راوے خواهر #شهید
هيچ كس درخانه نبود.🏡
وقتی آمدیم چراغ های خانه خاموش بودند، چراغ يك اطاق روشن واز اطاق صداي گريه مي آمد .💡
آرام در را باز كرديم ........
محمد عباس كتاب شعر مولوي را باز كرده بود و عكس همت آبادي را گذاشته بود توي كتاب و شعر مثنوي "بشنو از ني چون حكايت مي كند "را بلند مي خواند و گريه مي كرد.🌿
وقتي ما را ديد ، كتاب را بست و از اطاق بيرون رفت.
نمي خواست ناراحتي هايش را كسي ببيند...
نمي خواست ديگران متوجه شوند....
خيلي وقت ها شب ها صداي گريه اش بلند مي شد ، ولي نمي گفت مشکلش چیست....🌸
#شهید_محمد_عباس_سیف_الدینی_راد
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_Kerman