eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
84 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شکر خـــدا که امشبــــم / سفره به نام  حسنه روزیِ این سفــره مــونم / دســـت امام حسنه کـــریـــم  اهل بیـــته وو / اما  غــریب  مادره مادرش اشـکای همه  گـــریه کناشـــو می خره غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روضه رو از کجا بگم ؟/ ازیکی  بود یکی نبود یه کوچه ای بود که روخاک / افتاده بود یاس کبود نیلوفـــری شد از سیلی / صــورت پاک یاسمن تمـوم  ایــن اتفاقا / افتاد  جلو  چـشــم حسن   غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یه عمری غصه خورد برا / غریبی های مادرش قصه تلخ اون کوچه / هرگز نرفت از خاطرش کینـه دشــمن از علی / تموم نشـــد با این جفا کینه صفیـــن وجمل / رســــید تا دشـت کربلا غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قاسم مجتــــبا نشــــون / هیبــت بابا روگرفت مدافـع حـــــرم شـــد و / رتـــبه  والا رو گرفت وقتی که قاسم شب قبل/حرف شهادت روشنید اومد و پرسید از عمـــو/ آیا منم میــشم شهید؟ عموسؤال کردپسرم/مرگ وچطور می بینی تو؟ یه جمله عجیبی گفت / به حیرت آورد عمو رو من می بینم عموجونم/مرگ وشیرین ترازعسل فردا جــواب دشـمنو /نشـــون میدم  توی عمل بالا بلند  نوجـــوون  / توو اوج  غــــربت عمو برای  جـنگ با عــدو / رسیـد به خــدمـت عمو تا اذن میدان رو گرفت /زادهء اون شیـر جمل با هــر رَجَز از دهنش / می ریخـت« اَحلی مِن عسل» ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من قاسم بن الحــسنـم /صــولت حیدری دارم مثل  پدر ، مثل عمــــو / غــیرت مادری  دارم لشکر  دشمـــن  همگی / مات رخ  ماه  حســن شروع شد ازکیـــنه او /نبرد وجــنگ تن به تن جنگ دلیـــرانه ای کرد /باغیـرت و شجـاعتش تا اینکه بی هــوا زدن /عمیــق شـد جراحتش ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌  پیکـر ماه پـاره ای / افـتاده بود  روی زمــین گرفته بوددور اونو / حلقـه ای از لشـکر کـین تااینکه نیمه جون شد از/ضربت شمشیر عدو صدا زد از بیــن همه /بـرس به داد مــن عمو ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ عمو  رسیـــد کـنار  اون / نوگل  باغ  مجـــتبا دید که تمـوم پیکـــرش / شــده اسیر نیزه ها صورت به صورتش گذاشت/مثل علیِ اکبرش جــاری شد اشـکای حــسین /زِ غربت برادرش غریب آقام غریب آقام(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می گفت عزیز داداشم /اینقده دست و پا نزن کاری ازم  برنمـیاد / عمو  رو  هِـــی صدا  نزن پاهاتو رو زمین نکش / عمــو رو بیچاره نکن مادرت و با  این  کارت / اســـیر و آواره  نکن ای یادگار مجتبی / ای یادگار مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حالا بگــو  با چـه رویی / تو رو به خیمه ببرم چقد بزرگ شدی عمو / چــه قد کشیدی پسرم چقد بزرگی که خـودت /رفتی به پیشو از اجل مرگ وبه آغوش کشیدی/نوشیدی از جام عسل ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قاســم  نوجـــــوان  مــــن/ تازه  گل  بــــرادرم دوبــاره تــازه شــــد برام / داغ علــیِ اکبــــرم سینه به سینه می کشید/قاسموسمت خیمه ها بین صـــدای خــنــده ی / لشکــــریان بی حــیا غریب حسین غریب حسین(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اهل حـــرم ، با دیدنش / بـرای  یاری اومـــدن با اشک و آه ومرثیه / برسر و صورت می زدن پیکــر  پاره پاره  رو / گذاشـــت  کنار  اکـبرش بالا بلند نجمه رو / سـپرد به دسـت خواهرش غریب حسین غریب حسین(۴) شعر: رقیه سعیدی(کیمیا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۶) :به سمت گودال از خیمه دویدم من،،، راهیِ میــدان شـــد قاســــم مَــه سیما عمـــه بــراش بســـتـه سـربند یا زهـرا هیـبـت والای شـــیـــر جمـــل داره جلـــــوهٔ زیبـــای خیـــرالـعـمـــل داره با پای خود می رفت سمت اجل ‌،قاسم مرگـو می دید اَحلیٰ مِنَ العسـل ،قاسم امــان از این غــربت(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لشکر دشمن رو در تــب و تاب انداخت با هر رجزخوانی به قـلب دشمن تاخت جنگ نمـایان کرد مثل حســن ، قاســم فـاتـح میــدان بود ، شیــر بنی هاشــم ولی گرفت آخر ، عطـــش ، توانش رو زخــم تنــش دیگـــر برید امـــانش رو امــان از این غــربت(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پیکــر بی جــانش ز روی زیــن افتــاد عــرش خـــدا لرزید تا رو زمیـن افتاد گرفتــن اطــرافـو ، یه لشکــر کافــــر یک بدن پــاره ، مثــــل علـــی اکبــــر امــان از این غــربت(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ صدای فریادش پیچـید تو اون صحـرا شکسته پهلو شــد درســت مثــل زهرا برای امـــدادش عمـــو رســیــد از راه ســـرش رو بـر زانــو گـــرفـت ثــارالله امــان از این غــربت(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بوســه به زخـمـای ماه جبــــین می زد وقتی که پاهاشـــو روی زمیــن می زد زمین نکش قاســـم این همـــه پاها رو آتیــش نـزن قلــــب عمــوی تنهــــا رو امــان از این غــربت(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بس که کشیــدن این پیکـــر و نامــردا چه قد کشیـــدی تو چقــد شــدی رعنا آتیش زده داغـت بـر جگـــــرم ای وای زنـــده شـــــده داغ بــرادرم ای وای امــان از این غــربت(۴) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۲ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۷) :به سمت گودال از خیمه دویدم من،،، به سمت میدان از خیمه نگا می کرد به جون ســرباز تشنـــه دعا می کرد بی خبر از اینکه ، حرملـه داشت تیرِ سه شعبه ای رو از کمون رهامی کرد غریب مــادر وای(۴) حـــرملــــه زانو زد مقـــابل لشــکر سه شعبه زد بوسـه به حنجر اصغر نشست رو لبـهای علی گل لبخنـــد وقتی رو دسـتای حسین شد پر پر غریب مــادر وای(۴) یه لشکر بی رحم،یه طفل شیرخواره یه تیــر مرد افکــن ، یه حنـــجر پاره یه طفل قنـــداقـــه با دستای بستــه مضطـَــر و  گــریونه رباب بیـچـــاره غریب مــادر وای(۴) خـــون علــی پر کرد تمــام اَبرا  رو داغ علی ســوزوند سینهٔ صحرا رو بال ملائــک شـد مثل یه گهــــواره به آسمــــون بردن عـزیز زهــرا رو غریب مــادر وای(۴) به یاد لبهــای خشــک علی اصغــر شام غــریبان و شکــسته دل مادر رباب بیچاره ، خسته و دلخـــونه تو خیمــهٔ سوخته لالایی میخونه علی علی لایلای علی بالام لایلای الهی قــربون چشــــمـــای گریونت قـــربون لبهــای تشـــــنـهٔ خندونت سهــم تو از دریا نشد یه قطـــره آب گلوی عطشان ازسه شعبه شدسیراب تا زنـده ام آب خنـــک نمی نوشــــم رختـی به جز رنگ سیا نمی پوشـــم علی علی لایلای علی بالام لایلای شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۳ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
بسم رب الحسین :خوش اومدی تو از سفر بابا... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ لالا لالا لالا گـل پـرپـر لالا لالا لالا علی اصغر فدای غربتت بشــه مــادر لالا لالایی(۲) لالا لالایی اصغرم لالا(۳) لالا لالایی چه جــوریه بیـــن دو تا دریا یه قطره آب ، نشد برات پیدا امان امان امان از این صحرا لالا لالایی(۲) لالا لالایی اصغرم لالا(۳) لالا لالایی بخواب آروم دیگه شدی راحت بگو چــی کار کنـم با گهــوارت گرفتــن از من می برن غـارت لالا لالایی(۲) لالا لالایی اصغرم لالا(۳) لالا لالایی نداشتی تو نه تیر و نه شمشیر چــــرا ازم گرفتــنت با تیـــر ؟ چرا با تیــر گرفتنــت از شـــیر چی بود گناهت؟(۲) بأیّ ذنبٍ قُتِلَت ، مادر(۳) چی بود گناهت؟ ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
❁﷽❁ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ با اذن صاحب الزمان / بریم سراغ یک پدر یک پدری که رو دلش / نشسته داغ یک پسر جوونی که به تنهایی / برا خودش یه لشکره خَلقاً وخُلقاً شبیهِ / جدّ خودش پیمبره علیِ اکبر حسین / عشق بنی هاشمیون با قد و بالای رشید /دل برده از پیر و جوون اومد به محضر پدر / تا اذن میدون بگیره تا با رشادت علی / پدر کمی جون بگیره با اولین حرف علی / اجازه داد به اکبرش اما با آه و حسرتی / می چرخید هِی دور و برش عشق تموم پدرا /دیدن بچه هاشونه دیدن قد و بالاشون /تمومی دنیاشونه بغل گرفت علی رو گفت / الهی من فدای تو بیا جلو چشم بابا / یه چن قدم راه برو سخته برای هر پدر / از پسرش دل بکَنه برای قربونی اون / دل و به دریا بزنه فرستادش به خیمه ها / برا وداع آخرش لحظه ای چشم برنمیداشت / از رُخ ماه پسرش گرفته بودن دورشو / تمومی اهل حرم عمه میگفت فدای اون / قامت رعنات پسرم صدای تکبیر و دَمِ /«وَاِن یَکاد» خواهراش پیچیده بود تو خیمه و / دست به دعا بودن براش گریه و بی قراریا / شروع شد از رفتن او حال و هوای یوسفی / گرفته پیراهن او تا که غزال هاشمی /گرفت رضایت ولی پاشو گذاشت تومعرکه / نایب احمد و علی می گفتن انگار دوباره / احمد مختار اومده یا انگاری شیر خدا / حیدر کرّار اومده صدای نعره علی / دشت و به لرزه درآورد صوت رجزخوانی اون / تمامیِ دلا رو برد دلش جلا گرفته بود / با مدد و اِذن علی وقتی که گفت منم علی / اِبنِ حسین بن علی با گفتن نام علی / داغی کشید به سینه ها افتاده بود به یادشون / گذشته ها و کینه ها نبرد جانانه او /دل پدر رو برده بود اکبر شو دست خدا/یِ اکبرش سپرده بود سوزعطش گرفته بود / جون علی رو دم به دم صدا می زد یا ابتا / نذار که تشنه جون بدم پدر میگفت دووم بیار / فدای سوز جگرت کنار کوثر توو بهشت / منتظره پیمبرت زبون به کامت میذارم /تا که ببینی پسرم خشکیده از سوز عطش /من از تو هم تشنه ترم ضربه هایی که خورده بود / گرفته بود تاب وتبش لحظه به لحظه خون می ریخت /به روی چشم مَرکبش همین سبب شد ببره /علی رو سمت دشمن و دورشو گرگا بگیرن / پاره کنن پیرهن و هرکی تودستش هرچی داشت / می زد به پیکر علی پاره شد اعضای تنش / شکافته شد سر علی یه وقت صدا زد ابتا / برس به داد پسرت بیا ببین نقش زمین / شده جوون پرپرت رسید به مقتل علی /با هول و سرعت ، شَه دین خودش رو از رو مرکبش / با زانو انداخت رو زمین فاصله ای نمونده بود / ولی چرا نمی رسید خودش رو با چه زحمتی /رو زانوهاش داشت می کشید رسید به جسمی که دیگه / چیزی ازش نمونده بود با خود می گفت مگه علی /تو رَجَزاش چی خونده بود؟ که کینه و بغشونو / نشون دادن رو این بدن نشون دادن که کوفیان /بی رحمی رو خوب بلدن تموم اعضای تنت / پخشه توو دشت کربلا این تن نامرتب و / چطور جمعش کنم ،خدا غریبونه صورتشو / گذاشت روصورت علی بلند شو از جا پسرم / یاوَلَدی یاوَلَدی جوابمو بده علی /منو "بابا "صدا بزن رحمی به حال من بکن / عزیز پاره پاره تن بس که صدا زد "وَلَدی" / رو پیکر افتاد حسین دُور و برش لشکریان / گفتن که جون داد حسین سخته برا هر پدری/ ببینه داغی این چنین وسخت تر اینکه خودش / جمعش کنه از رو زمین عباشو از رو دوش خود/ با/گریه برداشت حسین پیکر پاره پاره رو / لای عبا گذاشت حسین رو کرد به سمت خیمه ها / بیاین جوانان حرم نمیتونم به تنهایی /علی رو خیمه ببرم لای عبا آوردنش / پیکر پاره پاره رو سپردنش دست حرم / این تن پرستاره رو ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۸) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ تا  اِذن بابا رو گــرفت علـــی اکبـــر عــازم میــدان شد ماه مَلـَک منظـر خدا به همراهت، ولی علــی جــانم قــدم بزن پیـش چشمـــای گریــانم علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ چه سختــه دل کنــدن برای یک بابا وقتی نگـا می کـرد به اون قد و بالا شــده قــد و  بالات چقد تماشــایی تو اَشـبـَهُ النّاس به حـضرت طاهایی علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ جلــوهٔ زیـبــای صــــورت پیغــمبــر قـدرتِ بازو رو گرفتـــه از حیـــدر ذکــر رجــــزهای علی فـقط حیــدر شـیــر علی صــولت مقــابلِ لشکـــر علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ نام علی آتیش به جونشون انداخت مثل خودحیدربه قلب دشمن تاخت جنگ دلیـــرانه میـــون اعــــدا کـرد با دَمِ شمـشیرش دوباره غوغـا کـرد علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ تاب و توانش رو عطش گرفت آخر اسیر دشمـــن شــد جـسم علی اکبر بارش شمشیــر و بارونِ سـر نیــزه می باره بی رحمــی از سـرِ هر نیزه امــان از این غربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ روی تنـــش گل کــرد زخمـــای آلاله زمین پر از غـــم شد زمان پر از ناله امان از ایـــن غـربـت یک پدری تنها علــی در آغوشــش میـــونِ نامــردا امــان از این غربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ "یاولدی" پــــر کـرد تموم صـحرا رو گرفتـــن از بابا جــــوان رعنــــا رو لای عبـــا پیچـیــــد لالـهٔ پر پر رو تا ببــره خیـمــــه ، پیکـــر اکبــر رو چـــون اِرباً اِربا بود امــانت لیــلا رسـید بنــی هاشـــــم به یاریِ مولا یا وَلـَـدی اکـبــــــر(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رقیه سعیدی (کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
┄┅✵﷽✵┅┄ : خمیده خمیده رسیدم به تو.... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ تو خواب دیده بودم که امشب میای چه خوب کردی آخر به ما سر زدی تو خوابم تو بودی روی ذوالجـناح ولــی حـــالا روی طبــــق اومدی نخـــور غصـــه بابا برا دختـــرت نبینی که اشک از چشام می بارم میگم فردا به دخــترک های شام منـم مثـــل اون وقتـــا بابا دارم (بابای مظلومم بابایی)۳ میــگه عمـــه ، هستم مث مادرت ببــین رد ســـیلی روی صـــورتم منم دست به دیوار می گیرم بابا می بینی دیگه خــم شده قامتم به من زهـــرای ثانی میــگن بابا آخه مثــل مادر ، کبــــوده تنــم باید من هم امشب وصیت کنم بِدَن غســـلو از زیر پیـــراهنم (بابای مظلومم بابایی)۳ اگه دختـــرت شد خرابه نشیـــن نخــور غصـــه بابا فـــدای ســرت ســـرت رو به دامــن گرفتــم ولی سؤالم اینه پـس کجاس پیکرت؟ چرا ردِ خاکســـتره رو موهات؟ نشسته روی صــورتت رد خون شکستن چــرا دندونت رو بابا؟ نگو خورده روی لبات خیزرون (بابای مظلومم بابایی)۳ الهی بمیــــرم برا عمــــه جـون بهـــش جای مــن ، تازیونه زدن چقد زجرمون داده زجر و سنان زن و بچـــه رو بی بهــونه زدن از این دنیای بی تو سیــرم بابا منو با خودت هر جا رفتی ببر ببر تا کمـــی عمـه راحت بشه اذیت شـده خیلی تو این سفر (خرابه شد خونه م بابایی بی تو نمی مونم بابایی)۳ (بابای مظلومم بابایی)۳ ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۴/۱۷ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
شکر خـــدا که امشبــــم / سفره به نام  حسنه روزیِ این سفــره مــونم / دســـت امام حسنه کـــریـــم  اهل بیـــته وو / اما  غــریب  مادره مادرش اشـکای همه  گـــریه کناشـــو می خره غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ روضه رو از کجا بگم ؟/ ازیکی  بود یکی نبود یه کوچه ای بود که روخاک / افتاده بود یاس کبود نیلوفـــری شد از سیلی / صــورت پاک یاسمن تمـوم  ایــن اتفاقا / افتاد  جلو  چـشــم حسن   غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) یه عمری غصه خورد برا / غریبی های مادرش قصه تلخ اون کوچه / هرگز نرفت از خاطرش کینـه دشــمن از علی / تموم نشـــد با این جفا کینه صفیـــن وجمل / رســــید تا دشـت کربلا غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ قاسم مجتــــبا نشــــون / هیبــت بابا روگرفت مدافـع حـــــرم شـــد و / رتـــبه  والا رو گرفت وقتی که قاسم شب قبل/حرف شهادت روشنید اومد و پرسید از عمـــو/ آیا منم میــشم شهید؟ عموسؤال کردپسرم/مرگ وچطور می بینی تو؟ یه جمله عجیبی گفت / به حیرت آورد عمو رو من می بینم عموجونم/مرگ وشیرین ترازعسل فردا جــواب دشـمنو /نشـــون میدم  توی عمل بالا بلند  نوجـــوون  / توو اوج  غــــربت عمو برای  جـنگ با عــدو / رسیـد به خــدمـت عمو تا اذن میدان رو گرفت /زادهء اون شیـر جمل با هــر رَجَز از دهنش / می ریخـت« اَحلی مِن عسل» ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ من قاسم بن الحــسنـم /صــولت حیدری دارم مثل  پدر ، مثل عمــــو / غــیرت مادری  دارم لشکر  دشمـــن  همگی / مات رخ  ماه  حســن شروع شد ازکیـــنه او /نبرد وجــنگ تن به تن جنگ دلیـــرانه ای کرد /باغیـرت و شجـاعتش تا اینکه بی هــوا زدن /عمیــق شـد جراحتش ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌  پیکـر ماه پـاره ای / افـتاده بود  روی زمــین گرفته بوددور اونو / حلقـه ای از لشـکر کـین تااینکه نیمه جون شد از/ضربت شمشیر عدو صدا زد از بیــن همه /بـرس به داد مــن عمو ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ عمو  رسیـــد کـنار  اون / نوگل  باغ  مجـــتبا دید که تمـوم پیکـــرش / شــده اسیر نیزه ها صورت به صورتش گذاشت/مثل علیِ اکبرش جــاری شد اشـکای حــسین /زِ غربت برادرش غریب آقام غریب آقام(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ می گفت عزیز داداشم /اینقده دست و پا نزن کاری ازم  برنمـیاد / عمو  رو  هِـــی صدا  نزن پاهاتو رو زمین نکش / عمــو رو بیچاره نکن مادرت و با  این  کارت / اســـیر و آواره  نکن ای یادگار مجتبی / ای یادگار مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ حالا بگــو  با چـه رویی / تو رو به خیمه ببرم چقد بزرگ شدی عمو / چــه قد کشیدی پسرم چقد بزرگی که خـودت /رفتی به پیشو از اجل مرگ وبه آغوش کشیدی/نوشیدی از جام عسل ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ قاســم  نوجـــــوان  مــــن/ تازه  گل  بــــرادرم دوبــاره تــازه شــــد برام / داغ علــیِ اکبــــرم سینه به سینه می کشید/قاسموسمت خیمه ها بین صـــدای خــنــده ی / لشکــــریان بی حــیا غریب حسین غریب حسین(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ اهل حـــرم ، با دیدنش / بـرای  یاری اومـــدن با اشک و آه ومرثیه / برسر و صورت می زدن پیکــر  پاره پاره  رو / گذاشـــت  کنار  اکـبرش بالا بلند نجمه رو / سـپرد به دسـت خواهرش غریب حسین غریب حسین(۴)شعر: رقیه سعیدی(کیمیا) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
❁﷽❁ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ اگه دلت پر از غمه / دلت گرفته از همه اگه گره به کارته / بیا به اذن فاطمه با یه دل شکسته ای/رو کن به سمت علقمه حرف بزن با کسی که / گره گشای عالَمه بریم سراغ آقایی/ که میر بحر کَرَمه پناه لشکر حسین /صاحب مَشک و عَلَمه باب الحوائجی که شد/ پشت و پناه عالمین قوت قلب زینب و / میر و علمدار حسین تا اینکه راه آب رو/ بستن رو لشکر حسین سخت شد آوردن آب / برا برادر حسین روز دهم آبی نبود / توی تموم خیمه ها واعطشا واعطشا / افتاد میوون بچه ها مشک و رو دوش خود گذاشت/ ساقی طفلان حسین اومد به محضر داداش /بگیره فرمان حسین راهی دریا شده بود / میر وعلمدار جوان حسین و زینب ،روی تَلّ / ایستاده بودن نگران تا اینکه عباس رسید / نشست بر لب فرات دست به زیر آب برد / شروع شد تب فرات مشکشو پر کرد وسپس /دستشو زیر آب برد دستشو پر کرد ولی /قطره ای ازآب نخورد یادش اومد تشنگی و/گریه کودک رباب آب کف دستشو ریخت/ با خجالت به روی آب نهیب زد به آب که / وقتی که تشنه ان همه میخوای که آبروی من/ بره به نزد فاطمه شیر وفا شیر ادب /گرفته از اُمّ بنین تا که بشه فداییِ /حسین زهرا، شَه دین دور شد ازآب فرات /تا بره سمت خیمه ها یه وقتی از پشت کمین /اومد هجوم نیزه ها به تنهایی افتاده بود /میوون چند صد نفر بین اونا کسی نبود /حریف این قرص قمر دیدن توو جنگ تن به تن /حریف عباس نمیشن کمین گرفتن بتونن /دستاشو ازتن بگیرن باضرب شمشیر عدو /دست یَلِ شیر خدا جدا شد ازپیکر او / افتاد رو دشت نینوا مشک و به دندونش گرفت/ زیر بغل زد علمو اما نذاشتن که بره / سقای اهل حرمو تا تیرهای بی امان /به مشک عباس رسید آب زمین ریخت وشد /امید سقا نا امید حال دیگه نه مشکی و/ نه دستی مونده به بدن آب وبه خیمه ببره /تا همه سیراب بشن دیگه علمدار حسین /تنها و بی پناه بود دور و برش یه لشکر از /گرگای روسیاه بود می بارید از دور وبرش /بارون تیر و نیزه ها می زدن ازهر جهتی /برتن او تیر جفا امان از اون لحظه ای که /حرمله زانو زد زمین سه شعبه شد رها وخورد /به چشم ماه بی قرین هرچی تکون داد سرشو /تیر ولی جدانشد بدون دست ،حریف اون / ضربه ی بی هوا نشد توو اوج غربتش زدن /عمود آهنین به سر به یاد غربت حسین /کشید آه پر شرر باصورت افتاد رو زمین /ماه منیر علقمه رسیده بود بالا سرش/ پهلو شکسته فاطمه زدشت پاک علقمه /عطر گل یاس رسید مادر قدخمیده ای /به داد عباس رسید گفت به سقا، پسرم /منتظره برادرت صدا بزن تا برسه /برادرت بالا سرت پیچید صدای یا اَخا /به گوش زینب وحسین رسوند به نهر علقمه /خودش رو شاه عالمین پیکر عباسشو دید /گم شده زیر نیزه ها دو دستای برادرش /شده ز پیکرش جدا یکی یکی روی زمین /دستای عباسشو دید اون دستای بریده رو /به روی صورتش کشید بوسه میزد به دستایی /که می گرفتن علمو چطور به خیمه ببره /این آقای با کَرَمو سر برادر و گذاشت /غریبونه رو زانوها صدای غربت حسین/ پیچید توو دشت کربلا چشماتو واکن اومدم /بالا سرت ،پناه من ای تکیه گاه بچه هام /دلخوشی سپاه من هنوز دارم می سوزم از/ داغ علی اکبرم برادرم ،با رفتنت /شکسته شد این کمرم پاشو نذار خنده کنن /به غربت برادرت الهی من فدای این / زخمای روی پیکرت پاشو دیگه آب نمیخوان /همه میگن عمو بیاد دیگه صدای ناله ی / اصغرم هم در نمیاد چاره کار من تویی /نمونده چاره ای برام الهی طاقتم بده /رفتن همه برادرام با هر اذیتی که بود/ یه حرفی رو زد به حسین برای اولین دفعه / باحیا رو زد به حسین تو رو به جان مادرت / منو نبر سمت حرم که خیلی شرمنده ام از/ لبای خشک اصغر ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ✍رقیه سعیدی (کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
بسم رب الحسین(۹) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ مــاه بنـــی هـاشـــم دوباره سقـــا شد مشک و علم بر دوش ، راهیِ دریا شد مسیـــر سقـــا بود از دلِ نخلستـــان پیش فرات آمد ساقی لب عطشــان وای از دل سقــا (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ تا چشمــای عبــاس به روی آب افتاد فـــراتِ بیچــــاره در تب و تاب افتاد مشک و پر از آب کرد شیرِ علی صولت موجِ خروشان شد فرات از این هیبت وای از دل سقــا (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ به لب نزد حتی قطــره ای از اون آب به یــاد طفــلان و تشنــگــــیِ  ارباب آب و به دریا ریخت ، تشنه ترین دریا غرق خجـــالت شد فراتِ این صحـــرا وای از دل سقــا (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ تو راه برگشتــن ، علقمــه غوغـا شد ســــاقیِ آب آور ، اسیـــرِ اعـــدا شد کمین گشود از کین ، دشمن سنگین دل به دست سقــا زد ضــربت نا غــافل امان از این غـــربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ فدا شد از غیرت ، کوه وفا ، عباس شــد اِربـاً اِربــا در راه خدا ، عباس سه شعبه شد سهم چشم ابو فاضل ضربهٔ سر خورد از  عمود نا غافل ساقـــیِ دریای کـــرم زمیــن افتاد میـــر و علمـــدارِ حرم زمیـن افتاد امان از این غـــربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ برای احوالـــش علقمـــه شد فریاد مقطـــع الاعضــا نالهٔ غــم سر داد عطر گل یاس از علقمــه پیدا شد صدای زیبــای فاطمــه پیـــدا شد دست علم گیرش به روی صحرا بود سرش به دامان حضرت زهرا بود غریب مـــادر وای (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ به اذن مادر گفت اَدرِک اخا ، عباس علقمــــه را پر کرد نوای  یا عبــاس "اِنکَسَـــرَ ظَهـــری" بر لب ثاراللــه امـان ز غمهــــــای زینبِ ثار اللـــه امان از این غـــربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۵ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
به نام خدا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ سلام ما به ساکنِ /بهشتِ دشتِ کربلا سلام ما به غربتِ /امیر و شاه نینوا به سوز دشت نینوا /به آه و گریه هاسلام به ناله ی بُنَیَّ و / به اشک روضه هاسلام سلام ما به خواهری /که یاور برادره به دختر سه ساله ای /که خیلی مثل مادره به کودکان زینب و /به حُرّ و مسلم غریب سلام بر رشادتِ/ زهیر و عابس و حبیب سلام ما به غربتِ /دو یادگار مجتبی به حنجر بریده ی/ رضیع دشت کربلا سلام ما به غربتِ /جوان شِبه مصطفا به پاره پاره پیکری /که خفته لای یک عبا به دستای بریده ی/ امیر لشکر حسین سقای دشت کربلا / پناه و یاور حسین رسیده روضه های ما /به سمت گودال بلا کسی نمونده برسه /به دادِ ناموس خدا پیچید صدای غربتِ /حسین توو دشت نینوا «کیست مرا یاری کند»/کسی نمونده اِی خدا اومد به سمت خیمه ها /برا وداع آخرش چه سخته دل بریدنِ /یه خواهر از برادرش هیچ خواهر و برادری /حسین و زینب نمیشن حتی یه روز نبوده که /از همدیگه جدا باشن جمع شدن اهل حرم /برا وداع ، دور و برش با دل خون ، زینب اومد / بوسه ای زد به حنجرش فغان و آه و گریه ها /بلند شد تو خیمه ها عزیز فاطمه می رفت /بشه اسیر نیزه ها امیر بی سپاه رفت /به جنگ سی هزار تن نبود اگر سوز عطش /حریف مولا نبودن می بارید از هرطرفی /بارون تیر و نیزه ها غریب گیر افتاده بود/ میوون قوم اشقیا تااینکه روی مَرکبش /زدن یه تیر بی هوا از روی مرکبش حسین /افتاد رو دشت نینوا هرکی با هر چیزی که داشت /میزد به پیکر حسین تشنه بودن قوم عدو /همه برا سرِ حسین میزدنش با نیزه و /باشمشیر و تیر جفا حتی پیرمرداشونم /زدن با چوب و با عصا کاش به همین راضی بودن /رها میکردن بدنو حرامیا اسباشونو / نعلای تازه زدنو... کاش یکی بود توو این بلا /به داد زینب می رسید وقتی که از سوز جگر/ فریاد و ناله میکشید تا آسمونها می رسید /فریاد "وامحمدا" گاهی می رفت به خیمه ها /گاهی به گودال بلا یه وقتی دید شمر لعین /به سمت گودال اومده نشسته روی سینه ای /که بوسه گاه احمده وای غریب مادرم / وای حسین برادرم غریب گیر آوردنت /وای شهید بی سرم صدا زد ای خواهر من /برو به سمت خیمه ها همیشه یاور حسین /برس به داد بچه ها صدای یابُنَیَّ باز /پیچید تو دشت کربلا سر عزیز فاطمه /به ضرب دشنه شد جدا میگفت حسین من چرا /با لب تشنه کشتنت؟ به زیر سنگ و نیزه ها /با ضرب دشنه کشتنت آخرِ روضه مون باشه /زینب و گودال بلا میگشت به دنبال حسین /زیر شکسته نیزه ها صدا میزد حسین من /کجایی ای برادرم جواب اومد کنار بزن /این نیزه ها رو خواهرم به زیر سنگها چرا / افتاده پیکرت حسین الهی من فدای این / پیکر بی سرت حسین خم شد و لبها رو گذاشت /روی رگای حنجرش با آه و گریه بوسه زد/ خانم به جای مادرش سلام آخرم باشه /به ماه روی نیزه ها سلام ما به خواهرِ/ شهید دشت کربلا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
بسم رب الحسین(۱۰) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ (به سمت گـودال از خیــمه دویدم من) وقتی که ده مَـرکب ، دورِ تو دیدم  من سوختـــم از داغِ غـــربت  و تنهـــاییت وقتـی که فـــریاد تــو رو شنیــــدم من نــوای آل اللــه ، آتیــش به جـــونــم زد از روی تَـل ، داداش ، ناله کشیـــدم من غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نالـه زدم داداش ، از روی تـل ، وقتــی شمــر سیـَهْ دل رو ، رو سینه دیدم من به ســـر زنان تنهـــا به مقتــلِ خونیــن برای  امـــداد   تــو  پر  کشیـــدم  مــن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســــری به نــی دیـدم ، برابرم  داداش امـــان از ایـن غــربت ، دیر رسیدم من مصیبتــی اعظــم بر ســـرم اومد چون خنجــر گریــانِ سنــــان و دیـــدم مــن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خــون دل و اشکِ چشــم و غریبـــونه بــه روی  زخمـــایِ تنـت چکیـــدم من بوســــه زدم وقتــــی به حنجــــر پاره همنـفـــس مــادر ، نالــه کشیـــدم مـن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خیمه به غارت رفت دور از چشای تو بی تو دل از  دنیــا دیگـــه بریــدم من به خیمـــه آتیش زد کوفیِ بی احساس به سمــت بیمــــارِ خیمـــه دویــدم من غــریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تاعَلَـمت داداش نیفتـــد از شــــونه م مقــــاومـت کــردم تا نخَـمیــــدم من برای  تکـــرارِ   پیــام   این   نهــضــت رختِ اسـارت رو به جون خـریدم من وای از دل زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی (کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بسم رب الحسین(۱۵) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ هفـت روزه کــه داداش تو رو ندیدم من تو غـــربت کـــوفه چـــه ها کشیــدم من نبــــوده یک روز هـــم ازت جـــدا باشم تـــوی مصیبتـــها غـــریب و تنهــــا شم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب حسینم وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نرفتـــه از یــادم وقتـــی توی گــودال سینــهٔ ســـوزانت چگـــونه شــد پامال وقتی که رأسـت شـــد همسفـــر زینب ســـایه شـــدی بر نِـی روی ســرِ زینب 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ طعنـــه و دشنـام از کوفـــه شنیـدم من تشت طــلا دیــدم نـالــه کشـــیدم من خمیـــدم از داغت گرچه صبــورم من انگاری هفت ســاله که از تو دورم من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بس که کتــک خوردم کبــوده بازویـم شبیـــه زهــــرای شکســـته پهلــویـم تیـــربلا رد شــــد از جگــرم هــــر بار ســرت به نی دیدم با چشای خونبــار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امــان از این غــربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گرچه قدش خــم شد عزت و معنا کرد پرچــم و بالا برد غیـــرت و معــنا کرد شعــار زینب شد عـــزت و جــانبــازی پیــروِ این نهضــت ، داره ســرافـرازی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلام یا زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کـرب و بلا بر جــاست با عَلَــمِ زینب غیــرت عباسیــست در حــــرم زینب پیـــام عاشـــورا در حرمش جاریست مدافـــع زینب کــارش علمــــداریست آخــر این نهضت شکست دیوان است وقت ظهـــــور یار در دلِ باران است 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بیــا ابا صــالح (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۵/۲۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ هفت روزه که حسینِ من/ به زور ازَت جدا شدم هفت روزه که همسفرِ /سرِ رو نیزه ها شدم این همه سال نبوده که /چن روز ازَت جدا باشم نبوده تو این همه سال / بینِ نامحرما باشم ببین که زینبت کجا / کوچه و بازار کجا؟ اهل حرم کجا و این / مجلس اغیار کجا؟ اگر که طاقت بیارم /توو راه کوفه تا به شام زنده بمونم و یه سر / به سمت کربلا میام داغ دلم تازه میشه/ با دیدن سرت داداش باور نمی کنم چطور/ نمرده خواهرت داداش این هفت روز برای من/ مثالِ هفت سال گذشت از خاطرم هزار بار/ روضه گودال گذشت به یاد خنجری که شد/ شرمنده از گلوی تو کُند شد و نمی بُرید / گلو ز ِ روبروی تو یادم نمیره که تو رو / چطور اَزَم گرفتنت چطور جلو چشم همه /سرت جدا شد از تنت یادم نمیره بعدِ تو / آتیش زدن به خیمه ها چه وحشتی افتاده بود / بین تموم بچه ها بین همین آتیش و دود / سَرا به نیزه ها شدن این بچه ها قربونیِ / سیلیِ بی هوا شدن با این همه جسارتا / ولی بدون ، برادرم حتی یه لحظه هم حسین!/ نرفته معجر از سرم زینب تو نذاشته تا /دستی به معجر برسه جسارتی به چادرِ / خاکیِ مادر برسه اگر که خواهر تو رفت / به مجلس اِبن زیاد با خطبه های خواهرت /هیبتشون رفت به باد اگرچه داغ دیده ام / نشد سرم ، یه لحظه خَم با عزت و صلابتم / شکسته شد کاخ ستم اگر چه دیدم سرِ تو /میوون تشت خون،ولی زنده شد از خطبه ی من/ کلام و گفتار علی خطبه زین العابدین /آتیش به قلبشون کشید اشک ندامت می بارید /از چشم این قوم پلید دیگه جایی نمونده بود / برا پشیمونی هاشون به نیزه رفته بود حالا / سَرای قربونی هاشون سرت به نیزه شد ولی / مقام و عزت آفرید برای دشمنان دین / خواری و ذلّت آفرید 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ :خوش اومدی تو از سفر بابا،،، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چهل روزه دلــــم پریشـــــونه ببین که خــواهر تو دلخـــــونه چهل روزه که روضه می خونه (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چهل روزه تو رو ندیـــدم من صــدای ناله ها شنـــــیدم من دوباره کــــربلا رسیـــدم من (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چهل روزه ، ما شـــدیم آواره قافــــله مون بــدون سالاره منتظر مـــــیر و  عـلمــــداره (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دوباره زنـده شــد غم گودال دوباره زیـنبــت میره از حال به یـاد پیکـــرت که شــد پامال (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نبـــودی و دل نگــــران بودم همسفر شـــمر و ســــنان بودم مرثیـه خــــــون کاروان بودم (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نبـــودی و بُردنمـــــون بازار شـــدم ز شام و مـردمش بیزار امان ز شـــام و طــــعنـه اغیار  (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پاشــو که یاورت رســید از راه خمیده خواهرت ،رسیــد از راه بدون دختــرت ، رســید از راه (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مصــیبت رقـــیه پیـــــرم کرد غصـــــه دختـرت اســــیرم کرد خــرابه از  زندگی ســــیرم کرد (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ «چشـــــمۀ اشــک» من ســــائلم و ســــائل درگاه تو هستم با دســت تـهی بر ســـــر راه تو نشستم بی بـرگ و نوایـم محتـــاج عطایـم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ مظلوم حسین جان (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غم نیـست به عـالَم که جوابم ندهد کس دل بر تو و لطف وکرمت بسته ام و بس ایـــن بارگنــــاهم این روی ســیاهم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ مظلوم حسین جان(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من مستحق دوزخـم امّــا به تو وصلم اینجابه تومنسوبم و آنجا به تو وصلم هم نامه سیــــاهم هم مانده به راهم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ مظلوم حسین جان(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من سائلم و ســائل درگاه تو هــستم با دست تـهی بر ســر راه تو نشسـتم بی برگ و نوایـم محتـــاج عطایم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ مظلوم حسین جان(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در هیـــئت و در تکیـــه و در زیر لوایت شدچشمه ی اشکم همه جا وقف عزایت این سـیل سپاهم این گــریه و آهم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ مظلوم حسین جان(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من گرچه گنهکارم و مسکین و فقیــرم خواهم به تماشــــای جمـــال تو بمیرم تو محـــرم رازی کن بنــده نوازی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ مظلوم حسین جان(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بـا خــون جـگـــر بر ورق لاله نـــوشتم هرجـاکه بود خیمه ات آنجاست بهشتم ای کـوثر جــانم ده خـــطّ امـانم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ مظلوم حسین جان (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تو در دو جهان سیّــد و مولا و امیری امّید من اسـت این که مرا هم بپذیری ای رحـمت بی حد تو خوبی و من بد9 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ مظلوم حسین جان(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ این بارگناه من و این چــهره ی زردم با رو سـیـهـی روی بـدرگاه تو کــردم ممنـون تو هستم مدیون تو هستم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ مظلوم حسین جان(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ اثر از:حاج محمّد نعیمی (قم المقدّسه) تهیه و تنظیم کنندگان: ابوالفضل عامری (قم) علی وطنی (ورامین) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
AUD-20220821-WA0115.opus
161.8K
«چشـــــمۀ اشــک» من ســــائلم و ســــائل درگاه تو هستم با دســت تهی بر ســـــر راه تو نشستم 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌─
:قدم قدم با یه علم..... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ قدم قدم تو جاده ها راه افتادن مسـافرای کربلا "حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا" شـــده شـــعار زائـرای کربلا تو جــاده خیلِ مشکی پوشه عشــقه که تو دلا می جوشه قلباشون بی تابه هر لحــظه واســهٔ دیدن شــش گوشــه اربعیـن شـــور و حالی داره اشک شوق از چشا می باره حک شده روی سربنداشون "یــا ثــاراللــهُ و ابــنَ ثــارِه" قدم قدم تو جاده ها راه افتادن مسـافرای کربلا "حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا" شـــده شـــعار زائـرای کربلا بیداره روز و شب ، موکبــدار می ریزه چای و شربت هر بار می پیـــچه توی گـــوش زائـر هر لحــظه "هَله بیـکُـــم" زُوّار هــر کــس با کوله ای تو راهــه بر چشــم و دلش اشک و آهــه ثــابت کرده بــدون تــردید شیـــدای ابـــی عبـــداللهــه قدم قدم تو جاده ها راه افتادن مسـافرای کربلا "حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا" شـــده شـــعار زائـرای کربلا پای این علم و این نهضـت باید ماند تا ابــد با عــــزت باید هر لحظه اینجا آموخت درسِ هَیـــــهاتُ مِنّـــا الذلّة باید با دل و جـــانــی آگــاه باشیم ثابت قدم تو این راه این یعنی که نمونده چیزی تـــا ظهــــورِ بقیــة اللــــه قدم قدم تو جاده ها راه افتادن مسـافرای کربلا "حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا" شـــده شـــعار زائـرای کربلا ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ۱۴۰۳/۵/۳۰ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
490.5K
:قدم قدم با یه علم..... 🎙🎧 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ قدم قدم تو جاده ها راه افتادن مسـافرای کربلا "حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا" شـــده شـــعار زائـرای کربلا ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
95.3K
«آرام جــــــان» من مانده ام با، یک سینه ماتم، دراین زمانه بردند جســم، زهـرای مـن را، شـانه به شانه من ماندم واین زمزمه یافاطمه،،،یافاطمه(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آرام جانم در خـاک خفـــــته آرام و خاموش من چون کنم با این کودکان ازغم سیه پوش من ماندم واین زمزمه یافاطمه،،،یافاطمه(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ هفت آسمان از این غصــــه رنگ نیلی گرفته گلچـــــین ظالم گل را زمن با ســـیلی گرفته من ماندم واین زمزمه یافاطمه،،،یافاطمه(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شمع وجـودم از بعد زهـــــرا باید بمیــــــرد محــــراب من کـــو تا قاتل آید جــانم بگیرد من ماندم واین زمزمه یافاطمه،،،یافاطمه(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از باغ دیده صـدها گل اشک چیدم دران شب چون دست او رابر روی نیلی دیدم درآن شب من ماندم واین زمزمه یافاطمه،،،یافاطمه(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ برجســم خسته تا درجهان جان دارم خدایا از داغ زهـــرا شــــام غـــــریبان دارم خدایا من ماندم واین زمزمه یافاطمه،،،یافاطمه(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:حاج سید هاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ای حــاصل عمــــر علی برخــیز و یاری کن مرا از چه نمی گویی سخن آرام جـــــان مرتضـــی پنهان کنـی روی از علی ای یاس خوشـبوی علی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یافاطمه،،، یافاطمه،،،)) ۴ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای هستیــم پابست تو هسـتـم فـدای هست تو بین شیشه ی عمر علی باشد کنون در دست تو ای یار دلجـــــوی علی دیده گـشــا سوی علی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یافاطمه،،، یافاطمه،،،)) ۴ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دل می بری از ذات حـق گاهِ دعــــا وقت نماز امـــا چـــرا یا فاطمه بنشـسته می خوانی نماز بشکسته پهلویت زِ در در پیش چشــمان پسر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یافاطمه،،، یافاطمه،،،)) ۴ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وقتی تو می خواندی مرا دشمن دلم راخسته بود کــــردم اراده ســـــوی تو اما دو دسـتم بسته بود وقتی شدی نقش زمین مـردم منِ خـــانه نشین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یافاطمه،،، یافاطمه،،،)) ۴ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:طاهر کاشانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ای همسرمن_ خوب میدونم در بند غم زهرا اسیری تاج سرمن_ از بس ستم دیدی که از دنیا تو سیری ای دلبر من_ بر گو چرا از همسرخود رو می گیری من بی تو زهرا بی کس و بی غمگسارم تنها تو بودی در جهان دارو ندارم تا آخرین دم از علی کردی حمایت نشینده ام چند روزه زهرا جان صدایت ((یا فاطمه، یا فاطمه ،جان فاطمه جان)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پاشو تو از جا_ بنگر حسن زانوی غم در بر گرفته تنهایی تنها_ دیده پر از اشک و به سوی در گرفته در اوجی ازغم‌_گه دست خود را از محن بر سر گرفته بنگر به زینب دخترت نایی ندارد همپای کلثومت ز دیده خون ببارد باشد کنار بستر نور دو عینت بی تاب و سرگشته شده از غم حسینت ((یا فاطمه، یا فاطمه، جان فاطمه جان)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:طاهرکاشانی 1403/08/17 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ حیدر نشسته در کنار بستر یار همراه اطفال پریشان و دل افکار   این زمزمه دارند و بر لب بادل زار یا رب هوای مادر ما را نگهدار دارند  برلب زمزمه گلدسته های فاطمه   مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ازدست حیدر می رود بود نبودش شسته زدنیا دست خود یاس کبودش آتش گرفته مرتضی شمع وجودش زین بعد علی باشد به اطفالش پرستار دارند بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه   مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حلقه زدن اطفال زهرا دور مادر دارد وصیت می کند زهرا به حیدر دفنم نما اندر دل شب ای غضنفر نزدم بمان قرآن بخوان بهرم تو بسیار دارند  بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بر پای مادر می‌زند بوسه حسینش شیرین زبانی می نماید نور عینش گرید برایش نور چشم نشاتینش حمد شفا می خواند اینک بهر بیمار دارند بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه   مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اطفال او با حالت محزون و خسته همراه بابا در بر مادر نشسته گویا که تار و پودشان از هم گسسته  دست دعا برداشته اند بر سوی دادار دارند  بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حجت آله فرج دنیوی 1402/9/11 التماس دعا 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ز جا برخیــــــز زهرا مادر من تویی پشت و پناه و یاورمن به پشــــــــــــت در چـه دیدی کـه اینگــــــــونه خمیـــــــــــدی الهــــــــــــی من بمـــــــــــــــیرم چه دردی تو کشــــــــــــــــیدی یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پریشــــــــــان شده خواهر من نشســــــــته حسین در بر من گذشتـــــــــه شب از نیمه مادر غمت آمــــــــده بر ســــــــــر من به کوچــــــه در حقت جفا شد هـمه حـــــــــــــــاجت تو روا شد تو جــــــان علـی را خــــــــــریدی نشســـــــته نمـــــــــــازت ادا شد یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا (۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مکن مخفــــــی از من تو رویت دو چشمان من شد به سویت زدی بال و پر بیـــــــن خــــــــــــانه الهــــــــــی بمیـــــــــرم بـــــــــــرایت شده دخـــــــــــتر غمگــــــــــسارت حسین آمـــــــــده در کــــــــــنـارت حسن از غصــــــــــه خمــــــــــیـده نظر کــــــــــــرده بر چشـــــم تارت یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
4_5960671066404686659.opus
138.5K
سلمان بیا کمک کن بی یار و یاورم من زهرا ز دســــت رفته بی یاس پرپرم من آیینه‌ام شکسته‌ مشغـــول کفن و دفنم با قلب خون گرفـــــته با دیده‌ی ترم من ((واویلتا واویلا واویلتا واویلا واویلتا واویلا واویلتا واویلا)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یک سو حسین و زینب از دیده خون ببارند چـــــــادر نماز مادر بر سیــــــــنه میگذارند کلثوم من غمین و گریان حسن به ناله از بیکسی در امشب طاقـــت دگر ندارند ((واویلتا واویلا واویلتا واویلا واویلتا واویلا واویلا واویلتا)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تشیع جنازه گشت و شد مرتضـــــی عزادار شهر مدینه در خواب تنها علیســـت بیدار با کودکان گریان همراه فضـــــــــــه امشب گوید که جسم زار پهلو شکـــــــــسته بردار ((واویلتا واویلا واویلتا واویلا واویلتا واویلا واویلتا واویلا)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌