شرط عشق
بیتهایی از یک غزل سعدی
آن نه عشق است که از دل به دهان میآید
وان نه عاشق که ز معشوق، به جان میآید
گو: برو در پسِ زانوی سلامت بنشین
آن که از دستِ ملامت، به فغان میآید...
اندرون با تو چنان اُنس گرفتهست مرا
که ملالم ز همه خلقِ جهان میآید
شرط عشق است که از دوست شکایت نکنند
لیکن از شوق، حکایت به زبان میآید
سعدیا، این همه فریاد تو، بیدردی نیست
آتشی هست که دود از سرِ آن میآید
شرح غزلهای سعدی، دکتر برزگر خالقی و دکتر عَقدایی، ج ۱، ص ۶۲۹ و ۶۳۰.
#سعدی
#عشق
#شرحغزلهایسعدی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303