✍برخی پدر و مادرهای امروز👇
👈آموزش :
🚩 #موسیقی از ۵ سالگی
🚩 زبان #انگلیسی از ۶ سالگی
🚩نقاشی ۵ سالگی
🚩 #رانندگی ۱۳ سالگی
🚩 #خلبانی پهباد ۷ سالگی
🚩 #ریاضی ۶ سالگی
آموزش همه چیز قبل از موعد
👈حالا همین پدر و مادر ها:👇
🚩 #حجاب: هنوز بچه است زوده
🚩 #روزه: هوا گرمه اذیت میشه
🚩 #نماز: حالا چند سال دیرتر چیزی نمیشه
🚩 #حیا و عفت: هنوز بچه است چیزی نیست که!
🚩کلا پای #دین که وسط میاد یعنی همون چیزی که انسان رو تبدیل به یک آدم قوی و قدرتمند و با اراده می کنه هنوز بچه است
📖 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به برخی از کودکان نگاه کردند و فرمودند: وای بر اولاد #آخر_الزمان از دست پدرانشان! سؤال شد یا رسول الله: آیا از پدران مشرکِ آنان؟
👈 فرمودند:خیر، از دست #پدران_مؤمن آنها، چون واجبات دین را به فرزندانشان نمی آموزند و اگر اولاد آنها بخواهند، بیاموزند، آنان را #منع می کنند. و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان از مال #دنیا چیزی را به دست آورند. من از آنها بیزارم و آنها هم از من بیزارند.
📚[1)بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۱۴.
📚[2] مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۶، روایت ۱.
📚[3] طبرسى، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق.
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🍃 آغاز پذیرش حوزه علمیه خواهران پرند سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۴۰۰🍃
📚پذیرش در مقطع :
عمومی(سطح۲-کارشناسی)
🕰 زمان ثبتنام: از ۲۵ بهمنماه ۱۳۹۹
⬅️جهت ثبت نام به پایگاه اینترنتی www.paziresh.whc.ir مراجعه نمایید.
⬅️ یا با مراجعه ی حضوری به مدرسه علمیه
┄┅┅❅ 💎❅┅┅┄
⬅️جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۰۹۳۶۳۰۳۶۳۸۲ تماس حاصل فرمایید.
┄┅┅❅ 💎❅┅┅┄
#پذیرش_حوزه_علمیه_خواهران_پرند
#فرارسیدن_نصرت_مولای_غریب
#پذیرش_طلاب_خواهر
#هر_طلبه_یک_داوطلب
🟢 چرا انجام واجبات دینی انقدر برای بعضی از بچهها سخته؟
یکی از بزرگترین نگرانیهای والدین درباره تربیت دینی بچهها اینه که چرا بعضی از بچهها به واجبات دین مثل نماز و روزه اهمیت نمیدن. چرا نماز خوندن، روزه گرفتن، رعایت حجاب و ... انقدر براشون سخته؟
یکی از عوامل مهمی که توی پایبندی بچهها به دین تأثیر داره، تصوریه که اونها از دین دارن.
یادمه چند سال پیش سر کلاس #تاریخ_ادبیات_کودکان بودم و موضوع جلسه #ادبیات_دینی بود. استاد حدوداً پنجاه ساله کلاس، تصویری رو از بچگی خودش ترسیم کرد که اون تصویر توی ذهنش در مورد دین حک شده بود. بخشی از اون تصویر این بود:
«بابابزرگم وقتی صدای اذان میومد عباشو میانداخت روی دوشش، دست منو میگرفت و میگفت بریم مسجد. دستای بزرگش یه جور گرمای خاصی داشت که تو تمام مسیر حِسِش میکردم. از دور منارهها معلوم بودن و منو میکشیدن سمت خودشون. تو حیاط مسجدم یه حوض بزرگ بود که همه دورش وضو میگرفتن و صحنهی خیلی دیدنیای بود، ما هم دستامونو میکردیم توی آب و کِیف میکردیم.
اون زمانا خونهها اینقدر چراغ و لامپ نداشتن ولی در عوض مساجد خیلی پر نور بودن. یعنی همین که وارد #مسجد میشدیم کلی نور میزد توی صورتمون و هیچ جای دیگه اینجوری نبود. شیشههای مسجدم رنگی بود. وقتی نور میزد توی شیشهها؛ رنگهای قرمز، آبی، زرد و سبز رو روی دیوارا میدیدیم که واقعاً دیدنی بود.»
استادمون آخرش گفت: «من از #بچگی این تصویر رو از نماز، مسجد و دین دارم. همیشه یاد اون شیشههای رنگی هستم»
صحبت استاد که تموم شد دیدم جو کلاس خیلی سنگین شده و واقعیتش چهره تعداد زیادی از بچهها دَر همه! همونجا بود که یکی، دو نفر که جسورتر بودن گفتن: «اما ما اصلاً یه همچین تصویری از #کودکی به همراه نداریم. ما باید نماز میخوندیم، ساکت میشدیم و ... وگرنه فحش و کتک و این چیزا رو داشتیم برای اینکه خدا ناراحت نشه!! »
دو تا موضوع که حتماً بهش فکر کنیم؛
1️⃣ مگه این روزا همه جا نمیگن کودکی خیلی مهمه و هر چیزی که در کودکی ثبت بشه تا آخر عمر همراه آدم میمونه. با این وضعیت ما چقدر به تصویری که از دین داریم توی ذهن بچههامون حک میکنیم توجه داریم؟
2️⃣ خود ما چه تصویری از #دین توی ذهنمون حک شده؟ تصویر بیشتر خشن هست یا دلنشینتر از هر تصویر دیگه و یا خنثی است؟