eitaa logo
🟢گلزار ادبیات🟢
7.1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
293 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: عفت ک.(بانو خالقی) استفاده از مطالب، با درج لینک. #تبلیغات: https://eitaa.com/tablighategolzareadabiyat2 کانال‌سوم: #سخنان‌بزرگان‌ایران‌و‌جهان @sokhananebozorgan2 کانال دوم‌: #گلستان‌ادبیات @golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایت عابد و استخوان پوسیده از بوستان سعدی شنیدم که یک بار در حِلّه‌ای* سخن گفت با عابدی، کلّه‌ای که: من فَرّ فرماندهی داشتم به سر بر، کلاهِ مِهی* داشتم سپهرم، مدد کرد و نصرت، وِفاق* گرفتم به بازوی دولت،* عراق طمع کرده بودم که کرمان* خورم که ناگه، بخوردند کرمان،*سرم بکَن پنبه‌ی غفلت از گوشِ هوش که از مُردگان، پندت آید به گوش لفات: 🌺🌺🌺 حلّه، کوی، محله. مِهی: بزرگی. وفاق: موافقت، سازگاری. دولت: بخت، حکومت. کرمان: در مصراع اول: شهر کرمان. کرمان: در مصراع دوم: کِرم‌ها. کلیات سعدی، بوستان، باب اول در عدل و تدبیر و رای، ص ۲۳۲ و ۲۳۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303