eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.4هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
9.8هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_روز_تیغ📖 زندگینامه و خاطراتِ سرد
🦋 <ادامه> از خصائص بارز علی آقا این بود که دیگران را بهتر از خودش می دانست. عمل و دیگران را با نگاه خاصی می دید و به آن غبطه می خورد. شبی برای نماز مغرب و عشا به مسجد کاشانی رفتم. علی آقا و برادرش آنجا بودند؛ اما به دکتر آخوندی که مشغول بود نگاه می‌کردند و ((اللّه اکبر))می گفتند. جلو رفتم و بعد از احوالپرسی گفتم: « به چی دارید نگاه می‌کنید؟! » گفتند: « نگاه کنید، ببینید چقدر مخلصانه در نماز غرق شده‌اند. چه ارتباط خوبی با خدا برقرار کرده... اللّهُ اکبر....اللّهُ اکبر....» نمی دانم اسم این رابطه را چه بگذارم؟ بگویم استاد و شاگردی؟ یا چه چیزی؟ حقیقتاً ذهنم یاری نمی کند. بگذریم. یکی از مُریدان علی آقا، برادرش محمود بود؛ اما علی آقا به عکس این قضیه اعتقاد داشت. محمود شاید هفت-هشت سال کوچکتر از علی آقا بود؛ اما آنطور که شنیده ایم، او هم به درجات والایی از رسیده بود. وقتی خبر شهادت محمود را به علی آقا می‌دهند، چند بار با دست به زانو می کوبد و افسوس می خورد. و همرزمانش فکر می‌کنند از غصه و داغ برادر است. وقتی تسلیت می گویند، دوباره دستش بر زانو می کوبد و با لبخند می‌گوید: « اللّهُ اکبر....! ناقلا اینجا هم زرنگی کرد....» ببینید به چه کسی میگوید زرنگ و چه کسی را رند و ناقلا خطاب می‌کند. در کنار این مطالب اجازه بدهید شرمندگی خودم را هم در مقابل چنین بزرگواری تعریف کنم، اما متوجه بشوید تفاوت دیدگاه از کجا تا کجاست. در پاسگاه زید، در لشکر علی بن ابی طالب (ع) بودم بعد از آن دو دستی ریشه دار با علی آقا آمده بودم تا او را که در بود، ببینم. ماه مبارک و تابستان بود و گرما بیداد می کرد. نشانی علی آقا را در «پل نورد» اهواز دادند. هر طوری بود پیدایش کردم وقتی دیدمش..... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman