eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
175 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
دو سروده از شیخ بهایی یکی دیوانه‌ای را گفت: بشمار برای من، همه دیوانگان را جوابش داد: کاین کاری است مشکل شمارم، خواهی ار فرزانگان را 🌺🌺🌺 افسوس که عمر خود تباهی کردیم صد قافله‌ی گناه، راهی کردیم در دفتر ما نماند یک نکته سفید از بس به شب و روز، سیاهی کردیم 🌺🌺🌺 فرزانگان: عاقلان. برگزیده‌ی متون ادب پارسی، دکتر محمدباقر نجف‌زاده بارفروش، چاپ چهارم، انتشارات آوای نور، ۱۳۹۲، ص ۲۷۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سه رباعی از شیخ بهایی ای عقل خجل ز جهل و نادانی ما در هم شده خلقی ز پریشانی ما بت در بغل و سجده به پیشانی ما کافر زده خنده بر مسلمانی ما 🌹🌹🌹 حاجی به طواف کعبه اندر تک‌و‌پوست وز سعی و طواف هر چه کرده‌ست، نکوست تقصیر وی آن است که آرد دگری قربان سازد به جای خود در رهِ دوست 🌹🌹🌹 آن کس که بَدَم گفت، بدی سیرت اوست وان کس که مرا گفت نکو، خود نیکوست حال متکلّم از کلامش پیداست از کوزه همان برون تراود که در اوست 🌹🌹🌹 دیوان شیخ بهایی، با مقدمه‌ی استاد سعید نفیسی، چاپ سوم، نگارستان کتاب، ۱۳۸۷، ص ۱۷۱- ۱۷۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
غزلی از شیخ بهایی یک دَمَک با خود آ، ببین چه کسی؟ از که دوری و با که ‌هم‌نفَسی؟ ناز بر بلبلان بستان کن تو گُلی گُل، نه خاری و نه خَسی تا کی ای عَندَلیب عالم قُدس مایل دام و عاشق قفسی؟ تو همایی همای، چند کنی؟ گاه جغدی و گاه خرمگسی ای صبا در دیار مهجوران گر سرِ کوچه‌ی بلا برسی، با بهایی بگو که با سگِ نفس تا به کی بهرِ هیچ در مَرَسی عندلیب: بلبل، هزارآوا. مرس: طناب ، ریسمان. دیوان شیخ بهایی، ص ۱۱۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سه رباعی از شیخ بهایی در مَزرع طاعتم، گیاهی بنماند در دست، به جز ناله و آهی بنماند تا خرمنِ عمر بود، در خواب بُدَم بیدار کنون شدم که کاهی بنماند 🌺🌺🌺 یا رب تو مرا مژده‌ی وصلی برسان برهانم از این نوع و به اصلی برسان تا چند از این فصل مکرّر دیدن؟ بیرون ز چهار فصل، فصلی برسان 🌺🌺🌺 ای عاشق خام، از خدا دوری تو ما با تو چه کوشیم که معذوری تو تو طاعت حق کنی به امّید بهشت رو، رو، تو نه عاشقی که مُزدوری تو 🌺🌺🌺 دیوان شیخ بهایی، ص ۱۷۳ و ۱۷۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
تمثیل در علت نادرست ترک نماز از شیخ بهایی بی‌نمازی با یکی از اهل راز خواست گوید علت ترک نماز گفت : هر وقتی که کردم قصد آن آفتی آمد به مالم ناگهان وان دگر گفتش که من کردم نماز مدتی بسیار و شبهای دراز تا برون آیم ز فقر و احتیاج گیرد آن دکّان و بازارم رواج حاصلی از وی توقّع داشتم چون نشد، یک‌بارگی بگذاشتم این بُوَد احوال جُهّال ای عزیز این بُوَدشان پایه‌ی قدر و تمیز واجبی را در خیال این گمرهان کرده‌اند از جهل خود ممکن گمان داده نسبت بُخل یا غفلت به وی در مقابل، خویش را دانسته شی غیرممکن کی ز ممکن کرد فرق؟ آن که در دریای تشبیه است غرق تا نشد اوصاف امکانیش فهم کی تواند دید کوته، دست وهم؟... هر چه گوید در رضا و در غضب زان منزّه دان جناب قُدسِ رب... دیوان شیخ بهایی، مثنوی نان و پنیر، ص ۱۵۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
کتاب 📚📚📚 بیتی از شیخ بهایی انیس کنج تنهایی، کتاب است فروغ صبح دانایی، کتاب است دو قدم مانده به گل، ص ۱۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بزرگان ادبیات فارسی📚📚📚 شیخ بهایی عامِلی بهاء الدین محمد بن حسین بن عبدالصمد عاملی، متخلص به بهایی، از عالمان و شاعران معروف قرن دهم و یازدهم هجری است. پدرش شیخ عزالدین، از عالمان دینی جبل عامل لبنان بود و در شهر بعلبک سکونت داشت و از آن جا در زمان شاه طهماسب صفوی، با خاندان خود به ایران مهاجرت کرد. پسرش بهاء الدین محمد، در سال ۹۵۳ در بعلبک ولادت یافت و در خردسالی به همراه پدر و خاندانش به ایران آمد و در محضر پدر و عالمان دیگر تربیت یافت و در ادب عربی و فارسی و دانشهای دینی و بعضی از دانشهای عقلی، به ویژه ریاضی مهارتی حاصل کرد و به همراه پدر، چند گاه در اصفهان ، قزوین، مشهد و هرات گذراند. او با عالمان مشهوری مانند میر محمدباقر داماد معاشرت داشت و به تألیف کتابها و تربیت شاگردان خود سرگرم بود تا در هشتاد و اند سالگی درگذشت و در مشهد مدفون گردید. از شاگردان معروف او، می‌توان محمدتقی مجلسی، محسن فیض کاشانی و محمدباقر سبزواری را نام برد. از تألیفات اوست: فوائد الصمدیه، جامع عباسی، کشکول که مجموعه‌ای است از مطالب گوناگون، حبل‌المتین و ... . بهایی به عربی و فارسی شعر می‌سرود و کلیات شعر فارسی او چاپ شده است و شامل منظومه‌های نان و حلوا، سوانح الحجاز، شیر و شکر، نان و پنیر، غزلها و اشعار دیگر او و کتاب موش و گربه به نثر است. یکی از علت‌های رواج شعر بهایی، چاشنی تند عرفانی آنهاست: ساقیا، بده جامی، زان شراب روحانی تا دمی برآسایم، زین حجاب جسمانی دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم در قمار عشق ای دل، کی بُوَد پشیمانی؟... ما سیه‌گلیمان را جز بلا نمی‌شاید بر دل بهایی نِه، هر بلا که بتوانی ☘☘☘ تا نیست نگردی، رهِ هستت ندهند این مرتبه با همت پستت ندهند چون شمع، قرار سوختن تا ندهی سررشته‌ی روشنی به دستت ندهند با تلخیص از تاریخ ادبیات در ایران، دکتر صفا، جلد پنجم، بخش دوم، ص ۱۰۳۹ - ۱۰۴۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بزرگان ادبیات فارسی🌹🌹🌹 شیخ بهایی عامِلی بهاء الدین محمد بن حسین بن عبدالصمد عاملی، متخلص به بهایی، از عالمان و شاعران معروف قرن دهم و یازدهم هجری است. پدرش شیخ عزالدین، از عالمان دینی جبل عامل لبنان بود و در شهر بعلبک سکونت داشت و از آن جا در زمان شاه طهماسب صفوی، با خاندان خود به ایران مهاجرت کرد. پسرش بهاء الدین محمد، در سال ۹۵۳ در بعلبک ولادت یافت و در خردسالی به همراه پدر و خاندانش به ایران آمد و در محضر پدر و عالمان دیگر تربیت یافت و در ادب عربی و فارسی و دانشهای دینی و بعضی از دانشهای عقلی، به ویژه ریاضی مهارتی حاصل کرد و به همراه پدر، چند گاه در اصفهان، قزوین، مشهد و هرات گذراند. او با عالمان مشهوری مانند میر محمدباقر داماد معاشرت داشت و به تألیف کتابها و تربیت شاگردان خود سرگرم بود تا در هشتاد و اند سالگی درگذشت و در مشهد مدفون گردید. از شاگردان معروف او، می‌توان محمدتقی مجلسی، محسن فیض کاشانی و محمدباقر سبزواری را نام برد. از تألیفات اوست: فوائد الصمدیه، جامع عباسی، کشکول که مجموعه‌ای است از مطالب گوناگون، حبل‌المتین و ... . بهایی به عربی و فارسی شعر می‌سرود و کلیات شعر فارسی او چاپ شده است و شامل منظومه‌های نان و حلوا، سوانح الحجاز، شیر و شکر، نان و پنیر، غزلها و اشعار دیگر او و کتاب موش و گربه به نثر است. یکی از علت‌های رواج شعر بهایی، چاشنی تند عرفانی آنهاست: ساقیا، بده جامی، زان شراب روحانی تا دمی برآسایم، زین حجاب جسمانی دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم در قمار عشق ای دل، کی بُوَد پشیمانی؟... ما سیه‌گلیمان را جز بلا نمی‌شاید بر دل بهایی نِه، هر بلا که بتوانی ☘☘☘ تا نیست نگردی، رهِ هستت ندهند این مرتبه با همت پستت ندهند چون شمع، قرار سوختن تا ندهی سررشته‌ی روشنی به دستت ندهند با تلخیص از تاریخ ادبیات در ایران، دکتر صفا، جلد پنجم، بخش دوم، ص ۱۰۳۹ - ۱۰۴۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303