلَّتِنا وتَأتِیَ بِغَیرِ دینِنَا》
♦️دروغ گفتی و پَستی نمودی!
این حقّ تو نیست، جز آن که از دین ما بیرون بروی و به دین غیر ما در آیی!
📋《فَأَطرَقَ یَزیدُ مَلِیَّاً، ثُمَّ قالَ لِلشّامِیِّ : اِجلِس!》
♦️پس یزید، مدّتی به فکر فرو رفت و به آن شامی گفت : بنشین!(۲)
در نقلی دیگر آمده است که ؛
مرد شامی از یزید پرسید :
📋《مَن هَذِهِ الجَارِیَهُ؟》
مگر این کنیزک کیست؟
یزید گفت :
📋《هَذِهِ فاطِمَهُ بِنتُ الحُسَینِ(ع) و تِلکَ عَمَّتُها زَینَبُ ابنَهُ عَلِیٍّ(ع)》
♦️او فاطمه دختر حسین(ع) و آن نیز عمه اش زینب، دختر علی(ع) است.
در این هنگام مرد شامی با تعجب پرسید :
📋《الحُسَینُ بنُ فاطِمَهَ(س) و عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ(ع)؟!!》
♦️حسین(ع) فرزند فاطمه(س) و علی بن ابی طالب(ع)!!؟
یزید گفت : آری!
مرد شامی خطاب به یزید گفت :
📋《لَعَنَکَ اللهُ یَا یَزیدُ! أتَقتُلُ عِترَهَ نَبِیِّکَ و تَسبِیَ ذُرِّیَّتَهُ، وَاللّه ِ مَا تَوَهَّمتُ إلّا أنَّهُم سَبیُ الرُّومِ!》
♦️ای یزید ! خدا تو را لعنت کند!
آیا خاندان پیامبرت را می کُشی و فرزندانش را اسیر می کنی؟!
به خدا سوگند ، من جز این خیال نکردم که آنان اسیران رومند.
یزید عصبانی شد و خطاب به مرد شامی گفت :
📋《وَالله ِ لَاُلحِقَنَّکَ بِهِم》
به خدا سوگند ، تو را نیز به آنان ملحق می کنم.
📋《ثُمَّ اَمَرَ بِهِ فَضُرِبَت عُنُقُهُ》
♦️سپس یزید فرمان داد تا گردن آن مرد شامی را بزنند و این چنین هم شد.(۳)
یزید در طی سخنانی که امام سجاد(ع) خطاب به او فرموده بود، عصبانی شد و در این هنگام یزید؛
📋《فَشَاوَرَ يَزِيدُ جُلَسَاءَه فِي أَمرِه، فَأشَارَوا بِقَتلِهِ!》
♦️در مورد امام سجاد(ع) با مشاورین خود مشورت کرد، که همگی رای بر کشتن ایشان دادند!
آنگاه امام باقر(ع) که خردسال بود، در جواب به يزيد فرمود :
📋《لَقَد أشَارَ عَليكَ هَؤُلاء بِخَلافِ مَا أشَارَ جُلَسَاءُ فِرعَونَ عَليهِ، حَيثُ شَاوَرَهُم فِي مُوسَى وَ هَارُونَ، فَانَّهُم قَالوا لَه : أرجِه و أخَاه، وَ قَد أشَارَ هَؤلاءِ عَلَيكَ بِقَتلِنا، وَ لِهَذَا سَبَبُ》
♦️اهل مجلس تو به تو اشاره اى كردند كه بر خلاف اشاره اهل مجلس فرعون بود كه درباره امر موسى و هارون با آنها مشورت كرد، زيرا كه اهل مجلس فرعون به فرعون گفتند :
موسى را با برادرش نگاه دار!
ولى اهل مجلس تو به قتل ما اشاره كردند، اين اشاره اى كه اينها كردند داراى سببى است!
یزید پرسید : به چه سبب؟
امام باقر(ع) فرمود :
📋《اِنَّ أَولئِكَ كَانُوا لَرُشدةِِ و هَؤلاء لغَيرِ رُشدةِِ!
وَ لَا يَقتُلُ الأَنبِياءَ وَ أَولادَهُم إِلّاَ أَولَادُ الأَدعِيَاء!》
♦️اهل مجلس فرعون حلال زاده بودند ولى اهل مجلس تو حلال زاده نيستند، زيرا پيغمبران و فرزندان آنان را غير از فرزندان زنا كسى نخواهد كشت!
آنگاه يزيد ساكت شد و دستور داد تا آنان را از مجلس خارج كردند.(۴)
📚منابع :
۱)سیر اعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۳۰۹
۲)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۱، ص۴۸۹
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۷
۴)اثبات الوصية مسعودی، ص۱۷۱
7⃣2⃣1⃣جای دادن #اسرای_کربلا در خرابه شام به دستور یزید لعین!👇
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
✅پس از قدرت نمایی یزید و شکست سخت او در مجادله با اسرای اهل بیت(ع) مخصوصا با حضرت زینب کبری(س)، برای انتقام این شکست دستور زندانی کردن اسراء را صادر کرد.
مورّخین این زندان را در خانه ای نزدیک کاخ، گاه در کاخ و گاه در خرابه دانسته اند.
شیخ مفید می نویسد :
📋《ثُمَّ أَمَرَ بِالنِّسْوَةِ أَنْ يُنْزَلْنَ فِي دَارٍ عَلَى حِدَةٍ مَعَهُنَّ أَخُوهُنَّ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ(ع) فَأُفْرِدَ لَهُمْ دَارٌ تَتَّصِلُ بِدَارِ يَزِيدَ فَأَقَامُوا أَيَّاماً》
♦️سپس یزید دستور داد زنان را در خانه جداگانه درآورند، و على بن الحسين(ع) نيز نزد ايشان باشد، پس خانه چسبيده به خانه يزيد را براى ايشان خالى كرده، و چند روزى در آنجا ماندند.(۱)
از متن شیخ مفید همین مقدار دانسته میشود که محل اسکان اهل بیت(ع) خانهای در جوار قصر یزید بوده است.
شیخ صدوق روایت کرده است که؛
📋《ثُمَّ إِنَّ يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ أَمَرَ بِنِسَاءِ الْحُسَيْنِ(ع) فَحُبِسْنَ مَعَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) فِي مَحْبِسٍ لَا يُكِنُّهُمْ مِنْ حَرٍّ وَ لَا قَرٍّ حَتَّى تَقَشَّرَتْ وُجُوهُهُمْ [مِن حَرِّ الشَّمسِ]》
♦️یزید دستور داد، خانواده ی امام حسین(ع) را با امام سجاد(ع) زندانی کردند، زندان چنان بود که آنان را از گرما و سرما، نگاه نمی داشت تا آنجا که صورتهای آنان پوست انداخت.(۲)
قطب الدین رواندی نقل می کند که؛
📋《لَمَّا اُتِيَ بِعَلِيِ بنِ الحُسَينِ(ع) وَ مَن مَعَهُ إلَى يَزِيدَ بنَ مُعَاوِيَةَ، جَعَلُوهُم فِي بَيتِِ خَرَابِِ وَاهِي الحِيطَانِ》
♦️یزید، امام سجاد(ع) و دیگر همراهان اسراء را در خانه ای ویران و خرابه جای داد.
اسرای کربلا در حین ورود به خرابه با یکدیگر می گفتند :
📋《إِنَّمَا جَعَلنَا فِي هَذَا البيتِ لِيَقَعَ عَلَينَا》
♦️ما را در این مکان مخروبه جای داده اند تا دیوارش بر سر ما فرود آید و ما کشته و نابود شویم.
در این هنگام نگهبانان با یکدیگر به زبان رومی و یا قبطی یا سریانی سخن می گفتند که امام سجاد(ع) سخنان آنان را متوجه می شد.
مامور ویژه دربار یزید، به نگهبان خرابه گفت :
📋《اُنظُرُوا إلَى هَؤُلاءِ! يَخَافُونَ أَن يَقعَ عَليهِم هَذَا البَيتِ، وَ هُوَ أَصلَحُ لَهُم مِن أَن يَخرُجُوا غَدَاً، فَتُضرَبُ أَعنَاقُهُم وَاحِدَاً بَعدَ وَاحِدِِ صَبرَاً》
♦️این جماعت را ببینید که چگونه هراسناک فرود آمدن طاق خرابه اند، در حالی که نمی دانند که فردا آنان را از اینجا بیرون می بَرند و یکی یکی گردنشان زده می شود.
امام سجاد(ع) به زبان قبطی به آنان فرمود :
📋《لاَيَكُونَانِ جَمِيعَاً بِإذنِ اللهِ》
♦️هیچ یک از این اتفاقات رخ نمی دهد به اذن خداوند متعال!(۳)
و به نقل صفار قمی امام سجاد(ع) فرمود :
📋《لَمْ يَكُنْ فِينَا أَحَدٌ يُحْسِنُ اَلرَّطَانَةَ غَيْرِي وَ اَلرَّطَانَةُ عِنْدَ أَهْلِ اَلْمَدِينَةِ اَلرُّومِيَّةُ》
♦️جز من هیچ کسی در بین ما نیست که بتواند به خوبی به زبان رطانه صحبت کند و رطانه در نزد اهل مدینه زبان رومی است.(۴)
📚منابع :
۱)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۹
۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۸
۳)الخرائج و الجرائح راوندی، ج۲، ص۷۵۳، ح۷۱
۴)بصائرالدرجات صفار قمی، ص۳۳۷
8⃣2⃣1⃣عزاداری #اسرای_کربلا در خرابه شام!👇
👤ابن طاووس می نویسد :
📋《وَ كَانُوا مُدَّةَ اِقَامَتِهِم فِي البَلَدِ المُشَارِ اِلَيهِ يَنُوحُونَ عَلَی الحُسَینِ(ع)》
♦️کار اسرای اهل بیت امام حسین(ع) در مدت اقامتشان در خرابه ی شام، سوگواری و عزاداری بر امام حسین(ع) بود.(۱)
و در نقلی دیگر؛
📋《كَانَتِ النِّسَاءُ مُدَّةَ مُقَامِهِنَّ بِدِمَشْقَ يَنُحْنَ عَلَيْهِ بِشَجْوٍ وَ أَنَّةٍ وَ يَنْدُبْنَ بِعَوِيلٍ وَ رَنَّةٍ..》
♦️زنان اهل بیت مدتی که در شام بودند، بر حضرت امام حسین(ع) نوحه سرایی می کردند در حالی که اندوهگین بودند و آه و ناله سر می دادند و بلند بلند گریه می کردند و صدا به عزاداری بلند می کردند و بر رنج اسارت و عظمت مصیبت همچون مادر فرزند مُرده عزاداری می کردند.
در حالی که مسکن آنان جایی بود که از سرما و گرما در امان نبودند و پوست صورتشان بلند شد و گونه هایشان تَرک خورد و سایه آنان لباسهایشان بود و صبرشان کم شده بود و اشک و عزا در وجودشان رخنه کرده بود و حزن و اندوه آنان طولانی شده بود.(۲)
#روز_شمار_عاشورا
📚منابع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۲۱۹
۲)مثیر الأحزان ابن نما حلی، ص۱۰۲
4_6033117784479629697.mp3
زمان:
حجم:
3.97M
بسم الله الرحمن
#روضه_اربعین
با نوای: حاج حسن خلج
شاعر شعر اول: حاج شعلی انسانی
شاعر شعر دوم: مصطفی متولی
غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند
ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند
ستاره گان حرم را به ريسمان بستند
بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند
ميان آن همه لشکر چو بي كسم ديدند
به اشك بي كسي ام ناكسانه خنديدند
از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی
دل کنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی
می خواستم به پات سرم را فدا کنم
اما به خواهر تو ندادند مهلتی
بهتر نبود جای تو من کشته می شدم؟
بی تو چگونه صبر کنم،با چه طاقتی؟
از بس برای زخم لبت گریه کردهایم
چشمی ندیدهام که ندیده جراحتی
تو رفتی و غرور حریمت شکسته شد
هنگام غارت حرم، آن هم چه غارتی
آتش زدند خیمۀ ما را و بعد از آن
دزدیده شد تمامی اشیاء قیمتی
کم مانده بودخم بشوم، کم بیاورم
از دست تازیانۀ بیرحم لعنتی
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
السلام علیکِ یا بنت الحسین یا رقیه
السلام علیکِ یا باب الحوائج
رقیه،ای گُل زیبای عمه
غمت شد ماتم عظمای عمه
تو و سیلی کجا و تازیانه
چه گویم با که گویم، وای عمه
یا رقیه
سلام به آن زانوهای خسته ات،
سلام بر آن گلوی گرفته ات که آفتاب گرم و سوزان خرابه و کربلا و کوفه آن رو سوزاننده
سلام بر چشمان گریانت،
سلام برآن چشمانی که سر بریده ی بابا رو دیده
سلام برآن دستان خسته ات که قدرت کافی ندارد تا برای بابا سینه زنی کنه😭
میگه وقتی همه یاران امام حسین علیهالسلام شهید شدند
دیگه کسی برای یاری ایشون
نمونده بود
برای وداع آخر به خیمه بر گشت
صدا زد زینب جان منم دارم میرم
میگه زن و بچه بیرون ریختند
حلقه زدند دور اباعبدالله
همه رو دلجویی کرد
دختراشو نوازش کرد، دخترای مسلم را نوازش کرد
اون لحظه آخر سکینه(س) ترفندی زد گفت رقیه جان،هر طور شده نگذار بابابه میدان بره
اگه بره شهید میشه،رقیه رو بغل بابا داد،خانم رقیه دست
در گردن بابا انداخت
بابا نمیگذارم بری بابا
بابا اینها خیلی بی رحم اند
عمو عباسم رو کشتند،علی اصغر مون رو کشتند
داداش اکبرم را کشتند
بابا... بابا... بابا...
بابا حالا که میخوای بری منم ببر
میگه اباعبدالله رقیه رو بوسید
یه چیزی در گوش رقیه گفت
رقیه آروم شد
خانم زینب میگه دی رقیه رفت یه گوشه
دیگه این بچه با کسی حرف نمی زد
زانوی غم بغل می کرد یه گوشه می نشست
چهل منزل این بچه مثل یه قناری افسرده سر به زیر
پر فرو برده
خانم زینب برای اینکه به حرفش بیاره هی سؤال میکرد
خیلی سخته به خدا یتیم
بزرگ کردن
هی سؤال میکردم ازش
رقیه جان بابا لحظه آخر
چی به گوشت گفت
می گفت عمه جان این یه رازه
بین من بابا
قول دادم به کسی نگم
خانم زینب میگه هر کاری میکردم رقیه لب از لب باز نمی کرد
خدا ، باباش چی بهش گفته؟
منزل آخر خیلی التماسش کردم
رقیه جان عمه دق میکنه
اگه نگی بابا چی گفته عمه
میمیره میگه رقیه شروع کردبه گریه
نه عمه تو نمیر عمه
داداش اکبرم مرده
عمو عباسم مرده
عمه من بجزء تو کسی رو ندارم
بهت میگم عمه
اما عمه اول بگو خرابه ی شام
کجاست
گفتم عمه جان اینجا دروازه
شامه
گفت عمه بابام گفته خرابه ی شام میام می برمت
😭😭
خانم بمیرم برات،بمیرم برا دل تنگت
بمیرم برا غربتت
میگه وقتی برگشتند مدینه
خانم زینب تو مجالسی که از طرف مردم مدینه گرفته می شد
خودشون روضه میخوندند
خدا میدونه زینب چه جوری
روضه می خونده
از همه می خوانده
اما وقتی به اسم رقیه می رسید می سوخت و می خواند
می گفت رقیه غمت مرا پیر کرد
داغت کمرم رو شکوند
رقیه غربتت موهامو سپید کرده
آی.. آی.. آی
ای رقيه!!
ای دختر ابی عبدالله!!
اگر در این ایام صدای تو گرفته و نمی تونی برا پدر
بلند بلند گریه کنی
ما برای پدرت گریه می کنیم و به سینه می زنیم(فیض آمادست)
یکی از بزرگان و علماء نقل میکنه:میگه: در عالم مکاشفه یکی از بزرگان،میگه:خانوم زینب رو دیده بود درشمایلی از نور،گفته بود: خانوم جان! این همه روضه،از کربلا تا شام،کجا شما پیر شدید؟کجا به شما خیلی سخت گذشت؟ خانوم فرموده بود: همه ی روضه ها یه طرف،یه جا خیلی سخت گذشت، اونجا پیر شدم،اومدم گوشه ی خرابه دیدم سر داداشم یه طرف رو خاک،امانتِ داداشم یه طرف رو خاکِ، خدایا کدوم رو بغل کنم،سرِ حسین رو بغل کنم،دخترش داره جون میده میگه دویدم سمت در خرابه گفتم عباس کجایی 😭خدایا به فریاد دلِ سوخته ی زینب برس😭😭😭
خدایا ! تو را به مقام ارجمند پاره ی تن امام حسین ما را مشمول شفاعت او در قیامت قرار بده، خدایا بحق اشک چشم بی بی رقیه در گوشه ی خرابه امن یجیب مضطر اذا دعا و یکشف السوء
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
💠چهارده توصیه امام صادق(ع) برای زائران امام حسين(ع)
🔰راوی میگويد به امام صادق(ع) عرض كردم: اگر به زيارت پدر شما برويم حج كردهايم؟
▫️فرمود: آرى.
▫️پرسيدم: پس آنچه بر حاجى لازم است بر ما نيز لازم است؟
▫️فرمود: چه چيز؟
▫️عرض كردم: چيزهايى كه براى حاجى لازم است.
🔻فرمود: لازم است؛
🔸 با همسفرت خوش رفتار باشى،
🔸 كمتر حرف بزنى، مگر در خير و خوبى،
🔸 فراوان به ياد خدا باشي،
🔸 لباست تميز باشد،
🔸 پيش از رسيدن به حائر [حسينى] غسل كنى،
🔸 خاشع باشى،
🔸و نماز زياد بخوانى،
🔸و بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستى،
🔸 از برداشتن آنچه مال تو نيست خوددارى كنى،
🔸 چشمت را [از حرام] فرو بندى،
🔸اگر ديدى يكى از همسفرانت، توشهاش تمام شده و از سفر بازمانده، لازم است به او رسيدگى و كمك مالى كنى،
🔸 تقيّه را(كه قوام و استحكام دين تو به آن است) رعايت كنى،
🔸و از محرمات و آنچه نهي شدهاي پرهيز کني،
🔸و از دلخوري و قسم خوردن زياد و جر و بحث، كه در آن سوگند خورده شود، دورى كنى.
🔰پس، اگر اينها را رعايت كردى حج و عمره تو به طور كامل انجام شده است.
و بخاطر هزينهها و دور شدن از خانوادهات و خودداری از آنچه به آن مايل هستى، از کسي(خدايی) كه آنچه نزدش بوده و تو آن را طلب كردى، استحقاق پيدا مى كنى كه از سفرت برگردی در حالى كه مغفرت و رحمت و رضوانش شامل تو شده باشد.
🔹عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِذَا خَرَجْنَا إِلَى أَبِيكَ أَ فَكُنَّا فِي حَجٍّ قَالَ بَلَى قُلْتُ فَيَلْزَمُنَا مَا يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ مِنْ مَا ذَا قُلْتُ مِنَ الْأَشْيَاءِ الَّتِي يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ يَلْزَمُكَ حُسْنُ الصَّحَابَةِ لِمَنْ يَصْحَبُكَ وَ يَلْزَمُكَ قِلَّةُ الْكَلَامِ إِلَّا بِخَيْرٍ وَ يَلْزَمُكَ كَثْرَةُ ذِكْرِ اللهِ وَ يَلْزَمُكَ نَظَافَةُ الثِّيَابِ وَ يَلْزَمُكَ الْغُسْلُ قَبْلَ أَنْ تَأْتِيَ الْحَائِرَ وَ يَلْزَمُكَ الْخُشُوعُ وَ كَثْرَةُ الصَّلَاةِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ يَلْزَمُكَ التَّوْقِيرُ لِأَخْذِ مَا لَيْسَ لَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَغُضَّ بَصَرَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَعُودَ إِلَى أَهْلِ الْحَاجَةِ مِنْ إِخْوَانِكَ إِذَا رَأَيْتَ مُنْقَطِعاً وَ الْمُوَاسَاةُ وَ يَلْزَمُكَ التَّقِيَّةُ الَّتِي قِوَامُ دِينِكَ بِهَا وَ الْوَرَعُ عَمَّا نُهِيتَ عَنْهُ وَ الْخُصُومَةِ وَ كَثْرَةِ الْأَيْمَانِ وَ الْجِدَالِ الَّذِي فِيهِ الْأَيْمَانُ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ تَمَّ حَجُّكَ وَ عُمْرَتُكَ وَ اسْتَوْجَبْتَ مِنَ الَّذِي طَلَبْتَ مَا عِنْدَهُ بِنَفَقَتِكَ وَ اغْتِرَابِكَ عَنْ أَهْلِكَ وَ رَغْبَتِكَ فِيمَا رَغِبْتَ أَنْ تَنْصَرِفَ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ».
📗 كامل الزيارات: ۱۳۰.
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh