هدایت شده از شمس (ساقی)
(شهید دکتر سیّد ابراهیم رئیسی)
#خادم_الرضا
ریخت تا شهد شهادت را اجل در کام تو
داد آرامش به روح خسته و آلام تو
تلخ شد چون با حضورت کام بعضی از رجال
زهرِ غم میریختند از کینه ها در کام تو
چونکه بر کرسی دیوان قضا بودی به جِد
مُفسدان را لرزه میانداخت بر تن، نام تو
سالها بودی به رأس کار ، اما هیچگاه
یک نفر را کس ندیده باشد از اقوام تو
دَرد خدمت داشتی چون سیّد خدمتگزار
دَرد مَحرومان مداوا میشد از اِقدام تو
بر تن بی روح محرومان کشور از خلوص
روح میبخشید آن سیمای اخترفام تو
پوچ مغزان، پوزخندت گر زدند از ابتدا
مُشت محکم زد به دندانهایشان فرجام تو
هیچ فیضی جز شهادت لایقت هرگز نبود
چون ردای مرگ ، کوته بود بر اندام تو
گرچه میباشد شهادت افتخار آدمی
سوخت اما سینهها را مرگِ ناهنگام تو
مرقدت شد در جوار حضرت سلطان توس
تا که آرامش بگیرد روحِ نا آرام تو
هر که باشد باخبر از طینت بیکینهات
میخورد حسرت به آغاز تو و انجام تو
نیک میدانم که میبخشی چو جدّ اطهرت
هر که را از جهل مطلق بود در دشنام تو
سیّد ابراهیم! از تاریخ دفنت شد عیان
سیصدو سیّ و سه میباشد به ابجد نام تو ۱
هست رمزی در چنین اعداد از سوی خدا
که رقم خوردهست این نام تو با اتمام تو
این مقامت بس که از لطف خداوند کریم
در وداعت یک وطن بودند در اکرام تو
مُزد و پاداش تو شد جام شهادت عاقبت
کاش مینوشید (ساقی) جرعهای از جام تو
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/shamssaghi
۱ـ تاریخ دفن: ۰۳/۰۳/۰۳
سید = ۷۴
ابراهیم = ۲۵۹
جمع = ۳۳۳
آتش زده است داغ تو ما را بزرگ مرد
نفرین به مِه به جنگل و باران و بالگرد
کاری که کرد زخم زبان با وجود تو
کابین غرق آتش این ماجرا نکرد
عمری تبر به دوش گرفتی خلیل وار
یک شهر با لجاجت خود با تو در نبرد
بی شک فرود سخت تو نوعی عروج بود
اما گذاشت بر دل ما کوه آه و درد
خدمتگزار مردم خود بودی و نداشت
اخبار ما برای تو جز محتوای زرد
بعد از شهادتت همه فهمیده اند حال
سید که بود و با دل مستضعفان چه کرد!؟
#محمدجواد_منوچهری
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#شهیدجمهور
@gida13
رسیده جان به لبش طاقت سکوت ندارد
وطن سری به تن و قوت لایموت ندارد
میان بازی مرگ است شهر غزه و دنیا
شبیه داور کور و کری که سوت ندارد
زده است در دل آتش قیام کرده دعایی
به غیر آمدن «قبله» در قنوت ندارد
هنوز غزه نفس می کشد به رغم خرابی
برای خاک وطن چاره جز ثبوت ندارد
کجاست غیرت قوم عرب که قدر نسیمی
تحملی به تنش کاخ عنکبوت ندارد
به قد کشیدن خود غره است لشکر صهیون!؟
صعود کردن فواره جز سقوط ندارد
#محمدجواد_منوچهری
#غزه
#فلسطین
#قبلهموعود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@gida13
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مقام_زن
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(معراج)
گر بر سرِ مَـردی به جهان تـاج رَوَد
کی تـاجِ چنین مَـرد ، به تـاراج رود
فرمود امـامِ امّـت این جملهی نغز :
از دامـن زن، مَــرد به معـــراج رود.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط، حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
#شهیدخدمت
#شهیدجمهور
#شهیدسیدابراهیم_رئیسی
مرد بود و قصــهٔ اخـلاص با او تازه شد
در جهان معـرفت ، نامش بلند آوازه شد
با لباس خاکی اش آنقدر خدمت کرد تا
رخت زیبای شـهادت بر تنش اندازه شد
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۰۳/۳/۷
#شهادتت_مبارک
@saeidikimya
هدایت شده از «ࢪه توشه مجالس ختم و تࢪحیم خوانی »
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
به مناسبت هفتمین روز شهادت شهید جمهور : آیت الله رئیسی "ره"
و شهدای خدمت..
رفتی و حال زمین، بی تو پریشان مانده
آسمان از غم تو، سر به گریبان مانده
خانه ی صبر، ز داغت شده ویران و نمور
دل غم دیده ما ،بی سر و سامان مانده
ایل محروم و عشایر، همه مدیون تواند
دست احسان تو در کوه و بیابان مانده
زهد و عرفان و جهادت، شده الگوی جهان
چشم صاحب نظران، سوی تو حیران مانده
خادم حضرت خورشید چو بودی نقشت
تا ابد در حرم شاه خراسان مانده
زیر تابوت غمت، سیل جماعت آمد
بعد از این سیل ، دل ماست که ویران مانده
رفتی ای یار خراسانی رهبر اما
سینه ها از غم تو ،زخمی هجران مانده
نه فقط مردم این خاک عزادار تواند
غم داغت ،به دلِ غزه و لبنان مانده
از عراق و یمن و شام و فلسطین تا هند
نقشی از عزمِ جهاد تو به میدان مانده
سینه کوه هنوز از غم تو می سوزد
جنگل از شرم تو در آتش حرمان مانده
آخرین فصل بهارت که خزان شد دیدم
در دل ملت ما ،حسرت باران مانده
نام و آوازه ی کردار تو ای خادم خلق
شاه بیتی ست ،که در دفتر و دیوان مانده
عالم و زاهد و خادم همه القاب تو بود
وصف نا گفته تو ،باز فراوان مانده
هر که با طعنه دل خسته تان را آزرد
خجل از گفته خود زار پشیمان مانده
خادم خلق شدن ، مکتب ابراهیم است
به رقیبان برسانید که پیمان مانده
بت شکن سوخت در آتش که به جنّت برسد
تبری تا بزند گردن شیطان مانده
گر چه گلچین قضا سرو بلندی انداخت
سروهای دگری ، در دل طوفان مانده
سینه سرخ " شقایق" که زداغش می سوخت
منتظر در قدم سبز بهاران مانده
روشن از نور رخ سید علی خانه ماست
شکر گوئیم که خورشید فروزان مانده
شعر:استاد حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
۱۴۰۳/۳/۵
___
➬http://eitaa.com/ashaar_khatm
─┅┅═❧❧❧═┅┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام ومنبعِ اشعار و،،،شرعاً جایز نمیباشد.
#ره_توشه_مجالس_ختم
#مجموعه_اشعار_ختم_و_ترحیم_خوانی
#نشر_اشعار_بروز
─┅════༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅════┅─
هدایت شده از شمس (ساقی)
#غمگسار
تا توانی در جهان رنگ_ها ، یکرنگ باش
عاری از شیرینزبانیهای پر نیرنگ باش
باش چون آیینه ، شفاف و زلال و بی غبار
نه به قلب شیشه از نامردمیها سنگ باش
نیستی گر رهرو ِ پیر طریق و معرفت
لااقل در سعی کسب دانش و فرهنگ باش
یکدلی را پیشهی خود ساز با یاران ، ولی
بر سر دونمایگان ، مانند قلماسنگ باش
ساربان را در خطا دیدی اگر ، فریاد کن
کاروان جهل و غفلت را نوای زنگ باش
دستگیری کن به همت از گرفتار و ضعیف
چون عصا در زندگانی ، دستگیر لنگ باش
دیدگان پر هوس را ، بندگی هرگز مکن
بلکه با شیطان نفست دایماً در جنگ باش
باد بر غبغب مکن در محفل بیچارگان
مثل (ساقی) غمگسار مردم دلتنگ باش
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
#مستزادبند چیست؟
نوعی قالب ابداعیاست که نخستینبار، شاعر معاصر شادروان «سید علیرضا شمس قمی» با عنوان مستزادبند در سال 1382 خورشیدی بنیان گذاردند.
#مستزادبند، شعری است که مانند مستزاد در آخر هر مصراع، مصراعی موزون اضافه میشود؛ که کوتاهتر از طول مصراع آن شعر است و وزن آن نیز با مصراع اول یکی نیست؛ اما کامل کنندهی معنی مصراع است.
این قالب شعر، حرکتی بین شعر کلاسیک و نیمایی میباشد و به شاعر اجازه میدهد که اندیشهی خود را به راحتی بیان کند.
نکتهی دیگر اینکه در این قالب، پیوند عمودی و روایی شعر باید حفظ شود و شاعر از مضمون اصلی دور نشود و هر بند در ادامه و تکمیل کنندهی اندیشهی شاعر است؛ اما به جهت تنوع میتوان در هر بند مستقل عمل کرد منتها بندهای دیگر به نوعی مؤید و مرتبط با بند اول نیز باشد.
در مجموع قالب مستزادبند به دلیل پتانسیلی که در این قالب ابداعی وجود دارد؛ این اجازه را به شاعر میدهد که در بعضی از اوزان دیگر نیز بتواند به گونههای نوین هنرآفرینی کند.
هر بند در این مستزادبند از سه مصراع تشکیل شده است که مصراع های بلند در هر بند همقافیه است و مصراع های کوتاه مستزاد نیز در هر بند همقافیهاند و بیتی که «بند» این قالب است ، جداگانه با قافیهای مجزا و وزنی کوتاه سروده میشود که میتوان گفت: (مستزادبند مثلث) است.
بنابراین در هر بند «مستزادبند مثلث» سه نوع قافیه وجود دارد.
✍شاهد مثال :
دردا که روزگارِ تبهکارِ کج مدار
کجرو چو کژدم است
بیگاه و گاه میکُشد از نیش زهربار
چون خصم مَردم است
خوش خال و خط چو مار و فسونگر چو زلف یار
در آستین، گم است
زاهدنمای پیر
روباه شیرگیر
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلن
مفعول فاعلن
#قالب_مستزادبند :
ا---------------------------------×
ا----------*
ا---------------------------------×
ا----------*
ا---------------------------------×
ا----------*
ا----------+
ا----------+
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا----------❃
ا----------❃
کامل اثر فوق را اینجا بخوانید.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
نوحه مراسم هفتم شهدای خدمت
اجرا توسط حاج آقا حسینخانی
خداحافظ رئیس جمهور محبوب
یادم می مونه اون چهره محجوب
تو تقویم زمان می زنه پرسه
سه ی سه ی هزار و چارصد وسه
که همراهت شد از شماره بیحد
تو آخرین سفر به شهر مشهد
سفر بخیر عزیز دل زهرا
سفر بخیر باشه خادم مولا
دعا کن با شما همیشه باشیم
تو لیست شهدا چی میشه باشیم
هنوز چشم ما اشک ریز روضه است
یاد انگشترت گریز روضه است
آخه انگشترت نرفته غارت
به اهل بیت تو نشد جسارت
نرفته دخترت دیگه اسارت
ندادی اکبری با اون رشادت
ز شش ماهه تو خونجگر نبودی
واسه عبداله بال و پر نبودی
حالا داغه که روی داغ می گیره
خبرها از رفح سراغ می گیره
یکی میخواد که پای کار بایسته
به پای دیدن بهار بایسته
تسلای دل شیعه فقط دوست
مسلمونا مسلمونی فقط اوست
فقط اونه که ابر و بار میاره
روی داغ دل دنیا می باره
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
782K
#در_سوگ_شهیدان_خدمت
((#رئیسی_ویاران))
#بروزن سرود :ای مجاهدشهید مطهّر
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
السلام ای شهیددلاور
خادم ملت ویار رهبر
السلام ای مجاهدرئیسی
ای که بودی رجائی دیگر
درعزای توای بحرتقوا
می زنیم جمله برسینه وسر
ای رئیسی شهادت مبارک
برتو وجمله گلهای پرپر
ای رئیسی،ای رئیسی، جان کجائی
ای امید،،مردم ایران کجائی
یارضا یارضا ،،، کن عنایت
میهمان آمده،،، از برایت
السلام ای ابَر مرد ایران
ای شهید ره دین وقرآن
فخرت این بس که درحال خدمت
جان سپردی بدشت ورزقان
ای رئیسی،ای رئیسی جان کجائی
ای امید،مردم ایران کجائی
یارضایارضا،،،کن عنایت
میهمان آمده ،،،ازبرایت
السلام ای شهیدان خدمت
پیروان صدیقِ ولایت
ما عزا دارِ داغ شمائیم
ای شفیعان روز قیامت
ای رئیسی،ای رئیسی،جان کجائی
ای امید،، مردم ایران،، کجائی
یارضایارضا،،،کن عنایت
میهمان آمده،،، ازبرایت
السلام ای شهیدان جمهور
عاشقان طریق و ره نور
السلام ای سفیران وحدت
که سفرکرده دروادی طور
ای رئیسی،ای رئیسی،جان کجائی
ای امید،،،،مردم ایران، ،،،کجائی
یارضایارضا،،،کن عنایت
میهمان، ،،آمده،،، از برایت
گرچه سوگ شماجانگُدازاست
صبرِدراین مصیبت نیازاست
از برای شفاعت به محشر
سویتان دست (خوشدل) درازاست
ای رئیسی،ای رئیسی،جان کجائی
ای امید، ،،مردم ایران ،، کجائی
یارضایارضا،،،، کن عنایت
میهمان آمده،،،، از برایت(۲)
التماس دعا
شعر:خوشدل خراسانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
در رثای رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره)
#پیـــر_مـــراد
تــا بـــه دامِ سـرِ زلــفِ تــو گــرفـتــــار شدم
دل پــریشـانتــر از آن طـــرّهی طـــرّار شدم
دلِ دیــوانــه چـو در حلقـــهی گیسـو بسـتی
پـای، در سلــسلـه ، سرحلقــهی احـــرار شدم
گرچه مجنــون تو بــودم به بیــابــان فـــراق
لیـــلیِ حسن تـــو را دیـــدم و هشـــیار شدم
یوسفا جــلوهی حسنت سر بــازار چه سود؟!
زآنکــه نــادیــده جمــال تـو خـــریــدار شدم
بـه خــــریـــداری آن حســن خـــداداد همــی
نقـدِ جان بر سر دست است و به بــازار شدم
قــدر وصــل تو ندانسـتم و بـودم در خــواب
وایِ مــن کــز پس هجـــران تـو بیـــدار شدم
دردنــوش مــیِ عشـق تــو شــدم ، از آغــــاز
گرچـه دور از خــم و خمخـانه و خَمّــار شدم
زاهـــد از روی و ریــا عشـق تـو را منــع نمود
کـز وی و زهـــد وی و صـومعــه بیـــزار شدم
غیـر عنّـــاب لبـت ، نیست شفــابخــش دلــم
چـونکــه بیمــــار از آن نـرگـس بیمـــار شدم
دسـت بــــردار چــو نبــــوَد سرِ بیــــدار ز تو
ســر بــهدارت شـــده مشــتاقِ ســرِ دار شدم
راهِ عــرفــان تـو پــوییــدهام ای عـــارف راز
کــه بــه یُمــنِ کــرمــت واقــفِ اســرار شدم
(شمس قم) پیرو آن پیرِ مراد است که گفت:
"من به خــال لبـت ایدوست! گـرفتــار شدم"
شادروان سید علیرضا شمس قمی
1368
@shamseqomi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
#امام_تنها
اماما ، گر تو را گفتند تنهایی! نه تنهایی
که هستی جامع الافراد و جمع الجمعِ تنهایی
زعیما خواند از آن تنها تو را فرزند دلبندت
که با تنهاییات مجموعهی تنها تو تنهایی
وحیدا پیش خورشید رخت چون اختران، امت
چو بی نورند پندارند تنها نور بیضایی
فریدا نیست مانندت که فرد و بیهمانندی
تویی تنها و بر تنها به تنهایی تو اولایی
محیطا چون محیطی بر نقاط حیطهی وحدت
محاط اندر تو شد دنیا ، تو گرداگرد دنیایی
منیرا نور وحدت تابد از شرق کمالاتت
تو ماه برج ایمانی تو مِهر وحدت آرایی
مرادا نیستی تنها و امت از خلوص دل
مریدانند و ایشان را دلیل و راه بگشایی
علیما اعلمی بر عالمان اندر علوم دین
که دایم رهنما بر زمرهی آیات عظمایی
فقیها افقه دوران تویی در فقه و در فتوا
که بر جمع فقیهان جهان استاد فتوایی
ولیّا چون ولایت را نمودی وجههی همت
ولایت در فقاهت باشدت الحق که مولایی
حکیما پرتو معنا ز الفاظت بوَد ساطع
تویی استاد حکمت مرحکیمان را تو معنایی
خبیرا باخبر از هر معمایی و در عالم
بهجا باشد اگر گویم کلید هر معمایی
بشیرا هم بشیری هم نذیر بینظیرستی
تو جمع البین اضدادی چو عیسایی چو موسایی
صَدیقا صدق و پاکی هست حاکی از ولای تو
یقین دارم به سِلک معرفت نور توّلایی
تقیّا معنی اتقیکم از جهدت بوَد ظاهر
ز کردارت عیان باشد که عندالله اتقیایی
شجاعا اشجع الناسی تو و اعجوبهی قدرت
به اوج قلهی سَطوت همای عرش پیمایی
دلیرا چون به دریای توکل دل زدی یکسر
بهسان حیدر کرار اندر صفّ هیجایی
خلیلا بسکه در هم کوفتی بتهای طاغوتی
ز ابراهیم سبقت گیر در اسقاط بتهایی
تو اندر آتش نمرودیان رفتی خلیل آسا
سلامت آمدی بیرون چو پاکی و مصفایی
تویی نصّ حدیث "اَفضلٌ مِن اَنبیا" زیرا
که مصداق حدیث و وارث یاسین و طاهایی
تویی بنیانگذار انقلاب ناب اسلامی
تو در هم کوب بتهای بتر از لات و عزّایی
به امرت پهلوی دیو یهود از تخت ساقط شد
که تو واقف از آن دیو یهود بی سر و پایی
اگر فرمان دهی امت کند جانها به قربانت
چو ابراهیم در قربانی ما حکم فرمایی
بوَد ملّت یکی ذرّه ، تو خورشید جهان آرا
بوَد امّت یکی قطره ، تو دریادل چو دریایی
ز بعد غیبت مهدی و ماقبل ظهور وی
تو تنها یاور صددرصد مخلوق دنیایی
به هر صورت به هر حالت تو را تنها توان گفتن
ولی تنها به علم و حلم و فقه و فضل و تقوایی
نه ایران بل مسلمانان گیتی از دل و از جان
به مولاییت دارند افتخار از بسکه والایی
به تنهایی تویی دارا همه خوبی خوبان را
به هر حسنی تویی احسن ز هر عالی تو اعلایی
به وصفت (شمس قم) عمری اگر مدح و ثنا گوید
از آن مدح و ثنا برتر هزاران را تو دارایی
کنون عالم نمیبیند نظیر فکر حق جویت
به حق جویی و حق بینی و حق گویی تو یکتایی
شادروان سید علیرضا شمس قمی
1359
@shamseqomi
رحلت امام
رفتی ز دیده ها و ز دل ها نرفته ای
ماندی به خاطر و ز دل ما نرفته ای
بردی به هم رهت دل ما را به زیر خاک
ای جان زیر خاک تو تنها نرفته ای
چندی ز رحلت تو گذشت و چو آفتاب
از پیش دیده شمس دل آرا نرفته ای
بهر صفای باغ به کف جان گذاشتی
از یاد باغ ای گل رعنا نرفته ای
تا آخرین نفس نشدی غافل از نماز
هرگز برون ز یاد مصلا نرفته ای
ای پیرو به حق امام زمان به دهر
جز راه عشق مهدی زهرا نرفته ای
آخر رسیده ای تو به سر منزل امید
با دل سفر نموده ای و با پا نرفته ای
وقتی دلش گرفت«وفایی» به ناله گفت
رفتی ز دیده ها و زدل ها نرفته ای
#سیدهاشم_وفایی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
#مرثیه
#رحلت_امام_خمینی_ره
روز وداع پیر جماران ، جهان گریست
دریا شبیه دیده ی آتشفشان گریست
آموزگار مکتب آزادگی که رفت
عالم به داغ رهبر آزادگان گریست
بود ارمغان آمدنش انفجار نور
وقتی که رفت چشم زمین و زمان گریست
پیر طریق بود و ولایت چراغ او
از داغ ماتمش دل پیر و جوان گریست
بودند شاهدان عشق ، فدایی راه او
حتی شهید از غم او درجنان گریست
مهرش رسیده بود به عالم چو آفتاب
خورشید و ماه از غم ان مهربان گریست
تا ناخدای کشتی این انقلاب رفت
دریای عشق از غم او بی کران گریست
او مقتدای خلق ستمدیده بود و خود
در هر کلام با غم مستضعفان گریست
فصل بهار و نیمه ی خرداد و داغ او!
در سوگ رفتنش به گمانم خزان گریست
تا پر کشید روح بلندش به آسمان
از داغ آن منادی حق آسمان گریست
چون جسم اطهرش به دل خاک جا گرفت
چشم زمین ز غصه ی او بی امان گریست
روز عزای ماه جماران بدون شک
چشم شریف حضرت صاحب زمان گریست
شکر خدا که نایب بر حق او علیست
او هم بر این مصیبت عظما عیان گریست
قلب "شقایق" از غم او رنگ لاله شد
هر لاله ای ز ماتم او خون فشان گریست
شعر: حمید رضازاده " شقایق"کرمان
۱۴۰۲/۳/۷
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از شمس (ساقی)
سالگرد رحلت امام خمینی(ره) تسلیت باد
(امام شهدا رفت)
صد حيف كه آن رهبــر پر مهــر و وفــا رفت
آن عـــارف صـاحبــدل و روشنــگر مــا رفت
آن پيــــر خــــردمنـــــــدِ دل آزردهى ایـــــام
بـا داغ درون از غـــم و انـــدوه و بـــلا رفت
آن مِهـــر جهـــانتــاب ز بـیمهـــرى گـــردون
چون بـــرق جهــانسوز ازيــن دار عِنـــا رفت
خــامــوش شده محفل عــرفــان و حقیـقـت
نــاگــاه چو آن مشعل پـر نــور و ضــیا رفت
پــژمـــرده شــده گـــل به گلســتان فضـیلـت
از بــاغ چـو آن بلبــل پــر شـور و نـــوا رفت
بغضی بــه گلــو جــای گرفتـهست که نـاگـاه
آن مظهـــر مهــر و شرف و عقــدهگشـا رفت
در مــاتــم مــرگـش نه فقط خــلق، عـــزادار
زیـرا بـه فلـک نـالــهی مــرغـــان هـــوا رفت
آن آيـتِ حــق ، حجـت دیــن ، اَفقـــهِ دوران
در "نیمـــهی خــــرداد" ز جمـــع فقهـــا رفت
آنـدم كه بـه تنـگ آمـده بـــود از غـــم امـت
بـا خطبــهی غــــرّا بـه مصـــاف اُمـــرا رفت
هـــرچنـــد بـه تبعيــــد شــد و دور ز ميهـــن
يـا پـــور گـــراميـش ، ازيـــن دار فنــــا رفت
مـأيـوس نشد لحظــهای از خيــزش و پيـكار
تـا سـايـهی ظـــالـــم ز سر ِ مــا و شمــا رفت
پــاشــيد ز هـــم سلـطـنت جـــور و جفـــا را
تا شـاه جفاپيشه پس از جــور و جفــا رفت
"دوران خوش آن بود كه با دوست بسر شد"
دردا و دريغــــا كــه ، امــــام شهــــــدا رفت
هيهـــات! كه زايــد پس ازیـن مـــادر گيــتی
مانند "خمیــنی" كـه بـه ديــدار خــــدا رفت
در مـــاتـــم او خــلق مصیـبت زده گــریـــان
هرچند که خندانلب و با میـل و رضــا رفت
شد "خــامنـــهای" ، رهبـــر ايــن امـّت دانـــا
زآن پس كه خمینی بهسوى عرش عـُلا رفت
الحــق كه نبـاشد به جـــز او رهبـــری آگـــاه
از بعــدِ امـــامــی، كــه ز جمـــع علمـــا رفت
در شعـرم اگر جمــع قوافی شده غــم نیست
جایی که ز اشعــار نَــویـن، قــافیــههــا رفت
مــــا را نبـُــــوَد مـســتی ايـّـــــام بهـــــــاران
تــا (ساقی) ميخــانهی حــق از بــر مــا رفت
سيد محمدرضا شمس (ساقی)
1378
@shamssaghi