کت و شلوار بسیار زیبایی داشت؛
در مراسمات جشن اهل بیت میپوشید.
اوایل سال ۸۸ بود؛یکبار
گفتم: این کت و شلوار رو چند خریدی؟
پرسید: چطور؟ گفتم اگه جایی سراغ داری که قیمت مناسب می فروشه به ما معرفی کن، رو به من کرد و
گفت: سایز من به تو میخوره، فردا برات می بارم! همان شب کت و شلوار خودش را داد خشکشویی فردا اورد و تحویل من داد.
هر چه اصرار کردم بی فایده بود.
می گفت: این یک هدیه ناقابل است برای شما! فقط از شما میخواهم برام دعا کنی شهید بشم!
#شهید_علیرضا_مصطفوی