8⃣2⃣1⃣عزاداری #اسرای_کربلا در خرابه شام!👇
👤ابن طاووس می نویسد :
📋《وَ كَانُوا مُدَّةَ اِقَامَتِهِم فِي البَلَدِ المُشَارِ اِلَيهِ يَنُوحُونَ عَلَی الحُسَینِ(ع)》
♦️کار اسرای اهل بیت امام حسین(ع) در مدت اقامتشان در خرابه ی شام، سوگواری و عزاداری بر امام حسین(ع) بود.(۱)
و در نقلی دیگر؛
📋《كَانَتِ النِّسَاءُ مُدَّةَ مُقَامِهِنَّ بِدِمَشْقَ يَنُحْنَ عَلَيْهِ بِشَجْوٍ وَ أَنَّةٍ وَ يَنْدُبْنَ بِعَوِيلٍ وَ رَنَّةٍ..》
♦️زنان اهل بیت مدتی که در شام بودند، بر حضرت امام حسین(ع) نوحه سرایی می کردند در حالی که اندوهگین بودند و آه و ناله سر می دادند و بلند بلند گریه می کردند و صدا به عزاداری بلند می کردند و بر رنج اسارت و عظمت مصیبت همچون مادر فرزند مُرده عزاداری می کردند.
در حالی که مسکن آنان جایی بود که از سرما و گرما در امان نبودند و پوست صورتشان بلند شد و گونه هایشان تَرک خورد و سایه آنان لباسهایشان بود و صبرشان کم شده بود و اشک و عزا در وجودشان رخنه کرده بود و حزن و اندوه آنان طولانی شده بود.(۲)
#روز_شمار_عاشورا
📚منابع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۲۱۹
۲)مثیر الأحزان ابن نما حلی، ص۱۰۲
4_6033117784479629697.mp3
زمان:
حجم:
3.97M
بسم الله الرحمن
#روضه_اربعین
با نوای: حاج حسن خلج
شاعر شعر اول: حاج شعلی انسانی
شاعر شعر دوم: مصطفی متولی
غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند
ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند
ستاره گان حرم را به ريسمان بستند
بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند
ميان آن همه لشکر چو بي كسم ديدند
به اشك بي كسي ام ناكسانه خنديدند
از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی
دل کنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی
می خواستم به پات سرم را فدا کنم
اما به خواهر تو ندادند مهلتی
بهتر نبود جای تو من کشته می شدم؟
بی تو چگونه صبر کنم،با چه طاقتی؟
از بس برای زخم لبت گریه کردهایم
چشمی ندیدهام که ندیده جراحتی
تو رفتی و غرور حریمت شکسته شد
هنگام غارت حرم، آن هم چه غارتی
آتش زدند خیمۀ ما را و بعد از آن
دزدیده شد تمامی اشیاء قیمتی
کم مانده بودخم بشوم، کم بیاورم
از دست تازیانۀ بیرحم لعنتی
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
السلام علیکِ یا بنت الحسین یا رقیه
السلام علیکِ یا باب الحوائج
رقیه،ای گُل زیبای عمه
غمت شد ماتم عظمای عمه
تو و سیلی کجا و تازیانه
چه گویم با که گویم، وای عمه
یا رقیه
سلام به آن زانوهای خسته ات،
سلام بر آن گلوی گرفته ات که آفتاب گرم و سوزان خرابه و کربلا و کوفه آن رو سوزاننده
سلام بر چشمان گریانت،
سلام برآن چشمانی که سر بریده ی بابا رو دیده
سلام برآن دستان خسته ات که قدرت کافی ندارد تا برای بابا سینه زنی کنه😭
میگه وقتی همه یاران امام حسین علیهالسلام شهید شدند
دیگه کسی برای یاری ایشون
نمونده بود
برای وداع آخر به خیمه بر گشت
صدا زد زینب جان منم دارم میرم
میگه زن و بچه بیرون ریختند
حلقه زدند دور اباعبدالله
همه رو دلجویی کرد
دختراشو نوازش کرد، دخترای مسلم را نوازش کرد
اون لحظه آخر سکینه(س) ترفندی زد گفت رقیه جان،هر طور شده نگذار بابابه میدان بره
اگه بره شهید میشه،رقیه رو بغل بابا داد،خانم رقیه دست
در گردن بابا انداخت
بابا نمیگذارم بری بابا
بابا اینها خیلی بی رحم اند
عمو عباسم رو کشتند،علی اصغر مون رو کشتند
داداش اکبرم را کشتند
بابا... بابا... بابا...
بابا حالا که میخوای بری منم ببر
میگه اباعبدالله رقیه رو بوسید
یه چیزی در گوش رقیه گفت
رقیه آروم شد
خانم زینب میگه دی رقیه رفت یه گوشه
دیگه این بچه با کسی حرف نمی زد
زانوی غم بغل می کرد یه گوشه می نشست
چهل منزل این بچه مثل یه قناری افسرده سر به زیر
پر فرو برده
خانم زینب برای اینکه به حرفش بیاره هی سؤال میکرد
خیلی سخته به خدا یتیم
بزرگ کردن
هی سؤال میکردم ازش
رقیه جان بابا لحظه آخر
چی به گوشت گفت
می گفت عمه جان این یه رازه
بین من بابا
قول دادم به کسی نگم
خانم زینب میگه هر کاری میکردم رقیه لب از لب باز نمی کرد
خدا ، باباش چی بهش گفته؟
منزل آخر خیلی التماسش کردم
رقیه جان عمه دق میکنه
اگه نگی بابا چی گفته عمه
میمیره میگه رقیه شروع کردبه گریه
نه عمه تو نمیر عمه
داداش اکبرم مرده
عمو عباسم مرده
عمه من بجزء تو کسی رو ندارم
بهت میگم عمه
اما عمه اول بگو خرابه ی شام
کجاست
گفتم عمه جان اینجا دروازه
شامه
گفت عمه بابام گفته خرابه ی شام میام می برمت
😭😭
خانم بمیرم برات،بمیرم برا دل تنگت
بمیرم برا غربتت
میگه وقتی برگشتند مدینه
خانم زینب تو مجالسی که از طرف مردم مدینه گرفته می شد
خودشون روضه میخوندند
خدا میدونه زینب چه جوری
روضه می خونده
از همه می خوانده
اما وقتی به اسم رقیه می رسید می سوخت و می خواند
می گفت رقیه غمت مرا پیر کرد
داغت کمرم رو شکوند
رقیه غربتت موهامو سپید کرده
آی.. آی.. آی
ای رقيه!!
ای دختر ابی عبدالله!!
اگر در این ایام صدای تو گرفته و نمی تونی برا پدر
بلند بلند گریه کنی
ما برای پدرت گریه می کنیم و به سینه می زنیم(فیض آمادست)
یکی از بزرگان و علماء نقل میکنه:میگه: در عالم مکاشفه یکی از بزرگان،میگه:خانوم زینب رو دیده بود درشمایلی از نور،گفته بود: خانوم جان! این همه روضه،از کربلا تا شام،کجا شما پیر شدید؟کجا به شما خیلی سخت گذشت؟ خانوم فرموده بود: همه ی روضه ها یه طرف،یه جا خیلی سخت گذشت، اونجا پیر شدم،اومدم گوشه ی خرابه دیدم سر داداشم یه طرف رو خاک،امانتِ داداشم یه طرف رو خاکِ، خدایا کدوم رو بغل کنم،سرِ حسین رو بغل کنم،دخترش داره جون میده میگه دویدم سمت در خرابه گفتم عباس کجایی 😭خدایا به فریاد دلِ سوخته ی زینب برس😭😭😭
خدایا ! تو را به مقام ارجمند پاره ی تن امام حسین ما را مشمول شفاعت او در قیامت قرار بده، خدایا بحق اشک چشم بی بی رقیه در گوشه ی خرابه امن یجیب مضطر اذا دعا و یکشف السوء
💠چهارده توصیه امام صادق(ع) برای زائران امام حسين(ع)
🔰راوی میگويد به امام صادق(ع) عرض كردم: اگر به زيارت پدر شما برويم حج كردهايم؟
▫️فرمود: آرى.
▫️پرسيدم: پس آنچه بر حاجى لازم است بر ما نيز لازم است؟
▫️فرمود: چه چيز؟
▫️عرض كردم: چيزهايى كه براى حاجى لازم است.
🔻فرمود: لازم است؛
🔸 با همسفرت خوش رفتار باشى،
🔸 كمتر حرف بزنى، مگر در خير و خوبى،
🔸 فراوان به ياد خدا باشي،
🔸 لباست تميز باشد،
🔸 پيش از رسيدن به حائر [حسينى] غسل كنى،
🔸 خاشع باشى،
🔸و نماز زياد بخوانى،
🔸و بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستى،
🔸 از برداشتن آنچه مال تو نيست خوددارى كنى،
🔸 چشمت را [از حرام] فرو بندى،
🔸اگر ديدى يكى از همسفرانت، توشهاش تمام شده و از سفر بازمانده، لازم است به او رسيدگى و كمك مالى كنى،
🔸 تقيّه را(كه قوام و استحكام دين تو به آن است) رعايت كنى،
🔸و از محرمات و آنچه نهي شدهاي پرهيز کني،
🔸و از دلخوري و قسم خوردن زياد و جر و بحث، كه در آن سوگند خورده شود، دورى كنى.
🔰پس، اگر اينها را رعايت كردى حج و عمره تو به طور كامل انجام شده است.
و بخاطر هزينهها و دور شدن از خانوادهات و خودداری از آنچه به آن مايل هستى، از کسي(خدايی) كه آنچه نزدش بوده و تو آن را طلب كردى، استحقاق پيدا مى كنى كه از سفرت برگردی در حالى كه مغفرت و رحمت و رضوانش شامل تو شده باشد.
🔹عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِذَا خَرَجْنَا إِلَى أَبِيكَ أَ فَكُنَّا فِي حَجٍّ قَالَ بَلَى قُلْتُ فَيَلْزَمُنَا مَا يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ مِنْ مَا ذَا قُلْتُ مِنَ الْأَشْيَاءِ الَّتِي يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ يَلْزَمُكَ حُسْنُ الصَّحَابَةِ لِمَنْ يَصْحَبُكَ وَ يَلْزَمُكَ قِلَّةُ الْكَلَامِ إِلَّا بِخَيْرٍ وَ يَلْزَمُكَ كَثْرَةُ ذِكْرِ اللهِ وَ يَلْزَمُكَ نَظَافَةُ الثِّيَابِ وَ يَلْزَمُكَ الْغُسْلُ قَبْلَ أَنْ تَأْتِيَ الْحَائِرَ وَ يَلْزَمُكَ الْخُشُوعُ وَ كَثْرَةُ الصَّلَاةِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ يَلْزَمُكَ التَّوْقِيرُ لِأَخْذِ مَا لَيْسَ لَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَغُضَّ بَصَرَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَعُودَ إِلَى أَهْلِ الْحَاجَةِ مِنْ إِخْوَانِكَ إِذَا رَأَيْتَ مُنْقَطِعاً وَ الْمُوَاسَاةُ وَ يَلْزَمُكَ التَّقِيَّةُ الَّتِي قِوَامُ دِينِكَ بِهَا وَ الْوَرَعُ عَمَّا نُهِيتَ عَنْهُ وَ الْخُصُومَةِ وَ كَثْرَةِ الْأَيْمَانِ وَ الْجِدَالِ الَّذِي فِيهِ الْأَيْمَانُ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ تَمَّ حَجُّكَ وَ عُمْرَتُكَ وَ اسْتَوْجَبْتَ مِنَ الَّذِي طَلَبْتَ مَا عِنْدَهُ بِنَفَقَتِكَ وَ اغْتِرَابِكَ عَنْ أَهْلِكَ وَ رَغْبَتِكَ فِيمَا رَغِبْتَ أَنْ تَنْصَرِفَ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ».
📗 كامل الزيارات: ۱۳۰.
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
💠 آثار فرهنگی و اخلاقی پیاده روی اربعین
🔻آیت الله العظمی جوادی آملی:
🔸خودسازی و اصلاح خصلت های فردی، خانوادگی و اجتماعی در ابعاد گوناگون اخلاق اسلامی و تقویت روحیه معنوی از جمله آثار پیاده روی اربعین است.
🔸زائر حسینی در این سفر چند روزه که با اخلاص و عشق وافری آغاز میشود، صحنه های زیبایی از طاعت و بندگی بی ریا و ایثار و فداکاری بی شایبه و صبر و استقامت ستودنی و تعاون و همکاری بی مثال و در یک کلام زیست مؤمنانه را از اقشار مختلف مردان و زنان و جوانان و نوجوانان و کودکان و سالخوردگان مشاهده و تجربه میکند
🔸و در این صحنه های معنوی هویت فرهنگی خود را می یابد و از آنها درس چگونه زیستن می آموزد تا سعادتمندانه و حامدانه و جهادگرانه زندگی کند و با سرانجامی شهید گونه و مظلومانه به خانه ابدی سفر کند و چنان که زیارت اربعین، مسیر زندگی امام حسین سلام الله علیه را ترسیم می نماید:«أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیداً وَ مَضَیْتَ حَمِیداً وَ متَّ فَقِیداً مَظْلُوماً شَهِیداً»؛ شهادت میدهم که تو امین خدا و فرزند امین اویی، خوشبخت زیستی و ستوده درگذشتی و گم گشته و مظلوم و شهید از دنیا رفتی.
🔸 از این رو شایسته است که مؤمنان این فرصت طلایی را که کمتر در مکان ها و زمان های دیگر به دست می آید، مغتنم شمارند.
📗 کتاب کوثر اربعین ص ١٧٣
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
#روضه دفتری اما م حسن علیه السلام
#گریز حضرت فاطمه زهرا سلام الله
#مداح احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشالا به پاره های جگر امام حسن حاجت روابشید
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
🔸دلی پر زتب و پرازغم
🔸نه طبیب ونه دوایی
🔸چه کند غریب و بی کس
🔸که ندارد آشنایی
⏪حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم
حسین جان بیاید برادر
چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن مقلب شده این جا برداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر
🔸مکن گریه ز مرگم ای برادر
🔸مریز از دیدگان اشکت چه گوهر
یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
🔻گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن
🔻اخ مرا باشدپرستاران بسیار
اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار
پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار
اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب..
زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند
مگر چه دید زینب در ان مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه
🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان
🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن
🔸سرش بریده ای بادو صد خواری
🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری
یا بقیه الله امام زمان ..
🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است
🔸خدا نکرده امام تو حسین من است
🔻گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید
🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد
🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد
اما بزار یک چند خط روضه از مادر سادات فاطمه زهرا سلام الله بخونم همه اموات فیض ببرند
فرمود علی جان شبانه بدنمو غسل بده...
علی جان شبانه بدنمو کفن کن...
علی جان شبانه بدنمو به خاک بسپار....
🖤 (تو رو خدا برای خود تجسم کن امیرالمومنین تو دل شب داره از زیر پیراهن بدن زهرا شو غسل میده)
میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید...
میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی...
بلند بلند داره گریه میکنه...
پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ...
آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید....
(سوز)
صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما...
اسماء فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما...
آخ تو میبینی علی را زار و خسته...
وای نمیبینی تو پهلوی شکسته....
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
#التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1404/5/9
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه_دفتری حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات
🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت
🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
🍀لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه🍀
اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
#احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
#⃣ #متن_کامل_روضه
#⃣ #فیش_روضه_امام_حسن
#⃣ #شهادت_امام_حسن
#⃣ #سبك_شهادت_امام_حسن
#⃣ #امام_حسن_مجتبي
"اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا مُحَمَّد، یا اِمام َالغَریب، اَیُّهَا الغَریب وَ ابنُ الغریب، اَیُّهَا الکَریم و َابنُ الکَریم، یا مولانا اَیُّهَا المُجتَبی یابنَ رَسولِ الله"
*امشب سرو کار ما با کریمِ، سفره دار امشب امامحسن مجتباست... مریض دارا، گرفتارا، اونایی که امشب برات کربلا میخوان بسم الله، آقامون کریمِ، یعنی قبل از اینکه درخواستی بکنیم برامون مینویسه...*
ندهد فرصت گفتار به محتاج،کریم
گوشِ این طایفه آوازِ گدا نشنیده ست...
*من میگم خدارو چه دیدی شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه ی امام حسن، آقا ویزای اربعینِ کربلا رو برات نوشته باشه... یادت باشه اربعین رفتی کربلا توی راه یاد امام حسن هم باش، توی حرم امام حسین هم تونستی یه روضه ی امام حسن برا داداشش ابی عبدالله بخون... حسین حسین میگی زیز قبه ی ابی عبدالله، حسن حسن بگو...*
حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن
برای این که حسین است سوگوار حسن
محرم و صفر اندوهگین غربت او
دو چشم علقمه گریان و اشکبار حسن
ضریحِ کرب و بلا نقرهِ داغِ تربتِ او
زهیر و حُر و حبیبند داغدارِ حسن
اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است
امام ها همه جمعند در کنارِ حسن...
مزارِ خاکیِ او شد ابوترابیِ محض
از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن
عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز
حسینِ فاطمه برخیزد از جوارِ حسن
*نوشتن یه کنیزی یه شاخه گُل داد به آقا امام حسن مجتبی، آقا گل رو گرفت، فرمود: تو در راه خدا آزادی، دیگه نمیخواد کنیزِ این خانه بشی... گفتن:آقا! یه شاخه گل داد آزادش کردید؟ فرمود:آری او به اندازه کَرَمِش به ما عطا کرد،ما هم به اندازه ی کَرَمِمون...
یا امام حسن! به ما هم یه کربلا بده... دلِ ما پرپر میزنه برا کربلا... به داداشت حسین سفارش مارو بکن،شما برادر بزرگِ حسین هستید،شما امام او هستید..*
عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز
حسینِ فاطمه برخیزد از جوارِ حسن
برایِ غربت او بی قرار می گریم
شبیهِ شمعِ خیالی سرِ مزارِ حسن
* ای خدا! چی میشه ما یه غروب هفت صفر پشت پنجره های بقیع باشیم، اصلاً قول میدیم داد نزنیم، قول میدیم بلند گریه نکنیم،همین جوری فقط به سینه بزنیم،بگیم:ای غریب آقا....*
برایِ غربت او بی قرار می گریم
شبیهِ شمعِ خیالی سرِ مزارِ حسن
✍ #محسن_حنیفی
*بعضیا نوشتن: امروز تشت و پاره هایِ جگر امان حسن، داخل تشت جلو امام مجتبی بود، اما تا شنید خواهرش زینب داره از در میاد، اشاره کرد فرمود: تشت رو ببرید .. زینب نبینه .. زینبم طاقت نداره ..
همه مراعاتِ حالِ زینب رو کردن .. باباش امیرالمومنینم وقتی با سر خون آلود داشتن میاوردنش جلو در خونه، فرمود: حسنم حسینم زیر بغلم رو، رها کنید با پای خودم وارد شم .. زینب طاقت نداره منو با این حال ببینه .. مادرش زهرا هم مراعاتش رو میکرد .. همه مراعات کردن، برا اینکه میدونستن چه لحظه ی سختی رو زینب بايد كربلا ببينه، كدوم لحظه؟ برا اون لحظه ای که اومد بالا تل زینبیه ایستاد .. چه صحنه ای دید که رو کرد به حرم جدش رسول الله .. صدا زد :
صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ هذا حُسَینٌ ...
چی دید زینب؟ توی گودال دور حسینش حلقه زدن، فِرقةٌ بِالسُيوف، فِرقةٌ بِالرِّماح، فرقةٌ بالحجارةِ و فرقةٌ بالخَشَبِ وَالعَصا.." یه عده با شمشير ميزن، یه عده با سنگ میزدنن، یه عده با چوب میزدن، پیرمردها اومده بودن با عصا بر بدن ابی عبدالله...ناله بزن بگو: حسین...
خدایا به غربت امام حسن مجتبی السلام، فرج امام زمان را معجل بفرما....
https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh