eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
781 ویدیو
83 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
وشنیدم یک روز سهراب سپهری فرمود "من قطاری دیدم که سیاست می برد. و چه خالی می رفت" چند روز است که من هم دیدم آن قطاری که سیاست می برد و چه پر بود اما از گرایش به اصول پر از دغدغه و برنامه پر از اصلاحات و خصوصا همگی پر از احساس وظیفه همه هم می گفتند انقلابی هستیم قرمز آبی هستیم من نفهمیدم که بنفشند آیا ؟ تیم ملی هستند؟ و چه پر بود اینبار از سیاست دوشم مانده ام در کار و چقدر مدهوشم نه نه شک نکنید بی سیاست هستم ولی یک شاعره با هوشم یادم آمد که امامم فرمود من سیاسی نه انقلابی هستم. زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
امروز آنکه نایب عشق است داده بیست بر برگه های رای ، نه اینکه به نام کیست این خواهش امام زمان است قول او "در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست" زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(روز درختکاری) نهال تازه‌ای بنشان که انسان را به حال آرد که چون خشکد شجر بر آتش قلیان زغال آرد اگرچه گشته امروزه فراوان، طالب قلیان ولی این آتش پر اشتها ، فردا زوال آرد. سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(ریاکاری) بــا ریــاکــاری اگـر هر کس کنــد کسب مقـــام یــا اگر چنـــدی نشـیـند بـر سَــریـــر احتـــرام چون مقامش هست جعلی عاقبت روزی شود باز مُشتِ بسته‌اش بی‌شک به‌نزد خاص و عام سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(ستاره‌ی امید) ز دوری‌ات نمرده، دم ز مهر اگر که میزنم ببین که از فراق تو ـ در احتضار و مردنم اگر نمرده‌ام مدان بوَد ز سخت جانی‌ام مرا بخوان جنازه‌ای که بی مزار و مدفنم بدون تو جهان من ، کویر بی نشان بوَد که از نسیم روی تو بَدل شود به گلشنم بهار آرزوی من! خزان عمر من ببین که داغ دوری‌ات کنون شرر زده به خرمنم از آتش فراق تو که سوخت زندگانی‌ام گهی به حال مردنم گهی به حال شیونم چو شمع مرده تا سحر ، گریستم برای تو سرشک خون ز دیده‌ام چکیده روی دامنم ستاره‌ی امید من در آسمان چشم توست کرم نما ، فروغ دیده‌‌ام! بیا به دیدنم کبوتر نگاه من ، به بام انتظار تو... نشست و تو نیامدی! بیا ببین پریدنم نظر نما به قامتم که چون الف ستاده‌ای به زیر بار هجر تو چو دال ، در خمیدنم به جستجوی روی تو شدم چو قیس خسته‌دل که در وصال لیلی‌ام به دشت در دویدنم منیژه را بگو که رستم زمان خبر کند که از گزند دشمنان به چاه همچو بیژنم ز (ساقی) شکسته‌دل، شراب عاشقی طلب چنان که عالمی شود ، خراب مِی کشیدنم . سید محمدرضا شمس (ساقی) 1398/9/18 @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَلسّلامُ عَلَیكَ یا اَباصالحَ المَهدی (عج) از روی مهوش خود، بفکن نقاب حایل  تا بوسه ای بگیرم ، از آن نکو شمایل  بی روی بی مثالت، تلخ است زندگانی  زیرا که دل نباشد ، جز بر رخ تو مایل  دور از تو ای دلارام! نبوَد مرا دل آرام  شد از فراق رویت ، عمرم تباه و زایل  عشق وصالت ای شه! دین است و مذهب من  جان می‌دهم به عشقت، در راه این خصایل  مهجوری تو شاها ، صبر از دلم ربوده  جز اشک دیدگانم ، نبوَد مرا دلایل  در انتظار وصلت، جان از تنم برون شد  آیا شود که روزی ، گردم به وصل، نایل؟  ای یوسف خجسته! بازآ که از فراقت  یعقوب ملک دین شد بر مرگ خویش نایل  شاها مرا عطا کن، از خوان فضل و عرفان  چون بر درِ سرایت، هستم کِهینه سایل  باز آی و رخ عیان کن، آیین خود بیان کن  مفهوم عاشقان کن، اسرار این مسایل  چون دسترس نباشد، بر دامن وصالت  دست شکسته ام بین! بر گردنم حمایل  در چرخ عشقت ای شه! افروخت (شمس قمّی)  زین سوز و ساز خوشتر، نبوَد مرا فضایل  شادروان سید علیرضا شمس قمی https://eitaa.com/shamseqomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «ندبه کنان به دنبال یار» هر صبح جمعه ندبه می خـوانم ز هجرت مولای من بنگــــر که گــــریانــم ز هجرت می سوزم ومی گریم ومی نالم ای دوست یعنی که ســـــر تا پا پریشــــانم ز هجرت کی می شـود جـــام وصـــــالت را بنوشم یک صبح جمعــــه صـــوت تو آید بگوشم @goollvajhehay_ahlbeyt12 من در دعـــــای ندبــــه و جویای رویــت اکنون پریشــــانم ، پریشــــان تر ز مویت گیــــــرم گلاب از چشـــم های بی قراران شاید رسـد از اشک یاران عطـــر و بویت این جمعـــــه هم در انتظارت می نشـینم مولا بیا کــــــز دوری ات خســــته ترینم دل را به شـــوق دیــــدن رویـــت تکاندم خونِ دل از هجـــر تو بر دامن فشــــاندم تا کــه بدانــــی مـن به دنبــــال تو هستم بار دگـر در صـــــبح جمعــه ندبه خواندم خواندم تــو را با ندبـــه و با حال خسته خواندم تو را امـــروز با قلـب شکــــسته طی می کـنم با یاد رویــــت جـمعه ها را اینک مـنم در جستجــــویت جـمعـه ها را خانه به خــانه ، در به در ، منزل به منزل یعنی که آیـــم کو به کویــت جمعه ها را این جمعـه ها دل می برد از عاشـــقـانت ای جــــان فـــــدای خیمه گاه بی نشــانت @goollvajhehay_ahlbeyt12 یاد تو شـــد خَیــــرُ الْعَمَل در روز جــمعه دریاب مـــا را لاٰاَقَل در روز جــمـعه ای آن که تلخ از هجــــر تو کام دل ماست نام تو شــیرین چـون عسل در روز جمـعه نام تـو را بـــردم به شــــــوق دیـــــدن تو روشــــــن کنــــد قلـب مـــرا تابیــــدن تو بازآ که از هجـــران دل ما بی قــــرار است مثل خزان بی روی تو فصــل بــــهار است بازآ کـــــه رخســــــار تو را در انتــظـارم بازآ که چشـــم عـاشـــقان در انتظار است ای دیــن حـــق را یاور و ناصــــر کجــایی ندبــه کُنــان می خــواندت "یاسر" کجایی شعر:حاج محمود تاری(یاسر) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ « دلتـنگ » باز دلتـــنگ تـوام ، بـاز هــوایــت کــردم ندبه ها خـواندم و با گریه صدایت کردم بارهـا بعــد دعــــای فــــرج و عــهد شـما العجل گفـــتم و پیوســته دعـایـت کردم یک نفــس لایــق وصـــل تـو نبـــودم، اما از خــــدا آرزوی وصـــل لقــایــت کـردم گرچه سرگرم خودم هستم وغافل ز توام نتوان گـفت که ای دوست رهـایت کـردم روزیم را به وجـــود تو عطا کـــرده خـدا تکیه بر مرحمت و جـود و عطایت کـردم تا شنیدم که غریبـی ،دلم از غصه گـرفت بارها سوخـــتـم و گـــریه برایـــت کـردم ناحیه خواندی وعالم به نوای تـوگریست چقـدر شیــون و گــریـه به نوایــت کردم می نویسم چو«وفایی» به گلاب چشمم گل نرگــس هـوس بوســه به پایت کردم «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» شعر:استاد حاج سید هاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سـحر رســـیـد و به ندبـه ترا صـدا کردم بــرای آمـدنـــت من خــدا خــدا کردم مسافر سحــرم کی رسی تو از این راه ز دوریت همه‌ شب همچو نی نوا کردم دعای ندبه دعـای سمات خواندم و بعد به گـریه بیــــن دعـــایــم تــرا دعــا کردم گـریـز روضـه زدم در دعا به یاد حسین میـان روضـــه فـقـط یاد کــــــربلا کردم کـنار شـط فـرات از عطش لبم خشکید در آن زمـــان که به یاد شــــه وفا کـردم شـــه وفـاســـــت علمــدار دشــت کرببلا برای ســـاقی طفــلان عــــــــزا به پا کردم فـــراز روضــه رســــــــیده به روضـــه سـقا که ناله از تن و دستش جداجدا کــردم شعر: مرتضی محمودپور 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ❌در صورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ازجمعه های بی تو چه دلگیر میشوم جانِ خودم زجانِ خودم سیــــر میشوم با هر نفس که میکــــــشم اقرار میکنم از این نبــــــودنت به خـــــدا پـیر میشوم با این دلِ خراب رسیــــدم به محضرت زیرا فقط به دســــت تو تعمیر میشوم از اینکــــه انتظار تو را میکشـــــم ببــــین از مردمان شــــــهر چه تحقیــــر میشوم فکـــــــــر ندیــــــدنِ تو رهایــــــــم نمی کنــد پس حق بده که اینهمه درگیر میشوم تنها نه جمعه ها که تمامی طولِ سال از روزهای بی تو چـــــه دلگیــــر میشوم شعر:محمد حسن بیات لو 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ چه می شود که همین جمعــه یار برگردد بــه قلبـــهای پــریشــــان ، قـــرار برگردد چه می شود که ببینیم بعدِ این همه سال عــزیزِ این همـه چشــــم انتــــظار برگرد همان که گنج نهان است پشت پردهٔ غیب غروب جمعـــه شـــود آشــــکار ، برگردد بیاید آن که علمدار نهضتی سرخ است به حق غـــزهٔ خونیـــنْ مــــزار برگردد برای اینکه فرو پاشد از هم این بت ها تبــر به شـــانه و با ذوالفـقـــار برگردد خدا کند که بزودی امیر لشکـــر عشق کنار سیصــــد و اندی ســــوار برگردد برای آمـــدن او بهـــانه ها کــم نیست خزان بس است خدایا ! بهــار برگردد قسم دهیم خدا را به اشک چشم یتیم به احتـــــــرام یتــــیمانِ زار برگردد رسیده بر لبمان جان و منتــظر هستیم به جان خسته دلان ، عمگــسار برگردد غروب جمعه رسید و طلوع در راه است ســحر شـــــود شب تار و نگـــار برگردد قسـم به آیهٔ "أَمَّن یُجیــب" مضـــطرّیم خدا کنـــد پس از این اضــطرار برگردد ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═✼﷽✼═┅┄ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خدا حافظ ای ماه پر فیض شعبـان خدا حافظ ای خلـوت اُنس  انسـان خداحافظ ای مـاه تطـهیــر و  توبه خداحافظ ای فرصـت نـاب عرفـان خدا حافــظ ای پلــه های رسیــدن برای تقــرُّب  به در گــاه  سـبـحــان به پایان رسیــدی و ما را رسـاندی به ماه ضیـافت ، به دریای غفــران درِ مغــفرت را تـو بر مـا گـــشودی به ذکــر و منــاجات و تفسیر قرآن چه ایـام و اعیـاد فرخنــده ای که بهـار آفـرین شد به فصـل بهــاران چه زیبا شـد آغازِ قرن و مَـه و سال به نامی که عالم شد از او گلستان الهــــی به حــقِّ مَـــهِ رویِ مهــــدی جهـــان با ظهـــورش منـوّر بگردان 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📝رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال ایتا👆
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «هدیه به حضرت رقیه سلام الله علیها» تهنیـت ای مؤمنان آمد گل جـود و سـخــا دخـتـری،باب الحــوائــج از تـبار مـرتضـــــــا در فلک شادان ومسرورندجملـه عرشیان از بــرای نـازدانــــــــــــه ، نـوگل شــــــــاه ولا می کندتوصیف این محبوبه جبریل امین او که فـردا می شود نالان به دشت کربلا آن سه سـاله غنچه گلزار ختم المرسلیـن رخ کبود و قدخمیده مانده زیر دست وپا شد نوازش صورت مه گونه ی آن نازنین باهمان سیلی که زجربی حیا زد بی هوا خــادمانـش را پـــــناه و یـار روز واپـســـــیـن مهر او رمــز نجــات و شـــــــافـع روز جــــــزا شد شبـیـه مـادرش فخـر نساء العالمین می گشــاید هــر گــــــره را قبله حاجات ما شعر:خادمه الزهرا (س)-علیزاده 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ای رونق فصل بهار أُمِّ إِسحاق ای دلخوشی روزگار أُمِّ إِسحاق تو فرق داری با همه از دار دنیا تنها تویی دار و ندار أُمِّ إِسحاق تو به حیات مادر خود جلوه دادی ای روشنی شام تار أُمِّ إِسحاق گویا خدیجه فاطمه آورده از نو بالا گرفته کار و بار أُمِّ إِسحاق امشب ملائک به تماشایت نشستند امشب که هستی در کنار أُمِّ إِسحاق در چشمهای تو نجابت خانه کرده ای سوگلی با وقار أُمِّ إِسحاق دختر به خوبی تو این دنیا ندارد غمخوار بابا! خانه دار أُمِّ إِسحاق نورٌ علی نورٌ علی نوری یقینا خورشید زاده! شاهکار أُمِّ إِسحاق بی شک به دنبال کمالات است اگر که بوسه به دستت زد هماره أُمِّ إِسحاق در دامنش خاتون محشر پروریده صدها درود حق نثار أُمِّ إِسحاق کل می کشم امشب به یمن مقدم تو کف می زنم به افتخار أُمِّ إِسحاق عطر خوش قنداقه ات می آید از راه با یاد تو مستم تَوَکَّلتُ عَلَی الله خورشید روی بام دنیای حسینی فرزانه ای و ماه شب های حسینی باباست محو حُسن سیمای تو بانو یا اینکه تو گرم تماشای حسینی سر تا به پا آیینه ی مادربزرگی هانیه حسنا زهره زهرای حسینی ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین فامیل محبوبه ی محجوب و زیبای حسینی إِنسیه ای اما شبیه به فرشته باید صدایت کرد حورای حسینی با مادری هایی که کردی می توان گفت در کودکی أم أبیهای حسینی عالم فدای طرز بابا گفتن تو شیرین زبان! یک عمر رؤیای حسینی دل می برد چادر نمازت از ملائک مأموم شب های مصلای حسینی تو عصمت اللهی شبیه عمه هایت پیداست در خوی تو تقوای حسینی بابا از این لحظه دو تا غمخوار دارد تو زینب کبری نه صغرای حسینی حبل المتین از ریشه های چادر توست تو گرمی بازار فردای حسینی ای آبرو بر خلق داده! خیر مقدم ارباب زاده! شاهزاده! خیر مقدم روحی لطیف آکنده از احساس داری قلبی شکننده دلی حساس داری سیب دو نیم فاطمه هستی و حتما در هر نفس هایت شمیم یاس داری جز حق برای هیچ کس کاری نکردی مانند زهرا مادرت اخلاص داری لطف زیاد تو به بابا رفته انگار بنده نوازی و نگاهی خاص داری گرم است پشت تو به کوه انگار بانو تا تکیه ای بر شانه ی عباس داری ما رعیتی ساده در این دربار هستیم خاتون! نگاهی به عوام الناس داری؟ جودِ حسن مهرِ علی احسانِ زهرا در تو نهفته بی گمان میراث داری آیینه دار نور ناب پنج تن تو زهرا حسین و مرتضی احمد حسن تو از عزم جزم ات دشمن احساس خطر کرد گوش فلک را هم رجزهای تو کر کرد آنقدر ای بانو بزرگی که برایت هجده سر بر روی نی سینه سپر کرد محکم قدم برداشتی عالم به هم ریخت پس همنشینی با عمو در تو اثر کرد شمشیر دشمن پیش تو از کار افتاد با شیوه ی ترفند تو کلی ضرر کرد با ناله ات طوری به مسجد حمله بردی گویا دوباره فاطمه چادر به سر کرد با همت ات چیزی نماند از آل فتنه هشیاری تو شام را زیر و زبر کرد تاریخ بعد از این نخواهد دید قطعا کاری که خشمت با بساط زور و زر کرد تا حرمله را از نفس انداخت آهت نفرین تو شمر و سنان را دربه در کرد تو مغز بادام امیر لافتایی آوازه ات امروز عالم را خبر کرد با گرد و خاک چادرت محشر به پا شد کرببلا با همت تو کربلا شد یا خود بخشکان ریشه ی جور و ستم را یا که به من بسپار شمشیر دو دم را هَیهاتْ مِنَّ الذِّلّه ام معنی اش این است از کودکی نذر غمت کردم سرم را گلدسته هایت روی چشمم جای دارند دلواپسم این بارگاه محترم را قربانی راهت شدن مرزی ندارد مهرت کشانده هم عرب را هم عجم را عشق حرم شوق شهادت جمع کرده در صحن تو افغانیان با جنم را اهل امان نامه نه عباس تو هستم از من پذیرا باش دستان قلم را من إرباً أربا هم شوم روزی به دشمن هرگز نخواهم داد کاشی حرم را یک صبح جمعه منتقم می اید از راه در دست مهدی می دهد رهبر علم را قطعا نه تنها شهر خان طومان که آن روز آزاد خواهد کرد مولا قدس هم را بر هر ستون مسجد ألاقصی نویسم با اذن او شعر شریف محتشم را باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه شورش است که در خلق عالم است شعر:علیرضا خاکساری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ امشب قلم مسیر تولا گرفته است اذن سرودن از خود مولا گرفته است کار جنون هر شبه بالا گرفته است بعضی کنایه ها پر ما را گرفته است خواهم که باز حق سخن را ادا کنم دستم قلم اگر که قلم را رها کنم لبریز شد ز عشق و محبت سبوی چشم دادم به قطره قطره ی اشکم وضوی چشم وقف جمال آینه شد جستجوی چشم گفتی بخوان ز فاطمه، گفتم به روی چشم چشمی که روشن از جبل النور می شود سرمه ز تربتش نکشد کور می شود گفتی بگو مقدمه، گفتم رقیه جان گفتی بخوان ز خاتمه گفتم رقیه جان گفتی بخوان ز فاطمه، گفتم رقیه جان گفتم، بدون واهمه گفتم رقیه جان نام رقیه فاطمه باشد به هوش باش او فاطمه است فاطمه، دیگر خموش باش در بُعد مادی، ثمر باغ عصمت است در بُعد معنوی که سراپا قیامت است این گفته را دلیل و روایت چه حاجت است دختر به مادرش نرود جای حیرت است این بی قرین، تجلی سیمای مادر است یک چشمه ی جدا شده از حوض کوثر است این گل برای خرمی روزگار، بس این لاله بر طراوت باغ و بهار، بس نامش جلالتی است که در ذوالفقار بس باشد به کارنامه اش این افتخار بس او را نسب به سوره ی والفجر می رسد با دست او به گریه کنان اجر می رسد هرچند هستی اش همه تاراج رفته است در موج خون به سینه ی امواج رفته است احرام اشک بسته، به حجاج رفته است او با سر حسین به معراج رفته است او تُعرِجُ الملائکه و ذی المعارج است باب المراد و دختر باب الحوائج است تا شد کنار شمع خرابه نشین مقیم فرمود با حسین که ای در غمم سهیم چون می وزید بر سر زلف شما نسیم می شد دل رقیه ات از غصه ها دونیم گفتم به خویش آنکه به نی ربنا کند آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کند؟ حالا که آمدی و نشستی مقابلم حالا که آمدی و شدی شمع محفلم حالا که شعله ور شده از وصل، حاصلم راضی نمی شود به جدایی دگر دلم بوسه گرفت و رفت که از تاب رفته بود انگار سال هاست که در خواب رفته بود بر چهره ی سه ساله کمی ژاله مانده بود بر زخم های پیکر او ناله مانده بود رنگی کبود بر رخ چون هاله مانده بود او مانده بود و آن زن غساله مانده بود با یک سوال تلخ و جوابی که تلخ بود آخر چرا شده است همه پیکرش کبود؟ ای نور چشم و دختر غم پرور حسین یادآور غم و محن مادر حسین جان تو شد فدای حسین و سر حسین دست مرا بگیر تو ای دختر حسین لطفی نما که سختی هجران کشیده ام چندی شده است کرببلا را ندیده ام شعر:حجت الاسلام والمسلمین سید روح الله موید 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌