گلزار شهدا 🇮🇷
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت #شرف_مرز_ندارد✌️ 🔴 روایت مجاهدت_ش
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
📸روایت یک عکاس از 15سال همراهی با #حاجقاسم
کنار فرزندان شهدا میگفت: حالا عکس بگیر 🌸
«حاج قاسم، همیشه از دوربین📷 فراری بود. دوست نداشت از او عکس و فیلم گرفتهشود. در مواجهه با ما که کار ثبت عکس را انجام میدادیم، همیشه با ناراحتی میگفت: «نگیر، نگیر😞!» گاهی حتی کار به برخوردهای شدید و تند میرسید. البته بعدش از ما دلجویی میکرد. یکبار بعد از این اتفاق، صورت مرا بوسید😘 و گفت: بوسیدمت که بدانی دوستت دارم، مثل پسرم. اما من هم معذوریتهایی دارم...
معذوریتهای حاج قاسم اما فقط برای مناطق عملیاتی و ماموریتهای حساس بود. وقتی موقعیتهای خاصی مثل دیدار با خانواده #شهدا پیش میآمد، رفتارش کاملاً تغییر میکرد‼️
در این مواقع، خودش از عکس گرفتن استقبال میکرد. دست دور گردن فرزند #شهید_مدافع_حرم میانداخت و میگفت: حالا بگیر☺️»
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
3.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این مکتب حاج قاسم است!
🔰 با روایت حاج حسین یکتا
#فرزندشهدا
#حاجقاسم
🍃🌷🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای تفریحاتی از حاج قاسم که بوی شهادت میداد
#حاجقاسم
#سردار_دلها
🌱🌹🌱🌹
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
♦️پدر دوست داشت حاج قاسم شهید شود
▪️سهراب سلیمانی، برادرِ حاج قاسم: پدر همیشه دوست داشت یکی از ما در جنگ شهید بشود؛ آرزویش این بود و برای حاج قاسم خیلی دعا میکرد که شهید شود. میگفت: کسی که ضجه میزند و برای اسلام تلاش میکند حقش مردن نیست؛ حقش شهید شدن است. من دعا میکنم ایشان شهید بشود.
🎐 #مکتب_حاج_قاسم
#حاجقاسم
#سرداردلها
🌱🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
📷شب از ماموریت برمی گشتند، گفت : حالا که اینجا هستیم بریم به مادر شهید سر بزنیم .
ولی وقتی دید چراغ خانه خاموش است ....
#حاجقاسم
#سرداردلها
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
📸مکه بودیم که تماس گرفت احوال مادر را بگیرد ....
#عکس_نوشته
#حاجقاسم
#مادران_شهدا
🍃🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
📸چون نتوانسته بود حضوری برود،تماس گرفت که احوال پرسی کند.
مادرگفت :برای ناهار آبگوشتی که دوست دارید،درست می کنم.منتظرتان هستم.گفت:چشم وبه سمت خانه شان راه افتاد.گفتم:شمابایدبه پروازبرسیدوبرگردیدتهران.
خندیدوگفت :روی حرف مادرشهیدکه نمی توانم حرف بزنم،تازه؛آبگوشتهای مادرخستگی راازتن بیرون می کند.
#عکس_نوشته
#حاجقاسم
#مادران_شهدا
🍃🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb