عارفان بزرگ🌹🌹🌹
مولوی
مولانا جلالالدین محمد بلخی، عارف و شاعر بزرگ قرن هفتم، در سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ به دنیا آمد. پدرش، محمد بن حسین خطیبی است که به بهاءالدین وَلَد معروف شده و او را سلطانالعلما نامیدهاند.
به روایت افلاکی و به اتفاق تذکرهنویسان، سلطانالعلما به سبب رنجشی که از سلطان محمد خوارزمشاه در دل داشت، از بلخ هجرت کرد و به قصد حج، روانهی بغداد شد و هنگامی که به نیشابور رسید، شیخ عطار، خود به دیدن بهاءالدین آمد و در آن وقت، مولانا کوچک بود. عطار کتاب اسرارنامه را به مولانا جلالالدین هدیه داد و به پدرش گفت: زود باشد که این پسر تو، آتش در سوختگان عالم زند.
پس از فوت پدر ، جلالالدین که ۲۴ ساله بود، یک سال بر جای پدر نشست و بساط وعظ گسترد و مُفتی شریعت بود تا آن که به وصیت پدرش، تحت تربیت برهانالدین محقق تِرمذی درآمد و همراه او، به شام عزیمت کرد. دمشق و حلب در آن روزگار، از مراکز مهم تعلیمات اسلامی به شمار میرفتند. مولوی پس از سالها اقامت در آن دو شهر، به محل استقرار خاندان خود یعنی قونیه بازگشت و پس از رحلت برهانالدین، بر مسند ارشاد و تدریس قرار گرفت.
در سال ۶۴۲ با ورود شمس تبریزی به قونیه، زمینههای انقلاب و تحول درونی در مولانا رخ نمود. دلبستگی شدید مولانا به شمس، دیگران را برانگیخت تا عرصه را بر او تنگ سازند و شمس هجرت کرد. به دنبال اصرار مولانا، پس از یک سال ، شمس به قونیه بازگشت و باز تنگنظران، به آزار او پرداختند؛ تا این که شمس از آنجا رفت و دیگر خبری از او نشد.
از این زمان به بعد، مولوی در حالی که به استغراق در کمال مطلق نظر داشت، به نشر معارف الهی اشتغال ورزید و پس از، شمس، به صلاحالدین زرکوب ارادت یافت و پس از رحلت او، به حُسامالدین چَلَپی. مثنوی مولوی، به خواهش حسامالدین بر زبان وی جاری شد.
سرانجام این عارف نامی، در سال ۶۷۲ هجری وفات کرد. آرامگاهش در قونیهی ترکیه است. آثار او عبارتند از: مثنوی معنوی، کلیات دیوان کبیر، فیهِ ما فیه، مجالس سَبعه و مکاتیب.
اینک غزلی از دیوان کبیر او
عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش
خون انگوری نخورده، بادهشان هم خون خویش
ساعتی میزان آنی، ساعتی موزون این
بعد ازین میزان خود شو تا شوی موزون خویش
گر تو فرعون منی، از مصر تن بیرون کنیه
در درون، حالی ببینی موسی و هارون خویش
لنگری از گنج مادون بستهای بر پای جان
تا فروتر میروی هر روز با قارون خویش
یونسی دیدم نشسته بر لب دریای عشق
گفتمش: چونی؟ جوابم داد بر قانون خویش
گفت: بودم اندرین دریا غذای ماهیی
پس چو حرفِ نون خمیدم تا شدم ذاالنون خویش...
با تلخیص از یک فروغ رخ ساقی، ص ۱۲۵ - ۱۲۷ و ۱۴۷.
#عارفانبزرگ
#مولوی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
عارفان بزرگ🌹🌹🌹
محمود شبستری
وی از عارفان و شاعران قرن هشتم هجری و متولد شبستر است که پس از کسب دانش در تبریز، به مسافرت پرداخته، شهرهای مختلف مصر، شام و حجاز را دیده، از علما و مشایخ آن سرزمینها، کسب دانش توحید کرده است.
شیخ محمود شبستری، در سفری به کرمان، در آن جا ازدواج کرد و در آن شهر، اولادی از او به وجود آمدند که ارباب قلم و اهل کمال بودند. سرانجام به تبریز بازگشته، در سال ۷۲۰ هجری در ۳۳ سالگی و یا به قولی در سال ۷۴۰ وفات یافت و در شبستر، وسط باغچهای که به گلشن معروف است، مدفون گردید.
آثار منظوم وی، عبارتند از:
۱ - گلشن راز: این مثنوی، شامل حدود هزار بیت و مشهورترین اثر اوست و در آن، اصطلاحات عرفانی را شرح داده است.
۲ - سعادتنامه: این مثنوی عرفانی، حدود سه هزار بیت است.
از آثار منثور او، میتوان به مِرآتُ المحقّقین، حقّ الیقین، شاهد و .... اشاره کرد.
با تلخیص از مقدمهی مَفاتیحُ الاِعجاز فی شرح گلشن راز، کرباسی و دکتر برزگر خالقی، چاپ چهاردهم، انتشارات زَوّار، ۱۴۰۱، ص بیست - بیست و چهار.
#عارفانبزرگ
#محمودشبستری
#گلشنراز
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
عارفان بزرگ 🌹🌹🌹
عینالقضات همدانی
عینالقضات ابوالمعالی عبدالله بن محمد میانَجی همدانی و معروف به قاضی همدانی، از حُکما و عارفان بزرگ ایران در قرن ششم هجری، حدود سال ۴۹۲ هجری در همدان به دنیا آمد. چون اجداد او اهل میانه بودند، به میانجی هم معروف شده است.
در جوانی، به کسب فضایل پرداخت و به زودی در ادب و حکمت و کلام، مایهی بسیار اندوخت و به سبب تبحرش در فقه، عنوان قاضی و مدرّس یافت.
او پس از قانع نشدن از طریق فلسفه و کلام و آشنایی با محمد غزّالی، راه عرفان را پیش گرفت. چون در بیان عقاید، بیپروا بود و نیز به علت حسادت برخی از افراد، به تکفیر او پرداختند و مدتی در بغداد زندانی شد. به دستور وزیر سلطان سنجر، باز وی را به همدان آوردند و به بهانهی فساد اعتقاد، در سال ۵۲۵ هجری در ۳۳ سالگی او را کشتند و جسدش را آتش زدند.
آثار او عبارتند از: یزدان شناخت، تمهیدات، رسالهی جمالی، رسالهی علایی، مکتوبات (نامهها)، شِکوَی الغَریب و نُزهتُ العُشّاق (مجموعهی اشعار).
با تلخیص از تاریخ ادبیات ایران، سبحانی، ص ۲۳۸ - ۲۴۰.
#عارفانبزرگ
#عینالقضاتهمدانی
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
عارفان بزرگ 🌹🌹🌹
بُشر حافی
بُشر یا بِشر بن حارث مروزی، از زاهدان قرن دوم و سوم هجری قمری، در یکی از روستاهای مرو به دنیا آمد و بعدها ساکن بغداد شد و در همان جا وفات یافت.
او یکی از اشرافزادگان و ابتدا اهل فسق و فجور بود. ماجرای توبهی بشر را چنین نقل کردهاند:
روزی امام کاظم - علیه السلام - از کنار خانهی بشر میگذشت. صدای ساز و آواز و لهو و لعب، از خانه بلند بود. امام از کنیزی که از خانهی بشر بیرون آمد، پرسید: صاحب این خانه، آزاد است یا بنده؟ کنیز گفت: او آزاد است.
امام فرمود: راست گفتی. اگر او بنده بود، از مولای خود میترسید. کنیز برگشت و بدون این که امام را شناخته باشد، بشر را از گفتهی امام آگاه کرد. بشر، پابرهنه از خانه بیرون رفت و دنبال امام دوید و در نتیجهی گفتوگویی با ایشان، از عملش شرمنده شد و توبه کرد. به همین علت، به بشر حافی، یعنی پابرهنه معروف شد.
پندها و حکمتهایی از بشر: 🌺🌺🌺
🌹کسی شیرینی آخرت را درنمییابد که دوست دارد مردم او را بشناسند؛ یعنی دوست دارد که مردم بر صفات کمال او آگاه شوند.
🌹نگاه به احمق، چشم را داغ و نگاه به بخیل، دل را سنگ و سخت میکند.
🌹در ترک ظاهرسازی بکوش و ظاهرسازی نکن.
با تلخیص از کتاب عارف پابرهنه، نویسنده عبدالحلیم محمود، مترجم مرحوم دکتر قاسم انصاری، چاپ اول، انتشارات زوار، ۱۴۰۰، ص ۵۷ و ۶۰.
#عارفانبزرگ
#بشرحافی
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
عارفان بزرگ 🌹🌹🌹
عطار نیشابوری
فریدالدین عطار، شاعر و عارف مشهور ایرانی در قرن ششم و آغاز قرن هفتم هجری، در سال ۵۴۰ هجری متولد شد. میگویند پدر او، عطر و دارو میفروخت و فریدالدین، کار وی را دنبال کرد و در داروخانهی خود، سرگرم طبابت بود و در همان اوایل زندگی، انقلاب باطنی به او دست داد و چون سرمایهای بزرگ از ادب و شعر اندوخته بود، اندیشههای عرفانی خود را به نظم در آورد.
او قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان طریقت، در سفر گذراند و از مکّه تا ماوراءالنهر، بسیاری از عارفان را زیارت کرد و سرانجام، در سال ۶۱۸ هجری به دست مغولی کافر کشته شد.
برخی از آثار عطار، عبارتند از: تذکرة الاولیاء به نثر، دیوان اشعار، الهینامه، اسرارنامه، مصیبتنامه، منطقالطیر و... .
یک فروغ رخ ساقی، دکتر امیری، ص ۴۷.
#عارفانبزرگ
#عطارنیشابوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303