...🌱
پلاک رو پاره ڪرد انداخت توے رود..
گفتم: چیڪار ڪردی؟!
جنازت گم میشه!
گفت: یه لحظه تصور ڪردم مراسم تشییع جنازم
چقدر با شڪوه میشه!
از اخلاص دور شدم...
حالا میخوام مطمئن شم هیچ وقت پیدا نمیشم...
🕊 @golzarshohadashiraz
اهمیت شکرگزاری.mp3
1.8M
﷽
مستقیمترین راه حال خوب
#پادکست_روز
🕊 @golzarshohadashiraz
میگفت:
یہ جورۍ باش کہ
سرنوشتت هرچۍ شد
ختم به امام زمـان(عج)بشہ... :)🌱
[شهیدمحسنحججی]
#عاقبتتون_شهدایی
🕊 @golzarshohadashiraz
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
...🌤
آه ای مهدی جانم
حال و روزت در محرم چگونه است..!؟
سلام بر قلب بی قرار این روزهای امام زمان...🖤
آجرک الله یا صاحب الزمان...
🕊 @golzarshohadashiraz
...🌾
بالی دهید به وسعت هفت آسمان مرا
من هرچه میکنم به شهیدان نمیرسم💔
#شهدای_فارس
#۱۹_تیر
🕊 @golzarshohadashiraz
...🏴
بابا شما چیزی نپرس از گوشواره...
من هم از انگشتر ، نمیگیرم سراغی
#صَلّاللهعَلیکیاسَیدتَنارقیهبِنتالحسین
🕊 @golzarshohadashiraz
...🏴
دهه اول محرم بود.سربازهای آموزشی را برای راهپیمایی شب به بیرون از پادگان بردیم.
مهدی که فرمانده پادگان بود حال عجیبی داشت. پوتینش را در اورده, دور گردنش انداخته بود و پیشاپیش ستون ها روی سنگ و خارها حرکت می کرد, گویی روی زمین نبود و در اسمان ها سیر می کرد, نمی دانستم این کارش برای چیست.
در دامنه کوهی دستور ایستاد داد, همه روبرویش نشستند. مهدی با صدایی بغض الود از سختی های پیش رو در جبهه گفت, تا حرفش را به امام حسین(ع) و کربلا رساند. کلام اخرش این بود...
-این یک دستور نظامی نیست. هر کس دوست دارد به یاد غربت و غریبی اهل بیت امام حسین(ع), امشب پوتینش را در بیاورد و این ارتفاع را با پای برهنه طی کند!
بعد هم با پای برهنه شروع کرد به بالا رفتن. چند دقیقه نگذشته بود که ۱۲۰۰ سرباز و مربی و ... پوتین ها را به گردن انداخته و جا پای فرمانده گذاشته و به یاد غریبی حضرت زینب(س) و اهل بیت امام (ع) از ارتفاع بالا می رفتند...
#شهید_محمدمهدی_علیمحمدی
#شهدای_فارس
🕊 @golzarshohadashiraz