#قصه_آشنایی
❌❌❌❌ ادامه...
اون خادم وقتی اسم شهید رو شنید گفت: خوبه که زود اومدی چون فقط یک کتاب مونده ازشون😁
کتاب رو گرفتم و با خودم گفتم میبرم خونه تا بابا و مامانم بخوننش!
کتاب رفت توی ساک و تا خونه بیرون نیومد😐 بعد از اون هم انقدر که فقط به مامانم نشونش دادم و گذاشتمش توی کمد 😳
یک هفته گذشت و دقیقا هفت روز بعد از برگشتنم در حال تمیز کردن اتاقم بودم که دوباره کتاب رو دیدم و ایندفعه فامیلی شهید رو سعی کردم حفظ کنم 🤦♀
حدود یک ساعت بعد یک اتفاقی افتاد که من توی اتاق بودم خیلی اتفاقی و عجین سرم گیج رفت و راه نفسم بسته شد و توی یک لحظه افتادم 😓
فقط انقدری توان داشتم که مامانم رو صدا زدم و بعد فقط به سختی اشهدمو خوندم چون واقعا حالم بد شد و نفسم رفت😰
توی اون لحظه آخر فقط ی اسم از ذهنم گذشت و اون این بود👈اگر دوستمی شهید ردانی کمکم کن👉🥺
و بعدش سیاهی و صدای ممتد ی سوووت
اما چند لحظه بعد انگار که یک نفر به زمین برم گردونه دوباره با شوک چشمام باز شد و نفسم برگشت🙃
مادرم میگه انگار واقعا مُردی چون نفس نکشیدی و رنگت سفید سفید شد😑
بعد اینکه حالم بهتر شد و نگاهم به عکس #داداش_مصطفی افتاد خیلی شرمندش شدم
اونجا با خودم گفتم شهیدا که همشون عین همدیگه ان همشون خوبن
دیگه چ فرقی داره اینجوری و اونجوری؟
با خودم گفتم ببین تو اون لحظه هیچکس نتونست کمکت کنه به دادت برسه 😓
ولی این شهیدی که قبول نکردی رفاقتشو وقتی صداش کردی دست تو گرفت❣
تا اونروز تنها ناراحتی مامان و بابام از من فقط نمازم بود😣
اما بعد از اونروز از وقتی #داداش_مصطفی به زندگیم اومد مشکل نمازم حل شد😊
اونجا فهمیدم این من نیستم که انتخاب میکنم با کدوم شهید دوست باشم بلکه اونها باید من رو انتخاب کنن😇
خانم سرگروه لحظه ای ایستاد، فکر کرد، بغضش رو قورت داد و دوباره با من هم قدم شد و گفت: تا توی ماشین فکر میکردم اتفاقی با #آقا_مصطفی آشنا شدی اما دیدم نه اتفاقیم نبوده😋پس ببین درون خودت چی داشتی که انتخابت کرده چون هرکسی نظرش رو جلب نمیکنه🙂💝💞
دیدم حرفش درسته
ما انتخاب میشیم
اگر مثلا یکی با #بابک_نوری دوسته فکر نکنه خیلی زرنگ بوده که همچین شهید جذابی رفیق شهیدشه بلکه ببینه ویژگی های خودش چی بوده که انتخاب شده
همین من🙂
چقدر خواستم با یک شهید دوست بشم اما نتونستم👈انتخاب کنم؟
چون قراره بوده شهیدی من رو انتخاب کنه که حتی از زبون هم نسل های خودم بشنود که 👈داداشتون خیلی اسطوره بوده ها🥰
حالا میخوام بگم جوری خودتون رو تربیت کنید که انتخاب بشید
به قول حاج حسین یکتا:
برو بگو #شهدا من رو برای خودتون خریداری کنید 🥺
من رو برای راهتون خریداری کنید😔
اینم خاطره آشنایی من با #داداش_مصطفی ✌️❣❤️
یاعلی 💓
در پناه حق😘
@gomnam_chon_mostafa
🌺بسم رب الشهدا🌺
🔴شهیدی که حضرت زهرا(ع) را به عروسیش دعوت کرد🔴
🕊️شهید حجت الاسلام ردانی پور فرمانده قرار گاه فتح سپاه که شامل 5 لشکر بود🕊️
❇️قبل از ازدواج مصطفی رفت وکارت دعوتی را در ضریح حضرت معصومه (س) در قم انداخت گفتم چرا کارت را به داخل ضریح انداختی؟ گفت من دوست دارم حضرت زهرا(ع) را به مجلسمان دعوت کنم اما مادرمان که حرم ندارد به نیابت کارت را داخل ضریح خانوم حضرت معصومه انداختم. فردای عروسی چشمانش را قرمز دیدم فهمیدم گریه کرده از او دلیلش را پرسیدم گفت دیشب خواب دیدم چند بانوی مجلله و نورانی به مجلس عروسیمان آمدند، ازشان پرسیدم شما دعوت مارا اجابت کردید؟ خانوم گفتند (بله به مجلس شما نیایم کجا بریم) ؟❇️
🌹سه روز بعد از ازدواجمان مان مصطفی راهی جبهه شد و به شهادت رسید که پیکرش در بین خاک های کربلای ایران هنوز که هنوز است باقی مانده است🌹
از بزرگی و عظمت #اقا_مصطفی همین بس که حاج حسین خرازی با توسل به ایشان به شهادت رسید حاج احمد کاظمی با توسل به شهید خرازی و شهید محسن حججی با توسل به شهید کاظمی به شهادت رسید.😔
#شهادت_یعنی_کشتن_نفس
#مصطفی_ردانی_پور
#مردان_مخلص_خدا
#گمنام_چون_مصطفی
@gomnam_chon_mostafa
🌺بسم رب الشهدا🌺
🔴شهیدی که حضرت زهرا(ع) را به عروسیش دعوت کرد🔴
🕊️شهید حجت الاسلام ردانی پور فرمانده قرار گاه فتح سپاه که شامل 5 لشکر بود🕊️
❇️قبل از ازدواج مصطفی رفت وکارت دعوتی را در ضریح حضرت معصومه (س) در قم انداخت گفتم چرا کارت را به داخل ضریح انداختی؟ گفت من دوست دارم حضرت زهرا(ع) را به مجلسمان دعوت کنم اما مادرمان که حرم ندارد به نیابت کارت را داخل ضریح خانوم حضرت معصومه انداختم. فردای عروسی چشمانش را قرمز دیدم فهمیدم گریه کرده از او دلیلش را پرسیدم گفت دیشب خواب دیدم چند بانوی مجلله و نورانی به مجلس عروسیمان آمدند، ازشان پرسیدم شما دعوت مارا اجابت کردید؟ خانوم گفتند (بله به مجلس شما نیایم کجا بریم) ؟❇️
🌹سه روز بعد از ازدواجمان مان مصطفی راهی جبهه شد و به شهادت رسید که پیکرش در بین خاک های کربلای ایران هنوز که هنوز است باقی مانده است🌹
از بزرگی و عظمت #اقا_مصطفی همین بس که حاج حسین خرازی با توسل به ایشان به شهادت رسید حاج احمد کاظمی با توسل به شهید خرازی و شهید محسن حججی با توسل به شهید کاظمی به شهادت رسید.😔
#شهادت_یعنی_کشتن_نفس
#مصطفی_ردانی_پور
#مردان_مخلص_خدا
#گمنام_چون_مصطفی
@gomnam_chon_mostafa
#شهادت
مصطفی بدون اعتنا هنوز هنوز تیر اندازی میکرد. دوباره نگاهی به عقب انداختم، بچه ها همگی دور شده بودند. برگشتم و داد زدم : حاج آقا برگردید، بچه ها همه رفتند عقب.
اما در زیر بارش گلوله و انفجار صدایم به کسی نمی رسید. دوباره فریاد زدم : حاج آقا بیا برگردیم. اما صدایی نیامد... احساس کردم آقا #مصطفی به دیوار سنگر تکیه داده!!!
در یک فرصت مناسب دویدم به سمت سنگر آن ها. به محض اینکه رسیدم یکدفعه چشمانم گرد شد!!!دهانم و خشک و نفس در سینه ام حبس شد😟 نمی دانستم چه کنم؟!!!
در کنار پیکر فرق خون #شهید_سلیمانی، #مصطفی کنار دیوار سنگر آرمیده بود😔 گلوله تیر بار عراقی درست به سر او اصابت کرد!😭 خون از سر #آقا_مصطفی جاری بود 😭💔 برای لحظه ای هاج و واج ماندم. به پیکر آن سه نفر دوباره نگاه کردم. آن ها همگی با لبانی تشنه به دیدار یار شتافتند😔🥺
پیکر #مصطفی و دوستانش همانجا ماند😔🖤 و دیگر برنگشت
1362/5/15 سالروز شهادت #شهید_مصطفی_ردانی_پور
صلوات و فاتحه هدیه به روح شهید ردانی پور و شهدای تپه برهانی
#گمنام_چون_مصطفی
https://eitaa.com/joinchat/1650327598C7689162be6
🌺بسم رب الشهدا🌺
🔴شهیدی که حضرت زهرا(ع) را به عروسیش دعوت کرد🔴
🕊️شهید حجت الاسلام ردانی پور فرمانده قرار گاه فتح سپاه که شامل 5 لشکر بود🕊️
❇️قبل از ازدواج مصطفی رفت وکارت دعوتی را در ضریح حضرت معصومه (س) در قم انداخت گفتم چرا کارت را به داخل ضریح انداختی؟ گفت من دوست دارم حضرت زهرا(ع) را به مجلسمان دعوت کنم اما مادرمان که حرم ندارد به نیابت کارت را داخل ضریح خانوم حضرت معصومه انداختم. فردای عروسی چشمانش را قرمز دیدم فهمیدم گریه کرده از او دلیلش را پرسیدم گفت دیشب خواب دیدم چند بانوی مجلله و نورانی به مجلس عروسیمان آمدند، ازشان پرسیدم شما دعوت مارا اجابت کردید؟ خانوم گفتند (بله به مجلس شما نیایم کجا بریم) ؟❇️
🌹سه روز بعد از ازدواجمان مان مصطفی راهی جبهه شد و به شهادت رسید که پیکرش در بین خاک های کربلای ایران هنوز که هنوز است باقی مانده است🌹
از بزرگی و عظمت #اقا_مصطفی همین بس که حاج حسین خرازی با توسل به ایشان به شهادت رسید حاج احمد کاظمی با توسل به شهید خرازی و شهید محسن حججی با توسل به شهید کاظمی به شهادت رسید.😔
#شهادت_یعنی_کشتن_نفس
#مصطفی_ردانی_پور
#مردان_مخلص_خدا
#گمنام_چون_مصطفی
@gomnam_chon_mostafa