eitaa logo
🟢گلزار ادبیات🟢
7.1هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
300 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: عفت ک.(بانو خالقی) استفاده از مطالب، با درج لینک. #تبلیغات: https://eitaa.com/tablighategolzareadabiyat2 کانال‌سوم: #سخنان‌بزرگان‌ایران‌و‌جهان @sokhananebozorgan2 کانال دوم‌: #گلستان‌ادبیات @golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
قالبهای شعری چهارپاره شعری است شامل چند دوبیتی با قافیه‌های مختلف که از نظر معنا با هم ارتباط دارند و معمولاً مصراعهای زوج هم‌قافیه‌اند. البته قافیه به صورتهای دیگری هم در این نوع شعر، به کار رفته است. چهارپاره در وزن، آزاد است. این قالب، پس از مشروطه در ایران رواج یافت و درون‌مایه‌ی آن، بیشتر اجتماعی و غنایی است. به این قالب، دوبیتی پیوسته هم می‌گویند. فریدون تَوَلَّلی، پرویز خانلری و فریدون مُشیری از چهارپاره‌سرایان معروفند. بخشی از یک چهارپاره از توللی: بَلَم آرام چون قویی سبکسار به نرمی بر سرِ کارون همی‌رفت به نخلستان ساحل، قرص خورشید ز دامان افق، بیرون همی‌رفت شَفَق بازی‌کنان در جنبش باد شکوه دیگر و راز دگر داشت به دشت پرشقایق، باد سرمست تو پنداری که پاورچین گذر داشت... آرایه‌های ادبی، ص ۵۲ - ۵۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری مُستَزاد با افزودن واژه یا واژه‌هایی به پایان مصراعهای قطعه، رباعی و غزل، می‌توان مستزاد سرود. افزوده‌ها، معنی مصراع قبل یا بعد خود را تکمیل می‌کنند. این افزوده‌ها، همه وزنی یکسان دارند و با مصراع قبل از خود نیز هم‌وزن هستند. قدیمی‌ترین مستزاد، در دیوان مسعود سعد آمده است. در عصر مشروطه نیز این قالب در شعر نسیم شمال، بهار و ادیب‌الممالک فراهانی رواجی خاص داشته است. درون‌مایه‌ی مستزاد، می‌تواند مدح، عشق، عرفان، مسائل اجتماعی و میهنی باشد. اهمیت این قالب شعری، از آن روست که احتمالاً از منابع الهام نیما در کوتاه و بلند کردن مصراعهای شعر نو بوده است؛ زیرا تنها قالب شعر سنتی است که مصراعهای آن، با هم مساوی نیستند. بخشی از یک مستزاد از اخوان ثالث: هر که گدای درِ مُشکوی توست پادشاست شه که به همسایگی کوی توست چون گداست باغ جهان موسم اردیبهشت یا بهشت گر نه ثناخوانِ گل روی توست بی‌صفاست نرگس گلزار جَنان هر که گفت یا شنُفت این که چو چشمان بی‌آهوی توست بی‌حیاست... مشکو:قصر، کاخ. جنان: بهشت. بی‌آهو: بی‌عیب. یک معنای آهو، عیب است. آرایه‌های ادبی، ص ۵۵ و ۵۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری 💐💐💐 قصیده در قصیده، قافیه‌ی مصراع اول با مصراعهای زوج یکسان است و تعداد ابیات آن، از پانزده بیت بیشتر است. قصیده از نیمه‌ی قرن سوم هجری در ادبیات شعر فارسی، به تقلید از عربی پدید آمد. بخشهای قصیده عبارتند از: مَطلَع: بیت نخستین قصیده را گویند. مَقطَع: بیت آخر قصیده است. تَغَزُّل: مقدمه‌ی قصیده است با مضامینی چون عشق، یاد جوانی، وصف طبیعت و ... . تَخَلُّص: بیت یا ابیاتی که شاعر بدان وسیله، از مقدمه رهایی می‌یابد و به اصل گفتار می‌پردازد؛ یعنی رابط میان مقدمه و تنه‌ی اصلی قصیده است. تنه‌ی اصلی قصیده: مقصود اصلی شاعر است با محتوایی همچون مدح، مرثیه، پند و اندرز، عرفان، حکمت و ... . شَریطه و دعا: شامل دعا برای جاودانه بودن ممدوح که در پایان قصیده و در جواب جملاتی شرطی می‌آید. تجدید مطلع: آوردن بیتی مُصَرَّع در اثنای قصیده برای انتقال از موضوعی به موضوع دیگر و طولانی ساختن قصیده است. توجه: بخشهایی نظیر تغزّل، تخلّص،تجدید مطلع و شریطه تنها در بعضی از قصاید دیده می‌شود. معمولاً شاعر، تخلّص( به معنی نام شعری) خود را در مقطع قصیده می‌آورد. رودکی، منوچهری، فرّخی، ناصرخسرو، مسعود سعد، انوری، خاقانی، سعدی، ملک‌الشعرای بهار، مهدی حمیدی و مهرداد اوستا، نامداران عرصه‌ی قصیده‌اند. اینک بخشی از یک قصیده‌ی فرّخی سیستانی: دل من همی‌داد روزی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی بلی، هر چه خواهد رسیدن به مردم بر آن، دل دهد هر زمانی گوایی من این روز را داشتم چشم و زین غم نبودست با روز من روشنایی جدایی گمان برده بودم ولیکن نه چندان که یک سو نهی آشنایی... با تلخیص از آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص ۱۴ - ۱۹ . https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری🌺🌺🌺 قِطعه شعری را که معمولاً قافیه‌های آن، در پایان مصراعهای زوج می‌آید و در آن درباره‌ی یک موضوع خاص سخن گفته می‌شود، یعنی وحدت موضوع دارد، قطعه می نامند. نام‌گذاری قطعه به این نام، بدان سبب است که گویا پاره‌ای از یک قصیده است. پیدایش قطعه، به آغاز شعر فارسی باز می‌گردد؛ زیرا در شعر رودکی، پدر شعر فارسی، قطعات زیبایی یافت می‌شود. محتوای قطعه معمولاً اخلاقی، تعلیمی، حکایت، شکایت، مدح، هَجو(بدگویی و عیب‌جویی)، تقاضا و... است. معروفترین قطعه‌سرایان، عبارتند از: انوری(قرن ششم)، ابن‌یَمین(قرن هشتم) و پروین اعتصامی(قرن چهاردهم). قطعه‌ای از سعدی گُلی خوش‌بوی در حمّام روزی رسید از دست مخدومی به دستم بدو گفتم که مُشکی یا عَبیری که از بوی دلاویز تو مستم؟ بگفتا: من گِلی ناچیز بودم ولیکن مدتی با گُل نشستم کمال همنشین در من اثر کرد وگرنه من همان خاکم که هستم قطعه‌ای از پروین اعتصامی شنیده‌اید که آسایش بزرگان چیست؟ برای خاطر بیچارگان نیاسودن به کاخ دهر که آلایش است بنیادش مقیم گشتن و دامان خود نیالودن همی ز عادت و کردار زشت کم کردن هماره بر صفت و خوی نیک افزودن برون شدن ز خرابات زندگی، هشیار ز خود نرفتن و پیمانه‌ای نپیمودن رهی که گمرهی‌اش در پی است، نسپَردن دری که فتنه‌اش اندر پس است، نگشودن آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص ۲۹ و ۳۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری 🌹🌹🌹 ترجیع‌بند ترجیع‌بند، غزلهایی است با قافیه‌های مختلف که بیت یکسان مُصَرَّعی با قافیه‌ای مستقل، آنها را به هم وصل می‌کند. به هر یک از غزلها، خانه یا رشته و به بیت تکراری، ترجیع یا برگردان می‌گویند. این قالب شعری، از قالبهای خاصّ شعر فارسی است و قدیمی‌ترین نمونه‌ی آن را فرّخی سیستانی سروده که مَطلَع آن چنین است: ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید کلید باغ ما را دِه که فردامان به کار آید درون‌مایه‌ی ترجیع‌بندهای معروف فارسی، مدح و ستایش، عشق و عرفان است. زیباترین ترجیع‌بندهای شعر فارسی، از سعدی و هاتف اصفهانی است که اولی، عاشقانه و دومی، عارفانه سروده است. اینک بخشی از ترجیع‌بند هاتف چشم دل باز کن که جان بینی آن چه نادیدنی است، آن بینی گر به اقلیم عشق روی آری همه آفاق، گلسِتان بینی... با یکی عشق ورز از دل و جان تا به عین‌الیقین عیان بینی که یکی هست و هیچ نیست جز او وَحدَهُ لا الهَ اِلّا هو یار بی پرده از در و دیوار در تجلّی است یا اُولِی الاَبصار شمع جویی و آفتاب، بلند روز بس روشن و تو در شبِ تار... پی بری گر به رازشان، دانی که همین است سِرّ آن اسرار که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لا اله الا هو آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص ۳۳ - ۳۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری 💐💐💐 ترکیب‌بند شعری است چند بخشی که هر بخش آن از نظر قافیه و درون‌مایه، همانند قصیده یا غزل است. این بخشها را بیت مُصَرَّع متفاوت و نامکرری به هم می‌پیوندد. فرق اساسی این شعر با ترجیع‌بند، همین بیت متفاوت است. درون‌مایه‌ی بخشها، تقریباً همانند ترجیع‌بند است؛ یعنی مضامینی از قبیل مرثیه، مدح و عشق را در بر دارد. قدیمی‌ترین ترکیب‌بند، از قَطران تبریزی، شاعر قرن پنجم هجری قمری است. جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی، وحشی بافقی و محتشم کاشانی نیز از سرایندگان مشهور ترکیب‌بند به شمار می‌روند. اینک بخشهایی از ترکیب‌بند معروف محتشم کاشانی: باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟ باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرّات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا، بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرّم است... خورشید آسمان و زمین، نور مشرقَین پرورده‌ی کنار رسول خدا، حسین کاش آن زمان سُرادِق گردون نگون شدی وین خرگه بلند‌ستون، بی‌ستون شدی کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی... آل نبی چو دست تظلّم برآورند ارکان عرش را به تلاطم درآورند روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سربرهنه برآمد ز کوهسار... سرادق: سراپرده، خیمه‌ی بزرگ. با تلخیص از آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص ۳۶ - ۳۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری 💐💐💐 مُسَمَّط در لغت به معنای به رشته کشیده است و در اصطلاح، شعری است چند بخشی که هر بخش آن، قافیه‌ای مستقل دارد و همه‌ی مصراعهای یک بخش به‌جز مصراع آخر، هم‌قافیه‌اند. شمار مصراعهای هر بخش با بخشهای دیگر متساوی است و معمولاً هر بخش، سه تا شش مصراع دارد. مصراع آخر تمام بندها هم‌قافیه است. در مسمط، هر بخش را یک رشته و مصراع آخر را بند گویند. بند، حلقه‌ی ارتباط همه‌ی رشته‌ها با یکدیگر است. شمار رشته‌های مسمط، نامعین و به اختیار شاعر است. بنیان‌گذار مسمط، منوچهری دامغانی شاعر قرن پنجم است. درون‌مایه‌ی آن غالباً تغزّل و مدح، اشعار سیاسی، ملی و میهنی است. منوچهری و قاآنی شاعران برگزیده در مسمط‌سرایی‌اند. اینک بخشی از مسمط معروف منوچهری: خیزید و خز آرید که هنگام خزان است باد خنک از جانب خوارزم وزان است آن برگِ رَزان بین که بر آن شاخ رزان است گویی به مَثَل، پیرهن رنگرزان است دهقان به تعجب سرِ انگشت گزان است کاندر چمن و باغ، نه گل ماند و نه گلنار طاووس بهاری را دنبال بکندند پرّش ببریدند و به کنجی بفکندند خسته به میان باغ، به زاریش پسندند با او نه نشینند و نه گویند و نه خندند وین پرّ نگارینش، بر او باز نبندند تا آذر مه بگذرد ، آید سپس آزار رز: درخت انگور. آزار: از ماه‌های سُریانی، برابر فروردین. آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص ۴۰ و ۴۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری 💐💐💐 مثنوی شعری است با بیتهای مُصَرَّع که هر بیت قافیه‌ای مستقل دارد. خاص ایرانیان و فارسی‌زبانان است. مثنوی، مناسب‌ترین قالب برای بیان داستانها و مطالب طولانی است؛ زیرا قافیه‌ی هر بیت، مستقل است و شاعر می‌تواند پس از چند بیت، از قافیه‌ی قبلی نیز استفاده کند. کلیله و دمنه‌ی منظوم رودکی و آفرین‌نامه‌ی ابوشکور بلخی، از اولین مثنویهای شعر فارسی است. از نظر محتوا، مثنویها به چهار دسته تقسیم شده‌اند: ۱ - حماسی و تاریخی؛ مانند: شاهنامه‌ی فردوسی و اسکندر‌نامه‌ی نظامی گنجوی. ۲ - اخلاقی و تعلیمی؛ مانند: بوستان سعدی و گلشن راز محمود شبستری. ۳ - عاشقانه و بزمی؛ مانند: خسرو و شیرین نظامی و وِیس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی. ۴- عارفانه؛ مانند: مثنوی مولوی، حدیقة الحقیقه‌ی سنایی و منطق الطیر عطار. پروین اعتصامی، حمیدی شیرازی و شهریار از مثنوی‌گویان معاصرند. اینک بخشی از آغاز مثنوی مولوی: بشنو این نی چون شکایت می کند از جدایی‌ها حکایت می‌کند کز نیستان تا مرا ببریده‌اند در نَفیرم مرد و زن نالیده‌اند سینه خواهم شَرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش... نیستان: نیزار. منظور عالم حقیقت و عالم وحدت است. نی: انسان جدا‌شده از عالم بالا. نفیر: بانگ بلند نی، فریاد. شرحه شرحه : پاره پاره. آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص ۴۳ - ۴۶ و گزیده‌ی متون ادب فارسی، دکتر حمیرا زمردی و دیگران، ص ۸۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری 🌹🌹🌹 رباعی شعری چهار مصراعی است که مصراع سوم آن، معمولاً قافیه ندارد؛ گرچه رباعیهایی که هر چهار مصراعش قافیه دارد هم موجود است. رباعی، قالبی ایرانی است و از زمان رودکی تا حال در شعر فارسی رواج داشته است. درون‌مایه‌ی آن، بیشتر عاشقانه، عارفانه و فلسفی است و مناسب‌ترین قالب، برای ثبت لحظه‌های کوتاه شاعرانه است. خیام، عطار، مولوی و بابا افضل کاشانی، از بهترین رباعی‌سراها به شمار می‌روند. چند رباعی: گر مرد رهی، میان خون باید رفت از پای فتاده، سرنگون باید رفت تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت (عطار) 🌺🌺🌺 من درد تو را ز دست آسان ندهم دل برنَکَنم ز دوست، تا جان ندهم از دوست به یادگار، دردی دارم کان درد به صد هزار درمان ندهم (مولوی) 🌺🌺🌺 گفتی که ز بهر مجلس افروختنی در عشق چه لفظهاست اندوختنی ای بی‌خبر از سوخته و سوختنی عشق آمدنی بود، نه اندوختنی (سنایی) 🌺🌺🌺 آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص۴۷ - ۴۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری 💐💐💐 دو‌بیتی شعری است مشتمل بر دو بیت که گاه مصراع سوم آن، قافیه ندارد. درون‌مایه‌ی دوبیتی، بیشتر عاشقانه و عارفانه است و قالب رایج در میان روستاییان باذوق و خوش‌لهجه است. بابا طاهر همدانی، شاعر و عارف قرن پنجم و فایز دشتستانی، شاعر عهد قاجار، مشهورترین دوبیتی‌سرایانند. دوبیتی، وزن خاصی دارد و از این نظر با رباعی متفاوت است. دوبیتی را در فارسی، ترانه هم می‌گویند. بابا طاهر همدانی گوید: به صحرا بنگرم، صحرا ته وینم به دریا بنگرم، دریا ته وینم به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعنا ته وینم فایز دشتستانی گوید: تو از من بی‌خبر، من از تو بی‌تاب نمی‌آیی مرا یک شب تو در خواب یقین، حال دل فایز ندانی لبِ من تشنه و لعل تو سیراب آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص ۵۰ و ۵۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری💐💐💐 چهارپاره شعری است شامل چند دوبیتی با قافیه‌های مختلف که از نظر معنا با هم ارتباط دارند و معمولاً مصراعهای زوج هم‌قافیه‌اند. البته قافیه به صورتهای دیگری هم در این نوع شعر، به کار رفته است. چهارپاره در وزن، آزاد است. این قالب، پس از مشروطه در ایران رواج یافت و درون‌مایه‌ی آن، بیشتر اجتماعی و غنایی است. به این قالب، دوبیتی پیوسته هم می‌گویند. فریدون تَوَلَّلی، پرویز خانلری و فریدون مُشیری از چهارپاره‌سرایان معروفند. بخشی از یک چهارپاره از توللی: بَلَم آرام چون قویی سبکسار به نرمی بر سرِ کارون همی‌رفت به نخلستان ساحل، قرص خورشید ز دامان افق، بیرون همی‌رفت شَفَق بازی‌کنان در جنبش باد شکوه دیگر و راز دگر داشت به دشت پرشقایق، باد سرمست تو پنداری که پاورچین گذر داشت... آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص ۵۲ - ۵۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری💐💐💐 مُستَزاد با افزودن واژه یا واژه‌هایی به پایان مصراعهای قطعه، رباعی و غزل، می‌توان مستزاد سرود. افزوده‌ها، معنی مصراع قبل یا بعد خود را تکمیل می‌کنند. این افزوده‌ها، همه وزنی یکسان دارند و با مصراع قبل از خود نیز هم‌وزن هستند. قدیمی‌ترین مستزاد، در دیوان مسعود سعد آمده است. در عصر مشروطه نیز این قالب در شعر نسیم شمال، بهار و ادیب‌الممالک فراهانی رواجی خاص داشته است. درون‌مایه‌ی مستزاد، می‌تواند مدح، عشق، عرفان، مسائل اجتماعی و میهنی باشد. اهمیت این قالب شعری، از آن روست که احتمالاً از منابع الهام نیما در کوتاه و بلند کردن مصراعهای شعر نو بوده است؛ زیرا تنها قالب شعر سنتی است که مصراعهای آن، با هم مساوی نیستند. بخشی از یک مستزاد از اخوان ثالث: هر که گدای درِ مُشکوی توست پادشاست شه که به همسایگی کوی توست چون گداست باغ جهان موسم اردیبهشت یا بهشت گر نه ثناخوانِ گل روی توست بی‌صفاست نرگس گلزار جَنان هر که گفت یا شنُفت این که چو چشمان بی‌آهوی توست بی‌حیاست... مشکو:قصر، کاخ. جنان: بهشت. بی‌آهو: بی‌عیب. یک معنای آهو، عیب است. آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص ۵۵ و ۵۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303