─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
هِی کتک خورد زنی پشتِ تو و هِی اُفتاد
پشتِ تو مادرِ بی شیر پیاپی اُفتاد
نگران بود نسیمِ خنکی هم نوَزد
باد هروقت گذر کرد سر از پی اُفتاد
گرچه بستند سرت را به نخِ قنداقهات
باز تا نیزه تکان خورد سر از نِی اُفتاد
سر در آغوشِ رُباب و دو سه ساعت بعدش
نیزهدارِ تو به او گفت : سرش کی اُفتاد؟!
شعر: حسن لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۱
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
دیدنِ دشمن و روی تو ندیدن سخت است
جای انگشتِ پدر تیر مکیدن سخت است
خواب بودی و تو را بوسه زدم امّا زد
ناگهان بی نفَس از خواب پریدن سخت است
جانِ تو سختترین کارِ جهان آسان است
پیشّ یک مادرِ بی شیر رسیدن سخت است
دست بر تیر زنم حنجرِ تُردت ریزد
تیر از حنجرِ خشکیده کشیدن سخت است
رو زدم ، رو زدم و رو زدم و رو ، اما
عوضاش خندهی این قوم شنیدن سخت است
بر رویم خونِ تو پاشید و زمین هم نچکید
در عوض تا حرم از شرم چکیدن سخت است
روی تو سنگِ لحد چیدم و عمداً گفتم :
طفل را از زیر این خاک کشیدن سخت است
لااقل قافله ، ایکاش که آرام رود
پا برهنه عقب بچه دویدن سخت است
* *
از تکانهای عبا حرمله فهمید چه شد
نفسِ آخر خود را نکشیدن سخت است
این زبان بسته نشد آب بگوید ، نامرد
آب با لب زدنِ خود طلبیدن سخت است
شعر:حسن لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۱
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#زبان_ساده
#حضرت_علی_اصغر_ع
#از_زبان_حضرت_زینب_س
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
گاهی وقتا توی خواب آروم میشه
علی آروم شـــــــه رباب آروم میشه
بخـــــــــــدا چـــــــــیز زیادی نمیخواد
با یکی دو قطــــــره آب آروم میشه
ســـــــــــایه ســـــــرش پر ملک شده
تازه یـه ذره تبـــــــــــش خنک شده
کاش میشــــد فقط لباشو تر کنم
لبش از عطـــــــش ترک ترک شده
مــــــادرش گهوارشـــــو تکون میده
اما این گــــــــریه مگه امون میده؟
اگه میتــونی یه کاری کن حسین
بچم از تشنگــــی داره جون میده
به دلم زدی چــــــه تیـــری حـرمله
از خـدا میخــــــوام بمـیری حرمله
بدجـــوری دل مارو آتـــــیش زدی
الهی آتیـــــش بگیــــــــــــری حرمله
کاش که سهم گریه هات خنده نشه
کاش که هیچ بابایی شرمنده نشه
سر بچم به یه مو بنــده حســــین
مراقب باش از تنــــش کنده نشه
با خــــــــدا راز و نیازشـــــــــــــو ببین
دســــــــتای کوچیک و نازشو ببین
مــــــــــــادرش ببیندش دق میکنه
آخه چشــــــــــــم نیمه بازشو ببین
شعر: آرش براری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_هفتم_محرم
#توسل_حضرت_علی_اصغر_ع
#نوحه_زمزمه_زمینه
#بند_اول
در امشب کربلا قحطی آب است
علی اصغر به دامان رباب است
علی لای لای علی لای لای علی جان(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_دوم
حرم از تشنگی در اضطراب است
علمدارم در امشب فکر آب است
سکینه در حرم ماتم گرفته
بگوید کودکم پیچ و تاب است
علی لای لای علی لای لای علی جان) ۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_سوم
گلوی اصغرم را پاره کردی
مرا در دشت ها آواره کردی
الهی حرمله آتش بگیری
که خالی در حرم گهواره کردی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: مرتضی محمودپور
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
4_6008227353782652440.opus
169.6K
#شب_هفتم_محرم
#نوحه_زمزمه_سینه_زنی
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#بند_اول
میان خیمه عمو رباب چشم انتظار
ز علقمه ای عمو جرعهی آبی بیار
به دامنش از عطش فتاده طفلی صغیر
اگر که ششماهههست به عالمی شد امیر
لعل لبانش گشته کبود
پشت و پناهم جز تو نبود
ای عمو ای عموی رشید(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_دوم
ببین تلظی کند کودک دردانهام
شکسته شد ای عمو ساغر و پیمانهام
مشک ترا دیدم و رنگ ز رویم پرید
رقیه از تشنگی آه و فغان میکشید
چشم طفلان همه سوی تو
آب روان آبروی تو
ای عمو ای عموی رشید(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_سوم
از عطش کودکان بند دلم پاره شد
زادهی امالبنین ز عضه آواره شد
اشک ز دیده روان مشک بدوشش عیان
راهی شط فرات به دیدهی خونفشان
شرمنده از روی کودکان
بهر یک جرعه آب روان
واویلا واویلا ای عمو(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: مرتضی محمودپور
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═─
4_6008227353782652454.mp3
416.1K
#نوحه_سینه_زنی
#شب_هفتم
#حضرت_ششماهه_کربلا
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#بند_اول
در کربلا قحطی آب
اصغر به دامان رباب
از تشنگی رفته ز هوش
بین حرم در التهاب
ای خاک عالم بر سرم
شرمنده سقای حرم
گوید میان خیمهها
ای وای علی اصغرم
ای وای علی اصغرم
ای وای علی اصغرم (۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_دوم
گهوارهی اصغر ببین
گشته چو آه آتشین
مادر نهاد صورتش
زین غصه بر روی زمین
ذکر لالایی بر لبش
شد گریه قوت هرشبش
با ناله میگوید خدا
تسکین این غم زینبش
ای وای علی اصغرم
ای وای علی اصغرم (۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_سوم
اشک دو چشمان رباب
جاری شده چون در ناب
گوید به طفل شیرخوار
مادر بخواب مادر بخواب
رفته عمو آب آورد
تا بر لب خشکت نهد
چند لحظهیی طاقت بیار
تا تاب بر جسمت دهد
ای وای علی اصغرم
ای وای علی اصغرم(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: مرتضی محمودپور
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═─
طفلی که تشنه است کجا خواب میشود؟
لالایی رباب مگر آب می شود؟😭
زنده یاد سید حسین موید
#دم
اصغر گل سفینه ی حسین است
قبرش به روی سینه ی حسین است
زنده یاد سید حسین موید
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مناجات
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
دلبر دلش گرفته دلدار گريه كرده
عاشق هميشه وقت ديدار گريه كرده
به آشتى بنده ، مشتاق تر خدا بود
از توبه گنهكار ، غفار گريه كرده
درد مريض را جز درد آشنا نفهميد
گاهى طبيب هم با بيمار گريه كرده
شرمنده از گناهان دانى مثال ما چيست؟
خانه خراب زيرِ آوار گريه كرده
شب زنده دارها را طورى دگر خريدند
طوبى برآنكه تا صبح بيدار گريه كرده
يك شهر را دعاى يك مست زنده كرده
مستى كه در مناجات هشيار گريه كرده
در كسوت گدايى حرفى بلد نبوديم
سائل هميشه جاىِ اصرار گريه كرده
با گريه طفل هرچه كه خواسته گرفته
حاجت گرفته كودك ، هربار گريه كرده
مارا فقط دعاى زهرا نجات داده
مادر براى طفلش بسيار گريه كرده
بر حال مادر ما در بين آتش و خون
ديوار دم گرفته ، مسمار گريه كرده
كفاره گناهِ مارا حسين داده
ارباب بين گودال خونبار گريه كرده
يك ياحسين گفته وا كرده روزه اش را
آن تشنه كه زمانِ افطار گريه كرده
آب فرات آخر تا خيمه ها نيامد
با مشك از خجالت صدبار گريه كرده
كف مى زدند لشكر ، قلب رباب مى سوخت
او بينِ خنده هاى اغيار گريه كرده
زير عبا چه چيزى پنهان نموده ارباب
سرخ است چشمهايش انگار گريه كرده
گهواره بعد اصغر ، در دست ابن سعد است
گهواره در حراجِ بازار گريه كرده
شعر: محمد جواد پرچمی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#زمزمه
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
داری می کشی تو_خودت رو با گریه
شده کار چشمات_شب و روزا گریه
با دستای خالی_لالایی میخونی
می ترسم با این حال_تو زنده نمونی
زیر نور افتاب_ سر و صورتت سوخت
تو سن جوونی_قد و قامتت سوخت
صدات سوخته از بس_لالالالا خوندی
همه کاروانو_با گریه ت سوزوندی
لالالالایی گل پرپرم نیست
حالایی که شیر هست علی اصغرم نیست
اروم باش ربابم_رباب سرافراز
ببین نیزه دارا_دارن می رسن باز
نکن گریه با این_چشای پر از خون
دوباره چی دیدی_شدی ابر و بارون
درسته که چشمات_برا تو ملاکه
خیال کن هنوزم_علی ت زیر خاکه
درسته که این غم_غم کوچکی نیست
خیال کن رو نیزه_سر کودکی نیست
لالالالایی گل پرپرم نیست
حالایی که شیر هست علی اصغرم نیست
لالایی انیسم_بخواب روی نیزه
لالایی می خونم_برات سوی نیزه
لالایی بیا که_برات اب اوردم
تو رو روی نیزه_به بابات سپردم
چوب نیزه هاشون_براتو بلنده
ببین حرمله باز_به گریم می خنده
خون لخته لخته_گرفته چشاتو
نوک پهن نیزه_بزرگه براتو
لالالالایی گل پرپرم نیست
حالایی که شیر هست علی اصغرم نیست
شعر:حسن کردی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
السلام علیک یا اباعبدالله
🍁علی اصغر(ع) 🍁
بالای دست نو گل خود را گرفت و گفت
این آخرین ذخیره ، علی اصغر من است
در سنگر جهاد وعقیده براه حق
همرزم وهم عقیده وهم سنگر من است
با خیل عاشقان شده همراه و هم صدا
کوچکترین شهید ره داور من است
هست افتخار کلّ سپاهم در این قیام
طفلی بلند مرتبه سر لشکر من است
شد لحظه عروج من از فرش تا بعرش
سیمرغ عشق هستم و او شهپر من است
زیر و زبر اگر که شود کاخ ظالمان
اعجاز خون پاک گل پر پر من است
در دادگاه عدل الهی به روز حشر
این طفل بی گنه سند اکبر من است
دارد " شقایق" از کرم شاه این امید
گوید که این غلام سیه نوکر من است
شعر:استاد حمید رضازاده "شقایق"کرمان
http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
4_5838982346417636210.mp3
2.7M
#واحد_شلاقی_پدر_و_مادر
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
همیشـه یاحسیـن گفتم،همیشه بوده آوایم
بـنـازم لقـمـه ی نان حلال دست بابایم
اگر ســـرمایه ی اشکی که ریزد از سر و رویم
ز طفـلـی مـن غــــلام آستـان آل زهرایم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسین جانم،حسین جانم(2)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اگر شوری به سر دارم،و یا اشک بصر دارم
اگر مهر علـی را در دلم همچــون گهر دارم
و یا حال و هـوایی و مناجـــــات سحـر دارم
خـدا داند همـــــه این از دعاهــای پـدر دارم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسین جانم،حسین جانم(2)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اگـــــر در وادی کرب و بلا دیــــوانه و مستم
و یا در کودکی دلداده و در روضه بنشستم
اگر سقـــــای آل فاطمـه بگرفته این دستم
به این پرچم قسم مدیون شیر مادرم هستم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسین جانم،حسین جانم(2)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
https://telegram.me/navayegharib110
شعر:یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═─
242.6K
#دو_دمه
#در_اهانت_به_قرآن_کریم
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#بند_اَوَل
آتَش به قُرآن میزَنی حَرامی
تودَم زشیطان میزَنی حَرامی
پا به آتش زَدی. ای پلیدلَعین2
توبجنگ خدارَفته ای این چنین2
ای وای بَرتو2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بَند_دوم
رَحمی بحال خودکن ای ستَمگَر
ای بی حیای بی صفَتِ کافَر
دلهای ماراکَردی پُراَزغَم2
خَریدی بَهر خودت جَهَنَم2
ای وای بَر تو 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بَند_سوم
اهانَت تو بی جواب نَمانَد
جسم پَلیدَت بی عَذاب نَمانَد
آخَراَزکارخود. توپشیمان شَوی2
مورد خَشم صاحب قُرآن شوی2
ای وای بر تو 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بَند_چهارم
منفور تَر اَز تو کسی نباشَد
بی شُعورتَر از تو کَسی نَباشَد
باشد که روزی گردی پَشیمان2
سوزی درآتَش گَرم و سوزان2
ای وای بَر تو 2
شعر: خادم الذاکرین خسروی فَر
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شعر_آئینی_مذهبی_هیئت
#شب_هشتم
#شاهزاده
#محرمالحرام
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
السَّلامُ عَلیکَ یا ابنَ رَسُولِ اللهِ وَ ابنَ أَمیرِالمُؤمِنینَ وَ ابنَ الحُسینِ ابنِ عَلِی وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.لَعَنَ اللهُ قاتِلَکَ وَ لَعنَ الله ُمَنِ استَخَفَّ بِحَقِّکُم وَ قَتََلَکُم وَ لَعَنَ مَن بَقِی مِنهُم وَ مَن مَضی نَفسی فِداؤُکُم وَ لِمَضجَعِکُم صَلَّی اللهُ عَلیکُم وَ سَلَّمَ تَسلیماً کَثیراً
چیزی نمونده دیگه از خوش قد و بالای بابا
سیاهه دیگه بعده ازین تموم دنیای بابا
قد بابا تا میشه تا گل پسرش قد بکشه
داغ جوون شک نکنین یه روز بابارو میکشه
عمود چطور دلش اومد به روی فرق سر نشست ؟
بشکنه دست اونی که عصای دستمو شکست
نمیتونم کاری کنم برای جسم درهمش
الهی من کور میشدم تا اینجوری نبینمش
دلم میخواد بالاسرش بلندبلند گریه کنم
به پاره پاره پیکرش بلند بلند گریه کنم
به یوسفم چنگ میزدن ریز و درشت پیر و جوون
خودم دیدم کاکلشو میون دست این و اون
فقط نه من که مادرش تو خیمه ها رنگش پرید
وقتی شنید بالاسرش لشگر جراحه رسید
هر طرفو نگاه کنی پر از علی اکبره
علی اکبرم دیگه چندتا علی اصغره
جوونای اهل حرم همه باهم بیان کمک
نمیتونم که تنهایی جمعش کنم بیان کمک
چه ذره ذره کم شده کمک کنید جمعش کنم
چه ریخت و پاشی هم شده کمک کنید جمعش کنم
کمک کنید جمعش کنم میون صحرا نمونه
برید بگردید توی دشت چیزی ازش جا نمونه
مگه میشه یادم بره وداعشو دم حرم
جوون رعناشو چه طور برای لیلا ببرم
یکی که نه صدتا دارم نبی اکرم میارم
برای تشییع تنش عبا دارم کم میارم
شعر: علیرضا خاکساری
#شعر_آئینی_مذهبی_هیئت
#شب_هشتم
#شاهزاده
#محرمالحرام
#حَیَّ_عَلَی_العَزا
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
❁﷽❁
#شب_هشتم_محرم
#زمزمه_با_امام_زمان_عج
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
دیده ها بر سرِ راهت نگران است بیا
اشک بر دیدهٔ این منتـظران است بیا
خانه ها خالی از احساس و گلِ لبخند است
خنــدهٔ یخ زده بر روی لبــان است بیا
این مُحــرم به دلم حسّ عجیبــی دارم
همه جا حرف ظهورت به میان است بیا
هشتمیــن شــام شــده از دهــهٔ ماه عــزا
صحبـت از داغ جگرسوز جوان است بیا
پدران شهـــدا ، داغ جوان می فهمنــد
شب دلتنــگی دلسوختــگان است بیا
راست گفتند که در کرب و بلا پیش حسین
روضه خوان ، حضرت صاحب الزمان است؟بیا
روضهٔ داغ علی ، یک دلِ خون می خواهد
اشک خونین تو از دیده ، روان است بیا
دلِ ما تنگِ اذانِ علی اکبــر شده است
ای اذان گوی زمان ،وقت اذان است بیا
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❁﷽❁
#شب_هشتم_محرم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
با اذن صاحب الزمان / بریم سراغ یک پدر
یک پدری که رو دلش / نشسته داغ یک پسر
جوونی که به تنهایی / برا خودش یه لشکره
خَلقاً وخُلقاً شبیهِ / جدّ خودش پیمبره
علیِ اکبر حسین / عشق بنی هاشمیون
با قد و بالای رشید /دل برده از پیر و جوون
اومد به محضر پدر / تا اذن میدون بگیره
تا با رشادت علی / پدر کمی جون بگیره
با اولین حرف علی / اجازه داد به اکبرش
اما با آه و حسرتی / می چرخید هِی دور و برش
عشق تموم پدرا /دیدن بچه هاشونه
دیدن قد و بالاشون /تمومی دنیاشونه
بغل گرفت علی رو گفت / الهی من فدای تو
بیا جلو چشم بابا / یه چن قدم راه برو
سخته برای هر پدر / از پسرش دل بکَنه
برای قربونی اون / دل و به دریا بزنه
فرستادش به خیمه ها / برا وداع آخرش
لحظه ای چشم برنمیداشت / از رُخ ماه پسرش
گرفته بودن دورشو / تمومی اهل حرم
عمه میگفت فدای اون / قامت رعنات پسرم
صدای تکبیر و دَمِ /«وَاِن یَکاد» خواهراش
پیچیده بود تو خیمه و / دست به دعا بودن براش
گریه و بی قراریا / شروع شد از رفتن او
حال و هوای یوسفی / گرفته پیراهن او
تا که غزال هاشمی /گرفت رضایت ولی
پاشو گذاشت تومعرکه / نایب احمد و علی
می گفتن انگار دوباره / احمد مختار اومده
یا انگاری شیر خدا / حیدر کرّار اومده
صدای نعره علی / دشت و به لرزه درآورد
صوت رجزخوانی اون / تمامیِ دلا رو برد
دلش جلا گرفته بود / با مدد و اِذن علی
وقتی که گفت منم علی / اِبنِ حسین بن علی
با گفتن نام علی / داغی کشید به سینه ها
افتاده بود به یادشون / گذشته ها و کینه ها
نبرد جانانه او /دل پدر رو برده بود
اکبر شو دست خدا/یِ اکبرش سپرده بود
سوزعطش گرفته بود / جون علی رو دم به دم
صدا می زد یا ابتا / نذار که تشنه جون بدم
پدر میگفت دووم بیار / فدای سوز جگرت
کنار کوثر توو بهشت / منتظره پیمبرت
زبون به کامت میذارم /تا که ببینی پسرم
خشکیده از سوز عطش /من از تو هم تشنه ترم
ضربه هایی که خورده بود / گرفته بود تاب وتبش
لحظه به لحظه خون می ریخت /به روی چشم مَرکبش
همین سبب شد ببره /علی رو سمت دشمن و
دورشو گرگا بگیرن / پاره کنن پیرهن و
هرکی تودستش هرچی داشت / می زد به پیکر علی
پاره شد اعضای تنش / شکافته شد سر علی
یه وقت صدا زد ابتا / برس به داد پسرت
بیا ببین نقش زمین / شده جوون پرپرت
رسید به مقتل علی /با هول و سرعت ، شَه دین
خودش رو از رو مرکبش / با زانو انداخت رو زمین
فاصله ای نمونده بود / ولی چرا نمی رسید
خودش رو با چه زحمتی /رو زانوهاش داشت می کشید
رسید به جسمی که دیگه / چیزی ازش نمونده بود
با خود می گفت مگه علی /تو رَجَزاش چی خونده بود؟
که کینه و بغشونو / نشون دادن رو این بدن
نشون دادن که کوفیان /بی رحمی رو خوب بلدن
تموم اعضای تنت / پخشه توو دشت کربلا
این تن نامرتب و / چطور جمعش کنم ،خدا
غریبونه صورتشو / گذاشت روصورت علی
بلند شو از جا پسرم / یاوَلَدی یاوَلَدی
جوابمو بده علی /منو "بابا "صدا بزن
رحمی به حال من بکن / عزیز پاره پاره تن
بس که صدا زد "وَلَدی" / رو پیکر افتاد حسین
دُور و برش لشکریان / گفتن که جون داد حسین
سخته برا هر پدری/ ببینه داغی این چنین
وسخت تر اینکه خودش / جمعش کنه از رو زمین
عباشو از رو دوش خود/ با/گریه برداشت حسین
پیکر پاره پاره رو / لای عبا گذاشت حسین
رو کرد به سمت خیمه ها / بیاین جوانان حرم
نمیتونم به تنهایی /علی رو خیمه ببرم
لای عبا آوردنش / پیکر پاره پاره رو
سپردنش دست حرم / این تن پرستاره رو
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❁﷽❁
#شب_هشتم_محرم
#سینه_زنی_حماسی
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
┄┅═✼✵✿✵✼═┅┄
من علـی اکبــرم/ یادگار حیــدرم(۲)
من علی بن الحسین بن علی،جنگاورم
من فدای خالق اکبـر کنم ، این پیکرم
عزت و آزادگــی باشد ، شعــار لشکرم
┄┅═✼✵✿✵✼═┅┄
شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲)
من علـی اکبــرم/ یادگار حیـــدرم(۲)
┄┅═✼✵✿✵✼═┅┄
خَلقـاً وخُلقـاً نبی را ، اَشبَــهُ النّاس آمده
در رَه دین خدا ،پر شور و احساس آمده
در وفا و معــرفت ، شاگرد عبــاس آمده
┄┅═✼✵✿✵✼═┅┄
شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲)
من علــی اکبـرم/ یادگار حیـــدرم(۲)
┄┅═✼✵✿✵✼═┅┄
پورِ ثاراللهـم و خون خدا در جان ماست
پیـروی از راه حیدر ، معنی قرآن ماست
خواری وذلّت خلافِ عزت وایمان ماست
┄┅═✼✵✿✵✼═┅┄
شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲)
من علـی اکبــرم/ یادگار حیـــدرم(۲)
┄┅═✼✵✿✵✼═┅┄
میزنم شمشیر حق درسایه سار این عَلَم
هرکه باشد پیروِ این پرچــم و شـاه کرم
مَحرَمش سازدحسینِ فاطمه دراین حرم
┄┅═✼✵✿✵✼═┅┄
شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲)
من علــی اکبــرم/ یادگار حیــدرم(۲)
┄┅═✼✵✿✵✼═┅┄
رقیه سعیدی(کیمیا)
┄┅═✼✵✿✵✼═┅┄
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
بسم رب الحسین(۸)
#نوحه_زمزمه
#شب_هشتم_محرم
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
تا اِذن بابا رو گــرفت علـــی اکبـــر
عــازم میــدان شد ماه مَلـَک منظـر
خدا به همراهت، ولی علــی جــانم
قــدم بزن پیـش چشمـــای گریــانم
علــی علــی جانم (۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
چه سختــه دل کنــدن برای یک بابا
وقتی نگـا می کـرد به اون قد و بالا
شــده قــد و بالات چقد تماشــایی
تو اَشـبـَهُ النّاس به حـضرت طاهایی
علــی علــی جانم (۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
جلــوهٔ زیـبــای صــــورت پیغــمبــر
قـدرتِ بازو رو گرفتـــه از حیـــدر
ذکــر رجــــزهای علی فـقط حیــدر
شـیــر علی صــولت مقــابلِ لشکـــر
علــی علــی جانم (۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
نام علی آتیش به جونشون انداخت
مثل خودحیدربه قلب دشمن تاخت
جنگ دلیـــرانه میـــون اعــــدا کـرد
با دَمِ شمـشیرش دوباره غوغـا کـرد
علــی علــی جانم (۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
تاب و توانش رو عطش گرفت آخر
اسیر دشمـــن شــد جـسم علی اکبر
بارش شمشیــر و بارونِ سـر نیــزه
می باره بی رحمــی از سـرِ هر نیزه
امــان از این غربت (۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
روی تنـــش گل کــرد زخمـــای آلاله
زمین پر از غـــم شد زمان پر از ناله
امان از ایـــن غـربـت یک پدری تنها
علــی در آغوشــش میـــونِ نامــردا
امــان از این غربت (۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
"یاولدی" پــــر کـرد تموم صـحرا رو
گرفتـــن از بابا جــــوان رعنــــا رو
لای عبـــا پیچـیــــد لالـهٔ پر پر رو
تا ببــره خیـمــــه ، پیکـــر اکبــر رو
چـــون اِرباً اِربا بود امــانت لیــلا
رسـید بنــی هاشـــــم به یاریِ مولا
یا وَلـَـدی اکـبــــــر(۴)
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
رقیه سعیدی (کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
4_5827679014696782468.mp3
6.23M
میون خیمه ولوله به پا کرد
همین که اکبر با پدر وداع کرد۲
طلوع کندنو/.....ر محمدی
کمان کند اب/.....روی احمدی
چنان خرامان
رود به میدان
چشم بد به دور
تابا ند ز چهره نور
می پاشد از او غرور
بگو به مجنون آید و ببیند
که روی محمل لیلی اش نشیند
جمال یو/سف گشته ناپدید
همینکه او را با اشاره دید
شده پریشان
جناح عدوان
از نگاه او
باشد چشم او سپاه
چون تابد ز چهره ماه
پدر چگونه بر سرش رسیده
کسی چنین بابایی ندیده
همین که او را دیده و خمید
یکی یکی گلبرگش به دیده چید
به قلب یعقوب
گرفته آشوب
وامحمدا
در گوش جهان ندا
عَلی الدنیا
بعدک العفا
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab