eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
781 ویدیو
83 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند هشتم» "عباس" تا که عزم فرات ، اختیار کرد آسیمه‌‌سر سفر ، به سوی آن دیار کرد وقتی که دید آب روان را ز تشنگی دستی درون علقمه ، بی اختیار کرد تا جرعه‌ای بنوشد از آن آب، ناگهان از آب ـ یاد اهل حرم ـ احتذار کرد پُر کرد مَشکِ آب، ولی "شمرِ" روسیاه راهش گرفت و از سرِ ذلت هوار کرد : برگرد از حسین ، که من حامی توام هرکس که با من است به خود افتخار کرد عباسِ تشنه‌لب به وفاداری حسین سوز نهان خویش ز دل آشکار کرد گفتا : خموش باش و مگو از برادرم شمشیر چون کشید به سویش فرار کرد تا شمر دون به پاسخ تلخی کزو شنید تیر و سنان ، رها سوی آن گل‌عذار کرد مَشک‌اش درید و نیز دو دستش ز تن گرفت تا جان به راه عشق برادر ، نثار کرد چشم فلک ندید چو این قوم ددسرشت این شرح جانگزا ز بشر کِی توان نوشت؟ سيد محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند نهم» هفتاد و دو ستاره‌ی تابان معرفت هفتاد و دو شهاب درخشان معرفت هفتاد و دو نماد سلحشوری و قیام هفتاد و دو شقایق بستان معرفت هفتاد و دو نبسته به دنیا دل از وفا هفتاد و دو نشسته به پیمان معرفت هفتاد و دو رها ز زلیخای نفس شوم هفتاد و دو عزیز ، ز کنعان معرفت هفتاد و دو دلیل ، برای جهانیان هفتاد و دو پدیده‌ی برهان معرفت هفتاد و دو رسیده به سرچشمه‌ی کمال هفتاد و دو نتیجه‌‌ی عنوان معرفت هفتاد و دو ذبیح سرافراز راه دین هفتاد و دو شهید ، به میدان معرفت اسطوره گشته‌‌اند ، به راه امامِ‌شان ثبت است بر جریده‌ی عالم دوامِ‌شان سيد محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند دهم» وقتی که روح "خسروِ احرار" پر کشید رنگ از رخ زمین و سماواتیان پرید عصری فرا رسید که شعله به آسمان از آه سینه سوزِ ستمدیدگان رسید اهل حرم ، اسیر به دست حرامیان طوفان بی‌‌پناهی و اندوه می‌وزید در راه شام ، قلب عزیزان اهل‌بیت (ع) در سینه‌های خسته و خونبار می‌تپید "طفل سه‌‌ساله" روی مغیلان به راه شام از بیم تازیانه‌‌ی اشرار می‌دوید "زینب" عزیز فاطمه آن بضعه‌‌ی رسول از بار رنج و مِحنت و غم قامتش خمید با خطبه‌‌ای به نزد "یزید" سیه تبار غالب شد و به نزد خدا گشت روسپید وقتی رضای حق طلبی فارغ از خودی رسوا کنی هر آنکه زند دم ز بیخودی سيد محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند یازدهم» از کربلا هر آنچه نویسد قلم کم است پشت جهان ز بار چنین ماتمی خم است بر بوم کربلا بنگر تا عیان شود آزادگی و عزت و ایثار توأم است بحری عظیم هست و کناره پذیر نیست کشتی عقل ، غرق درین بحر ماتم است این راز سر به مُهرِ شهادت، به راه دوست بر آنکه نیست مَحرم اسرار ، مبهم است گر بحرها مُرکّب و راقم شود بشر از بحر عشق اگر بنویسند شبنم است از اولین بشر که خدا آفریده است در نزد او حسین همیشه مقدم است عهدی که بست روز ازل با خدای خویش اثبات کرد رشته‌‌ی این عهد، محکم است این رشته را به خون جگر پروریده است عهدی چنین ، خدا ز خلایق ندیده است . سيد محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند دوازدهم» راه خدا اگر طلبی؟... راه کج مپو حق را به غیر صدق عمل در جهان مجو شیطان دهد به باد فنا ، هستی تو را ابلیس را برون کن ازین سینه‌ی نکو بیهوده عِرض خود مبری در جهان دون! از کف مده! ز حق‌‌شکنی، قدر و آبرو دیدی اگر که حق کسی می‌شود تباه حق را بدون پرده و بی واهمه بگو پیراهن صداقت اگر پاره شد به تن با تار و پود زهد ریا کِی شود رفو؟ چون کربلا، مبارزه‌ی حقّ و باطل است گر شیعه‌ای ، به جز ره سالار دین مپو (ساقی) اگر چه دم زنی از جام باده‌ات مستی ز جام عشق طلب کن نه از سبو راه حسین ، راه خداوند داور است راه علی و آل شریف پیمبر است . سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi یکشنبه 11 آبان 1393 خورشیدی برابر با شب تاسوعای 1435 قمری
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ بـــــرادر ز شــام بــلا آمدم من از پای طشت طلا آمدم ز حالم گواهی                   به اشکم نگاهی برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ز داغ تــو یـک اربعین سوختم  به ملک دلم شعلـه افروختم ز داغت کبابم                       غمت کرده آبم برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به دل بادف و چنگ چنگم زدند بـه دروازۀ شــام سنگــم زدنــد سرت را چو دیدم                    گریبان دریدم برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ همه بر تماشای ما صف زدند بــه دور سـر پاک تـو کف زدند زده خنده دشمن               به اشک غم من برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تسلاّ بـه قـلب کبـابم بـده  ز رگهای خونین جوابم بده  غریبم، شهیدم                      تمــام امیـدم برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سکینـه ز شـام خراب آمده بــه اصغر خبر ده رباب آمده دل از جان بریده                   علـی را ندیـده برادر حسینم برادر حسین(2)  𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مـن آن بــانـوی مکتــب عصمتم که گردیده در این سفر قسمتم جبیـن شکستـه                   نمـاز نشستـه برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج غلامرضا سازگار 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅ خوش آمدی خواهر قهرمانم     زیـنبِ ســرفرازِ قـد کمـانم روح رضا و صبرم                بیـا کنــار قبــرم داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شهید لب تشنۀ سر بریده     اگر چه سرو قامتم خمیده دمی ز ره نماندم                پیام تو رساندم داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای خواهـر حمیـدۀ خـجسته     به من بگو چرا سرت شکسته گناه تو چه بوده‌است         چــرا تنت کبوداست داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سر تو را به نوک نیزه دیدم     صـدای قرآن تـو را شنیدم به موج غم نشستم           جبین خود شکستم داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مجــاهدِ اسیــرِ رهنــوردم     من سر نیزه بر تو گریه کردم سرم مقابلت بود           چراغ محملت بود داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ جان اخا به حفظ دخترت من     سپرشدم به پیش سنگ دشمن تنم پر از نشانه               بـود ز تازیــانه داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خوش آمدی دسته‌گل مدینه     دختر سیلی خورده‌ام سکینه چراغ شعله‌خیزم         گریه مکن عزیزم داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پدر چرا قلب مرا فسردی      رقیّه را بـردی مرا نبردی چگونه این حزینه           بی تو رود مدینه       داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج غلامرضا سازگار 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ فــــاتـح میـــدان بــلا خـــواهرم هم قدم و هم‌دم و هم سنگرم آینــــــه‌دار پـــــــدر و مـــــــادرم ((خوش آمدی زینبم                   خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من سر نیزه،به تو بالیده‌ام صدای حیدر ز تو بشنیده‌ام  گیسوی خونین تو را دیده‌ام ((خوش آمدی زینبم                خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از رگ ببــریده، صـدایت کنم با دل بشکسته دعایت کنم اشک‌ْفشان، ناله برایت کنم ((خوش آمدی زینبم                    خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یک اربعین خونِ جگر خورده‌ای رو به سوی کرب و بلا کرده‌ای رقیّـــــه را چـــــرا نیـــاورده‌ای؟ ((خوش آمدی زینبم                     خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بـــرای مـــن ز شــام ویران بگو ازلب و چوب وطشت وقرآن بگو ز بـــــازوی بستــــۀ طفـلان بگو ((خوش آمدی زینبم                    خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دختر فـاطمه، چها کرده‌ای یاد من از مهر و وفا کرده‌ای وقت نماز شب دعا کرده‌ای ((خوش آمدی زینبم                     خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نــــایبــة الحیـــــدر بــی قــرینه نمـــان بـــه کـــربلا، مـرو مدینه ترسم زگریه، جان دهد سکینه ((خوش آمدی زینبم                     خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج غلامرضا سازگار 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ خون دل ای آرزوی خفته به خون ای برادرم این قبر،قبر توست که باشد برابرم؟ گل چیده ام ز اشک که ریزم به تربتت ای خفته زیر خاک که خاک تو برسرم  ازبس که نیزه خورده تنت پیش چشم من آید هنوز خون دل از دیدۀ ترم چل روز درفراق ،به سر بُرده ام، ولی هرگزگمان نبود که طاقت بیاورم  گلهای باغ سبز تو نیلوفری شدند منهم چو غنچه های کبود تو پرپرم ای محرم همیشۀ زینب، بدان هنوز ازضرب تازیانه کبود است پیکرم  درمانده ام چگونه بگویم جواب او پُرسداگررباب که کو قبر اصغرم؟ داغ رقیۀ تو مراپیرکرده است ازخواهرت مپُرس کجا رفته دخترم  من ازمدینه باتو رسیدم به کربلا بی توچگونه عازم کوی پیمبرم آتش گرفته است «وفایی» ازاین سخن! وقتی رسم مدینه چه گویم به مادرم شعر: حاج سیدهاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ رکاب آهسته‌آهسته ترک خورد و نگین افتاد پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد دگرگون شد جهان، لرزید دنیا، زیر و رو شد خاک دمی که زینت دوش نبی روی زمین افتاد پس از بی‌مهری دریا، قسی القلب شد آتش به جان دودمان رحمة‌للعالمین افتاد خدایا هیچ زخمی بدتر از دلواپسی‌ها نیست که چشمش سوی خیمه، لحظه‌های واپسین افتاد شکستن با غلاف تیغ را سربسته می‌گویم زبانم لال النگوی زنان از آستین افتاد برای من نگه دار و بیاور زخم‌هایت را اگر خواهر مسیرت سوی من در اربعین افتاد نفهمیدند طه را... نفهمیند یاسین را به چوب خیزران دندانه‌ای از حرف سین افتاد حسین جان😭 شعر: سیدحمیدرضا برقعی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ کربلای عمر هرکس بی‌گمان خواهد رسید روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید عاقبت باید حسینی رفت از دارِ جهان ورنه در بستر به سَر عمرِ گران خواهد رسید دست و پنجه نرم کردن با شهادت ساده نیست هرکسی کرب‌وبلایی شد، به آن خواهد رسید   نوکرِ ارباب، پیوسته دلش باشد جوان پیر  هم گردد به آقایش جوان خواهد رسید غم مخور پای پیاده، کربلا روزی نشد عاقبت یک روز ، جا مانده دَوان خواهد رسید   دستِ بی مهری نباید داد با ارباب، چون دستِ پر مِهرش به دست دوستان خواهد رسید آزمایش‌های تو در تو ، به دل صیقل دهد وانگهی روزی جواب امتحان خواهد رسید   اشک عاشق ، تازه روز اربعین گل می‌کند آشنا باشیم زنگ کاروان خواهد رسید ناله زینب کند کاری که بر «هل من معین» پاسخ لبیک از کلِّ جهان خواهد رسید گر بماند نزد حق یک روز از عمر جهان طالب خون خدا، صاحب زمان خواهد رسید شعر: حاج محمود ژولیده 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ آسمان! خون گریه کن، دل بی قرار زینب است کاروان آمد، ولی در خاک یارِ زینب است گفت با قبرِ برادر، قافله ســــــــــــالارِ صبر مدفنِ خـــــون خدا، جانا مزار زینب است عمرِ من کم شد، قدم خم شد، همه مویم سپید لیک اینها خود نشان اقتدار زینب است هر چه در کف بود، تقدیمِ خدا کردم حسین! شاهدم قلبِ صبور و داغدارِ زینب است این چهل روز،ازچهل سال است بر من سخت تر از چهل منزل گذشتن شاهکار زینب است هر که بود آورده ام، غیر از سه ساله دخترت از تو شرمنده نگاهِ شرمسار زینب است من نمی‌گویم چه شد در کوفه و شام بلا خود ببین زهرا چگونه سوگوار زینب است این بدنهای کبود و چهره‌های زخم زخم از اسارت، خود گواهِ آشکار زینب است چشمهای هرزه و هیزِ اَراذل کُشتِمان رازدارِ این مصیبت شامِ تار زینب است صبر هم از صبرِ ما، والله کم آورده بود حرفها…در گریۀ بی اختیار زینب است زیر پای اسبها دیدم سرت بازیچه شد حال حق دارم بگویم شام، عار زینب است نَه خرابه، نَه به زندان، تاقتم از کف نرفت تهمتِ بَد، قاتلِ صبر و قرار زینب است وای از لفظِ کنیزی، وای از بیگانگان دخترت مدیون آغوشِ وقار زینب است آنچنان بر خصم شوریدم که در بزم شراب سید سجاد مات از ابتکار زینب است خواستند آهی کِشَم، اما خدا امداد کرد تا ابد پیروزی از ایل و تبار زینب است شعر: حاج محمود ژولیده 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ای ســاربان، اینجا باغ گل یاس است این قـبـر ثارالله، ایـن قبر عبّاس است خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اینجـا حسیــنم را از مـن جــدا کردند لب تشـنه رأسش را، از تـن جدا کردند خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اینجـا جــدا گـردید، دســت از تن سقّا خـون جگــر می ریخـــت بر دامن سقّا خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اینجـا رباب از غـــم، در التـهاب افـتاد عکس علی اصــغـر، بـر روی آب افتـاد خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اینجا دو گل از ما جـان داده، زیــر خار لب تشنه جان دادند،با دیده ی خــونبار خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اینجا به خون،خفتند، هفتاد و دو یارم هجده گل پرپر، در خــاک و خون دارم خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اینجا تن قا سم، در خــون شــناور شد یک سیزده ســاله، صــدپاره پیکر شد خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:استاد حاج غلام رضا سازگار 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─
😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا