#خاطرات_شهید
●وقتے ضارب علی رو زد و ما اون رو به گوشه ای از خیابون کشیدیم، یک پیرمرد اومد گفت:
خوب شد همینو می خواستی؟ به تو چه ربطی داشت که دخالت کردی؟
علی با همان بدن بی جان گفت:
حاج آقا فکر کردم دختر شماست، من از ناموس شما دفاع کردم.
📎 #شهید امر به معروف و نهی از منکر
#شهید_علی_خلیلی🌷
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌙 #ماه_رمضان
🗓 #دعای_روز_دوازدهم_ماه_رمضان
🌹 #یادشهید عبدالحمیدحسینی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
8.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 #استوری |
📹 #کلیپ ...
🤲 #دعای_روز_دوازدهم_ماه_رمضان
🕌 #دعای_ماه_مبارک_رمضان به نیابت و هدیه به شهدا
📡نشردهید
🔹🔸🔸🔹🔸🔸🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
در سال جدید
دِلـم یک دنیا میخواهَـد
شبیه دنیـای شما که همه
چیزش بوی خــدا بدهــد...💔
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#ﻳﺎﺩﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺘﺢ_اﻟﻤﺒﻴﻦ
💠حاج شير علي سلطانی خاطره اي را از حضورش با حاج خسرو بيان مي کند:
شبي حاج خسرو نگهبان بودیم. سنگر ما در محلي بود که مثل نقل و نبات خمپاره، روي سرمان ريخته مي شد. ترکش ها از بغل گوش ما رد مي شدند، اما چيزي از آنها نصيب ما نمي شد.
حاج خسرو شروع کرد به خواند مصيبت حضرت رقيه(س) در آن دل شب، هر دو تا توانستيم گريه کرديم.
همان شب با حاج خسرو با خدا عهد بستيم. گفتيم خدايا، ما به عهدمان وفا مي کنيم تو هم به عهدت وفا کن و ما را به آرزويمان برسان.
آن شب سپري شد.
وقتي براي نماز بيدار شديم، حاج خسرو گفت من ديشب خواب عجيبي ديدم، من هم خواب عجيبي ديده بودم، خواب هايي که نويد هايي بودبراي شهادت ما...
#شهیدحاج_خسرو_آزادی
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
#اﻳﺎﻡﺷﻬﺎﺩﺕ 🌷
🍃🌷🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
1_1063492022.mp3
7.64M
📕🎙کتاب صوتی #من_محمدعلی_رجایی
✉️خاطرات متفاوت و کوتاه از شهید رجایی
نویسنده داوود بختیاری نژاد
باصدای محمدرضا نبی
💠 #قسمت_هفتم
🌱🌷🌱🌷🌱
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸سخنرانی منتشرنشده حاج قاسم سلیمانی به مناسبت سالگرد عملیات فتح المبین
🔹 اگر میخواستیم فتحالمبین را مثل سال۵۹ مدیریت کنیم، ممکن نبود بتوانیم آنرا آزاد کنیم....
🎙بشنویم از سردار...
🌱🍃🌱🍃🌱🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
⭐️یادی از طلبه شهید جواد روزی طلب⭐️
🌹خبر شهادت جواد که آمد، همه حوزه شهید نجابت را غم و اندوه در خود فرو برد، یاد خندههای زیبای جواد، غم و اشک را به صورت همه بچهها نشانده بود. به اتفاق جمعی از طلبههای حوزه شهید نجابت برای وداع با پیکر جواد به معراج شهدا رفتیم. همه دور تا دور جواد را گرفتیم. صورتش را باز کردند. ترکش از پیشانی تا طاق سرش را برده بود، اما صورتش سالم سالم بود.
یکی از طلبهها شروع به خواندن زیارت عاشورا کرد. رسید به فراز " یا اباعبدالله" همه با هم با بغض و اشک تکرار کردیم. ناگهان یکی از بچهها گفت: یا حسین...
همه به سمتش چرخیدیم.
- چی شده؟
- یا اباعبدالله را که میگفتید، دیدم لبهای جواد به هم خورد و همراه شما تکرار کرد... یا ابا عبدالله...
حالا زیارت عاشورا را کنار جواد با روضه مجسم میخواندیم...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔻و فقط خدا می داند این پدر چه بار غمی را به دوش می کشد ...😭
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#پدران_مقاوم
#غزه
🌱🌷🌱🌷🌱🌷
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🎙مادر بزرگ شهید :
آیدا اعتقاد عجیبی به نماز اول وقت داشت
هر زمان که صدای اذان از مسجد به گوش میرسید، سریع جانماز خود را پهن میکرد و مهیا نماز خواندن میگردید، انگار که با خدا سر هر نماز قرار داشت و هر جا و در هر شرایطی که بود نماز اول وقت خود را هیچ وقت فراموش نمیکرد
نوه من عادت داشت هر روز زیارت عاشورا و حدیث کسا را با حال و هوای معنوی قرائت کند و برخی مواقع از دست او شاکی بودم که چرا که هر روز با گریه دعا میخواند اما او باز هم ادامه میداد، چراکه معتقد بود انسان باید روح خود را پروش دهد و با خدای خود هر روز هر طور که هست ارتباط بگیرد
در هفتههای قبل از شهادت چند بار به من گفته بود که بوی گل نرگس و یا تربت سیدالشهدا را حس میکند و بر مشام او میرسد، و من مقداری نگران شده بودم چراکه خود من نیز با این حرفهای او حدس میزدم که اتفاقی ناگوار خواهد افتاد، اما نمیدانستم چیست
شهیده#آیدا_قاسمی
#شهدای_حادثه_تروریستی
#گلزار_شهدای_کرمان
🌷یادشهداباذکرصلوات..
🌱🍃🌱🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz