#ترکیب_بند_روزهای _اسارت
#بند_۵حضرت سکینه سلام الله علیها
درک من از سکینه همین پنج حرف ....کم
آرامِ بیکرانه نباشد که ژرف ،کم
می جوشد از سه نقطه او چشمه چشمه شعر
تنگ است قافیه، نشود باز حرف ،کم
باریده بر وجود پدر مهرِ خانه اش
پس بام او نبوده ز باران و برف ، کم
سر بر زده ست عشق وی از عشق عالمین
یعنی نبسته عاشق او هیچ طرف ، کم
او را امینه هم که بنامند و آمنه
یعنی نبوده منزل امنش ،شگرف ، کم
آرام نیست این دل و یعنی که پیش او
از فعل خواستن شده در سینه صرف ،کم
وقتی که شرم می کند از او امیر شرم
شرمنده نیست شاعرش آورده ظرف ،کم؟
جامانده است قافله و او جلوتر است💦
بالشت خاک غرقه به دامان مادر است💦
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسَّلٰامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن)
#ظهر_خون
تا که دست ساقی عطشان شد از پیکر جدا
مَشک را از دست و دندان کرد یک لشکر جدا
در میان تیر و نیزه ، عشق را معنا نمود
پیش چشم لشکر اعدا ، علی اکبر جدا
نیست مَردی تا شود چیره بر او در رزمگاه
تا شغالان میکنند این شیر ، از مادر جدا
حرمله میخواست تا آتش زند قلب حسین
بیمروّت کرد از دست پدر ، اصغر جدا
گشت جاری شطّ خون بر دست شاه نینوا
این چهسان آیا بگویم شد رگِ حنجر جدا
باد طوفان زا وزید و دامن گل را گرفت
گل جدا ، گلبن جدا و غنچهی پرپر جدا
نبض هستی در تپش افتاد از آندم که دید
کرد رأس شاه دین را از بدن ، خنجر جدا
آسمان افتاد بر روی زمین و بعد از آن
کرد قرآن را تلاوت ، رأسِ از پیکر جدا
ناگهان زینب نظر انداخت بر دشت جنون
دید هفتاد و دو تن بر خاک ، اما سر جدا
وای ، از آن دَم که زیر سُمّ اسب ظالمان
شرحه شرحه میشدند اجساد سرتاسر جدا
وای، از آندم که بجدل آن خبیثِ دَدسرشت
کرد با خنجر ز هم ، انگشت و انگشتر جدا
اُف بر آن دنیاپرستانی که هر یک از جفا
دشمنی کردند با اولاد پیغمبر (ص) جدا
عاقبت بر خیمه های نینوا در ظهر خون
آتش افکندند خیل اشقیا یکسر جدا
دستِ حرمان نه فقط بر خیمهها آتش کشید
سوخت زنهای حرم را چادر و مِعجر جدا
ناله ی اهل حرم ، برخاست تا اوج فلک
عرشیان هم نوحهگر گشتند تا محشر جدا
سوخت جان عالمی را این شرار سینه سوز
زین مصیبت سوخت حتّیٰ خالق اکبر جدا
تا جهان باقی و تا ایزد ، خدایی میکند
این نوا برپاست از هر مسجد و منبر جدا
تا که این دل میتپد در سینه از عشق حسین
کِی تواند کس کند این عشق را از سر جدا ؟
سینه ی (ساقی) عطشان شه عرش آشیان
سوخت از آندم که دید افتاده از ساغر جدا
ساغری که در حقیقت مَشک آب عشق بود
مَشک هم ، آیینه_دار التهاب عشق بود .
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
داستان ام حبیبه که شفا گرفته از دست زینب کبری س در مدینه
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
من زینب غمپرورم اُمّ حبیبه
ببین چه آمد بر سرم اُمّ حبیبه
حق داشتی نشناختی که زینبم من
شد پیر بانوی حرم اُمّ حبیبه
باور نمیکردی ببینی بی حسینم
من هم نمیشد باورم اُمّ حبیبه
این سر که بر نی میکند قرآن تلاوت
باشد سر برادرم اُمّ حبیبه
در کربلا لب تشنه او را سر بریدند
در پیش چشمان ترم اُمّ حبیبه
هجده عزیزم را به خاک و خون کشیدند
از اصغرم تا اکبرم اُمّ حبیبه
بگو به اینها صدقه بر ما حرام است
من دختر پیغمبرم اُمّ حبیبه
امروزِ زینب را نبین من روزگاری
بودم در اینجا محترم اُمّ حبیبه
پرده نشین کوفه بودم من که حالا
در کوچه ها دربه درم اُمّ حبیبه
یادت می آید موی ما را شانه میزد
پهلو شکسته مادرم اُمّ حبیبه
یادت می آید در مدینه با تو گفتم
هستی تو مثل خواهرم اُمّ حبیبه
سر بسته میگویم برایم خواهری کن
فکری برای معجرم اُمّ حبیبه
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
عبدالحسین میرزایی
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
(اَلسَّلٰامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن)
#کشتی_نجات
تا شهنشاه شهیدان ز حقیقت دم زد
آتش عشق حقیقی به دل عالم زد
شاه احرار جهان در ره عشق ابدی
هرکجا رفت ز معشوق حقیقت دم زد
قائد اعظم اسلام حسین بن علی
رایت عدل به بام فلک اعظم زد
میر میدان فضیلت به هواداری دین
در صف ماریه بر رغم عدد پرچم زد
مدعی خواست که آگه شود از عالم عشق
تیغ حق گشت عیان ، گردن نامحرم زد
نوح کشتی نجات از ره اخلاص عمل
بهر آزادی دین ، یکدله دل بر یم زد
با ید فضل و کرم پور یداللَه نه عجب
مشت حق بر دهن دشمن دین محکم زد
یکسره کرد فدا خیل جوانان حرم
پشت پا بر همه اندوه و ملال و غم زد
ز اثر خون گلوی علی اصغر، گل عشق
بر جراحات دل مضطر خود مرهم زد
حرمله خنجر اصغر بدرید و تیرش
زو گذر کرد و به قلب نبی اکرم زد
عاقبت کرد فدا جان به ره عزت دین
داغ این واقعه بر قلب بنی آدم زد
مظهر جود و کرم جان به ره جانان داد
خط بطلان ز سخا بر کرم حاتم زد
شجر دین چو ز خون گلویش یافت ثمر
ریشه ی ظلم ، ز بستان جهان کم کم زد
کاخ بیداد فرو ریخت چو با تیشهٔ عدل
دستگاه خلل و کفر و ستم ، بر هم زد
بر سر بام جهان کوفت درفش توحید
بعد از آنی که به دل ها شرر ماتم زد
ظلم و بیداد چو بنمود یزید بد کیش
نام او دهر ، ردیف پسر ملجم زد
(شمس قم) چونکه بوَد نوحه گر آل عبا
کوس آزادگی و فخر ، به ملک جم زد.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسَّلٰامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن)
#دست_پاییز
کوفیان بارها ستم کردند
بر دل شیعیان، الم کردند
نزد ظالم ، ز سست عهدی شان
خویش را همچو دال خم کردند
چون عرب های جاهلی هر دم
دشمنی ، جمله با عجم کردند
با علی، فاطمه، حسین و حسن
بی وفایی دم به دم کردند
سر بریدند از حسینِ علی
پرچم ظلم را ، علَم کردند
خوشنویسان برای مشق فراق
دست پاییز را ، قلم کردند
بعد با کِلک سر بریدهی شان
مشقِ اشعار محتشم کردند
تا که تاریخ ظلم و تقوا را
بر جهان با قلم ، رقم کردند
آل سفیان و کوفیان را نیز
با درایات ، متهم کردند
گرچه این قوم نابکارِ وقیح
خویش را راهی عدم کردند
شاهدان غیور کرب و بلا
نامشان را چه محترم کردند
که علیٰ رغم ظالمان زمان...
شیعیان خاکشان حرم کردند
این بوَد سرنوشت مردانی
که به راه خدا ، کَرم کردند
کرد (ساقی) بیان به طبع قلیل
خود بخوان قصه را وُ کن تحلیل
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
بهروشناییِ قرآن کریم
امیرالمومنین(ع)
امام حسین(ع)گودال قتلگاه
https://telegram.me/navayegharib110
سلام بر تو که نوری و ذکری و ایمان
سلام بر سخن حق، سلام بر "قرآن"
به هفت آیهی "سبع المثانی"ات سوگند
تمام رحمت محضی، قسم به "الرحمان"
معلّقات معلّق شد و به زیر آمد
همین که نور تو آمد در آن زمان به میان
خِرَد به عُمق تو هرگز نمیرسد دستش
هزار معنی نازک شدهاست در تو نهان
اگر که چهره بدون نقاب بنماید
کُمیت عقل شود لنگ و عاجز و حیران
نسیم جنت حق میوزد ز آیاتش
بهشت را به تماشا نشین در این بستان
خزان گذشت بر اوراقِ خَلق و کهنه شدند
گذر نکرده بر اوراق او غُبار خزان
به پیش هیبت "فاتوا بمثله" ، فُصَحا
گرفتهاند سر انگشت عجز را به دهان
زبان به کام گرفتند جمله لال شدند
چو گفت "فاستمعوا له و اَنصِتوا" ، یزدان
بشر کجا و توان سخن چو او گفتن
زبان هیچ بشر نیست مرد این میدان
نگاه کن و بدان "اُنزل بعلم الله"
اگر که بهتر از این هست هاتِ بالبرهان
طناب اگر که بخواهی بیا که "انزلنا"
طناب عرش الهیست گشته آویزان
نشستهاند همه انبیا بر این سفره
به لقمهای که بگیری از آن شوی لقمان
فدای نثر روانش شود هزاران نظم
که داده است پریشانی مرا سامان
هزار عُمْر شده صرف فهم او و هنوز
بدیع مانده معانی او و نحو بیان
هزار فتنه بیاید، هزار فتنه رود
به زیر سایهی قرآن نمیشوم نگران
*
چنان پُر است کتاب خدا ز وصف علی
شود علی، بشود این کتاب اگر انسان
ببین به غیر علی کیست "باء بسم الله"؟!
ببین شدست علی بر کتاب حق عنوان
بدون نقطه چه معنا دهد کلام کسی؟!
علیست مُظهِر قرآن و معنی "تبیان"
خطاب آمده "بلّغ" : "علی ولی الله"
که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان
به برکت علی "اکملتُ دینَکُم" آمد
که با ولایت او کامل است این بنیان
خلافت است فقط لایق علی آری
"لَقَد تَقَمَّصَها" دیگری که وای بر آن
کسی که شیعهی او نیست، غرق میگردد
علیست کشتی نوح و علیست کشتیبان
هر آنچه گفته نبی در حق علی وحی است
مُطَهَّر است نبی از خطا و از هذیان
بدون حُب علی، راه بدتر از چاه است
به کعبه نه، که رسد آخرش به ترکستان
علی الصباح قیامت خدات میپرسد
چه شد که بعد نبی ، "اتبعتم الشیطان"؟!
به حکم آیه "واتوا البیوتَ من ابواب"
ز درب خانه نبی را فقط شوی مهمان
علیست باب ورودیِ عِلمِ پیغمبر
گمان مکن که بُوَد شهر بی در و دربان
علیست سرّ "یدالله فوق ایدیهم"
که اوست آیتِ عظمای حق به عالمیان
علیست علّت جمع ضمیر "انفسنا"
به جز علی چه کسی بوده بر پیمبر جان؟
علیست هادی امت پس از نبی به صراط
صراط نیست برای مُحبّ او لغزان
علیست وجه خداوند "ذوالجلال" بلی
در آن زمان که شود "کُلُّ مَن علیها فان"
علیست ساقی کوثر، علیست رحمت محض
و غیر اوست سرابی که "یَحسَبُ الظَمئان"
علیست صاحب علم کتاب و شاهد وحی
کجاست عالم و جاهل به یکدگر یکسان؟!
علی و فاطمه مصداق آن دو دریایند
به جز حسین و حسن نیست "لُوء لُوء و مَرجان"
قسم به آیه "تَبّت یدا" بریده شود
دو دست هر که زند دست جز بر این دامان
اگرکه تیغ به رویم کشند میمانم
نمیشوم ز مسیر غدیر، رو گردان
به حشر گرکه شفاعت کند گناه مرا
ثواب میخورد آن روز غبطه بر عصیان
بگیر دست مرا بیقرارِ نام توأم
کویر خشک، منم من، تویی تویی باران
فقط ترنم نام تو جان دهد ما را
شبیه آبِ خنک در میان تابستان
*
سخن به آب رسید و ز غصه آب شدم
عطش چه کرد که صار السماء مثل دخان
رسیده است خطاب "ارجعی الی ربک"
خدا کند نخورد سنگ بر لب و دندان
فدای قاری قرآن که تشنه لب بود و
نداد جرعهی آبی کسی به آن عطشان
آهای شمر تو را ذرهای طهارت نیست
مزن بدون وضو دست خویش بر قرآن
https://telegram.me/navayegharib110
حجتالاسلام
علی مقدم
خادمه این کانال گلواژها اهلبیت (ع)
خواهر بزرگوار و محترمه
برای سلامتی ایشان و خانواده محترمشان صلواتی محبت کنید
اللھم صل علی محمد و آل محمد
اللھم صل علی محمد و آل محمد
اللھم صل علی محمد و آل محمد
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
طراوت همه ی روضه ها ! امام زمان !
شبی به روضه ی ما هم بیا امام زمان
فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است
همیشه باخبر از حال ما امام زمان!
به حال مضطر ما هیچ کس محل نگذاشت
کسی بجز تو نکرد اعتنا امام زمان !
فراق توست سرآغاز درد بی درمان
که جز ظهور ندارد دوا امام زمان !
شکستن دل مولای مان خدا نکند
خدا کند که بمانیم با امام زمان
قسم به پای پر از آبله حلال کنید
اگر زدیم به تو پشت پا امام زمان !
شنیده ایم همه ببخش از بزرگان است
ببخش محض رضای خدا امام زمان !
قیامت و دل قبر و زمان جان کندن
به دادمان برس این چندجا امام زمان !
سلام سینه زنان را به جد خود برسان
اگر روانه شدی کربلا امام زمان!
تو را به جان علی اکبر امام حسین
بده حواله ی پایین پا امام زمان !
به گریه کردن هر لحظه ی تو گریه کنیم
به غیر تو نکنیم اقتدا امام زمان !
روال اشک تو یک روز میکشد ما را
نکش به روی سر خود عبا امام زمان!
کنار علقمه ای یا کنار گودالی
کجای کرببلایی؛کجا امام زمان ؟
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
#علیرضا_خاکساری
واحد شلاقی پدر و مادر
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
همیشـه یاحسیـن گفتم،همیشه بوده آوایم
بـنـازم لقـمـه ی نان حلال دست بابایم
اگر سرمایه ی اشکی که ریزد از سر و رویم
ز طفـلـی مـن غلام آستـان آل زهرایم
حسین جانم،حسین جانم(2)
اگر شوری به سر دارم، و یا اشک بصر دارم
اگر مهر علـی را در دلم همچون گهر دارم
و یا حال و هـوایی و مناجات سحـر دارم
خـدا داند همه این از دعاهای پـدر دارم
حسین جانم،حسین جانم(2)
اگـر در وادی کرب و بلا دیـوانه و مستم
و یا در کودکی دلداده و در روضه بنشستم
اگر سقـای آل فاطمـه بگرفته این دستم
به این پرچم قسم مدیون شیر مادرم هستم
حسین جانم،حسین جانم(2)
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)