هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#دیوانه میشدم وقتی میخواند. دل پاکی داشت و اشک روان. در #روضه حرف های دلی میزد. قسمت هایی از #مقتل را می خواند.
یادم است سیاهپوشان بود؛ یک روز قبل از محرم. آمد روضه بخواند، برگشت همان اول بسم الله گفت: بچه ها محرم اومد. همین یک جمله را که گفت همه زدند زیر #گریه ...
سلام ما را به ارباب برسون شهید
#شهید_محمدحسین_محمدخانی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
9⃣7⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🗓تولد: 9 #تیر 1364 / تهران
📋مسئولیت: فرمانده تیپ سیدالشهدا (ع)
🌷شهادت: 16 #آبان 1394 / حلب
🔰شهید محمدحسین #محمدخانی، متولد نهم تیرماه 1364 دانشجوی مهندسی عمران دانشگاه آزاد🏢 واحد یزد، از فعالان #بسیج دانشجویی و از فعالان ستاد تدفین #شهدای_گمنام🌷 این دانشگاه بود
🔰حضور وی در #سوریه با عنوان مربی آموزشی شروع شد، 💥اما چنان در بین نیروها درخشید که مورد توجه #فرماندهان ارشد نظامی واقع شد👌 و بعد از مدتی به عنوان فرمانده تیپ هجومی #سیدالشهدا(ع) منصوب شد.
🔰محمدحسین را در سوریه به نام مستعار « #حاج_عمار» میشناختند. حاج قاسم سلیمانی نگاه ویژهای به محمدحسین داشت☺️ و در یکی از دیدارهایش گفته بود: عمار برای من مثل « #همت» بود. شجاعت💪 و دلاوری محمدخانی باعث شده بود که همواره او را در #خط_مقدم ببینند.
🔰دل بیباک و سر نترس❤️ محمدحسین در بین نیروهایش مشهور بود. تا جایی که می توانست از خواب و #استراحتش میگذاشت که ♨️حتما خودش در خط حضور داشته باشد. فرمانده بارها بهش میگفت: «شما وقتی فرمانده هستی، #حق_نداری بری خطِ اول و بجنگی. اگه اتفاقی برای شما بیفته، شیرازهٔ کار از هم می پاشه💥 »
🔰اما قبول نمی کرد❌ میخواست حتماً کنار نیروهایش وسط معرکه #حاضر باشد. خیلی راحت می توانست بیاید عقب خط بنشیند، بی سیم📞 دستش بگیرد و با بیسیم نیروها را کنترل و مدیریت کند؛ ولی این کار را نمی کرد.
🔰 #اسلحه به دست میگرفت و می رفت خطِ اول جبهه. در عین فرماندهی و هوش نظامی💬همیشه در میانه میدان بود. تا اینکه نیمه #آبان سال 94، آرزوی دیرینهاش تحقق یافت و در حومه شهر #حلب به خون سرخ❣ خویش آغشته گشت و خود را به قافله #شهدا رسانید🕊
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☺️ تصور نمیکردم حزب اللهی ها این قدر شاد و شنگول باشند. اصلا آدم های ریشو را که میدیدم تصور میکردم دپرس و افسرده و مدام دنبال غم و غصه هستند.
🌹 محمدحسین یک میز تنیس گذاشته بود توی خانه دانشجویی اش وارد که میشدیم بعد از نماز اول وقت، بازی و مسخره بازی شروع می شد.
😍💫 لذت میبردم از بودن کنارشان از شادی میترکیدی بدون ذره ای گناه.
@shahidNazarzadeh
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#مدافع_حرم
✉️ فرستنده اِن شاءالله حاجت روا
↩تصمیم گرفته بود برود #دبیرستان سپاه، آن موقع سپاه دبیرستان مخصوص👌 داشت، که فارغ التحصیلان📜 این دبیرستان جذب #سپاه می شدند
↩ #حسین عاشق❤️ سپاه بود به همین خاطر رفت آنجا؛ سال اول و دوم را آنجا خواند که این قانون لغو شد⛔️ خیلی حالش گرفت😞 بعد از اینکه مهندسی عمرانش را گرفت، بهم گفت که میخواهد وارد مجموعه #سپاه شود.
↩گفتم: باشد بیا تو قرارگاه مهندسی #خاتم الانبیاء(ص)، با توجه به رشته ای که خواندی، آنجا خیلی موفق میشوی👌 گفت: نه بابا میخواهم وارد بحث #عملیاتی_سپاه بشوم، حرفی نداشتم، زندگی وآینده خودش بود.
↩سال ۸۹📆 وارد #سپاه شد، آموزش های مختلفش تقریبا یکی دو سال طول کشید.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃✨🌺✨🍃
🌷تهران که میآمد وعده میکرد #مسجد_ارگ در مراسم های حاج منصور ارضی.
تازه موتور خریده بودم. بعد از #افطار گفتم میآیم دنبالت باهم برویم.
🌷از میدان شهدا که رد شدیم یک ماشین پیکان سفید #خلاف آمد و پیچید جلوی ما. بدجور خوردیم بهش. #پرت شدم. از بالای سرم رد شد خیلی متبحرانه خودش را جمع کرد. استخوان ترقوهام شکست.
🌷محمدحسین زخم های سطحی برداشت. میخواستم زنگ بزنم به پلیس، نگذاشت. میگفت #طوری_نیست...
گفتم: بابا من داغون شدم، چیزی از موتورم نمونده
گفت: این بنده خدا گناه داره، #گرفتاره
🌷بالاخره به راننده ماشین گفت برو! من رو برد بیمارستان امام حسین (ع). دکتر آورد بالای سرم. اذان گفتند؛ #بدون سحری نیت روزه کرد؛ هرچه اصرار کردم نرفت خانه
🌷بچه اولش که به دنیا آمد از همان بدو تولد مشکل #تنفسی داشت.
هرچی زنگ میزدم جواب نمیداد.
بعد از چند روز پیام داد: دارم پسرم را #دفن میکنم
🌷از یزد که آمد نمیخواستم راجع به آن قضیه صحبت کنم.
معلوم بود در دلش #غصه دارد. با خانمش میآمد مسجد ارگ
🌷یکدفعه گفت: اگر این مناجات حاج منصور نبود نمیدانم میتوانستم این درد را تحمل کنم یا نه... اینجا که میام #آرام میشوم.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#همت_مقاومت
#ذاکر_اهل_بیت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
✍ #همسر_شهید:
✨ برای خواندن #نماز شب کاری به من نداشت، اصرار نمیکرد با هم بخوانیم.
✨ خیلی #مقید نبود که بخواهم بگویم هرشب بلند میشد برای تهجد، نه، هروقت امکان و فضا مهیا بود، از دست نمیداد.
✨ گاهی فقط به همان نماز شفع و وتر اکتفا میکرد، گاهی فقط به یک سجده. کم پیش می آمد مفصل و با اعمال بخواند.
✨ میگفت: «آقای بهجت می فرمودند: اگه بیدار شدی و دیدی هنوز اذان نگفتن و فقط یه #سجدهٔ_شکر به جا بیاری که سحر رو بیدار شدی، همونم خوبه!»
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
#همت_حاج_قاسم
🍃🌸🍃
🌷شادی روح شهدا #صلوات
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
✍ #خاطره_شهدا🌷
مصطفی صدرزاده روز #تاسوعا شهید شد.
خیلی دمغ و ناراحت بودیم. کمرمان شکسته بود. عصر عاشورا بعد از شکسته شدن #محاصره توانستیم به عقب برگردیم.
با عمار رفتیم مقر، با چند نفر دیگر روضه گرفته و به سر و صورتشان گِل مالیده بودند. با سر و ریش گِل زده آمد پیش ما.
تکتک نیرو های سید ابراهیم را #بوسید. جملهاش به بچه های عرب زبان این بود:《أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ》 به من که رسید، توی گوشم آرام گفت:《غصه نخور! منم چند روز دیگه #مهمان سید ابراهیم هستم.》
📚قسمتی از کتاب #عمار_حلب
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهدای_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💠فدایی_نیروها
🍃اگر نیرویش #زخمی می شد، حتما می کشیدش عقب، یک تنه.
وقتی عقب نشینی شود، کسی زخمی را با خود نمی آورد.طرف می ماند با سلاح و خستگی اش.
🍃ولی #عمار برای هر کدام وقت می گذاشت. برای تک به تکشان حوصله به خرج می داد.
🍃روز به روز روی #خودش کار می کرد تا روی نیرو بیشتر تاثیر بگذارد. نیرو قبول می کرد که عمار پایش می ایستد.
🍃به جای اینکه بگوید برویید، می گفت بیایید.
خیلی هوای نیرویش را داشت.مسئول گروهان بود.
برای همین اداره کردن نیرو را خوب می دانست.
او را با عنوان #فدایی_نیروها می شناختند.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌾یک بار هم سر داستان #کشف_حجاب توی دانشگاه آزاد دیدم که چقدر قاطی😡 کرد. شب #شهادت حضرت زهرا(س)🏴 بود. آمد توی هیئت و گفت فردا می خواهند چنین کاری را بکنند و ما به عشـ💞ـق #حضرت_زهرا (س) نباید بگذاریم❌
🌾از دیدن بغض توی چهره اش😢 می شد دیدکه واقعا #درد_دین دارد. آن شب خیلی کلافه شدم که مجلس #شهادت حضرت زهرا(س) است و توی دانشگاه هر غلطی می خواهند می کنند.
🌾گفت :« #درد_دین فقط این نیست🚫 که من بیایم اینجا و گریه کنم😭 باید ببینم در #جامعه چه خبر است.»
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹🍃🌹🍃
#حجاب
#برخورد_با_هنجار_شکنان
#امر_به_معروف
@gomnam1311
3.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ_شـهدا
خاطـره اے بسیار زیبا و شنیـده نشده از
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
•••|شـهدا #خاص بودن که خدا خریدشون
ما هم باید برا #شهادت خاص باشیم که خدا بخردمون|••😔
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
✍ #عاشقانه_شهدا
💞اهل قهر و دعوا نبودیم، یعنی از اول قرار گذاشت. در جلسه ی خواستگاری به من گفت توی زندگیمون چیزی به اسم قهر نداریم، نهایتا نیم ساعت 🚫
💞وقتی قهر میکردم می افتاد به لودگی و مسخره بازی. خیلی وقت ها کاری میکرد نتوانم جلوی خنده ام را بگیرم 😂😃، میگفت آشتی، آشتی و سر قضیه را به هم میآورد...
💞اگر خیلی این تو بمیری هم از آن تو بمیری ها نبود، میرفت جلوی ساعت مینشست، دستش را میگذاشت زیر چانه و میگفت: وقت گرفتم، از همین الان شروع شد! باید تا نیم ساعت آشتی میکردم.😅
❣ میگفت ' قول دادی باید پاشم وایستی!❣
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
📚 قصه دلبری
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh