eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
177 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
نام درخشان حسین(ع)❤️❤️❤️ از فاطمه دستجردی🌹🌹🌹 بر لوح دلم، نام درخشان حسین(ع) است امشب غزلم، یکسره عطشان حسین(ع) است بر سینه‌ی عشّاق، چه رندانه نوشتند این عالم هستی، همه قربان حسین(ع) است (ع) https://eitaa.com/fatimadastjerdi 🌺🌺🌺💐💐💐 اعیاد شعبانیه مبارک باد!❤️❤️❤️ 👏👏👏👏👏 https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام حسین - علیه السلام - فرمودند: کسی که اندوه دل مومنی را برطرف سازد، خدا، اندوه و مشکلات دنیا و آخرت او را برطرف خواهد ساخت. و کسی که با مردم خوش‌رفتار باشد، خدا نسبت به او، خوش‌رفتار است. فرهنگ سخنان امام حسین(ع)، محمد دشتی، ص ۳۷. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان یک مثل💐💐💐 میخش را بکوب سرِ زبان بنده! به مزاح: از سخنی که گفته‌ام، یا کاری که کرده‌ام، سخت پشیمانم. ملانصرالدین، پیاده از دِه به شهر می‌رفت. چون نیمی از روز گذشت، گرسنه شد. زیر درختی کنار گندمزار نشست و شکم‌گیره‌ای را که زنش در خورجین نهاده بود، بیرون آورد و گشود. هنوز لقمه‌ای به دهان ننهاده، سواری ناشناس در رسید. او چنان که رسم مردم ماست، بفرمایی گفت و سوار می‌بایست نوش جان یا گوارای وجودی گفته، بگذرد؛ که آن مختصر، یک تن را نیز کفاف نمی‌داد؛ اما به جای آن، بی‌درنگ عنان کشید و گفت: ردّ احسان، گناه است. از استر پیاده شد؛ به این سو و آن سو، نگاهی کرد و چون نقطه‌ای ناکاشته نیافت که حیوان را از چریدن محصول، دور نگه دارد، پرسید: میخ طویله‌ی قاطرم را کجا بکوبم؟ ملانصرالدین که از آن تعارف نامعقول خویش، سخت پشیمان شده بود، گفت: بکوبش سرِ زبان بنده! کتاب کوچه، تالیف احمد شاملو، حرف ب، دفتر دوم، ص ۱۴۰۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنانی از بزرگان جهان🌹🌹🌹 چشمها، در همه جا، به یک زبان حرف می‌زنند. (جرج هربرت) ☘☘☘ من وقت را تلف کردم و اینک، وقت مرا تلف می‌کند. (شکسپیر) ☘☘☘ فضیلت بعضی از ثروتمندان، در این است که به ما می‌آموزند تا از ثروت، بیزار باشیم. (جِبران خلیل جبران) ☘☘☘ بدترین لحظه، برای کسی که به خداوند اعتقاد ندارد، لحظه‌ای است که احساس امتنان و سپاسگزاری می‌کند؛ اما کسی را برای این کار نمی‌یابد. (وندی وارد) ☘☘☘ آن که چون قِدّیس زندگی نکند، چون شهید نخواهد مُرد. (توماس فولی) ☘☘☘ فرق بین یک درخت و یک تفنگ، در سرعت آنهاست؛ درخت در هر بهار شلیک می‌کند. (ازرا پاوند) ☘☘☘ سکانس کلمات، دکتر سید حسن حسینی، ص ۲۴۸ - ۲۵۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعردرمانی از دکتر شفیعی کدکنی هر دم به اشارات، شدم هر سویی شاید که بیابم از شفایی، بویی دردا که نیافتم به قانون، جز شعر از بهرِ نجات روح خود، دارویی طفلی به نام شادی، از همیشه تا جاودان، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۲۳۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در لوازم جانبی ریاست 😂😂😂 از ابوالفضل زرویی نصرآباد این ریاست که کارپردازی است نود و هشت درصدش، بازی است بوده است از زمانه‌ی هُرمُز یک کمش، کار و باقی‌اش، دَک و پُز وای اگر در مدیریت کردن عاجزی از ادا درآوردن چون مهم است توی این حرفه مَنِش و حالت و اَدا و اِفه بی‌ادا هستی ای پسر، ناشی هرقَدَر هم که کاردان باشی آن مدیری که مقتدر باشد توی هر چیز، منحصر باشد از غذا خوردن و صدای قَدَم تا لباس و کلاه و رنگِ قلم شیوه‌ی اُرد پشت هم دادن شیوه‌ی پشت میز لَم دادن گر تو در سِلک سروران باشی نکند مثل دیگران باشی... این چنین وانمود کن، گذری که تو از پشت پرده باخبری گر چه البته مستقل هستی به مقامات، متصل هستی بَه‌بَه از شایعات پر‌ روغن تو خودت هم بزن به آن، دامن با همین شایعات رندانه می‌شوی قهرمانِ افسانه! اصل مطلب، مجموعه شعر طنز، زرویی نصرآباد، ص ۴۷ و ۴۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ناگهان از محمدمهدی سیار یک چند سالی می‌شود آری این پیش‌بینی‌ها، درست از آب در می‌آید انگاری: وضع هوا، فردا رأس فلان ساعت، چنین است رأس فلان ساعت، چنان است... اما خدا را شکر مانده‌ست غافلگیری‌ام با من من خیسِ خالی می‌شوم هر بار باران، همیشه ناگهان است. رودخوانی، سیار، ص ۱۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303