مردي براي اصلاح به آرايشگاه رفت در بين كار گفتگوي جالبي بين آنها در مورد خدا صورت گرفت.
آرايشگر گفت:
من باور نميكنم خدا وجود داشته باشد
مشتري پرسيد چرا؟
آرايشگر گفت:
كافيست به خيابان بروی و ببيني مگر ميشود با وجود خداي مهربان اينهمه مريضيو درد و رنج وجود داشته باشد؟
مشتري چيزي نگفت و از مغازه بيرون رفت به محض اينكه از آرايشگاه بيرون آمد
مردي را در خيابان ديد با موهاي ژوليده و كثيف با سرعت به آرايشگاه برگشت و به آرايشگر گفت مي داني به نظر من آرايشگر ها وجود ندارند
مرد با تعجب گفت :
چرا اين حرف را ميزني؟
من اينجاهستم و همين الان موهاي تو را مرتب كردم مشتري با اعتراض گفت:
پس چرا كساني مثل آن مرد بيرون از آريشگاه وجود دارند
آرایشگر گفت:
آرايشگر ها وجود دارند
#فقط_مردم_به_ما_مراجعه_نميكنند.
مشتري گفت:
دقيقا همين است #خدا وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نميكنند.
براي همين است كه اينهمه درد و رنج در دنيا وجود دارد.
#انی_ربی_قریب_مجیب
🔻- #گمنام_313-🔻- به ما بپيونيد👇
╔═ ⚘════⚘ ═╗
🌷 @gomnam313
╚═ ⚘════⚘ ═╝