چند سوال
از محمدعلی مجاهدی(پروانه)
شده آیا که دل تو، تَرَکی بردارد؟
یا خط باور تو، چینِ شکی بردارد؟
یا که یک چنگ هنرمند، به همدستی تار
پرده از راز غم مشترکی بردارد؟
یا که در باغ گلی، از سرِ همدردیها
برگ گل را ز زمین شاپرکی بردارد؟
یا که در جنگل رویایی مهتاب شبی
شاعری سر ز پی آتشکی بردارد؟...
یا که از سفرهی رنگین جهان من و تو
کودک عاطفه، نان و نمکی بردارد؟
یا که در خلسهی پر جاذبهی کشف و شهود
عارفی، پرده ز کار مَلَکی بردارد؟
پاسخ این همه، آیا که "نمیدانم" نیست؟
نگذارید که احساس، لکی بردارد
یک آسمان پرواز، مجاهدی، ص۲۱۷ - ۲۱۹.
#احساس
#سوال
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
معنی مسافر در گلشن راز محمود شبستری
مسافر آن بُوَد کاو بگذرد زود
ز خود فانی شود چون آتش از دود
یعنی "مسافر" و "سالک" آن است که از منازل طبیعی و مُشتَهَیات نفسانی و لذّات و مألوفات جسمانی عبور نماید و از لباس صفات بشری مُنخَلِع گردد و از ظلمت تَعَیُّن خودی که حجاب نور اصل و حقیقت او بود، صافی گردد و پردهی پندار خودی، از روی حقیقت براندازد و چون دود، از آتش جدا شود.
لغات:
مشتهیات: جمع مشتهیه، چیزهای خواستهشده و مرغوب.
مألوفات: جمع مألوفه، الفتگرفتهها، خوگرفتهها.
منخلع: از جای کنده، جدا، منقطع.
مَفاتیحُ الاِعجاز فی شرح گلشن راز، شمسالدین محمد لاهیجی، تصحیح و توضیح دکتر برزگر خالقی و عفت کرباسی (بانو خالقی)، چاپ چهاردهم، ۱۴۰۱، ص ۲۰۵.
#گلشنراز
#شرحگلشنراز
#محمودشبستری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک رباعی از سعدی
آن درد ندارم که طبیبان دانند
دردی است محبت که حبیبان دانند
ما را غم روی آشنایی کُشتهست
این حال نباید که غریبان دانند
کلیات سعدی، رباعیات، ص ۶۷۲.
#سعدی
#محبت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
کمی از پزشکان😂😂
از محسن اشتیاقی
بنیآدم اعضای یک پیکرند
که برخی از آنها، به باقی سرند
کمی از پزشکان، از آن دستهاند
که بر کسب قدرت، کمر بستهاند
چو عضوی به درد آورد روزگار
در آرند از روزگارش، دمار
پس از حال و احوال با دردمند
رقمهای بالا طلب میکنند
مریضی اگر سرفه بنمود سخت
به تجویز ایشان، ضروری است تخت
بخوابد شبی توی دارالشفا
دو میلیون بسُلفد برای دوا
به سرکیسه کردن شدند اوستاد
بدا آن که کارش به ایشان فتاد
اگر مشکلی بود، حل میکنند
به هر نحو باشد، عمل میکنند
وگر مشکلی حل شود با دوا
عمل میکنندش در آن راستا
به قدری بیاید به اعضا فشار
که عضو دگر را نمانَد قرار
شود مستمند او به انواع وام
به پایان رسید این سخن، والسلام
لذا ای مدیر عاملِ بانک ما
سرکیسهی وام را شُل نما
اگر شل نکردی سرش را کمی
نشاید که نامت نهند آدمی
قهوهی قندپهلو، مهدینژاد، ص ۷۸ و ۷۹.
#شعر_طنز
#بیماروعمل
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان کوتاه📚📚📚
دعای مُستجاب
یک سال در گیلان خشکسالی شد. مردم برای طلب باران، همگی به بیرون از شهر رفتند و دست به دعا برداشتند؛ اما باران نیامد؛ لذا همگی به در خانهی اُمّمحمد گیلانی(از زنان صالح گیلان) رفتند و از او خواستند تا دعا کند.
وی از خانه بیرون آمد و جلوی در خانهی خود را جاروب کرد و پاکیزه نمود. سپس رو به آسمان کرد و گفت: خدایا، من جاروب کردم؛ تو آب بپاش. پس از مدتی، به اندازهای باران آمد که مردم، سیراب شدند.
معارف اللطایف، مجاهدی، ص ۴۰. (به نقل از ریاحین الشریعه، محلاتی، ص؟)
#داستان_کوتاه
#دعای_مستجاب
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سورهی تماشا
از سهراب سپهری
به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
واژهای در قفس است.
حرفهایم، مثل یک تکه چمن، روشن بود
من به آنان گفتم:
آفتابی، لبِ درگاه شماست
که اگر در بگشایید، به رفتار شما میتابد
و به آنان گفتم:
سنگ، آرایش کوهستان نیست
همچنانی که فلز، زیوری نیست به اندام کلنگ
در کف دست زمین، گوهر ناپیدایی است
که رسولان، همه از تابش آن خیره شدند
پیِ گوهر باشید
لحظهها را به چراگاه رسالت ببرید.
و من آنان را، به صدای قدم پیک، بشارت دادم
و به نزدیکی روز، و به افزایش رنگ
به طنین گل سرخ، پشت پَرچین سخنهای درشت...
هشت کتاب، حجم سبز، سپهری، ص ۳۵۰ - ۳۵۲.
#سهراب_سپهری
#تماشا
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتی از شهید بلخی
شنیدهام که بهشت، آن کسی تواند یافت
که آرزو برساند به آرزومندی
مشاعرهی جدید، صادقی اردستانی، ص ۳۲۷.
#شهید_بلخی
#بهشت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
بهترین علم، آن است که مقرون با عمل باشد.
غرر الحکم، ج ۱، ص ۳۸۸.
#امام_علی(ع)
#علم
#عمل
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303