eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
84 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی مبعث حضرت رسول الله صلی الله علیه و سلم http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt با ذکرِ تو شد قلبِ مولای کمیل... آرام فرمان بده تا که شود طوفان و سیل آرام فرمانِ آرامش بده اِی مقتدایِ نوح که اِستجابت می‌کند حتماً خدایِ نوح ایرانِ ما بی‌شک به نامِ خاندانِ توست این مملکت مِلک شما وُ دوستانِ توست دستی به روی سینه‌یِ این ابرها بُگذار تأثیر بر آب و هوای خاکِ ما بگذار خورشید را جَلدِ حریمِ شمسِ ایران کن عیدی بده ما را تو مهمانِ خراسان کن جشنِ شما را صحنِ گوهرشاد می‌گیرد عیدی غلام از پنجره فولاد می‌گیرد چِلِّه گرفتی و دعا کردی برایِ ما قبل از رسالت خواستی کرب‌و‌بلایِ ما در هر قنوتِ چلِّه‌یِ غارِ حرا حتماً... کردی طلب اِی مهربان برگِ براتِ من تو از حسینی وُ حسین ابنِ علی از توست زَنگار دارد قلبِ این عاشق ولی از توست از روزِ اوّل فکرِ روزِ آخرم کردی در عالَمِ زَر سینه‌یِ ما را حرم کردی دستی کشیدی بر سِرشت ما خدایی شد تو خواستی که نوکرت کرب‌و‌بلایی شد مدیونِ زحمت‌هایِ تو دینِ مُبینِ ما سربازی‌اَت را کرد امیرالمؤمنینِ ما تو کیستی که جانِ مولا می‌شود وَقفَت هرگز نخواهد زد علی حرفی به‌جز حرفت تو کیستی که می‌زند دم از تو خیرُالنّاس می‌گیرد از پیشانیِ تو خستگی را یاس تو کیستی که می‌کنی ایثار هر ساعت درسِ محبّت می‌کنی تکرار هر ساعت تو کیستی آئینه‌یِ روی خداوندی زهرا دلش غَش می‌رود وقتی که می‌خندی تو کیستی که حکمِ شاهنشاهی‌اَت دادند امّا به جانِ یاسِ گلزارِ تو افتادند تو کیستی که فتح کردی آسمانی را امّا گرفتی از علی یاسِ خزانی را تو کیستی همبازیِ اَطفالِ بی‌تابی امّا شده سهمِ گُلِ خشکِ تو بی‌خوابی تو کیستی که با اَسیران مهربان بودی حتماً به فکرِ دخترِ اربابمان بودی تکبیر گفتند وُ حرم را زیر و رو کردند از گوش‌هایِ خونی آویزه درآوردند تکبیر گفتند وُ به زینب ناسزا گفتند اهلِ حرم اَینَ مُعِزُّالاولیاء گفتند http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 ۲۶ رجب وفات حضرت ابوطالب عليه السلام سيد بطحاء حضرت ابوطالب عليه السلام [۱] سه سال قبل از هجرت و در سال ۱۰ بعثت از دنيا رفت . بنا به نقلى سن آن حضرت به هنگام رحلت ۸۱ سال بوده است . [۲] نسب حضرت ابوطالب عليه السلام نام مبارك آن حضرت عمران است ، و پدرشان جناب عبد المطلب ، و مادرشان فاطمه بنت عمر و بن عائذ است . ابوطالب علیه السلام با عبد الله پدر پيامبر صلى الله عليه و آله و زبير بن عبد المطلب برادر ابوينى بودند، (يعنى از طرف پدر و مادر يكى) بودند و ساير اولاد جناب عبد المطلب با اين سه بزرگوار فقط از پدر يكى بودند. @golvajhehaye_ahlbeyt ايمان حضرت ابوطالب عليه السلام مجلسى رحمه الله مى فرمايد: اماميه اتفاق دارند بر اسلام و ايمان جناب ابوطالب عليه السلام به پيامبر صلى الله عليه و آله و اينكه هيچ گاه عبادت بتى نكرده است . بلكه ابوطالب عليه السلام يكى از اوصياء حضرت ابراهيم عليه السلام است و امر اسلام و ايمان او در شيعه مشهور است و علماى شيعه كتابها در ايمان آن بزرگوار تاءليف كرده اند. صدوق رحمه الله مى گوید: در حديث آمده كه جناب عبد المطلب عليه السلام حجت الهى و جناب ابوطالب عليه السلام وصى ايشان بوده است . طبق روايت و دايع انبياء، عصاى حضرت موسى عليه السلام و انگشتر حضرت سليمان عليه السلام و... توسط عبد المطلب عليه السلام به ابوطالب سپرده شد كه ايشان آنها را به خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله سپردند. ابن اثير جزرى شافعى مى گويد: اهل بيت (عليهم السلام ) بر ايمان ابوطالب (عليه السلام ) اجماع دارند اجماع اهل بيت (عليهم السلام ) حجت است . [۳] كتب زيادى در ايمان حضرت ابوطالب عليه السلام تاليف شده كه اولين آنها در سال ۶۳۰ ه‍ نوشته شده است . از آن زمان تاكنون كتبى به زبانهاى مختلف در ايمان ، عظمت و بزرگى آن بزرگوار تاليف و چاپ شده است كه بر اهل تحقيق پوشيده نيست . [۴] حضرت رضا عليه السلام مى فرمايند: كسى كه معتقد باشد ابوطالب عليه السلام با حالت كفر از دنيا رفته ، كافر است . اشعار حضرت ابوطالب عليه السلام در حمايت از پيامبر صلى الله عليه و آله ، اشعار منسوب به اميرالمؤ منين عليه السلام هنگام رحلت ابوطالب عليه السلام و كلمات آن بزرگوار به قريش در مسجد الحرام هنگام قصد سوء قريش نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله ، و كلمات آن حضرت هنگام رحلت ، كلمات آن حضرت در طلب باران همه دلالت دارد بر اينكه داراى ايمانى منحصر به فرد بوده است كه در روايات تشبيه به ايمان اصحاب كهف شده است . بعضى از ابيات امير المؤمنين عليه السلام در مرثيه آن بزرگوار نيز دلالت بر افضيلت آن بزرگوار بر حمزه دارد. اصبغ بن نباته مى گويد: اميرالمومنين عليه السلام فرمود: به خدا قسم هرگز پدرم و جدم عبدالمطلب و هاشم و عبد مناف عبادت بت نكرده اند. گفتند: پس چه را عبادت مى كردند؟ فرمودند: به سوى كعبه نماز مى خواندند و بر دين ابراهيم و به آن متمسك بودند. ابن ابى الحديد در ضمن اشعارى مى گويد: اگر ابوطالب و پسرش نبودند، از دين اثرى نبود كه اينچنين استوار شود. ابوطالب در مكه از پيامبر صلى الله عليه و آله حمايت كرد و پسرش در مدينه بى دريغ از پيامبر صلى الله عليه و آله حمايت و دفاع مى نمود. [۵] پيامبر صلى الله عليه و آله در وفات ابوطالب صلى الله عليه و آله هنگامى كه حضرت اميرالمومنين عليه السلام خبر وفات ابوطالب عليه السلام را به پيامبر صلى الله عليه و آله داد، آن حضرت به شدت ملول و محزون شدند و فرمودند: يا على برو و او را غسل و حنوط و كفن كن و چون بر روى سرير نهادى به من خبر بده . هنگامى كه آن حضرت دستورات پيامبر صلى الله عليه و آله را انجام داد و پدر بزرگوار را بر روى سرير گذاشت ، پيامبر صلى الله عليه و آله خودشان تشريف آوردند و چون نظر مباركشان بر نعش عموى بزرگوار شان افتاد، رقت و حزن به آن حضرت دست داد و فرمودند: اى عمو، صله رحم و مهربانى كردى و جزاى خير ديدى .اى عمو، در كوچكى مرا كفالت كردى و در بزرگى مرا نصرت و حمايت نمودى . بعد به مردم رو كردند و فرمودند: سوگند به خدا كه اذن شفاعت مى دهم در روز قيامت به عمويم كه جن و انس از آن شفاعت تعجب كنند. با رحلت ابوطالب عليه السلام جبرئيل نازل شده به پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرد: ياور تو از دنيا رفت ، هجرت كن. [۶] اميرالمومنين عليه السلام در زمان حيات خود نائب مى گرفت كه براى عبدالله و آمنه و ابوطالب عليه السلام حج انجام دهند، و هنگام شهادت به اولاد خود وصيت فرمودند مكه نايب براى حج از طرف آن بزرگواران بگيرند. [۷] 📖[۱] بحارالانوار،ج۱۹،ص۲۴ 📖[۲] وقایع الایام،ج۱،ص۳۰۳ 📖[۳] وقایع الایام،ج۱،ص۲۸۶ 📖شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۶۶ 📖[۴]قلائد النحور،ص۲۸۴ 📖[۵] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۴،ص۸۵ 📖[۶] بحارالانوار،ج۱۹،ص۶۹ 📖[۷] وقایع الایام،ج۱،ص۳۰۳ @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌸🎊مدح زیبا _ویژۀ مَبعثِ حَضرتِ محمدِ مُصطَفی صلوات الله علیه _ حاج محمد یزدخواستی🌸🎊 ✾❀✾ @golvajhehaye_ahlbeyt بوی عطرش کوچه های مکه را برداشته او که بین شانه اش مهر نبوت داشته بین موهای سیاهش چارده موی سپید خرمنی جو گندمی پیچیده در هم کاشته در شب مویش نمایان بود صبح روشنی بیرقی از نور در پیشانی اش افراشته شانه زد در موی خود، آیینه از حسرت شکست در تبرّک هر کسی یک تار مو برداشته بانمک تر بوده از یوسف، خدا در خلقتش هرچه بوده است از هنر در جان او انباشته گرچه از سوی خدا با حکم ارشاد آمده فیض اجباری است، با حُسن خداداد آمده با خودش از آسمان خُلق امین آورده است آسمان را با خودش روی زمین آورده است نور باران شد "حرا"تا وحی نازل شد: "بخوان" آیه را از سوی حق روح الامین آورده است "لات"و "عزا" در هراس از "قُل هُوَ اللهُ اَحَد" جای شک باقی نمی ماند، یقین آورده است رفته اوج آسمان و ریسمان آویخته رشته ای محکم چنان حبل المتین آورده است مست "رِضوانُ مِنَ الله" است آنجایی که هست با خودش انگورِ فردوس برین آورده است باده می آرد، خمارانش سبو آورده اند هم خدیجه ، هم علی، ایمان به او آورده اند یک به یک شق القمرهایش که ظاهر می شوند وایِ آنهایی که می بینند و منکر می شوند عدّه ای عاقل نما تنها "ابو جهل" اند و بس عدّه ای بی ادّعا "عمّار یاسر" می شوند فکر می کردند با "شعب ابوطالب"، قریش دیگر از دست رسول آسوده خاطر می شوند زندگی وقتی قفس شد بال باید باز کرد جعفر طیارها کم کم مسافر می شوند از گلوشان بعد بعثت آب خوش پایین نرفت سیزده سال است... یارانش مهاجر می شوند آه، "ابو طالب" پس از "عبد المطلّب" می رود مکه دیگر جای ماندن نیست، یثرب می رود شب شبی شوم است، تا یاران چه باشد آخرش! پس علی می خوابد امشب جای او در بسترش نیست دور خانه جای سوزنی انداختن غُلغُله است از بس که از شمشیرها دور و برش مثل بوی گل گذر کرد از حصار خار ها آنچنان رد شد که تاریکی نمی شد باورش آیه نازل شد که "لا تَحزَن"، که تا اینجا مرا- - هر که آورده است هم او می برد تا آخرش او رسید و کام یثرب بس که شیرین شد، چنین فی البداهه شعر تر می ریخت از چشم ترش : "اَیُّهَا المَبعوثُ فینا جِئتَ بِالاَمرِ المُطاع" "جِئتَ شَرَّفتَ المَدینَه، مَرحَباً یا خَیرَ داع" خون دل ها خورده است این مرد، او غم دیده است روزگار اینگونه غم دیدن به خود کم دیده است داغ مرگ حمزه خود داغی جگر سوز است و او هم به لطف دوستان داغ اُحُد هم دیده است طعنه ها، زخم زبان ها، ناسزا ها، نیش ها رنج کم نگذاشته، خوانی فراهم دیده است طائف و احزاب و خيبر، موته و بدر و تَبوک کُشته های راه حق را پُشته بر هم دیده است اشک را در چشم هایش هیچ کس هرگز ندید غیر اشک شوق، اشکی را که زمزم دیده است لشکر اسلام دشمن را به تنگ آورده است مکه را بی جنگ و خونریزی به چنگ آورده است می رسد آسیمه سر، انگار سر آورده است اشک شوق آسمان را ابر در آورده است خوش خبر باشی! چرا اینقدر خوشحالی!؟ بگو - چشمتان روشن که همراهش سحر آورده است كعبه دوشادوش مي بيند خليلي با خليل اين خليل اما عصا جاي تبر آورده است كفر بت ها را كه با "الله اكبر" گفتنش بيست سالي مي شود اين مرد در آورده است باد ديگر هر زمان از آن طرف ها رد شده از "هُبل" با خرده ي سنگي خبر آورده است عشق هجّی می شود با "میم" و "حا" و "میم" و "دال" "اشهد انَ‌..." اذان عشق مي گوید بلال مکه در آغوشِ امنِ مصطفی آرام شد خون دل های محمد دستگیر جام شد خانه می بردند با خود سهم بیت المال را تنگدستی عاقبت با عدلْ شیرین کام شد دیگر از شب های بی مهتاب عاری شد زمین در طوافِ کعبه وقتی ماه در احرام شد رفت و رفت و رفت تا در آخرین حج در غدیر موهبت کامل شد و دین خدا اسلام شد ناگهان بانگ رحیل آمد به گوشش، رخت بست موسم تنهایی دنیا چه بی هنگام شد! کرد دنیا را رها در سوگ و رنج و درد و رفت عاقبت ماه صفر کار خودش را کرد و رفت چارده قرن است با او عشق خلوت می کند از غمش با "قبّهُ الخضرا"شكايت می کند گفتنش سخت است، اما شاد باش ای روزگار رفته رفته عشق دارد رفع زحمت می کند کفر جولان می دهد با نام آزادی، دریغ صبر هم دارد به این اوضاع عادت می کند دست دشمن، دست صهیون، دست شیطان،... دست ما- - با کدامین دست ها هر روز بیعت می کند؟ منعِ کافرها مکن، از سستی ایمانِ ماست هر که جرأت می کند بر او اهانت می کند جمعه روزی می رسد از راه مردی سبز پوش بی خبر ای به ظاهر منتظر، قدری به هوش ✍شاعر: علی فردوسی @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابوطالب  عموی بزرگوار پیامبر @golvajhehaye_ahlbeyt در  عرب کفر و  جهالت بی حد و آزاد بود احمد  مرسل  به  جانش  ناله  و فریاد بود راد    مردی  از  سران  هاشمی  با   اقتدار اوابوطالب که بودش همچوکوهی استوار آمد  و   یاری  نمود  از   جان   بزرگ  انبیا با    شهامت    آن   دلاور   از     تبار   اولیا پا به پای مصطفی بود و ز جان یاری نمود بهر دین و مسلمین همواره غمخواری نمود سالها   دم   از   دیانت   می زد  و ازبندگی       غیر راه راستی کی رفته است اودرزندگی بُد   پدر  بر  مرتضی حیدر   امیرالمومنین بر محمد یاور و همراه و غمخوار  و  معین آفرین    بر    همت   والای   آن   مرد   خدا دین و قرآن ازوجودش زنده گشت وپر بها (بیقرارا) شعر  تو گفته  به حق اوصاف او می شود  هر   بیت  آن  جنت  برایت  آبرو بیقرار اصفهانی    بیت حضرت علی اصغر (ع) اصفهان @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3. دست ساقی.MP3
2.91M
( صلی الله علیه و آله وسلم ) @golvajhehaye_ahlbeyt دست ساقی چون سرِ خم را گشود جز محمد هیچ كس آنجا نبود جامِ آن آیینه را سیراب كرد وز جمالش خویش را بیتاب كرد موجِ زلف مصطفی را تاب داد ذوالفقارِ غیرتش را آب داد در پیِ احمد ، علی آمد پدید بر كف او بود میزان و حدید بوالعجب بین روح حق را در دو جسم هر دو یك معنا ولیكن در دو اسم در حقیقت هر دو یك آیینه اند یك زبان و یك دل و یك سینه اند یك نظر بر پرده ی نقاش كن تاب گیسوی قلم را فاش كن آفرین گو پنجه ی معمار را تا نماید بر تو این اسرار را فاش میگوید به ما لوح و قلم از وجود چهار ده بی بیش و كم چهارده گیسوی در هم ریخته چهارده طبلِ فلك آویخته چهارده ماه ِ فلك پرواز كن چهارده خورشیدِ هستی ساز كن چهارده پرواز در هفت آسمان هر یكی رنگین تر از رنگین كمان چهارده الیاس در باد آمده چهارده خزر به امداد آمده چهارده كنعانی یوسف جمال چهارده موسی به سینای كمال چهارده روح به دریا متصل چهارده روح جدا از آب و گِل چهارده دریای مروارید جوش چهارده سیل سراپا در خروش چهارده گنجینه ی علم لدُن چهارده شمشیر فولاد آب كن چهارده سر چهار ده سردار دین چهارده تفسیر قرآن مبین چهارده پروانه ی افروخته چهارده شمع سراپا سوخته چهارده شیرِ شكر آمیخته چهارده شهدِ به ساغر ریخته چهارده سر مست بی جام و سبو جرعه نوش از باده ی اسرار هو چهارده میخانه ی ساقی شده وجهُ الربك گشته و باقی شده چهارده منصوره منصور آمده كُلهم نورً علی نور آمده @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1. اشب که شب.mp3
561K
(صلی الله علیه وآله وسلم) امشب که شب بعثت احمد باشد مشمول همه ، عطای سرمد باشد یا رب چه شود طلوع صبح فردا صبح فرج آل محمد باشد @golvajhehaye_ahlbeyt
بعثت بهانه بود ، که احمد رسولِ عشق یک یا علی بگوید و پیغمبری کند پس او موظف است که تمامیِ خلق را با قدرت رسالت خود ، حیدری کند ... ! @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2. آفرینش بر مدار عشق.MP3
1.01M
( صلی الله علیه و آله وسلم ) http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt آفرینش بر مدار عشق بود مصطفی آیینه دار عشق بود میم او شد مركز پرگار عشق بر تجلی بر سرِ بازار عشق تا قلم بر حلقه ی صادش رسید شد الم نشرح لك صدرك پدید طا طریق عشق بازی را نوشت فا فروغ سر فرازی را نوشت یا یقین عشق بازان را نگاشت خلق عالم بیش از این یارا نداشت دست حق تا خشت آدم را نهاد بر زبانش نام خاتم را نهاد نام احمد نام جمله انبیاست چون كه صد آمد نود هم پیش ماست از مناره پنج نوبت پر خروش نام احمد با علی آید به گوش روز و شب گویم به آوای جلی اكفیانی یا محمد یا علی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt کانال مداحی گلواژه های اهل بیت (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ باسلام سرود مبعث حضرت محمد مصطفی علیه السلام فارسی و ترکی @golvajhehaye_ahlbeyt مبعث رسول خدا حضرت _ محمد است این بشارت از جانب ذات حق_ به احمد است عید مبعث رسول خاتم آمده جشن شادی بر تمام عالم آمده یا محمد محمدا یا محمد 2بار درحرا رسالت به حکم خدا _ به اورسید حی لم یزل بر نبی کرد عطا _ به اورسید آمد آن رسول حق به امر کردگار نور پاک او شده به امت آشکار یامحمد محمدا یا محمد 2بار ذات حقدن آلدی پیامبر بوگون _ رسالتین زنده ساخلاسین حضرت مصطفی _ ولایتین غرق شور وشین اولوبدی قدسیان بوگون جشن مبعثه گلوبدی عاشقان بوگون یا محمد محمدا یا محمد 2بار باب رحمت آچدی بوگون ذات حق_ بو امته چاتدی حق الیله رسول خدا _ بو عزته نور ایچینده جلوه ایلیوبدی مصطفی سس گلوب محمده دیوبله مرحبا یا محمد محمدا یا محمد 2بار نچه مین پیامبر اونون مثلنی _ گورنمیوب رتبه سین جلالین اونون سیرنی_ بیلمیوب یوسف اولدی مشتری اونون وقارینه قدسیان وله قالوب بونون جمالینه یا محمد محمدا یامحمد 2بار حسنونی گورنده اونون مروده _ صفا تاپوب پاک آدیلا هر دردینه امتی _ دوا تاپوب ذات حق ایدوب محمده عنایتی انبیاء لرین ده وار اونا ارادتی یامحمد محمدا یامحمد 2بار اشعار حاج مهدی ملکی زنجانی @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی مبعث حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم سراپا رحمت و نورِ خدایی امیرِ قلبِ شاهِ لافتایی حسین از آنِ تو... تو از حسینی بیا و کُن مرا کرب‌وبلایی @golvajhehaye_ahlbeyt
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @golvajhehaye_ahlbeyt غزل پیوسته مبعث حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به‌نامِ حضرتِ یزدان به‌نامِ حضرتِ‌ دوست به نامِ آنکه هر آنچه که می‌دهد نیکوست بخوان به نامِ خداوندِ لا شَریکَ له که حکمِ شاهی‌اَت امضا شده به‌دستِ اوست برو به سجده‌یِ شکر و بخواه راهِ وصال بدان مسیرِ تو باریک مثلِ تارِ موست اگر برای خدا کار می‌کنی حتماً.... خودش برای تو اَجر و کمال و آبروست کسی که بنده شد عالی‌جناب خواهد شد ابوتراب برایش تراب خواهد شد زمین و عرشِ خدا را مُسَخَّرت کردند خوشا به حالِ کسانی که باورت کردند تو وَجهِ حضرتِ حقّی اگرچه مخلوقی تو عاشقی که عزیز و مُنوَّرت کردند @golvajhehaye_ahlbeyt رسولِ آخری و اوّلین امیدِ علی ولیِ کوثر و ساقیِ کوثرت کردند تمامِ فُلک و فَلَک شد به‌نامتان بعدَش... ملائکه همه تسلیمِ محضرت کردند علی به‌نامِ تو شد دستِ حق از آنِ شماست اگر علی‌ست علمدارتان عَلَم بالاست تمامِ هستیِ تو خرجِ این مسیر شود وَ دستِ رحمت و لطفِ تو دستگیر شود مَرام و خُلقِ شما اُسوه‌یِ خلائقِ دَهر خوشا به حالِ کسی که به‌پاتْ پیر شود اگر به دستِ تو نان می‌رسد چه بهتر که... همیشه نوکرِ این خانه یک فقیر شود خدا صدای تو شد در غدیرِخم آری وَ هَمُّ و غمِّ تو شد این که او امیر شود به‌روی دستِ تو دستِ خداست این کم نیست نصیبِ منکرِ این خطبه جز جهنّم نیست فدایِ آنکه غمش غصّه‌هایِ مردم بود تمامِ عمر فقط مبتلایِ مردم بود امیرِ عرشِ خدا بود و روز و شب... تنها... اسیرِ بی‌کسی و بینوای مردم بود به فکرِ روزِ قیامت... به فکرِ روزِ معاد... به یادِ محشر و واحسرتایِ مردم بود دمی که دیده‌یِ خود را به روی دنیا بست عزای او دَمِ یومُ الجَزایِ مردم بود تمامِ دینِ نبی غیر از این نبوده و نیست بیا که از غمِ هجرِ تو ابر گفت و گریست @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در هیاهو گم شدم پیدا کن این افتاده را ناخدایِ شیعیان ،دریا کن این افتاده را از مسیرِ عشق.. بدجوری کنار افتاده ام با نگاهِ نافذت شیدا کن این افتاده را با گناهان،خویش را از چشمِ تو انداختم با دمِ جانبخشِ خود زیبا کن این افتاده را قد خمیده آمدم فرزند زهرا رحم کن خواهشاً با یاری ات طوبا کن این افتاده را بر زمین خوردم بدونِ تو ،دو دستم را بگیر صاحبِ افتادگان! برپا کن این افتاده را روزگارم طی شود در سُستی و بیچارگی کم دگر امروز یا فردا کن این افتاده را از درِ تو خیر دیدم باز هم خیری رسان با نگاهت نوکرِ زهرا کن این افتاده را من ابالفضلی شدم خودرا سپردم دستِ او صاحبم! تو زائرِ سقّا کن این افتاده را محسن راحت حق ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا