eitaa logo
🇵🇸☫𝓰𝓸𝓶𝓷𝓪𝓶☫🇵🇸
400 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
29 فایل
¦ـبسم‌ࢪب‌حـسن‹؏›💚..! . پیامبر اڪرم ‹ص›: عشق بہ وطـن نشانہ گر ایمان است🇮🇷❤.» . ¦ایران من🇮🇷🌱..! ¦فور ڪنید❌👀..! ✧شروطمون: @gomnam_3 رادیومون: @radio_gomnam
مشاهده در ایتا
دانلود
اگه میخوای یه روزی دور تابوتت بگردن ، امروز باید دور امام زمانت بگردی .. - حاج حسین یکتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصل پنجم امام شناسی:زمین بدون امام باقی نمی ماند🌺 باعرض معذرت دیروز یادم رفت بزارم🌷
اینو اینجا نگه میدارم ۲۶شهریور وقتی نتونستن توالت عمومی رو هم تسخیر کنن همه باهم بهش بخندیم😂 امروز:1شهریور
خوشبخت آن دلی که مبتلای ِتوست♥️ .
حکایت عبدالله دیوونه 🌹اسمش عبدالله بود . . تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش! مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . . یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔 مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. . خونه ما 💔💔 بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . . اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . . گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . . واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . . روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . . عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔 رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔 عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔 رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . . با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔 رسید به خونه شب شده بود . . دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب 💔 آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻‍♂ عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍 میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ... *میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿‍♂ میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔 یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت . 💔😭😭 هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین با ذکر صلوات* 🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁* 🌴🌴این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید🌴🌴🙏 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
به‌قول‌حاج‌مھدی : من‌که‌یه‌کربلا‌نیومدم انتظارداری‌حالم‌خوب‌باشه؟! نه‌ارباب‌حالم‌‌بده...خیلی‌بد...خیلیاا
ممڪنہ گوشیت رو در طول روز برندارے یـا وجودش رو از یاد ببرے ؟ _نہ نمیشہ ! ولے فڪر ڪنم امروز یادت شد یہ "اللہم عجل لولیڪ الفرج" بگے💔 تفاوت توجہ بہ گـوشے و "امـام زمـان"
با اینکه هوا گرمه ولی خانما و دخترا با پوشیدن چادر و ساق دست و جوراب و .. خیلی اذیت میشن و گرمشون میشه علاوه بر اینا عرق هم از پیشونیشون میریزه پایین . . دمشون گرم که با این همه سختی و گرمی هنوز پای عقیده هاشون هستن و چادر را به مانتو عبا ترجیح ندادن😉؛ دمت گرم خواهر نازنینم🤍: )!
هرگز فراموش نکنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم ، جامعه ساخته نمی‌شود .. - شهید ابراهیم هادی