eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.4هزار دنبال‌کننده
24هزار عکس
9.7هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان 🔰امروز... ادای احترام آقای محمدمهدی‌ زاهدی نماینده مردم کرمان و راور در مجلس شور
💢امروز... ✍ دعوت خادمین از آقای پورابراهیمی، برای ثبت دل نوشته‌ای در وصف شهداء 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
♥️شهـــید... قبل از همہ چیز، دنیایش را بہ قربانگاه برده... او زیر نگاه مستقیم زندگے ڪرده... 👈شھادت اتفاقے نیست... سعادتے ست ڪہ نصیب هرڪسے نمیشود.. باید شهیدانہ زندگے ڪنے تا شهیدانہ بمیرے... 🍃اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک بین یدی مولانا صاحب الزمان(عج)🍃 🌷سالروز عروج ؛ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان 💢امروز... ✍ دعوت خادمین از آقای پورابراهیمی، برای ثبت دل نوشته‌ای در وصف شهداء
💢امروز... 🖊دلنوشته‌ آقای پور ابراهیمی... در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، زیارت مرقد مطهر سردار عزیزم و سایر شهدا فراهم گردید... 🇮🇷 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
مادری که تا زمان #شهادت فرزندش، در جبهه حضور داشت‼️ ⚪️خانم «سکینه پاکزاد» مادر #شهید_علی_شفیعی میگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃ویژه سالروز شهادت🍃 ✍بخشی از وصیت نامه؛ : 💤خدایا؛ در این ساعت آخر که تا شهادتم چیزی نمانده اینطور عرض می کنم، شهادت می دهم که یکی ست، محمد رسول و بنده خداست و علی (ع) ولی و رهبر تمام شیعیان.  💤خدایا؛ شاهد باش به ظاهر در تنهایی زیستم و تو را بهترین دوستها و عشقها و اعمالها یافتم پس مرا به سوی خودت فرا خوان و بدان که از تمامی مظاهر جاری بردیم تا به تو بپیوندم... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان #دهه_فجر 🎊 دقایقی پیش... طنین شعارهای حماسیِ مردم ولایتمدار و انقلابی دیار کری
9.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ چه خوش یمن است چهل و دومین ! چرا که مقارن با چهارشنبه ، روز زیارتی امام مهربانی ها ، (علیه السلام) شده است..💚 و از اینجا، مزار خادم الرضا ، ، دلهایمان را روانه بارگاه مطهر آن امام همام کرده و زیر لب زمزمه میکنیم:
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا ✋
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
شخص ناشناسے که با #چفيه صورتش را پوشانده بود، در نماز‌خانه گردان #نماز_شب مےخواند. هيچ کس او را نم
✍قسمتی از وصیت نامه؛ شهیدی که با غُل و زنجیر به خاک سپرده شد... 🌱خوشی دنیا همچون قطره ای است که با یکبار نوشیدن تمام می شود... آری، امید دنیا منشاء همه ناامیدی هاست، اگر به امیدش خوگیری رهایت نکند و از خود بازت دارد و بخود پردازد، خوشی دنیا همچون قطره ای است که با یکبار نوشیدن تمام می شود و اگر برزمین افتد هرگز بدست نخواهد آمد. ⚡️بیچاره آنان که در این دار فانی خود را اسیر قطره های آنی کنند و مفتون نغمه ها و شادیهای دنیا و خوش بر آنکس که در این چند روزه دنیا خود را بیابد و بزرگترین سرمایه خود «عمر» را به تباهی نکشاند. 🌷سالروزشهادت؛ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات
« بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 📖 "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه: ۱۰۲_۱۰۱ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات
🦋 «آغاز عملیات بیت المقدس» (ادامه) پرچم حک شده زیر آن کاملاً دیده می شد؛ با رنگ های سفید، قرمز، سیاه، و سه ستاره در میان آن! 🇪🇬 😱 با دیدن پرچم عراق، امیدم به نجات از دست رفت. با دور شدن هلی کوپتر یکباره صدای توپ و خمپاره دشمن خاموش شد. ما شکست خورده بودیم. نیروهای گردانمان یا اسیر شده بودند یا .😰 انگار خلبان و سرنشینان هلی کوپتر عراقی هم به همین نتیجه رسیده بودند و به نیروهایشان دستور داده بودند دیگر آتش نریزند. دشت ناگهان در سکوتی وَهم آلود فرو رفت. آفتاب، درست وسط آسمان گرم، می تابید.☀️ ناله های ناشی از درد اکبر با ضجه های خفیفی جا عوض کرده بود. صورتش از زردی به سفیدی گراییده بود و لب هایش خشک خشک.😓 باید به سمتی می رفتیم که دیگر بچه های گردان رفته بودند. باید اکبر و خودمان را نجات می دادیم. رفیقمان را به سختی از جا بلند کردیم و حرکت دادیم. یک دستش روی شانه ی من و دست دیگرش روی شانه حسن بود. در راه چشمم به پیکر غرق خون محمود محمدی افتاد که شب ماژیک آورده بود و خواسته بود اسمش را پشت پیراهنش بنویسم و گفته بود:«بنویس مسافر .» 🕊 و من نوشته بودم. او، به حالت سجده، برخاک افتاده و شهید شده بود.😭 ترکش بزرگی توی کمرش خورده بود؛ همان جا که من نوشته بودم"مسافرکربلا"! 😔 توی آن دشت انگار جز من و حسن و اکبر کسی نمانده بود. همه شهید شده بودند. داشتیم به راهی برای گریز از آن مهلکه فکر می کردیم و آرام آرام اکبر را با خودمان می بردیم که سربازی عراقی از پشت خاکریز پیدا شد و لوله تفنگش را به سمت ما نشانه گرفت.😱 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman