#پنـدانہ✨
✨🌹حاج اسماعیل دولابی:
دعا بڪن
ولے اگـر اجابت نشد،
با #خُدا دعوا نڪن
میانِہ اَٺ با او
بہ هم نَخورد
چون #تو جاهلے
و او عــالم و خبیــر ...
#حــاجت
#حاج_اسماعیل_دولابے
◈ اینجا صحبت #عشق در میان است
❁join❁⇩
@p_bache_mazhabiya
#پنـدانہ✨
✨🌹استـاد پناهیان:
توی دلت بگو
حسین علیهالسلام نگاهم میکنه
عباس نگاهم میکنه
حتی اگرم اینطور نباشه
خدا به حسین میگه:
حسینم...
نگاه کن این بندمو
خیلی دلش خوشه!
ناامیدش نکن..
یه نگاهیم بهش بکن
این خیلی مطمئن حرف میزنهها!
#استاد_پنـاهیان
شهیدعارف کایدخورده قهرمان دوران🌸🍃
https://eitaa.com/shahiydarefkayedkhordeh
#پندانه
بزرگی می گفت :
یک وقت جلوی شما یک سبد سیب می آورند، شما اول برای کناریتان بر میدارید، دوباره سیب بعدی را به نفر بعدی میدهید ...
دقت کنید، تا زمانی که برای دیگران برمیدارید سبد مقابل شما می ماند ... ولی حالا تصور کنید همان اول برای خود بردارید، میزبان سبد را به طرف نفر بعد می برد ...
نعمتهای خدا نیز اینطور است ،
با بخشش، سبد را مقابل خود نگه دارید ...!
#شهیدمحمودرضابیضائی 🌹
@shahid_beyzaii
#پندانه 🌀 سقوط یک جامعۀ ایمانی در امتحان الهی از کجا شروع میشود؟
🌀 وقتی جامعه به ایمان خودش پشت کند و بخواهد بر خلاف توصیۀ دین چیزی را تجربه کند، در این صورت یا نابود میشود یا هزینه میدهد.
🌀 الان که هزینۀ مذاکره با دشمن را دادیم، معلوم شد اگر مذاکره نکرده بودیم هم دشمن کوتاه میآمد!
__________
🔹 وقتی یک جامعۀ ایمانی، امتحان میشود، معمولاً سقوطش از کجا شروع میشود؟ سقوط جامعۀ ایمانی در امتحان الهی از آنجایی است که به ایمان خودش پشت میکند و میخواهد یک چیزی را برخلاف توصیۀ دین، خودش تجربه کند تا آن را بپذیرد!
🔹 اگر مؤمنین حقیقت را با «اشاره» دریافت کردند و پذیرفتند، ایمان خودشان را نشان دادهاند و این موجب سربلندی در امتحان الهی است. اما وقتی بخواهند یک چیزی را برخلاف توصیۀ دین تجربه کنند؛ یا در جریان آن تجربه، نابود میشوند، یا اینکه هزینه میدهند.
🔹 مثلاً امیرالمؤمنین(ع) مردم را دعوت کرد که پای رکاب حضرت بایستند، اما مردم خواستند که مذاکره و صلح را هم با ابوموسی اشعری، تجربه کنند؛ لذا هزینۀ سنگینی به جامعه تحمیل کردند. مردم زمان امامحسن(ع) هم دوباره خواستند صلح و مذاکره با معاویه را تجربه کنند، لذا نابود شدند.
🔹 در زمان ما هم یک جریان اجتماعی آمد و گفت: «بیایید مذاکره با دشمن را تجربه کنیم» درحالیکه از اول معلوم بود این تجربه اشتباه است؛ این را امام و رهبری و همۀ هوشمندان فرموده بودند. اما بالاخره این مذاکره را تجربه کردیم و هزینه دادیم و عقب ماندیم. الان معلوم شده است که اگر مذاکره نکرده بودیم هم، دشمن جرأتِ جنگیدن نداشت و حتی در تهدیدهای خودش هم کوتاه میآمد.
🔹 جامعۀ ایمانی وقتی امتحان بشود، یکدفعه کفر نمیورزد و نمیگوید «اصلاً من ایمان ندارم!» بلکه سراغ یک مستمسک میرود که یک وجاهتی داشته باشد؛ مثلاً میگوید «حالا بگذار تجربه کنیم!» اما تجربهکردن همان و پشتکردن به ایمان همان! نتیجهاش هم نابودشدن یا هزینهدادن است!
🔹 البته تجربه، چیز خوبی است و اگر به تجربه اعتنا نکنیم، میشود «شقاوت»! کمااینکه علی(ع) به ابوموسی اشعری-که سرپرست تیم مذاکرهکنندۀ حضرت بود- فرمود: اگر تجربه و عقل را زیر پا بگذاری، شقی هستی! (نهجالبلاغه/نامه۷۸) به تجربه باید اعتنا کرد، اما وقتی تجربه را بهانه قرار بدهیم که از ایمان فاصله بگیریم، در امتحان الهی زمین میخوریم.
🔹 در جنگ بدر، وقتی مسلمین ۷۲نفر اسیر گرفتند، رسولخدا(ص) فرمود «اینها را باید به قتل برسانیم، ما مأمور نیستیم که اسیر نگه داریم و این کار به صلاح ما نیست...» ولی مردم گفتند: «بگذارید این اسیرها را آزاد کنیم یا مبادله کنیم و بهجایش پول بگیریم، در این صورت بین ما و دشمن خون جاری نمیشود»
🔹 رسولخدا(ص) فرمود: اگر میخواهید، این راه را تجربه کنید، اما بدانید که به همین تعداد، در جنگ بعدی شهید خواهید داد. همینطور هم شد؛ در جنگ اُحد، ۷۲نفر شهید دادند، درحالیکه اگر سخن پیامبر(ص) را ترجیح میدادند، ضرر نمیکردند و هزینه نمیدادند.
♡ اینجا صحبت #عشق در میان است.
..﹍😇پاتوق بچه مذهبیا😇﹍..
@p_bache_mazhabiya
#پندانه
✅در جاده انقلاب روی تابلو نوشته :
🔴جاده لغزنده است" #دشمنان مشغول کارند "
⛔️با #دنده_لج حرکت نکنید" دیر رسیدن به مقام" بهتر از نرسیدن به امام است"🥀
✅سرعت بیشتر از سرعت ولایت فقیه #نباشد "
🔴اگر پشتیبان #ولایت نیستید"کمربند #دشمن را نبندید"
✅با #وضو وارد شوید"جاده مطهر به #خون_شهدا ست"
🌸پشتیبان ولایت فقیه باشید تا
به مملکت شما آسیبی نرسد👇
امام خمینی (رحمه الله)
#مرگ_بر_آمریکا
@gomnam1311
هدایت شده از موسسه مصاف
🔆 #پندانه
✍ غصه از دستدادن نعمتی را نخور، خدا بهترش را میدهد
ماری كوچولو دختری پنجساله، زیبا و با چشمانی درخشان بود.
یک روز كه با مادرش برای خرید به بازار رفته بودند، چشمش به یک گردنبند مروارید پلاستیكی افتاد. از مادرش خواست تا گردنبند را برایش بخرد.
مادر گفت:
اگر دختر خوبی باشی و قول بدهی اتاقت را هر روز مرتب كنی، آن را برایت میخرم.
ماری قول داد و مادر گردنبند را برایش خرید. ماری به قولش وفا كرد؛ او هر روز اتاقش را مرتب میكرد و به مادر كمک میكرد. او گردنبند را خیلی دوست داشت و هر جا میرفت، آن را با خودش میبرد.
ماری پدری دوستداشتنی داشت كه هر شب برایش قصه میگفت تا او بخوابد.
شبی بعد از اینكه داستان به پایان رسید، بابا از او پرسید:
ماری، آیا بابا را دوست داری؟
ماری گفت:
معلومه كه دوست دارم.
بابا گفت:
پس گردنبند مرواریدت را به من بده!
ماری با دلخوری گفت:
نه! من آن را خیلی دوست دارم، بیایید این عروسک قشنگ را به شما میدهم، باشد؟
بابا لبخندی زد و گفت:
آه، نه عزیزم!
بعد بابا گونه اش را بوسید و شب بهخیر گفت.
چند شب بعد، باز بابا از ماری مرواریدهایش را خواست. ولی او بهانهای آورد و دوست نداشت آنها را از دست بدهد.
عاقبت یک شب دخترک گردنبندش را باز كرد و به بابایش هدیه كرد.
بابا در حالی كه با یک دستش مرواریدها را گرفته بود، با دست دیگر از جیبش یک جعبه قشنگ بیرون آورد و به ماری كوچولو داد.
وقتی ماری در جعبه را باز كرد، چشمانش از شادی برق زد:
خدای من، چه مرواریدهای اصلِ قشنگی!
بابا این گردنبند زیبای مروارید را چند روز قبل خریده بود و منتظر بود تا گردنبند ارزان را از او بگیرد و یک گردنبند پرارزش را به او هدیه بدهد.
خدا گاهی نعمتهایش را میگیرد و در عوض خیلی بهترش را میدهد. پس هیچوقت غصه از دستدادن یک نعمت را نخور.
🆔 @Masaf
هدایت شده از سبک زندگی
شکستن قلب انسان ها ، اصلا کار دشواری نیست و از دست همه برمی آید!
آن چه دشوار است، نشکستن دل هاست ...
#پندانـــــــهـــ