eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
175 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کوتاه آرایشگر و خدا مردی برای اصلاح به آرایشگاه رفت. در بین کار، گفتگوی جالبی بین آن مرد و آرایشگر در مورد خدا صورت گرفت. آرایشگر گفت: من باور نمی‌کنم که خدا وجود داشته باشد. مشتری پرسید: چرا؟ آرایشگر گفت: کافی‌ است به خیابان بروی و ببینی. مگر می‌شود با وجود خدای مهربان، این همه مریضی، درد و رنج وجود داشته باشد؟ مشتری چیزی نگفت و بعد از این که اصلاح سرش تمام شد، از مغازه بیرون رفت. به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، مردی را با موهای ژولیده و کثیف در خیابان دید. با سرعت به آرایشگاه برگشت و به آرایشگر گفت: می‌دانی، به نظر من آرایشگرها وجود ندارند. آرایشگر با تعجب پرسید: چرا این حرف را می‌زنی؟ من این جا هستم و همین الآن موهای تو را مرتب کردم. مشتری با اعتراض گفت: پس چرا کسانی مثل آن مرد، بیرون از آرایشگاه وجود دارند؟ آرایشگر پاسخ داد: آرایشگرها وجود دارند؛ فقط مردم به ما مراجعه نمی کنند. مشتری گفت: دقیقاً همین است. خدا وجود دارد؛ فقط مردم به او مراجعه نمی‌کنند؛ برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد. تو تویی؟ داستان‌های کوتاه و شگفت‌انگیز، امیررضا آرمیون، ج ۳، ص ۸ و ۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303