eitaa logo
خادمین شهدای گمنام فاطمی (شهرک امام خمینی رحمةالله علیه)
205 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
4.3هزار ویدیو
108 فایل
کانال در راستای اطلاع رسانی، با رویکرد اعلام برنامه ها ومراسمات مرتبط با شهدا،و همچنین موضوعات آموزشی با محوریت جهادتبیین میباشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرزو شده حرم🖤
💞 اثر صلوات یک صلوات تبدیل به چنان نوری در عالم برزخ برای مردگان می شود که آنها را از گرفتاری های آن عالم نجات میدهد. تا می‌توانید برای اموات خود صلوات بفرستید که آنها چشم انتظارند. ━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━
⭕️اقدامات بسیار مهم و تاثیرگذار در مقابله با حمله رژیم صهیونیستی 💢پیش از حمله غیرقانونی رژیم صهیونیستی به کشور، بر اساس رصد اطلاعاتی تحرکات مشکوک و اخباری مبنی بر تهدیدات ریزپرنده ها،به سازمان هواپیمایی کشوری هشدار داده شد تا انجام کلیه پرواز پهپاد ها و ریزپرنده های غیر نظامی علاوه بر تهران و البرز در کل فضای کشور نیز ممنوع شوند. 💢در پی جلسات متعدد و ارتباطات گسترده اعم از دیپلماتیک و امنیتی با کشور های مختلف،اطلاعات بسیار ارزنده و مؤثری در راستای پیش بینی و پیش آمادگی جهت مقابله با حمله رژیم صهیونیستی کسب شد که از دلایل موفقیت بالای پدافند کشور نیز محسوب می شود. 💢چنانکه پیش بینی شده بود حمله رژیم ترکیبی و در لایه های مختلف انجام شد که با الطاف واسعه حضرت صاحب الزمان ارواحنافداه و تدبیر و درایت حاصل از تجربه بالای فرماندهان نظامی و ارتباطات مشاوره ای لحظه‌ای با دستگاه اطلاعاتی،علیرغم اینکه دشمن صهیونیستی با انجام عملیات های فریب گوناگون درصدد گمراه سازی و فلج اطلاعاتی رده های فرماندهی بود،تا حد بسیار بالایی مرتفع و اهداف دفع شد. 💢در لحظات حساس و حیاتی حمله رژیم قرارگاه پدافند هوایی در شرایطی خاص و گمراه کننده قرار گرفته بود چرا که رژیم در اوج عملیات های اختلال و فریب راداری بود.پیش بینی چنین مواردی در این خصوص به اقدامات بیش از ده سال گذشته برای تقویت پدافند هوایی کشور و در یک مورد خاص به سه ماه اخیر بر می گردد. 💢بر اساس اطلاعات واصله و پیش بینی اهداف احتمالی که ممکن بود توسط رژیم مورد هدف قرار گیرند؛دستورالعمل های احتیاطی به برخی اماکن و مراکز حساس ابلاغ شد تا از این طریق نیز تجهیزات و زیرساخت‌ها در امان بمانند. 🇮🇷
• رفاقت رو باید از شهدا یاد گرفت... عارفانه و عاشقانه برای از دست دادن رفیق شهیدش نوشت: به همگی برادران عزیز! برای شما در سخت‌ترین و دردناک‌ترین لحظاتِ عمرم می‌نویسم: ای کاش مرگ، زندگی مرا به پایان می‌رساند و امید دارم که به زودی و در پی او شهید شوم و به او ملحق گردم تا جانم بدان آرام گیرد. نمی‌خواهم خبر مرگ خود را بدهم، اما خداوند زندگی را پس از تو شیرین نگرداند، ای سید من، محبوب من و ای جان من که تمام وجودم را پر کرده‌ای! ‌يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا ای کاش پیش از این مُرده بودم، و کاملا فراموش می‌شدم... ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
❇️ 🌤 🌼 شیرین‌تر از نامِ شما، امکان‌ ندارد 💞 مخروبه باشد هر دلی جانان ‌ندارد 🌼 جـانِ من و جـانانِ من، مهـدیِ‌زهرا 💞قلبم بجز صاحب‌زمان سلطان ‌ندارد (عجل الله تعالی )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ثامن المهدی(عج)
🔺 رسانه عبری : ایران ما را با آیات تورات خودمان هشدار می‌ دهد ... آیا این یک واقعیت است ؟! روحانیت بزرگ پاسخ دهند ... 📚 تورات ، باب ۲۸ پیدایش‌، تثنیه ۴۹ 🚀🚀🚀 📲رسانه ثامن المهدی "عج" 🆔@samenolmahdi
هدایت شده از ثامن المهدی(عج)
📸 بدون شرح! 😁 📲رسانه ثامن المهدی "عج" 🆔@samenolmahdi
هدایت شده از ثامن المهدی(عج)
تمام زیورآلات شهیده زهرا حسنی سعدی از شهدای حادثه هواپیمای اوکراینی برای کمک به مردم جنگ زده لبنان، اهدا شد. 📲رسانه ثامن المهدی "عج" 🆔@samenolmahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 «صدایی از عرش می‌آید که در گوش عالم می‌پیچد: ای فرزند شهید سرت را بالا بگیر ... چه کسی چون تو "" دارد؟!» آخرین دیدار فرزند شیرخوار با پدرِ شهیدش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
بسم الله الرحمن الرحیم داستان زندگی و شهادت از زبان همسر بزرگوارشان از دوران ڪودڪی همسرشان هست داستان باسفرنویسنده به قم و دیدار با همسر شهید شروع میشود و از قسمت سوم-چهارم خانم سلیمانی روای داستان میشوند با ماهمراه باشید در به قلم در ڪانال👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم _زهرا! با شنیدن صدای مادرم سرم را برمیگردانم اما حرفی نمیزنم صدای مادرم دوباره در گوشم تکرار میشود:زهرا مادر مگه با تو نیستم؟! سریع جواب میدهم:بله همه وسایلات رو برداشتی؟ دستانم را پشت سرم میگذارم و نفس عمیقی میکشم:بله...همه رو برداشتم صدای فاطمه گوشم را نشانه میگیرد این همه لباس برای یک ماه؟ سرم را برایش تکان میدهم و میگویم:اره آبجی... به سمتم می آید و لبخند دندان نمایی میزند:ضبط صوت چی؟برداشتی؟ آب دهانم را قورت میدهم و با خنده میگویم:اصلا به تو ربطی داره؟ صدای زنگ تلفن همراهم در گوشم میپیچد،آرام کیفم را رها میکنم و جواب میدهم:جانم فرحناز؟دارم میام... مادرم مرا در آغوش میگیرد و آرام کنار گوشم میگوید:مراقب خودت باش بوسه ای بر پیشانی اش میزنم و میگویم:چشم مامان گلم... فاطمه کنارم می آید ،محکم به شانه ام میزند و ارام میخندد،عاشق شیطنت هایش هستم... دلم برای خنده هایش ضعف رفت... دستش را محکم میگیرم و گونه اش را میبوسم...خیلی دوستش دارم نویسنده:بانوی مینودری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💌 یکبار در خیابان دیدم آقامهدی یک جاروی بزرگِ شهرداری دستش گرفته‌است و خیابان🛣 را جارو می‌زند! علت را که پرسیدم گفت: پشت نیسانش، بار شیشه داشته و موقع حرکت شیشه‌ها شکسته و خرد شدند و کفِ خیابان ریختند!🍃 به آقامهدی گفتم: ولش کن! آبرویمان می‌رود شهرداری تمیز می‌کند ولی به حرفم توجهی نکرد و بعداز اینکه خیلی اصرار کردم گفت: اگه این شیشه‌ها توی لاستیکِ ماشین مردم فرو برود، حق‌الناس گردنم است و فردای قیامت آبرویمان میرود!🌿 🌷 💌 🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشمن بداند ،در نزدیکترین حالت برای نابودی قرار دارد. ضربه بعدی،تمام کننده است....
15.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اولین تصاویر از ۲ قبر آماده‌شده برای دفن پیکر شهیدان سیدحسن نصرالله و سید هاشم صفی‌الدین 📲حرم شهدای گمنام فاطمی 🆔@gomnam_shohada135
20.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨شگفت انگیزترین بمب الکترومغناطیسی ایران ┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄ ساعت به وقت حاج قاسم ۱:۲۰ - یا- خامنه -ای 🌍 ________________________ ✅دوستان و اهالی شهرک امام خمینی ره به کانال دعوت بفرمایید ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ امام خمینی (ره) 👇 🇮🇷 ارسال عکسها.خبرها.نظرات‌و پیشنهاد ات‌ازطریق‌حساب‌کاربری @Farshidii شهرک امام خمینی ره ( مسکن مهر اسلامشهر)👇🎥🎤 🆔 @sedaishahrak ╚══••⚬🌍⚬••═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم با آژانس تا مسجد ولیعصر میروم... فکر و خیال را پس میزنم و از ماشین پیاده میشوم... قدم هایم را آرام برمیدارم... صدای فرحناز در گوشم میپیچد:یه سال میخوای بمونی خونه مهدیه ؟ میخندم و زیر لب میگویم:راست میگی...وسایلام خیلی زیاده مطهره حرفم را قطع میکند،با خنده میگوید: میخواستی کامیون بگی بیاد کمد وسایلاتو بیاره قم .. فرحناز نگاهی به صورتم می اندازد و هرسه آرام میخندیم... چمدان را زمین میگذارم و چادرم را روی سرم مرتب میکنم... سوار اتوبوس میشویم اولین مکان توقف حرم امام (ره)هست یک ساعتی فاصله داریم ... لبم را از ذوق میگزم در حد یک ربع زیارت میکنم و از فرحناز مطهره جدا میشوم... به سمت معبودگاه عشق قعطه ۵۰بهشت زهرا حرکت میکنم مزارش خیلی خلوت است تلفن همراهم را از داخل کیف برمیدارم و مداحی را پلی میکنم ... اشکهایم جاری میشود،قطره اشکی مژه های بلندم را رها میکند و روی گونه ام مینشیند... صفحه گوشی روشن میشود و نام فرحناز روی صفحه گوشی نقش میبندد... صدایم را صاف میکنم و جواب میدهم:بله فرحناز با صدای نسبتا بلند میگوید کجا رفتی تو؟ درحالی که با یک دستم گلاب را روی مزار سرازیر میکنم میگویم: -هیس چه خبرته؟ صدای فرحناز بلند تر از قبل در گوشم میپیچد: نمیگی من نگرانت میشم کجا رفتی؟ -اومدم مزار آقاسید ... فرحناز:خب به ما هم میگفتی میومدیم... ❣❣❣❣❣❣❣ در فکر فرو میروم...قرار است یک ماه قم بمانم و زندگی را بنویسم... فرحناز کنارم مینشیند:زهرای من از من ناراحته؟ _زمزمه میکنم:فرحناز... حرفم را قطع میکند و میگوید:آخه نگرانت شدم... _لبخندی نثار چهره پاکش میکنم:دیگه که گذشت ولش کن... فرحناز نفس عمیقی میکشد:گوشیت داره زنگ میخوره،مطهره نگاهی به صورتم می اندازد و میگوید:گوشی کشت خودشو جواب بده دیگه... با قدم های بلند خودم را به میز میرسانم و جواب میدهم:سلام مهدیه جان...خوبی چند لحظه مکث میکند و میگوید:سلام...کجایین مطهره مقابلم می ایستد و با تکان دادن سرش میپرسید کیه!؟... همانطور که به صحبت های مهدیه گوش سپرده ام، در دهان آرام میگویم:مهدیه س.. فرحناز بلند صدایم میزند:زهرا، با یه خداحافظی مهدیه رو خوشحال کن... بالاخره صحبت هایم را به جمله آخر میکشانم:کار نداری مهدیه جان؟یک ساعت دیگه میبینمت... خوشحالی را میتوان در چشمهایم به وضوح دید... فرحناز به سمتم قدم برمیدارد،ارام میپرسد:چی گفت مهدیه؟ با شیطنت لبخندی میزنم و میگویم:چیزی خاصی نگفت ... مطهره گوشه لبش را به دندان گرفته و به من زل زده،...لبش را رها میکند و میگوید:چی گفته داری از خوشحالی میمیری...! همانطور که روسری ام را با وسواس مرتب میکنم با لبخندی از روی خوشحالی به مطهره و فرحناز نگاه میکنم:گفت آقای فاطمی نیست یک ماه... منم این یک ماه رو میرم خونه مهدیه،مکث میکنم و بلند میگویم:یعنی دیگه خوابگاه نمیرم... نویسنده :بانوی مینودری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🔻دختر شهید عباسی با اشاره به جانبازی پدر در دوران هشت سال دفاع مقدس می‌گوید: " ایشان جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی بود. ریه‌هایش مشکل داشت و دندان ها و موهایش ریخته بود. عاشق جبهه بود. همین عشقش او را به سوریه کشاند. یک بار به او گفتم می دانم اگر به سوریه بروی بر نمی‌گردی، گفت شهادت دُر گرانبهایی است که به هر کسی نمی‌دهند. گفتم تو آنقدر خوبی که می‌ترسم این خوبی‌ات تو را از من بگیرد. 🔺شهید منصور عباسی در فکر رفتن به سوریه نبود؛ اما یک خواب باعث شد، برود. خواب دیده بود راه سبزی جلویش هست که انتهای آن حرم حضرت زینب (س) قرار دارد، دوستان شهیدش را در خواب دیده بود که گفته بودند حاج منصور مراقب باش جا نمانی. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄