#دعای_کمیل می خواند
اشک همه را در می آورد
بلند می شد
راه می افتاد توی بیابان
پای برهنه
روی رملها می دوید
گریه می کرد
#امام_زمان را صدا می زد
بچه ها هم دنبالش زار می زدند
می افتاد
بی هوش می شد
هوش که می آمد
می خندید
جان می گرفت
دوباره بلند میشد
می دوید
ضجه می زد...
#یابن_الحسن یابن الحسن می گفت...
صبح که می شد
#ندبه می خواند...
بیابان تمامی نداشت...
اشک بچه ها هم
چقد مثل شهدائیم؟!
#گمنام_چون_مصطفی
https://eitaa.com/joinchat/1650327598C7689162be6
#دعای_کمیل می خواند
اشک همه را در می آورد
بلند می شد
راه می افتاد توی بیابان
پای برهنه
روی رملها می دوید
گریه می کرد
#امام_زمان را صدا می زد
بچه ها هم دنبالش زار می زدند
می افتاد
بی هوش می شد
هوش که می آمد
می خندید
جان می گرفت
دوباره بلند میشد
می دوید
ضجه می زد...
#یابن_الحسن یابن الحسن می گفت...
صبح که می شد
#ندبه می خواند...
بیابان تمامی نداشت...
اشک بچه ها هم
چقد مثل شهدائیم؟!
#گمنام_چون_مصطفی
https://eitaa.com/joinchat/1650327598C7689162be6