گنجینهی عبید زاکانی🦋🦋🦋
عبید، چهار پسر داشت که با وجود پیری و تنگدستی او در اواخر عمر، به پدرشان کمک نمیکردند. روزی تدبیری اندیشید و هر یک از پسران را جدا جدا، پیش خود خواند و پنهانی، به هر یک گفت: من خاطر تو را از دیگر برادرانت بیشتر میخواهم. در زیر این قسمت که نشستهام، خُمرهای پنهان کردهام پر از طلا و نقره. بعد از مرگم، آن را در آور و استفاده کن.
پس از آن، پسرانش به وضع مالی او رسیدگی کردند. بعد از مرگ عبید، آنها به سراغ خمره رفتند و دیدند از طلا و نقره خبری نیست و یک کاغذ یافتند که رویش نوشته بود:
خدای داند و من دانم و تو هم دانی
که یک فُلوس ندارد عبید زاکانی
فلوس: پول مسی، پول سیاه و بیارزش.
با تلخیص از خندهسازان و خندهپردازان، صلاحی، ص ۴۸ و ۴۹.
#عبید_زاکانی
#گنجینه
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
هدایت شده از 🌸گنجینه🌸
ملکالشعرای بهار و جوان خام!
✍میگویند روزی ملکالشعرای بهار، در مجلسی نشسته بود و حضار برای آزمایش طبع وی، چهار کلمه را انتخاب کردند تا وی آنها را در یک رباعی بیاورد.کلمات انتخاب شده عبارت بودند از: خروس، انگور، درفش و سنگ
ملکالشعرای بهار گفت:
برخاسـت خروس صبح برخیز ای دوست
خون دل انگور فکن در رگ و پوست
عشق من و تو صحبت مشت است و درفش
جور دل تو صحبت سنگ است و سبوست
جوانی خام، که در مجلس حاضر بود گفت:"این کلمات با تبانی قبلی انتخاب شدهاند. اگر راست میگویید، من چهار کلمه انتخاب میکنم و شما آنها را در یک رباعی بیاورید.سپس این چهار کلمه را انتخاب نمود: آئینه، اره، کفش و غوره." بدیهیست آوردن این کلمات دور از ذهن، در یک رباعی کار سادهای نبود، لیکن ملکالشعرا شعر را اینگونه گفت:
چون آینه نورخیز گشتی احسنت
چون ارّه به خلق تیز گشتی احسنت
در کفش ادیبان جهان کردی پای
غوره نشده موَیز گشتی احسنت!
کانال#گنجینه👇👇👇
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
https://eitaa.com/ganjineh2
هدایت شده از 🌸گنجینه🌸
چهار #ضرب_المثل فوق العاده؛
کور وارد خانه ی مردم شو،
لال از آن بیرون بیا ...! (ژاپنی)
ازدواج زود اشتباه بزرگیه،
و ازدواج دیر، اشتباه بزرگتریه ...! (آفریقایی)
برای کسی که میخواد ازتون
فاصله بگیره، نه تنها راه رو باز کن
بلکه هُلش هم بده ...! (انگلیسی)
زن و آینه هر دو در معرض خطرند
باید از آنها مراقبت کنید ...! (فرانسوی)
کانال #گنجینه 👇👇👇
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/ganjineh2