هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
#برج_تولا
به شام غم چو از آن مَه نشانی کردهام پیدا
ز انوار جمالش، کهکشانی کردهام پیدا
به محنتخانهی دل چون تجلّی کرد رخسارش
درون سینهی خود آسمانی کردهام پیدا
چو شبنم هر سحر بر خاک کویش میزنم بوسه
که از شبزندهداری، آستانی کردهام پیدا
به دفع دیو شهوت، رستم آسا روز و شب راندم
که با رخش اطاعت، هفت خوانی کردهام پیدا
نیازی نیست بر لاهوت چون در خلوت ناسوت
ز تنهایی مکان لامکانی کردهام پیدا
به جز غم همدم مَحرم نباشد در سرای دل
درین خلوت، مبارک میهمانی کردهام پیدا
ز جور حاسدان گر دردمند و ناتوان گشتم
به یمن داروی عزلت، توانی کردهام پیدا
جدا از جمع گشتم معتصم بر حبل گیسویش
ز وحدت بین چه محکم ریسمانی کردهام پیدا
من آن مرغ گرفتارم که در کنج قفس شادم
چو دور از جور صیاد آشیانی کردهام پیدا
ز قحط همزبان همدل از بهر زبان دل
ز دیوان ادیبان، همزبانی کردهام پیدا
نخواهم ساقی و ساغر که در میخانهی وحدت
میِ جانپرور و پیر مغانی کردهام پیدا
بوَد از پرتو شمس ولایت نور (شمس قم)
چو در برج تولا ، عزّ و شانی کردهام پیدا
شادروان سید علیرضا شمس قمی
http://eitaa.com/shamseqomi
هدایت شده از گلواژههاے اهلبیت (؏)
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#مرثیه
#امام_رضا_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
نـام تـو پــناه اسـت ، نگـاه تـو امــان است
آغـوش تو، دلـبازتــرین جــای جــهان است
با نغـمهی نقـارهات، ای حضـرت خورشید!
نبض دل ما، دم هـمه دم، در ضـربان است
سرازپی سر،در دل صحن تو،به خاک است
دل از پی دل، از سـر شـوق تو، روان است
با فاصـله، دلچســبتـریــن واجـــبِ عالم،
آوردن نامت، پـس از آن، گفتنِ جان است
من از تو شــفـا و تو صـفا خواستی از من
حاجات من،این است،کـرامات تو،آن است
جاروست در این صحـن،به دستان بزرگان
خم، در خـم ایوان تو، سرهای سران است
بیتاب رسـیـدیــم و در ایـوان تو دیدیـم
آن ساحل امنی که خـدا گفت، همان است
اینجاچه خبرهاست؟ که ازچشـمهی هردل
تا برکهی هر چشـم، خـدا در جـریان است
انکارِ تو، ای شمس جهان!کـم هنری نیست
خفاش در این رشــته، هـنرمند زمان است
از غــیرت عشـق است، کـه آیینهی حُسنت
از دیــدهی آلـودهی بیعشــق، نهــان است
گفتند: مگو شــاه، به این شـــاه، چه گویم؟
«آن راکه عیان است،چه حاجت به بیان است؟»
سلطان،تو اگر نیستی،ای قبلهی ما!کیسـت؟
وقتی که به دست تو، دلِ اهل جهـان است
شبگـردم و این رخصـتِ از شمـس سرودن،
لطف پسـر حضرت موسـی، به شـبان است
دل گفت: بچسبم به ضریحت،دمِ دل، گرم!
عقـلم که فقط گفــت: برو،وقت اذان است
شعر:قاسم صرافان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅══༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅══┅─
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«من یادم نمیاد اولین بار کِی رفتم حرم امام رضا جان و این قشنگترین فراموشی عمرمه چون معنی ش اینه که پیش خودشون قد کشیدم»
هَمسادِ قدیمِ بست پایین شمایُم
پا ثابت جشن و گریه، مین روضه هایُم
پِر دادنِما از او محله ها اگر چه
سنگُم بزنی بازُم همی دُو ر و ورایُم
او بچه ایُم که قد کشیده زیر بالت
آمُختَه یِ صحن نوو و ایوون طلایُم
آهو که نِه، کِفتَرُم که نِه، ولی خداییش
موسی کو تِقیِ ولِ لای کفترایُم
یک عمره که پشت پِنجِره گره زِده نخ
هرکس مِرَضی گرفته ،شاهد شفایُم
آرامش محضه دِ حرم که عمریه مُ
جلد حرم و صحن غریب الغربایُم
یک تیکه ی از بهشته اینجه با وجودت
مُ نوکر پادشای ای صحن سرایُم
از دست کریم و قلب پاک مهربونت
محتاج سفر به سرزمین کربلایُم
#محمدجواد_منوچهری
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضا
@gida13
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
مشروح خبرهاست کماکان جانکاه
با هر غم کهنه شد غمی نو همراه
این قصه سرانجام خوشی خواهد داشت
پایان سیاهـی است ان شاالله
#محمدجواد_منوچهری
#یحیی_سنوار
#سید_حسن_نصرالله
#اسماعیل_هنیه
#سیدهاشم_صفیالدین
#مرگ_بر_اسرائیل
@gida13
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#جمعه_های_دلتنگی
#زمزمه_امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
جمعه ها بی تو چه دلگیر شده حضرت عشق
دیگر این منتظرت پیر شده حضرت عشق
عمـــرمان رفت ولی از تو نیامد خبری
چقـــدَر آمدنت دیر شده حضرت عشق
بی تو عمرم همه در حسرت و افسوس گذشت
دلم از زندگی ام سیر شده حضرت عشق
ما به این غیبت طولانی ات عادت کردیم
که همین باعث تأخیر شده حضرت عشق
بر لبـــم هســت دعای فرج ، اما نَفَســـم
خالی از قدرت تأثیر شده حضرت عشق
در هوای تو به هر جمعــه ز چشـمان ترم
اشک بر گونه سرازیر شده حضرت عشق
عطــر پیـراهنت ای یوسف کنـــعانی ما
خارج از مصر ،جهانگیر شده حضرت عشق
خواب دیدم که جهانم پرِ نرگس شده است
گل نرگس به تو تعبیر شده حضرت عشق
کاش این جمعــه بیایی که نگوییــــم دگر
جمعه ها بی تو چه دلگیر شده حضرت عشق
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۸/۴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال ایتا👆
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
هدایت شده از شمس (ساقی)
در رثای شهدای حرم حضرت شاهچراغ (ع)
#وحدت_ایرانی_ما
شد حریم احمد بن حضرت موسَی بن جعفر
غرقه در خون از عداوتهای دژخیم ستمگر
بار دیگر حملهور گردیده دشمن از خباثت
بر حریم دلنواز زادهی موسَی بن جعفر (ع)
شهر شیراز از جفای ظالمان، در غم نشسته
کی توانم با حروف این صحنه را دارم مصوّر
زائران آغشته در خون از جفای دشمن دون
گوییا امشب حریم احمد موساست محشر
عیسی گردوننشین حتی غمین از این مصیبت
همنوا گردیده در عرش الهی با پیمبر (ص)
اشک ماتم میچکد از دیدهها بر دامن شهر
آه، از حلق وطن برخاسته تا عرش داور
آسمان! خون گریه کن در سوگ فرزندان ایران
که عزادار است، از ماتم در امشب مام کشور
بشکند دستی که امضا کرد این حکم ستم را
چون که از فرط قساوت زد به قلب عالم، آذر
داعشی! لعنت به افکار تو و ذات پلیدت
هم به وهّابیت ملعون و کفار بداختر
کی؟ تواند دشمن ایران کند خم پشت ملّت
ملتی که شیعه است و تکیهگاهش هست حیدر
ملت آزادهی ایران ، بپاخیزد شبانه...
حکم فرماید به اضمحلال دشمن، گر که رهبر
پشت دشمن را کند خم، «وحدت ایرانی ما»
چونکه باشد حامی ما حضرت (ساقی) کوثر
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1401/08/05
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(رهایی از شبِ اندوه)
#مرگ_بر_اسراییل
بیا بیا که به سوی سَحر قدم بزنیم
رهایی از شبِ اندوه را ، رقم بزنیم
صدای فتنهی دجّال میرسد بر گوش
مباد آن که به راهِ خطا قدم بزنیم
اگر که منتظر آن عزیز دورانیم ـ
که خطّ بُطلان، بر مِحنت و اَلم بزنیم
به پایمردی و همّت، به دفع لشکر کفر
مَدد کنیم و بکوشیم و حرف، کم بزنیم
درین زمانه که بیداد، میکند دشمن
بیا که «لشکر بیداد» را بههم بزنیم
چقدر دم بزنید از عربستیزیتان
بیا که دم، ز وفاداری عجم بزنیم
مباد آنکه شود حق مسلمین پامال
بیا به وحدت، بر لشکر ستم بزنیم
اگر که بیم تقابل بوَد به دل ما را
چگونه میشود آیا دم از جَنم بزنیم؟
چنانکه پیرو مولای شیعیان هستیم
علیه ظلم، بیا تا که دل، به یَم بزنیم
شود که گردن کفّار را به وحدتِ مان
بهوقت مَعرکه با تیغهی دو دم بزنیم
سپس به نقشهی جغرافیا به لطف خدا
به روی «کشور صِهیونیان» قلم بزنیم
به «اهتزاز» درآریم «پرچم حق» را
چو بر فراز جهان و زمان، عَلَم بزنیم
سپس بهشوق و بهشکرانهی ولایت حق
به طبل شادیمان، تا سپیدهدم بزنیم
ز جام (ساقیِ) کوثر زنیم بادهی عشق
اگر قدم، به رهِ «شاهِ ذوالکرم» بزنیم.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
#مــــادر 😭😭😭
بـار سفــر را بست از دنیـا چو مـــادر
در پنجــم آبـــان، بــزد بــر قلبـــم آذر
از بعـــدِ مـَـرگِ او شــده ورد زبــانــم:
نفرین به این دنیا و این چرخ ستمگر
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1400/08/05
@shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(ای وای... مادرم!)
امـروز اگـر کـه خســته و زار و مشـوّشـم
ای زنـدگـی!... گــــدازهای از کــــوه آتشـم
مــن پــاکبــــاز عشـق و وفـــا بودهام ولی
اکنون میان شعلهی غـــم چون سـیاوشـم
مــن آن ســتارهسوختــهی زندگی که غـم
بـــر لــوح درد و رنـــج ، نمـــوده مُنقشـم
امّیــد من بـرفـت و مــرا کــرد نــا امـیــد
چون دست سرنوشت رقـم زد : بـَلاکشـم
مـادر که رفـت ، روح مـرا بـُـرد با خودش
ای وای، مـادرم! که نـدانـی چـه میکشـم؟
ای «زهـرهی» به ابر بلا گشته در خسوف!
«شمسم» اگرچه بی رخ تو ، رفته تـابشـم
رفتـی و روزگــار مــن اکنــون ســیاه شد
ای مــادر، ای فــروغ دلــم، ای پـریوَشـم!
(ساقی) مـن تـو بـودی و مســتانگـی مـن
سـنگ اجــل شکست تو را جـام بیغشـم!
سید محمدرضا شمس (ساقی)
eitaa.com/shamssaghi
عرض سلام و احترام فراوان خدمت اعضای گرانقدر کانال
و تشکر ویژه خدمت تمام اساتیدی که سروده های دلنشینشون رو در این کانال در اختیار ذاکرین قرار میدهند.
ماندگار باشند وقلمشان نویسا💐
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زدی امید را با عشق پیوند
نشاندی روی لب امروز لبخند
به لطفت کوه صهیون موش زایید
خدا قوت به بازویت پدافند
#محمدجواد_منوچهری
#پدافند
#فداییسیدعلی
#مرگ_بر_اسرائیل
@gida13
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرچند که در جبهه ی حق قبله نماست
داغش همه جا در دل کم طاقت ماست
در راه دفـاع از علی فهمیدیم
تمّار شدن کار علی وردی هاست
#محمدجواد_منوچهری
#آرمان_علی_وردی
@gida13
هدایت شده از شمس (ساقی)
(زبانحال هر ایرانی غیرتمند)
#اسراییل_نابود_است.
گر که طوفانی شده دریا ، چه باکی از بلا
تا که هستم سرنشین کشتی آل عبا (ع)
چونکه هستم شیعه و دلبستهی عشق علی
غم ندارم گر دَهَم جان، در مَصاف اشقیا
دشمنی که عاری است از مِهر و لطف و عاطفه
آنکه کرده در تمام عمر ننگیناش، جفا
آنکه باشد بیخبر، از حق و از انسانیت
بلکه از غفلت شده بر خودپرستی مبتلا
کز شقاوت میکُشد از طفل، تا برنا و پیر...
چونکه داند خویش را شایسته بیچون و چرا
بسته دل بر این جهانِ دون و از فرط غرور
بیخبر باشد که باشد زندگانی بی بقا
عاقبت مرگ است و عمر ما نباشد پایدار
مرگ در پیش است فرقی نیست بر شاه و گدا
او نمیداند که هرچه حق بخواهد آن شود
هست غافل از دو روزِ عمر بی قدر و بها
وقتِ رو در رو شدن با این پلید ددسرشت
میکنم بر حق توکل، با دلی غرق خدا
تا شود نابود با لطفِ خدای لایزال
بیگمان آن ظالمِ نابخردِ پُرمدّعا
چون خدا فرموده در آیات قرآن مُبین:
«مٰا رَمَیتَ اِذْ رَمَیتَ لٰکِنّ اللهَ رَمیٰ» ۱
(ساقیا) روزی رسد که پاک میگردد زمین
از وجود ظالمان، با دستِ ختم الاولیا (عج)
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1403/08/05
eitaa.com/shamssaghi
۱ـ «هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی، تو پرتاب نکردی، بلکه خدا پرتاب کرد [تا آنان را هلاک کند.]»
«سورهی 17 انفال»
هدایت شده از شمس (ساقی)
(شهادت مرزبانان غیور تسلیت باد)
اَمنیـّت کشـور است مَــدیــون شمــا
آرامـش ملّـت است مَــرهـــون شمــا
سرســبز بـوَد درخـت آسـایـش خلـق
از همّـت و اِسـتادگـی و خــون شمــا
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
با عمر کم اش دغدغه ی خاک وطن داشت
پیراهنی از زخم در این راه به تن داشت
با عشق خمینی به دل حادثه می زد
با پرچم ایران تن او میل کفن داشت
هر ثانیه غلتیده به خون سرو رشیدی
هر بار غمی تازه به جان، بوم کهن داشت
روزی که وطن تشنه ی شق القمری بود
او در سرش اندیشه ی «فهمیده» شدن داشت
در گوش زمین صحبت از مردی او بود
تاریخ اگر تا که به امروز دهن داشت!
#محمدجواد_منوچهری
#شهید_محمدحسین_فهمیده
@gida13
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─
"کَلِّمینــی" فــاطمـــه ! دارد تــوانـم می رود
آمــــده جان بر لبــم ، روح و روانم می رود
"کَلّمینــی"دختـر خَیــرُ الوَریٰ ، خَیــر النساء!
چشم خود وا کن ببیــن اشک روانم می رود
پــر مــزن از آشیـــــانم ای پرستـــوی علـــی
زندگانــی ، دلخوشــی ، از آشیـــانم می رود
با نفسهایی که سنگین می شود درسینه ات
خنـــــده از روی لبـــان کـودکــانـــم می رود
صحبت از رفتن نکن آتش به قلبم می زنی
تیر داغت دم به دم بر استخــوانم می رود
با وصیــت های تو دنیــا به چشمم تیره شد
قبلِ تو با چشم خود دیدم که جانم می رود
روشنـای چشم من ! باور ندارم نیمـه شب
مـــاه من ، قامتْ کمان از آسمانم می رود
باغبانی خسته ام وقتی که با دست خزان
از بهـــار خــانه ام یــاس جــوانم می رود
آیه آیه التمـــاسم آب شـــد در چشــــم من
از همان وقتی که یاسین بر زبانم می رود
فاطمه! ای کاش هرگزخانهٔ ما ، در نداشت
با همین ای کاش ها آه از نهــــانم می رود
ای تمــامِ لشــکــرم ، تنهـــاترینـــم بعــدِ تـو
می روی همــراه تو گویـا جهـــانم می رود
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۹/۱۷
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─