آرایههای ادبی
تَنسیقُ الصِفات
تنسیق الصفات، یعنی نظم و ترتیب دادن به صفتها. در اصطلاح، آوردن صفتهای متعدد و متوالی برای یک موصوف است.
صفات پی در پی، گاهی جدا از موصوف و گاهی در پیِ موصوف، به صورت اضافهی وصفی، عطف و درنگ برشمرده میشود.
دکتر کزّازی، آن را صفتشمار نامیده، معتقد است باید تعداد صفتها، بیش از دو کلمه باشد تا آرایه شمرده شود.
سعدی:
دست حاجت چو بری، پیش خداوندی بر
که کریم است و رحیم است و غفور است و وَدود
خاقانی:
به گردون، تیره ابری بامدادان بر شد از دریا
جواهرخیز و گوهربیز و گوهرریز و گوهرزا
حافظ:
ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست
سَهیقدانِ سیهچشمِ ماهسیما را!
📚📚📚📚
با تلخیص از بدیع در شعر فارسی، دکتر عَقدایی، ص ۱۲۶ و بدیع، دکتر کزّازی، ص ۹۶.
#آرایههایادبی
#تنسیقالصفات
#صفتشمار
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی #رحیممعینیکرمانشاهی
🌹🌹 🌹
🌺به مناسبت ۱۵ بهمن، سالروز تولد وی (۱۳۰۱)
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
🌻🌻🌻
هدایت شده از شهرزاد داستان📚📚
معرفی کتاب
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
کتاب برادر من تویی، اثر داوود امیریان، پیرامون زندگینامه داستانی حضرت عباس (ع) به رشته تحریر درآمده که با قلمی روان و نثری دلچسب می کوشد تا زوایای گوناگونی از زندگی و زمانه این مرد بزرگ را از دوران کودکی تا شهادت روایت کند.
عباس بن علی بی ابیطالب که به ابوالفضل مشهور است، پنجمین پسر امام علی است. مادر او، امالبنین است. حضرت عباس (ع) در واقعهی کربلا حضور داشت و جانش را برای رساندن آبی زلال و گوارا به دیگران از دست داد. او در روز عاشورا شهید شد و مزارش در نزدیکی حرم امام حسین (ع) قرار دارد. این محل یکی از مکانهای زیارتی مسلمانان است. داوود امیریان در کتاب برادر من تویی، در قالب داستانی جذاب و خواندنی، از زندگی او گفته است. مردی شجاع و تاثیرگذار که شهادتش، جاری شدن اشکهای امام حسین را در پی داشت.
داود امیریان در این اثر تلاش می کند تا در عین وفاداری به منابع تاریخی، زندگینامه داستانی جذابی خلق کند که مطالعه آن به سبب داشتن نثری روان و صمیمی به ویژه به مخاطبان نوجوان و جوان پیشنهاد می شود.
📚برادر من تویی
✍داوود امیریان
#معرفی_کتاب
@shahrzade_dastan
هدایت شده از اشعار بانو نقیـبی
💚
بسم الله الرحمن الرحیم
#میلاد_حضرت_عباس علیه السلام
این ندا از طرف عرش برین آمده است
حضرت ماه به دیدار زمین آمده است
گل بریزید به پای قدمش با شادی
که به انگشتر دین نقش نگین آمده است
قمر هاشمیان قوّت بازوی علی
عبد صالح پسر اُمّ بنین آمده است
نذر مَشکش همه دم اشک من و چشمانم
ساقی کرببلا حامی دین آمده است
به دو عالم نشود غصه و غم همره من
که برای دل من حصن حصین آمده است
#نگین_نقیبی
۱۵ بهمن ۱۴۰۳
✒️ ͜͡❥᭄➜@najvayebaran
💚
ضربالمثلهای جهان دربارهی غرور
🔵 غرور، بیش از فقر گدایی میکند.
(آلمانی)
🔵 غرور، سرمایهی ابلهان است.
(چینی)
🔵 غرور، نقابی است که انسان، روی معایب خود میگذارد.
(فلسطینی)
📚📚📚📚
ضربالمثلهای ایران و جهان، دکتر مسعود هاشمی، ص ۲۴۳.
#ضربالمثلهایجهان
#غرور
#مسعودهاشمی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان طنز 😂😂
حکایت دستگاه دروغسنج، قسمت سوم و پایانی
از دکتر شهرام جوادینژاد
از طرف دیگر، دفاتر ثبت ازدواج، تالارهای برگزاری مراسم عقد و عروسی، بنگاههای معاملات ملکی، بنگاههای خرید و فروش اتومبیل، نمایشگاههای فرش و بسیاری از مشاغل دیگر، در آستانهی ورشکستگی کامل قرار گرفته بودند؛ چون مُد شده بود هر کسی هر جا خرید میرفت و در مورد کیفیت اجناس سؤالی میکرد، یک دروغسنج هم در جیبش قایم میکرد! و هر پسری به خواستگاری هر دختری میرفت، باید جلوی دستگاه به سؤالات پدر و مادر عروس خانم پاسخ میگفت!
اوضاع هر روز بحرانیتر میشد. بیکاری بیداد میکرد و جرم و جنایت همه جا را گرفته بود! باز هم مدیران شهر، به صورت اضطراری تشکیل جلسه دادند. همان شب، مخترع جوان در تلویزیون اعتراف کرد که سازمان ثبت اختراعات را فریب داده و دستگاه نواقص زیادی دارد و نمیتوان به آن به طور کامل اعتماد کرد!
از فردای آن روز، خرید و فروش، حمل و نگهداری دستگاه، ممنوع اعلام شد و همه موظف شدند دستگاههای خود را به چادرهایی که به منظور جمعآوری این دستگاهها در میادین مختلف شهر برپا شده بود، تحویل داده، رسید دریافت کنند. صفهای طویل مقابل چادرها، مجدداً شهر را به حالت تعطیل درآورده بود. کار جمعآوری دستگاهها، چند هفتهای طول کشید؛ ولی بهتدریج، مشکلات مردم کمتر و کمتر شد.
کانون خانوادهها گرم شد؛ کسب و کار رونق گرفت؛ تالارهای شهر تا چند ماه برای برگزاری جشن عقد عروسی از قبل رزرو شده بود و مردم شهر، سالهای سال به خوبی و خوشی روزگار گذراندند؛ اما اولین دستگاه دروغسنج ساخته شده در موزهی شهر نگهداری شد تا یادآوری خاطرات تلخ آن دوران، درس عبرتی باشد برای سایر مخترعان تا هنگام اختراع، کمی حواسشان را جمع کنند.
📚📚📚📚
نَمِکدون، طنزنوشتههای شهرام جوادینژاد، ص ۲۰۸ و ۲۰۹.
#داستانطنز
#حکایتدستگاهدروغسنج
#شهرامجوادینژاد
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
میلاد امام سجّاد(ع) 🌹🌹🌹
از مشفق کاشانی
برخیز که خورشید هدایت، سجّاد
تابنده، قدم به عالم خاک نهاد
از گلبن مرتضی، صلا زد جبریل
کز گلشن مصطفی، گلی چهره گشاد
پنجرهای رو به آفتاب، کاشانی، ص ۱۶۹.
#میلادامامسجاد(ع)
#مشفقکاشانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303