eitaa logo
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
130 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
49 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹کانال شهدا و علما شروع به کار کرد برای اینکه با محتوا قابل عمل کردن سخنان و شیوه زندگانی معصومین علیهم السلام ، علما و شهدا بتوانیم زمینه ساز ظهور باشیم و بتوانیم دیگران را هم مشتاق به ظهور بابا جانمان بکنیم @asemon_1311
مشاهده در ایتا
دانلود
از دوران کودکی بسیار به #نماز، #روزه و #قرآن علاقه داشت و پیش از سن تکلیف هم دائم قرآن تلاوت می‌کرد و حتی بدون سحری روزه می‌گرفت. 🌹 #شهیدرسول_خلیلی 🌹💠 @Shahadat_dahe_haftad
😊 ⭕️سردار شهید حسن         يکی از نيروهاي به اصطلاح صفركيلومتر را توجيه مي كرد:  هيچ نترسي ها! سه حالت داره:😊 اگر شهيد شدي ميري پيش خدا، اگر اسير بشي به امام حسين(ع) ميرسي(کربلا)، اگر هم زخمي شدي آغوش مامان جان در انتظار توست! ديگه چي ميخواي!!! @Shahadat_dahe_haftad
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
🌷خاطرات شهید داریوش رضایی نژاد 🌷 ♦️اصلا به اضافه کار اعتقاد نداشت.. میگفت: " وقتی می تونم تو زمان
🌷 شهید یوسف شریف🌷 می گفت « دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم » یکی از دوستانش می گفت : "در حال عکس گرفتن بودم که دیدم نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است . فکر کردم نماز می خواند ؛ اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و وقت نماز گذشته ، همه تجهیزات نظامی را هم با خودش داشت . جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم . دستم را که روی کتف او گذاشتم ، به پهلو ا فتاد . دیدم گلو له ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده ، آرام بود انگار در این دنیا دیگر کاری نداشت . صورتش را که دیدم زانوهایم سست شد به زمین نشستم . با خودم گفتم : «این که یوسف شریف ا ست ». 🔅 روحش شاد یادش گرامی و راهش استوار🔅 @Shahadat_dahe_haftad
هدایت شده از مخلصین
💠ولایتی بودن فقط به سینه زنی وگریه کردن نیست، مراحلی پیش می‌آید که برای اثبات آن بایداز دار وندارت بگذری،حتی ازجانت. 🆔 @mokhlesein
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
🎀 تلنگر بسیار زیبا.... در بيمارستان ها وقت شام و ناهار ، غذاها خيلي متفاوت است. به يك نفر سوپ،
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
💠شهیدان را، شهیدان میشناسند 🔹هر پنجشنبه عصر زیارت شهدای بهشت زهرا (س) را فراموش نمیکرد. هر هفته خیراتی میخرید و اکثرا سر مزار شهید کامران پخش میکرد.. 🔸به زیارت قبور شهدای مدافع حرم میرفت و آرام آرام اشک میریخت. 🔹دوستانش میگفتند آب میشود وقتی میبیند رفقا رفته اند و خودش مانده ... 🔸چند لحظه که از او غافل میشدیم میدیدیم گوشه ای آرام آرام راه میرود و به پهنای صورت اشک میریزد. با هرکدام از شهدا سخنی برای گفتن داشت... 🌹 بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان میشناسند.. پ.ن: 📌شهیدانه زندگی کنیم تا شهید شویم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدی که خودش خبر شهادتش را داد شهید مدافع وطن پاسدار مصطفی (کمیل) صفری تبار  #از_یگان_ویژه_صابرین_سپاه_تهران شهادت:1390/6/13 درگیری باگروهک پژاک درسردشت-ارتفاعات جاسوسان 🌹کانال رسمی شهید مصطفی صفری تبار🌹 @shahid_mostafa_safaritabar
#مناجات_شهـید خدایا ! مرا بہ خاطر گناهانی ڪه در طول روز ، با هزاران قدرت عقل توجیهشان می‌ڪنم ببخش خدایا دردمندم ، روحم از شدت درد می سوزد ، قلبم می جوشد ، احساسم شعلہ می ڪشد ، و بند بند وجودم از شدت درد صیحہ می زند تو مرا در بستر مرگ آرامش بخش #شهـید_مصطفی_چمران 🆔 @shire_samera
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
از سخنان گهر بار سردار شهید آقا مهدی باکری : دنیا مثل شیشه ای می ماند که یکدفعه می بینی از دستت افتا
هدایت شده از حاج عمار
﷽ از سروده های : بارها گفتم و گویم که تورا می خواهم از کرم خانه تو لطف و عطا می خواهم آبم ازسر بگذشت است و به سرحد جنون دگر از خوف نگویید رجا می خواهم استخوانی در گلو دارم و خاری در چشم به فراقت ز خدا اشک و نوا می خواهم باز از قافله جا ماندم و نومید شدم وصلت جمله رفیقان ز خدا می خواهم مستکینم به جز ازعشق توام نیست کسی بر سر خوان تو ارباب سخا می خواهم استخوانی بده تا کلب درت رام شود منم آن کلب که از شاه فنا می خواهم به خدا چشم به دستان تو دارم آقا دیدن صحن تورا کرب و بلا می خواهم غافل از قافله گشتم همه از دستم رفت من غفلت زده دستان رها میخواهم @shahidmohammadkhani
هدایت شده از 🍃°•🌸|رَهْـرُوٰآݩِ شُـهَـدٰآ|🌸•°🍃
🍁 🔸 🍁 🔸 🍁 🔸 🍁 🔸 🍁 ««بخاطر عروس خانمی که تو ماشین بود»» 🏫یه موتور گازے داشتــ که هر روز صبح و عصر سوارش می شد و باش می اومد مدرسه و برمی گشت. 🚦 یه روز عصر که پشتــ همین موتور نشسته بود و میرفت ، رسید به چراغ قرمز ... 🔆 ترمز زد و ایستاد، یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد : الله اکبر و الله اکــــبر ... نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب... اشهد ان لا اله الا الله ... 🌀هرکی آقا مجید و نمی شناخت غش غش می خندید و متلک می نداخت و هرکیم می شناخت مات و مبهوت نگاهش می کرد که این مجید چش شُدِه ...؟! قاطی کرده چرا ...؟! خلاصه چراغ سبز شد 🚗و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو...؟ حالتون خوب بود که... ! 💥 مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ ♦پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش می کردن ... 📌 من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان(عج) داره گناه میشه به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره ...! همین! 📜 برگی از خاطرات "شهید مجید زین الدین" 🌺 https://eitaa.com/rah_shohadaaa
هدایت شده از 🍃°•🌸|رَهْـرُوٰآݩِ شُـهَـدٰآ|🌸•°🍃
🌱 🌷 🌱 🌷 🌱 🌷 🌱 🌷 🌱 🌷 🌱 🌻 از دیگر مسائلی که او بسیار اهمیت می داد نماز جمعه بود. 🎌هر چند از زمانی که نماز جمعه شکل گرفت ابراهیم در کردستان و یا در جبهه ها بود. 🌱ابراهیم هر زمان که در تهران حضور داشت در نماز جمعه شرکت می کرد. 🔆 می گفت: شما نمی دانید نمازجمعه چقدر ثواب و برکات دارد. 📌 امام صادق می فرمایند: «قدمی نیســت که به سوی نماز جمعه برداشته شود، مگر اینکه خدا آتش را بر او حرام می کند» 📚 سلام بر ابراهیم 1 🍂https://eitaa.com/rah_shohadaaa