خداوند دگر
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
از عزیزان با تو ما را هست پیوند دگر
جای یوسف را نگیرد هیچ فرزند دگر
خار دیوار تو از مژگان بود گیرنده تر
هر سر مو از تو چون زلف است دلبند دگر
از گرفتاران، سر بندی است هرکس را جدا
هست ما را با تو از هر بند پیوند دگر
میرسیدش بندهی شایسته گر میکرد ناز
جز تو گر میبود در عالم خداوند دگر
شور من چون بلبلان از نوشخند غنچه نیست
تلخ دارد زندگی بر من شکرخند دگر
خو به وحدت کرده مستغنی است از همصحبتان
نیست نخل خوش ثمر محتاج پیوند دگر
شد ز سنگ کودکان روشن که باغ دهر را
نیست چون دیوانگان نخل برومند دگر
گرچه هرکس راست پیوندی به آن نخل امید
قطع پیوند از دو عالم هست پیوند دگر
چون نباشد خواب من شیرین در آغوش لحد؟
من که نشکستم به دل جز آرزو قند دگر
کی به فکر (صائب) بی آرزو خواهد فتاد؟
آن که در هر گوشه دارد آرزومند دگر
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
صائب تبریزی
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
#دو_مست_خواب
گل روی گرمخویت به شراب ناب ماند
بربوده دل به سویت که به آفتاب ماند
رخ جانفزایت ای گل! شده رشک باغ و گلشن
خوی شرم بر عذارت به صفا گلاب ماند
بوَد آتشیننگاهت ، قبسی به وادی دل
مژههای برقخیزت به مَثل شهاب ماند
ز دو لعل نوشبخشات لب جان شدهست شیرین
لب توست تنگِ شکّر که به شهد ناب ماند
بخدا که گنج حسنت نبوَد مصون ز یغما
که دوچشم پاسدارت به دو مست خواب ماند
هله گیسوی پریشان، مفکن به ماه عارض
که به چشم اهل بینش شبح سحاب ماند
به نوای عشقم ای گل! لب غنچهفام بگشا
نه رواست مرغک دل ، که بلاجواب ماند
منگر به چشم ظاهر که جهان و رنگ و رویش
چو نظر کنی به باطن ، به یکی سراب ماند
غم بیش و کم چه حاصل که به بحر زندگانی
همه عمر (شمس قمّی) ! به یکی حباب ماند.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
با امام زمان (عج) در ایام فاطمیه
کانال گلواژه های اهل بیت (ع)
ای آن که بر شکسته دلانت امان دهی
آیا شود که گوشه ی چشمی نشان دهی
آیا شود ز کوچه ی چشمت گذر کنم
یعنی مرا به خیمه ی لطفت مکان دهی
عالم در انتظار نماز ظهور توست
کی می شود به کعبه در آیی ، اذان دهی
خود را به خاک پای تو اندازد از شعف
رخصت اگر به عاشق دامن کشان دهی
باید شما بیایی و در این بهار درد
ما را برای بردن نامت زبان دهی
رفتی که باز در غم زهرای خسته دل
گلهای اشک خویش به دست خزان دهی
چشمم براه مانده ، به غمگین ترین صدا
تا شرح داغ فاطمه را خون فشان دهی
باشد بعید روز ظهوری که می رسد
حتّٰی دمی به قاتل مادر امان دهی
زخمی عمیق دارد و چشم انتظار توست
تا مرهمی به مادر قامت کمان دهی
"یاسر" بریز پای نهال دو دیده اشک
تا بر نهال خشک ، تو آب روان دهی
شعر:حاج محمود تاری یاسر
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
غَزّه ی مظلوم و جهاد تبیین
گلواژه های اهل بیت (ع)
در راه حفظ دین دانش عَلَم بُوَد
تعلیم و تربیت اوّل قدم بُوَد
عِلم و جهاد ما در موج و جوشش است
تبیین این جهاد از کار و کوشش است
ای کرده قد عَلَم در حیطه ی زمان
عِلم و جهاد را در خود به پَروران
تنها عمل بُوَد تبیین هر جهاد
فَتـحُ الْفُتُوح ما تضمین هر جهاد
امروز خصم ما لبریزِ فتنه است
از هر طرف ببین دَر خیزِ فتنه است
صهیونِ فتنه گر ما را عدو بُوَد
آشوب در جهان از کِیْد او بُوَد
صهیون که بر دلش شیطان دمیده است
بنگر که غَزّه را در خون کشیده است
بار دگر بیا داغِ فزون ببین
گلزار غَزّه را گلگون ز خون بببن
ریزد عدو مدام آوار بر سرش
در خاک و خون نهان طفل است و مادرش
یک سو خزان شده باغی ز ارغوان
یک سو بخاک و خون زن ها و کودکان
افتاده بر زمین تن های چاک چاک
یک سو پدر بخون یک سو پسر بخاک
گلچینِ لاله ها خارش بدیده باد
دست جنایتش یارب بریده باد
ما در جهاد و خصم آتش نصیب شد
تفسیرِ جهد ما فَتْحٌ قَریِب شد
دشمن کزو شده گلگون نهاد ما
باید شود فنا از این جهاد ما
بنگر که دشمنان رو بر کسادی اند
مردان رزم ما جمله جهادی اند
شعر:حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#زمزمه
#حضرت_زهرا_سلامالله_علیها
#زبانحال_حضرت_زینب_س_با_مادر
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بر رخ من دیــده وا کـن ،دختر خود را صدا کن
شــد دلم تـنگ از سکـوتت مــادر من مــادر من
چشم گریانت مرا کشت،دست لرزانت مرا کشت
بر دل آتــــش زد قنـوتــت مـــادر من مــادر من
مــادرا رحمـی به ما کـــن بلکه پیـــش ما بمانی
بی تو دیگر قلب زینــب گــشته تنگ از زندگانی
درد بی درمان یتیمــی ، خـــواری دوران یتیمی
میکنــــم شـــبها نـهان از چشـــم بابا سـوگواری
بعد تو در کــودکی شد قســمت من خـانه داری
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
جرم تومادرچه بودست،صورت ماهت کبودست
با من این غــم را نگـــفتی مــادر من مــادر من
از غـــم و درد شــــــــبانه ، از فشــــــار تازیانه
تا ســحـر امشــب نخفـــتی مـادر من مـادر من
ضربه ای کاری شکســته بازوی مشکل گشـایت
در مـیان خـــانه قــدّ مجتــبی می شد عصایت
بی توبابایم غریب است،برلبش اَمّن یُجیب است
بر رخــت از غصـــه بابایم ســــرش را برندارد
آمــده پیشت حسین ، صورت کف پایت گذارد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:امیررضا فرجوند
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
215.3K
ıılıılıılıılıılıılıılıılıılıılıılıılıılıı
⇆ㅤ◁ ❚❚ ▷ㅤ↻
بر رخ من دیده وا کن،
دختر خود را صدا کن
#زمزمه
#حضرت_زهرا_سلامالله_علیها
#زبانحال_حضرت_زینب_س_با_مادر
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#شعر_اجرا_امیررضا_فرجوند
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══─
Shab2Fatemieh2-1401[01].mp3
14.61M
#زمزمه_سوزناک
#حاج_میثم_مطیعی
#شهادت_حضرت_زهرا_س
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گفتم دلم، تنگه برا
روزایی که بازی میکردی با من
چند وقته انگار خیلی سردی با من
گفتی نخواب، رو دست من
زینب! هنوز بازوی من کبوده
گفــــتـم بـرای رفـتن تو زوده
گـریه کرد، رو شـونههام، دیشب حسن
هر چقدر، گفـتم چی شد، نگفت به من
خونه شد خونهی غم، نرو نرو نرو نرو
از تو خواهش میکنم،نرو نرو نرو نرو
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بازم چرا، خونی شده؟
پیراهنی که صبح برات آوردم
از این همه غصه چرا نمردم؟
خسته شـدی، از بســـترت
پهلو به پهلو شدنت عذابه
از بس که زخمای تو بی حسابه
خواب دیدم، که خوب شدی،مثل قدیم
تا کی بـــرات، باید آخــــــه، گریه کنیم
تو رو به حسین قسـم، نرو نرو نرو نرو
از تو خواهش میکنم، نرو نرو نرو نرو
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یادش بخیر، با محســــنت
هی درد دل میکردی توی خونه
لالایی و قصـــههای شبونه
دیشب نگات، افتاد به اون
پیراهــن بچـــهگــــونه که دوختی
آروم آروم هی گریه کردی سوختی
میدونــــم، ولی هنــــوز، دلتنـگـشـــی
وقتـی که، اسـمـــــش میاد، آه میکشی
نرو با ایـــن ســن کـم، نرو نرو نرو نرو
از تو خواهش میکنم، نرو نرو نرو نرو
شعر:رضا یزدانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══─