─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مدح_مناجات
#میلاد_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ای رونق فصل بهار أُمِّ إِسحاق
ای دلخوشی روزگار أُمِّ إِسحاق
تو فرق داری با همه از دار دنیا
تنها تویی دار و ندار أُمِّ إِسحاق
تو به حیات مادر خود جلوه دادی
ای روشنی شام تار أُمِّ إِسحاق
گویا خدیجه فاطمه آورده از نو
بالا گرفته کار و بار أُمِّ إِسحاق
امشب ملائک به تماشایت نشستند
امشب که هستی در کنار أُمِّ إِسحاق
در چشمهای تو نجابت خانه کرده
ای سوگلی با وقار أُمِّ إِسحاق
دختر به خوبی تو این دنیا ندارد
غمخوار بابا! خانه دار أُمِّ إِسحاق
نورٌ علی نورٌ علی نوری یقینا
خورشید زاده! شاهکار أُمِّ إِسحاق
بی شک به دنبال کمالات است اگر که
بوسه به دستت زد هماره أُمِّ إِسحاق
در دامنش خاتون محشر پروریده
صدها درود حق نثار أُمِّ إِسحاق
کل می کشم امشب به یمن مقدم تو
کف می زنم به افتخار أُمِّ إِسحاق
عطر خوش قنداقه ات می آید از راه
با یاد تو مستم تَوَکَّلتُ عَلَی الله
خورشید روی بام دنیای حسینی
فرزانه ای و ماه شب های حسینی
باباست محو حُسن سیمای تو بانو
یا اینکه تو گرم تماشای حسینی
سر تا به پا آیینه ی مادربزرگی
هانیه حسنا زهره زهرای حسینی
ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین فامیل
محبوبه ی محجوب و زیبای حسینی
إِنسیه ای اما شبیه به فرشته
باید صدایت کرد حورای حسینی
با مادری هایی که کردی می توان گفت
در کودکی أم أبیهای حسینی
عالم فدای طرز بابا گفتن تو
شیرین زبان! یک عمر رؤیای حسینی
دل می برد چادر نمازت از ملائک
مأموم شب های مصلای حسینی
تو عصمت اللهی شبیه عمه هایت
پیداست در خوی تو تقوای حسینی
بابا از این لحظه دو تا غمخوار دارد
تو زینب کبری نه صغرای حسینی
حبل المتین از ریشه های چادر توست
تو گرمی بازار فردای حسینی
ای آبرو بر خلق داده! خیر مقدم
ارباب زاده! شاهزاده! خیر مقدم
روحی لطیف آکنده از احساس داری
قلبی شکننده دلی حساس داری
سیب دو نیم فاطمه هستی و حتما
در هر نفس هایت شمیم یاس داری
جز حق برای هیچ کس کاری نکردی
مانند زهرا مادرت اخلاص داری
لطف زیاد تو به بابا رفته انگار
بنده نوازی و نگاهی خاص داری
گرم است پشت تو به کوه انگار بانو
تا تکیه ای بر شانه ی عباس داری
ما رعیتی ساده در این دربار هستیم
خاتون! نگاهی به عوام الناس داری؟
جودِ حسن مهرِ علی احسانِ زهرا
در تو نهفته بی گمان میراث داری
آیینه دار نور ناب پنج تن تو
زهرا حسین و مرتضی احمد حسن تو
از عزم جزم ات دشمن احساس خطر کرد
گوش فلک را هم رجزهای تو کر کرد
آنقدر ای بانو بزرگی که برایت
هجده سر بر روی نی سینه سپر کرد
محکم قدم برداشتی عالم به هم ریخت
پس همنشینی با عمو در تو اثر کرد
شمشیر دشمن پیش تو از کار افتاد
با شیوه ی ترفند تو کلی ضرر کرد
با ناله ات طوری به مسجد حمله بردی
گویا دوباره فاطمه چادر به سر کرد
با همت ات چیزی نماند از آل فتنه
هشیاری تو شام را زیر و زبر کرد
تاریخ بعد از این نخواهد دید قطعا
کاری که خشمت با بساط زور و زر کرد
تا حرمله را از نفس انداخت آهت
نفرین تو شمر و سنان را دربه در کرد
تو مغز بادام امیر لافتایی
آوازه ات امروز عالم را خبر کرد
با گرد و خاک چادرت محشر به پا شد
کرببلا با همت تو کربلا شد
یا خود بخشکان ریشه ی جور و ستم را
یا که به من بسپار شمشیر دو دم را
هَیهاتْ مِنَّ الذِّلّه ام معنی اش این است
از کودکی نذر غمت کردم سرم را
گلدسته هایت روی چشمم جای دارند
دلواپسم این بارگاه محترم را
قربانی راهت شدن مرزی ندارد
مهرت کشانده هم عرب را هم عجم را
عشق حرم شوق شهادت جمع کرده
در صحن تو افغانیان با جنم را
اهل امان نامه نه عباس تو هستم
از من پذیرا باش دستان قلم را
من إرباً أربا هم شوم روزی به دشمن
هرگز نخواهم داد کاشی حرم را
یک صبح جمعه منتقم می اید از راه
در دست مهدی می دهد رهبر علم را
قطعا نه تنها شهر خان طومان که آن روز
آزاد خواهد کرد مولا قدس هم را
بر هر ستون مسجد ألاقصی نویسم
با اذن او شعر شریف محتشم را
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
شعر:علیرضا خاکساری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مدح_حضرت_رقیه_س
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
امشب قلم مسیر تولا گرفته است
اذن سرودن از خود مولا گرفته است
کار جنون هر شبه بالا گرفته است
بعضی کنایه ها پر ما را گرفته است
خواهم که باز حق سخن را ادا کنم
دستم قلم اگر که قلم را رها کنم
لبریز شد ز عشق و محبت سبوی چشم
دادم به قطره قطره ی اشکم وضوی چشم
وقف جمال آینه شد جستجوی چشم
گفتی بخوان ز فاطمه، گفتم به روی چشم
چشمی که روشن از جبل النور می شود
سرمه ز تربتش نکشد کور می شود
گفتی بگو مقدمه، گفتم رقیه جان
گفتی بخوان ز خاتمه گفتم رقیه جان
گفتی بخوان ز فاطمه، گفتم رقیه جان
گفتم، بدون واهمه گفتم رقیه جان
نام رقیه فاطمه باشد به هوش باش
او فاطمه است فاطمه، دیگر خموش باش
در بُعد مادی، ثمر باغ عصمت است
در بُعد معنوی که سراپا قیامت است
این گفته را دلیل و روایت چه حاجت است
دختر به مادرش نرود جای حیرت است
این بی قرین، تجلی سیمای مادر است
یک چشمه ی جدا شده از حوض کوثر است
این گل برای خرمی روزگار، بس
این لاله بر طراوت باغ و بهار، بس
نامش جلالتی است که در ذوالفقار بس
باشد به کارنامه اش این افتخار بس
او را نسب به سوره ی والفجر می رسد
با دست او به گریه کنان اجر می رسد
هرچند هستی اش همه تاراج رفته است
در موج خون به سینه ی امواج رفته است
احرام اشک بسته، به حجاج رفته است
او با سر حسین به معراج رفته است
او تُعرِجُ الملائکه و ذی المعارج است
باب المراد و دختر باب الحوائج است
تا شد کنار شمع خرابه نشین مقیم
فرمود با حسین که ای در غمم سهیم
چون می وزید بر سر زلف شما نسیم
می شد دل رقیه ات از غصه ها دونیم
گفتم به خویش آنکه به نی ربنا کند
آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کند؟
حالا که آمدی و نشستی مقابلم
حالا که آمدی و شدی شمع محفلم
حالا که شعله ور شده از وصل، حاصلم
راضی نمی شود به جدایی دگر دلم
بوسه گرفت و رفت که از تاب رفته بود
انگار سال هاست که در خواب رفته بود
بر چهره ی سه ساله کمی ژاله مانده بود
بر زخم های پیکر او ناله مانده بود
رنگی کبود بر رخ چون هاله مانده بود
او مانده بود و آن زن غساله مانده بود
با یک سوال تلخ و جوابی که تلخ بود
آخر چرا شده است همه پیکرش کبود؟
ای نور چشم و دختر غم پرور حسین
یادآور غم و محن مادر حسین
جان تو شد فدای حسین و سر حسین
دست مرا بگیر تو ای دختر حسین
لطفی نما که سختی هجران کشیده ام
چندی شده است کرببلا را ندیده ام
شعر:حجت الاسلام والمسلمین سید روح الله موید
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شعر_مناجات
#امام_زمان_عج_الله
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ازجمعه های بی تو چه دلگیر میشوم
جانِ خودم زجانِ خودم سیــــر میشوم
با هر نفس که میکــــــشم اقرار میکنم
از این نبــــــودنت به خـــــدا پـیر میشوم
با این دلِ خراب رسیــــدم به محضرت
زیرا فقط به دســــت تو تعمیر میشوم
از اینکــــه انتظار تو را میکشـــــم ببــــین
از مردمان شــــــهر چه تحقیــــر میشوم
فکـــــــــر ندیــــــدنِ تو رهایــــــــم نمی کنــد
پس حق بده که اینهمه درگیر میشوم
تنها نه جمعه ها که تمامی طولِ سال
از روزهای بی تو چـــــه دلگیــــر میشوم
شعر:محمد حسن بیات لو
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
#رباعی_انتظار
من مانده ام و گناه ، کی می آیی؟
شد زندگی ام تـــــباه ، کی می آیی؟
یابنَ النَبإِ العَظـــــــیم ما منتظــــریم
ای مــاه ترینِ مــــــاه ، کی می آیی؟
#امیررضا_فرجوند
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
خورشـــــید فــــــدای روی دتابان تو باد
جان هـــــــمه ی جهـــان به قربان تو باد
تو حضرت صـاحب الزمان هستــی پس
هـــر مــــاه فــــدای ماه شـــعبان تو باد
#عاصی_خراسانی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
با گریه و اضطــراب اگر خواهیمت
آری بدهی جـــــواب اگر خواهیمت
گفتی که ظــــــهور می نمایی ، حتی
اندازه جــــــــرعه آب اگـر خواهیمت
#عاصی_خراسانی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
ای گمشده ی اصـــلی انسان برگرد
ای داد رس داد ضعیــــــفان برگرد
اطفال گرســــــنه ی یمــن منتظرند
فـــــــــریاد رس فـغان افغان برگرد
#عاصی_خراسانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
#امام_رضا علیه السلام
حال و هوای اسفند در آستانه تحویل سال
تحویل من نمیشود این سال بی حرم
باید که رزق سال خود از مشهد آورم
گویند دوستان که چرا مشهد این قدر
گویم که منزل پدرم هست و مادرم
آغوش مشکبار رواقش همیشه گرم
دامان مادرانه صحنش پراز کرم
آنجا پدر گشوده دو گلدسته را چنان
دستی به روی شانه و دستی ست بر سرم
باید به پای دامن مادر دخیل بست
باید به دست بوس پدر رفت لاجرم
گفتم به بغض روز وداعم ز کربلا
آخر همان رضاست خریدار آخرم
او عشق اولین من و آخر من است
حتی به کعبه جلوه کند در برابرم
خورشید گنبدش به یقینم رسانده چون
روزی طلوع گرده به آفاق باورم
با او همیشه بوده وهرگز نکرده ام
از او وداع طبق رسالات مادرم
کاری ندارم اینکه کجا هست منزلم
انگار مشهدی اصیل است این دلم
چرخانده چرخ قافیه را هم نسیم او
تا منزلم که هیچ به دنبال محملم
هر صبح و شام ساعت هشتم به سرنوشت
هم سوی هر نسیم سلامی است بر بهشت
هر سال نو به وسوسهها می کند عبور
از پیش چشم کلبه دل با رواق نور
گاهی کشد سپند دلم را چنان دمی
در نای عود سوز به دستان خادمی
من آدمم که تنگ دلم بر بهشت اوست
هر جا روم غریبم وآخر بهشت اوست
قسمت کند به گندم یک سال می رسم
پابست او شوم به پر و بال می رسم
اسفند بی امید رسیدن به او دی است
آوای دل گرفته تنهایی نی است
امسال دل هوای تو کرده است بیشتر
نسبت به پیش تر شده ام با تو خویش تر
اینجا ضمیر او به تو تبدیل می شود
یعنی که بعد فاصله تقلیل می شود
یعنی که پای پنجره ات بسته ام دخیل
از پشت فاصله ،چه به قاف و جوار نیل
آمد نسیم شرق تو تحریک تر شدم
از جاده های دور چه نزدیک تر شدم
با اشک های شوق نوشتم رضا رضا
دیدم شکوه گنبد افلاکی تو را
دادم بهای دیدن گنبد نما به چشم
آمد به ناز ، گنبد و باب الرضا به چشم
دیدم که خادمت شده جارو به دستم است
برگ ضمان ضامن آهو به دستم است
چشمم که باز شد قلمم توی دست بود
احساس لمس پنجره بر روی دست بود
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#وداع_با_ماه_شعبان
#رمضان
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«همصدا با اهل راز»
رود شعبان ، رسد ماه خدا آهسته آهسته
رسد ماه خــــــــــدا ، ماه عطا آهسته آهسته
دلم نام خدا سرمی دهد آماده باش اکنون
که بایدگشت با دل همصدا آهسته آهسته
اگر که وصل می گـــــــــردیم بر ماه صیام امّا
شویم از ماه شعبان هم جدا آهسته آهسته
رسد ماه صیام ، از حنجر گلدسته ها یاران
به پیچــــــــد باز صـــــــــوت رَبَّنا آهسته آهسته
رسد ماه گذشت از بنده ی اهل خطا برخیز
مُبَــــــــرّا کن دل خود از خطا آهسته آهسته
بود ماه عبادت چشمه ی آب حیات ای دل
بنوش از چشــمه ی آب بقا آهسته آهسته
چه زیبا رَبَّنا اِغْـــــفِرْ لَنا بنشسته بر لب ها
بیا تکرار کن اِغْـــــــــــفِرْ لَنا آهسته آهسته
بلای معصیت افتاده بر بال و پرت افسوس
رها کن خویش را از این بلا آهسته آهسته
گدایی کن ز درگاه الــــــهی آنچه می خواهی
که خرج خویش می گیرد گدا آهسته آهسته
به اشک دیده زین ایّام باقیمانده از شعبان
بده جان و دل خود را صفا آهسته آهسته
شود هر روزه داری تشنه امّا سوخت می باید
به یاد تشـــــــــنگان کـــــــــربلا آهسته آهسته
اگر گیرد عطش دامان جانت را بیا "یاسر"
بگیر آتش ز داغ نیـــــــــــــنوا آهسته آهسته
شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#ترکیب_بند
#مدح_حضرت_رقیه_خاتون_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
جانودل شاعر پی الهام حسین است
وقتی که سرآغاز غزل نام حسین است
چون آب که رفع عطش از تشنه نماید
آرام دلم نام دلآرام حسین است...
هر قاعدهای خورده بههم از سر لطفش
آزاد، اسيریست که در دام حسین است
در زمرهی شاهانوبزرگان شده مکتوب
هر نام که در دفتر خدّام حسین است
اسلام ِ همه کفر شود روز قيامت
معيار خداوند اگر اسلام حسین است
آغاز خوش این است که با نام حسین و
پايان خوش آن است که با نام حسین است
با دست علیاکبر و با دست رقیه
رزق همه از سفرهی اکرام حسین است
آمد به جهان دختر ارباب، خوش آمد
ماه دوسرا، مهر جهانتاب، خوش آمد
بیتالغزل هر غزل ناب رقیهست
خورشید علیاصغر و مهتاب رقیهست
نزدیکترین راه به الله حسین است
نزدیکترین راه به ارباب رقیهست
در باب برآوردن انواع حوائج
یکباب خدا دارد و آن باب رقیهست
در زاویهی عرش خدا قاب بزرگیست
نامی که شده زینت اینقاب رقیهست
در خلوت خود معتکفاند اهلمحبّت
در مسجد این طایفه محراب رقیهست
دردانهی ارباب که با دست اباالفضل
از چشمهی کوثر شده سیراب رقیهست
حاجت طلبیدند از او عالموآدم
زیرا که فقط مهر جهانتاب رقیهست
او آمده و خستگی عشق به در شد
با خندهی خود امابیهای پدر شد
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
پس رو زده با کوه گناهی به رقیه
هروقت نشستهست سر شانهی عباس
تقدیم شده منصب شاهی به رقیه
هرجا سخن از راه رسیدن به خدا شد
داده دل ما زود گواهی به رقیه
هرکس که امیدش شده از کل جهان قطع
انداخته با گریه نگاهی به رقیه
ساکن شده در کهف امان تا ابدالدهر
آورده هرآنکس که پناهی به رقیه
ممنون حسینیم که داده دل ما را
گاهی به علیاصغر و گاهی به رقیه
وا شد گره از مشکل ما چون که شب قدر
دهمرتبه گفتیم؛ الهی به رقیه...
هر کس که تو را دیده به لب زمزمه دارد
بر لب دم یافاطمه یافاطمه دارد
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از شمس (ساقی)
#شهیـــدان
شهیــــدان رادمــــردان غیـــورند
به دور از ظلمت محضاند، نورند
به هنگام دفـــاع از دیـن و میهــن
حمــــاســه آفــرینــــان حضــورند
ا✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا
شهیـــدان عشــق را تفسـیر کردند
مس جان را به خون اکسیر کردند
علیـــه ظــــلم ، در اوج جـــوانــی
خــروشــیدنـد و کــار پیـــر کردند
ا✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا
شهیــدان آیــههــای نــور بودند
به باطن زنــده در ظاهر غنودند
میــــان آتــش بیـــــداد دشمـــن
حدیث عشق را با خون سرودند
ا✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا
شهیــدان تا همیشه بــرقــرارند
چو کوهی سربلند و اســتوارند
بــوَد پـایـان ما آخـــر ، زمستان
ولی آنــان ـ گــل بـــاغ بهـــارند
ا✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا
شهیـــدان بـــاده نــوشـان الستند
ز مستی، جام شیطان را شکستند
مـیِ قــالــوا بــلی را سر کشــیدند
از آندم بـا خــــدا پیمـــان ببستند
ا✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا
شهیــدان مست جـام یرزقون اند
گــل پـرپـر ، میان دشت خون اند
ز خــون سرخشان در راه اســلام
نمـــــاد پـــایــــداری قـــــرون اند
ا✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا
شهیـــدان وارثـــــان انبـــیایند
به خون غلتـیده در راه خدایند
به خون سرخ بر عــالم نوشتند
که رهپــویــان شـاه کــربــلایند
ا✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا
شهیـــدان تیغــههای ذوالفـقارند
سـرافــــرازان دشـت اقتــــدارند
به شب در پیش پای شیعه نورند
به جــانِ دشمنــان شـیعـــه نارند
ا✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا
شهیــدان (ساقی) جـام طهورند
همه ، تــاریــخ ســازان غیــورند
اگرچه در عزاشان نوحهخوانیم
ولــی آنــان همیـشه در سُـرورند
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
3. شهدا.mp3
10.16M
#یادواره_شهدا
#استاد_حیدرزاده
شهیدان از مِی توحید مستند
شهیدان سرخوش از«جام الستند »
نمردند و نمی میرند هرگز
شهیدان زنده ی جاوید هستند ...
#شعر_دوم
تا گشودند به نام شهدا« دفتر عشق »
جلوه ای یافت ز ایمان و شرف « پیکر عشق »
قصه ی لیلی و مجنون همه از یاد برفت
تا گشودند به نام شهدا « دفتر عشق »
خبر از عشق خدایی ست در این خانه و بس
پای ازین خانه کِشد هر که ندارد سرِ عشق
پیشتازان و دلیران به صفِ جنگ و جهاد
به کفی جام شهادت به کفی ساغر عشق
سرو جان دادن و رضوان طلبیدن بر دوست
تا بدین مرحله ایثار نبود باور عشق
#شعر_سوم
تشنه از دریا گذشتن یا درآتش سوختن
از علمدار رشید کربلا آموختـن
کام ما ، را مرگ خونین از عسل شیرین تر است
این چنین از یادگارِ مجتبی آموختن
#شعر_چهارم
جانا به دل خسته ی ما هم نظری کن
یک شب تو از این کوچه ی ویران گذری کن
این کوچه ی ظلمت زده از نور فراریست
ای ماه بیا و شبِ دل را سحری کن
مولا تو کجا و منِ آلوده ، ولیکن
چون گل به برِ خار شبی را سپری کن
#شاعر_ناصر_شهریاری
#مسجد_مقدس_جمکران
10/12/1401
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شمیم مریمت از سوی یاس ها حس شد
تقدیم به حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها
شعر و اجرا :زینت کریمی نیا
صداگذاری و تهیه ویدئو:خانم ها کامله منصوری و عطیه سادات صمدانی
http://eitaa.com/sheydayezeynab