سرودهای از خاکشیر اصفهانی🦋🦋🦋
تقلید کورکورانه
بعضی از روی غزلها، غزلی ساختهاند
اصل را دیده و رویش بَدَلی ساختهاند
کرده بر شعر اساتید، نگاهی سطحی
دست و پایی زده و شعر شَلی ساختهاند
خندهسازان و خندهپردازان، صلاحی، ص ۳۱۵.
جعفر موسوی، متخلص به خاکشیر، متوفّای ۱۳۷۵ قمری و دارای دیوان شعر است.
#تقلید_کورکورانه
#خاکشیر_اصفهانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
پیامبر اسلام - صلّی الله علیه و آله - فرمودند:
کودکان را دوست بدارید و به ایشان مهر بورزید و چون به آنان، وعدهای دادید، به وعدهی خود وفا کنید.
کافی، ج ۶، ص ۴۹.
#پیامبر_اسلام(ص)
#کودکان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از گلستان سعدی📚📚📚
آهسته و پیوسته رفتن
روزی به غرور جوانی، سخت رانده بودم و شبانگه، به پای گَریوهای، سست مانده. پیرمردی ضعیف، از پسِ کاروان همیآمد و گفت: چه خُسبی که نه جای خُفتن است؟
گفتم: چون رَوَم که نه پای رفتن است؟ گفت: این نشنیدی که صاحبدلان گفتهاند: رفتن و نشستن، بِه که دویدن و گسستن.
ای که مشتاق منزلی، مشتاب
پند من کاربند و صبر آموز
اسب تازی، دوتگ رَوَد به شتاب
و اشتر آهسته میرود شب و روز
لغات:
گریوه: تپّهی سر راه. خسبیدن و خفتن: خوابیدن.
صاحبدل: دلآگاه، عارف.
گسستن: بریدن، از پای افتادن.
دوتگ: دوتاخت، بسیار تند.
گلستان سعدی، شرح دکتر احمدی گیوی، باب ششم در ضعف و پیری، ص ۳۴۰.
#گلستان_سعدی
#آهسته_رفتن
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک رباعی از فکری خراسانی 🌺🌺🌺
فانی شو و اقلیم بقا آر به دست
در دوست کسی رسد که از خویش بِرَست
از هستیِ خویش بود سرگشته حباب
آن لحظه که نیست شد، به دریا پیوست
فکری خراسانی، شاعر قرن دهم هجری است.
سیر رباعی در شعر فارسی، دکتر شمیسا، حاشیهی ص ۱۰۵.
#فکری_خراسانی
#رباعی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گنجینهی عبید زاکانی🦋🦋🦋
عبید، چهار پسر داشت که با وجود پیری و تنگدستی او در اواخر عمر، به پدرشان کمک نمیکردند. روزی تدبیری اندیشید و هر یک از پسران را جدا جدا، پیش خود خواند و پنهانی، به هر یک گفت: من خاطر تو را از دیگر برادرانت بیشتر میخواهم. در زیر این قسمت که نشستهام، خُمرهای پنهان کردهام پر از طلا و نقره. بعد از مرگم، آن را در آور و استفاده کن.
پس از آن، پسرانش به وضع مالی او رسیدگی کردند. بعد از مرگ عبید، آنها به سراغ خمره رفتند و دیدند از طلا و نقره خبری نیست و یک کاغذ یافتند که رویش نوشته بود:
خدای داند و من دانم و تو هم دانی
که یک فُلوس ندارد عبید زاکانی
فلوس: پول مسی، پول سیاه و بیارزش.
با تلخیص از خندهسازان و خندهپردازان، صلاحی، ص ۴۸ و ۴۹.
#عبید_زاکانی
#گنجینه
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ابیاتی از محمدعلی بهمنی☘☘☘
من با غزلی قانعم و با غزلی شاد
تا باد، ز دنیای شما قسمتم این باد
ویرانهنشینم من و بیتِ غزلم را
هرگز نفروشم به دو صد خانهی آباد
غزل معاصر ایران، قزوه، ص ۶۹.
#غزل
#محمدعلی_بهمنی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
به مناسبت روز بزرگداشت علّامه مجلسی📚📚📚
علامه محمدباقر مجلسی، کوچکترین فرزند محمدتقی(معروف به مجلسی اول و از شاگردان شیخ بهایی) از بزرگان علم و دین در قرن یازده و دوازده هجری قمری است.
مجلسی، بیش از ۱۱۵ اثر دارد؛ از جمله آثار او، عبارتند از : بحار الانوار، عین الحیات، مِرآت العقول، حیات القلوب، جلاء العُیون، حقّ الیقین، شرح دعای جوشن کبیر، اربعین در امامت، ترجمهی وصیّت حضرت امیر به مالک اَشتر و ... .
با تلخیص از مقدمهی ترجمهی منثور و منظوم عهدنامهی مالک اشتر، کرباسی و دکتر برزگر خالقی، ص ۱۹ - ۲۷.
#علامه_مجلسی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعری از حمید مصدق🦋🦋🦋
ارزش انسان (سرودهی تابستان ۱۳۵۷)
... هیچ کس فکر نکرد
که در آبادیِ ویرانشده، دیگر نان نیست
و همه مردم شهر
بانگ برداشتهاند
که چرا سیمان نیست؟
و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست؟
و زمانی شده است
که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست
در کوچهباغ شعر نو، طاهری، ص ۳۲۳ و ۳۲۴.
#ایمان
#انسان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303