ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#امام_رضا_علیه_السلام
#شاعر_ابراهیم_الهیاری
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
(یا غریب الغربا یا معین الضعفا)
࿐✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
جنت العرش شده بیت معین الضعفا
شده مسموم جفا وای غریب الغربا
شده گریان پدر وای جواد ابن رضا
وای بگرفته بغل، پیکر پاک بابا
رسد از حجره او تا به سما بانک عزا
(یا غریب الغربا یا معین الضعفا)
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
با هم ای اهل عزا بهر رضا گریه کنید
همه نالید و در این بزم عزا گریه کنید
دست بر سینه زنید و ز وفا گریه کنید
به غریبی غریب الغربا گریه کنید
شده هنگامه نالیدن و هنگام بکا
(یا غریبالغربا یا معین الضعف)
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
سینه زن سینه بزن چون شده مسموم حبیب
شد جواد ابن رضا هم به خدا غصه نصیب
نوحه خان نوحه بخوان چون شده مغموم طبیب
او غریب است و پذیرنده عشاق غریب
بر لب آریم کنون زمزمه ی وای رضا
(یا غریب الغربا یامعین الضعفا)
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
هر کــــجا می نگرم شور عـــزا میبینم
در غم و ناله همی ارض و سما میبینم
همه در زمزمه وای رضا میبینم
دستها دامن کنز الـفقرا میبینم
وادی طوس شده قبله عشاق خدا
(یا غریب الغربا یا معین الضعفا)
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
وای در کام رضا زهر هلاهل باشد
وای بر پای دل از غصه سلاسل باشد
در کلاس غم او عشق محصل باشد
مشق این ماتم عظمای چه مشکل باشد
کرده دانشکده در ملک خراسان بر پا
(یا غریب الغربا یا معین الضعفا)
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
وا مصیبت که ز خود خواهی مامون پلید
هشتمین اختر تابنده دین گشت شهید
اخر ماه صفر هم غم ما شد تجدید
باز هم فاطمه بس اشک به دامن بارید
شد ز اشک بصرش دامن پاکش دریا
(یا غرببالغربا یا معین الضعفا)
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
باید از دیده همی اشک به دامن باریم
به سر و گردن خود شال عزا بگذاریم
ما که محتاج شفاعت ز شه احراریم
دست حاجت به سوی باب رضا برداریم
همره اشک فسایی همه گوییم رضا
(یا غریب الغربا یا معین الضعفا)
🖊فسا:ابراهیم الهیاری(اشک فسایی)
1400/7/9
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#مدح
#امام_رضا_علیه_سلام
#شاعر_رضا_یزدی_اصل
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
(تقدیم به علی بن موسی الرضا علیه السلام)
࿐✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
رضا شدی و رضای خداست در نظرت
سلام بر تو و اجداد و مادر و پدرت
تو را که حضرتِ شمس الشموس می خوانند
سزد که سجده کند آسمان به خاکِ درت
به نام و کنیه شبیهِ علی ابالحسنی
خدا به نامِ علی کرده است مفتخرت
رئوف هستی و این رافت خداییِ تو..
سبب شده است که باشد شلوغ دور و برت
به حق ، تو عالمِ آلِ محمدی آقا
که فخر شیعه شده بحرِ علمِ پُر گهرت
حریمِ امنِ الهی شده است کشورِ ما
از آن زمان که گرفتی اش زیرِ بال و پرت
نشانِ کشور ما گشته نورِ گنبد تو
و خاکِ ما شده آغوشِ ریشه ی شجرت
بهانه شد حرم و شد بهای شیخِ بها
فدای صحن و سرایی که هست جلوه گرت
شدی برای پیمبر تو نیز پاره ی تن
و حرزِ فاطمه باشد به هر بلا سپرت
ولای توست همان لااله الا الله
خدا شناسی و توحید می شود ثمرت
مناظرات تو، علم تو را نمایان کرد
غرورِ مکتبِ دشمن شکست با هنرت
چه روشن است جهان در نگاهِ شیخ صدوق
چرا که بوده دوچشمش عیونِ هر خبرت
از آن زمان که رضای دلم رضای تو شد
شدم برای همیشه گدای در به درت
اگر چه اهل گناهم اگرچه رو سیهم
قبول کن تو مرا هم به خاطرِ پسرت
🖋️رضـــا: ا یـزدی اصــل
1400/7/9
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمان الرحیم
✿#متن_روضه_تشییع_جنازه
✿#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
࿐✿࿐✿࿐✿࿐✿࿐
السلام علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی! امروز می خواهم دو سه جمله، روضه ی امام مجتبی علیه السلام بخوانم... امام حسن علیه السلام خیلی مظلوم بود در مظلومیتش همین بس که هنوز کودک بود،حدود8 سال بیشتر نداشت جلوی چشمش به زهرای مرضیه سلام الله علیها جسارت شد. خودش چهل سال بعد از این حادثه فرمود:
« یا مغیره أنت الّذی ضربت فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه وآله حتّی أدمیتها»
(۱)تو جز کسانی بودی که مادرم زهرا را زدی تا از بدنش خون جاری شد و مجروح شد. ظلمی به او شد که چهل سال بعد ازاین قضیه وقتی مغیره را می بیند گریه می گند. دنبال مادر راه افتاد، مادر می خواست راجع به فدک صحبت کند و قباله ی فدک را بگیرد. هنگام برگشت امام شاهد سیلی خوردن مادر بود.(۲)
@matnrozehmaghtalmotabar
ای کاش من حسن را با خود نبرده بودم
در پیش چشم کودک سیلی نخورده بودم
خیلی سخت فرزند نتواند عکس العمل انجام دهد و سن او اقتضا نکند، ببیند شخصی به مادرش جسارت می کند، سیلس می زند، نگاه کند و اشک در چشمانش حلقه بزند و گریه کند. سال ها این درد در سینه ی امام حسن علیه السلام بود.
مظلومیت امام حسن علیه السلام از روزی که مادرش بین در و دیوار قرار گرفت شروع شد.
یک روز آمد مسجد دید بابایش دارد میان خون خودش می غلطد، صدا زد یا ابتا! این چه حالتی است؟ یک روز هم به دهان طبیب چشم دوخته بود و طبیب گفت: پسر بزرگ آقا شما هستید؟ به بابایت بگو دیگر وصیت کند او توان ماندن را ندارد.
یک روز هم وقتی صلح کرد در کوچه های مدینه به امام جسارت کردند و گفتند:
« یا مذّل المؤمنین» توهین ها کردند. خانه هم که می آمد دختر اشعث در خانه بود همان کسی که به امام زهر نوشاند. وقتی امام مسموم شد (۳) بچه های صغیری داشت، عبدالله بن حسن شش ماهش بود، قاسم بن الحسن علیه السلام سه سالش بود، خیلی سخت است برای یک مرد که بچه های کوچک دور بستر مرگش بنشینند؛ اما عزیزان من! برادران و خواهران! کسی که یک زندگی سخت داشته باشد درد مریضی بکشد، مشکلات داشته باشد، وقتی از دنیا برود اگر با شکوخ تشییع گردد و مردم احترام و عزتش کنند و مراسم خوبی برایش بگیرند یک مقدار بچه هایش آرام می شوند و می گویند: پدرمان سختی کشید اما بدنش با احترام دفن شد.
@matnrozehmaghtalmotabar
دل ها بسوزد برای امام حسن علیه السلام که این قضیه هم اتفاق نیافتاد. جلوی چشم قاسم بن الحسن علیه السلام، جلوی چشم عبدالله بن الحسن، جلوی چشم عباس و جلوی چشم امام حسین علیه السلام که یک عمر با هم بزرگ شده بودند، یک عمر با هم زندگی کرده بودند یک وقت ببینند چوبه های تیر بر بدن مقدس امام علیه السلام نشست.(۴)
✾غربت آن است که بعد از مردن
✾آتش تیر بــــبارد بــر بدن
✾آتـش تیر چو افروخته شد
✾کفن و جسم به هم دوخته شد
امام #حسین_علیه_السلام کنار بدن نشست، تیرها را از بدن بیرون آورد. برادرم! غارت زده آن نیست که مالش را می برند غارت زده منم که با دست خودم داداشم را میان قبر می گذارم.(۵)
وسیعلم الّذین ظلموا أیّ منقلب ینقلبون.(۶)
#پی_نوشت
✿۱- الاحتجاج، ج۱، ص۲۷۸.
✿۲- فضائل و سیره ی حضرت فاطمه سلام الله علیها در آثار علامه حسن زاده آملی، ص۵۴.
✿۳- مقتل فلسفی،ص۴۷.
✿۴- سوگنامه آل محمد، ص۶۳.
✿۵- همان، ص۶۴.
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
✿✿࿐✿࿐✿✿
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.
📌«نشر متن بدون لینک کانال جایز نمیباشد».
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
عرض سلام
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
«باارائه جدید ترین متن اشعار آئینی، مذهبی، مداحی و مولودی مناسبتی به جهت دسترسی راحت تر شما ذاکرین آل الله می باشد».
#لینک_کانال👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
•┈┈••✾•✿•✾••┈┈•
#آیدی_مدریت_کانال:👇
جهت پیشنهادات و انتقادات
@maddah_1367
•┈┈••✾•✿•✾••┈┈•
«با انتشار لینک و دعوت از دوستانتان در پیش برد این اهداف با ما شریک باشید».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام خدا
زنــدگی زیـباسـت چـشمی بــاز کن
گـــردشی در کــــوچه بــاغ راز کن
هر که عشقش در تماشا نقش بست
عــــینک بــدبــینی خــود را شکست
من مـیان جــسـمها جـان دیــدهام
درد را افــکـنده درمـــان دیـــدهام
دیــدهام بــر شـــاخهها احـساسها
میتـــپـد دل در شــــمیـــم یـاسها
زنـدگی مــوسـیقی گـنـجشکهاست
زنــــدگی بـــاغ تـماشای خــداست
زنـــدگی یـعـنـی هــمیـن پـــروازها
صــبـحهـا ، لـــبـخندهـا ، آوازهــــا
🖊شــهرام مـحمدی
ســـلام صــبح همگی بخیر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#مرثیه
#امام_حسن_مجتبی_ع
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
࿐✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
باید که غزل هم ثمری داشته باشد
بر حال خرابم اثری داشته باشد
با شعر فقط عرض ادب می کند این دل
بد نیست گدا هم هنری داشته باشد
ای کاش که آقای کریمان دو عالم
بر نوکر خود هم نظری داشته باشد
هرآنکه مشرف به بقیعش شود امشب
از غربت او چشم تری داشته باشد
حتی نگذارند که بر قبر غریبش
صحن و حرم مختصری داشته باشد!!
🖊مـحسن زعـفرانـیه
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نـشر اشعار بروز از شعرای فـرهیخته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#شهادت_پیامبرِ_رحمت
#شاعر_مرضیه_عاطفی
#حضرت_محمد_صلوات_الله_علیه
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
࿐✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد
اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد...
تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح
بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد
خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود
دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد
دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد
آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد
روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت
پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد
آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع)
بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد
طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت
از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد
رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا-
تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد
دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید
وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد!
🖊مـرضـیه عـــاطفی
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#غزل
#رحت_پیامبر
#سرنوشت_جهان
#شاعر_محمد_رضا_احمدی_فر
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
࿐✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
چه بود سهم زمین و زمان اگر تو نبودی
و سرنوشت تمام جهان؟ اگر تو نبودی
در آن میانه که باران سنگ بود و شکستن
نبود پنجرهای در امان، اگر تو نبودی
هنوز معبر اصحاب فیل بود زمانه
شکسته بود دل آسمان، اگر تو نبودی
حجاز بود و غم دختران زنده به گورش
یکی نداشت ز غیرت نشان، اگر تو نبودی
زمین روایت سبزیست از نگاه تو اما
چه بود آخر این داستان؟ اگر تو نبودی
🖊محمد رضا احمدی فر
1400/7/11
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#رحلت_پیامبر
#خورشید_مهربان
#شاعر_رضا_اسماعیلی
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
࿐✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
شبی که نور زلال تو در جهان گم شد
سپیده، جامه سیه کرد و ناگهان گُم شد
ستاره خون شد و از چشم آسمان افتاد
فلک ز جلوه فرو ماند و کهکشان گم شد
به باغ سبز فلک، مهر و ماه پژمردند
زمین به سر زد و لبخند آسمان گم شد
دوباره شب شد و در ازدحام تاریکی
صدای روشن خورشید مهربان گم شد
پس از تو، پرسش رفتن بدون پاسخ ماند
به ذهن جاده، تکاپوی کاروان گم شد
بهار، صید خزان گشت و باغ گل پژمرد
شبی که خندهٔ شیرین باغبان گم شد...
شکست قلب صبور فرشتگان از غم
شبی که قبلهٔ توحید عاشقان گم شد...
نشست بغض خدا در گلوی ابراهیم
شبی که کعبۀ جان، قبلۀ جهان گم شد...
🖊رضــا اسماعیلی
1400/7/11
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#نوحه
#رحلت_پیامبر
#شاعر_ابراهیم_الهیاری
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
«خـــتم رســل مــحمد
عمرش بـه سر رسیده»
«اشک ازدو چشم زهرا
بــر بــسترش چـکیده»
࿐✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
ابر غم و مصیبت، بر آسمان کشیده
زیرا رسول اکرم، عمرش به سر رسیده
در بسترخموشی رنگ از رخش پریده
زهرا کنار بستر اشکش روان ز دیده
«ختم رسل محمد عمرش به سر رسیده
اشک از دو چشم زهرا بر بسترش چکیده»
࿐❁❈❁࿐
هم اشکها روان شد هم چهرها بر افروخت
هم جامه ها سیه شد هم جسم و جان ما سوخت
زهرا به ناله آمد درس محبت آموخت
در ناله هر شبانگاه تا بر دمد سپیده
«ختم رسل محمد عمرش به سر رسیده
اشک از دو چشم زهرا بر بسترش چکیده»
࿐❁❈❁࿐
شد عالمی سیه پوش اکنون برای خاتم
در قلب و جان زهرا شد رنج وغم فراوان
نی زن نوای غم زن هم زیر و بم منظم
با ناله زن که خاتم، در بستر آرمیده
«ختم رسل محمدعمرش به سررسیده
اشک ازدوچشم زهرا بر بسترش چکیده»
࿐❁❈❁࿐
عظمی مصیبتی چون بانوی بانوان دید
در وادی مدینه طرح و بساط غم چید
از دست خود چنان داد صبر و شکیب و امید
کاین گونه بی شکیبی دنیا به خود ندیده
«ختم رسل محمد عمرش به سر رسیده
اشک از دو چشم زهرا بر بسترش چکیده»
࿐❁❈❁࿐
ای امت محمد ای طالبان رحمت
باید که ناله سر داد با او در این مصیبت
ای اشک تا قیامت ریز از دو چشم امت
زیرا که شعر جاری پیغمبرت شنیده
«ختم رسل محمدعمرش به سررسیده
اشک از دو چشم زهرا بر بسترش چکیده»
࿐❁❈❁࿐
شاعر: ابراهیم الهیاری(اشک فسایی)
1400/7/11
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
«نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
PTT-20211003-WA0138.opus
451.1K
«خـــتم رســل مــحمد
عمرش بـه سر رسیده»
#نوحه
#رحلت_پیامبر
#شاعر_ابراهیم_الهیاری
#با_نوای_مداح_غلامرضا_برزگر(مریم ابادی)
«از ذاکرین گرامی کانال»
@golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#نوحه
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
#زبان_حال_امام_رضا_ع_با_جواد_الئمه_ع
#شـــاعر_اســـتاد_خــسروی_فـــر
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
#سبک: مران یکدم ساربان اشتر
࿐✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشسته غم درحریم دلم باغم وغصه همنشین من
خدا داند از دل زارم بیکس و بی یارو معینم من
گرفتار درد و هجرانم، کجایی ای نور چشمانم(ای تقی جانم) 2
ـــــــــــــــــــــــــــ
سراپا چون شمع محفل غم آتشی افتاده بجان من
که میسوزاند وجود مرا میکشد سر از استخوان من
بدرد غم مبتلا شده ام، اسیر درد وبلا شده ام
شده حجره قتلگاه من، ببین بابا اشک وآه من
کجایی ای نو چشمانم،(ای تقی جانم) 2
ـــــــــــــــــــــــــ
درون حجره نهادم سر، در غریبی جان میسپارم من
غریب وتنها و بی یاور مونس و غمخواری ندارم من
کجایی ای نورچشمانم،(ای تقی جانم) 2
ـــــــــــــــــــــــــ
گرفتار در و رنج و بلا با غم و غصه، هم نوا شده ام
دم آخر روضه خوان غم، روضه های کرببلا شده ام
چو نی از غم ناله دارم من ، به حجره جان میسپارم من
کجایی ای نور چشمانم،(ای تقی جانم) 2
ــــــــــــــــــــــــــ
اگر چه خصم جفا کار از زهر کینه کرده است و مسمومم
ولی گریان از غم و اندوه حسین آن مولای مظلومم
کجایی ای نور چشمانم (ای تقی جانم) 2
ــــــــــــــــــــــــــ
بخاک حجره نهادم سر، ذکر یا زهرا بر لبم باشد
خدا داند گریه از غم او کار هر روز و هر شبم باشد
کجایی ای نورچشمانم،(ای تقی جانم) 2
ــــــــــــــــــــــــــ
بــیا بابا این دم آخـر از ره احـــسان، تو بــبالینم
سرم را نه، روی دامانت تا دهد دیدار تو تسکینم
کجایی ای نورچشمانم (ای تقی جانم) 2
🖊استاد خـســروی فـر
1400/7/11
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#غمنـامـه_شـورا
#رحلت_پیامبر_اکرم_سلام_الله_علیها
#شـــاعر_اســتاد_کـــیانی
#کـــانال_مــداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
✿࿐❁❈❁࿐✿
بـیا پــرواز کـن ای دل بـسوی بیت پیغمبر
مدینه مهبط جبریل و وحی ِ حضرت داور
بیان کن شرح غم از لابه لای مصحف تاریخ
که تـا گیرند عبرت شیعیان حضرت حیدر
پیمبر رحمت اللعالمین و بهترین مخلوق
زبیماری به حال احتضار افتاده در بستر
خواص آن زمان گرد پیمبر جمله بنشسته
طلب کرد او قلم تا ثبت بنماید در آن محضر
پیام آور پــیام آخرینش رازها دارد
ولی آن مغرضان گفتند بیمار است پیغمبر
پیمبر بود و سبطین و علی و فاطمه تنها
نبی گفتا سفارشها به آنها لحظه ی آخر
ملک در چهره ی زیبا جوانی کرد دق الباب
اجازه خواست تا وارد شود بر بیت پیغمبر
رسول حق به زهرا دختر خود اینچنین فرمود
که در بگشا و دعوت کن پیام آورده از داور
که عزرائیل باشد او و نامش قابض الارواح
نگیرد از کسی رخصت وارد گشته بر هر در
فرو بست از جهان چشم و سوی جنت روان گشته
به همراه ملائک غسل دادش ساقی کوثر
خواص آن لحظه در کوه سقیفه شورها دارد
پـی ایـــجاد خـــط انـــحراف دیــن پـــیغمبر
گروهی تشنه ی قدرت ،نه بلکه مفسد و جانی
که طـــرح تـــفرقه در مسلمین دادند تا محشر
به شرح شمه ای محصول این شورای ملعونان
کنـم تــا عـــبرتی گــردد بـــرای شـیعه ی حیدر
جـنایتهای این تــــاریخ بــعد از احـــمد مرسل
همه محصول تایید همین شوراست تا محشر
در این شورای جانی ها بسی طومار شد امضا
هـــمه ملّی گـــرای آن زمـــان بودند و بد اختر
همین شورا زده آتش به درب خانه ی مولا
همین شورا زده سیلی به روی دخت پیغمبر
همین شورا علی را میکند در خانه زندانی
سوی مسجد کشد آن قهرمان خندق و خیبر
پیمبر دیده اندر عالم رویا چنین خوابی
سه بوزینه ز بعد هم رود بالا از آن منبر
همین شورا حسن را میدهد زهر جفا از کین
نُـماید تـــیر بــــارانش کــنار قـــبر پـــیغمبر
اگر آتش نمیزد درب بـیت عصمت اله را
نـمی افــروخــتند آتـش خیام آل پیغمبر
همین شورا فدک را غصب و باب حق کشی وا کرد
همین شورا شکسته پهلوی محبوبه ی داور
همین شورا به قتل محسن شش ماهه دامن زد
که در کرب و بلا غلطان به خون شش ماهه شد اصغر
سخن از رای مردم بود و از قانون و آزادی
علی تنها شده در چاه نخلستان نُماید سر
ترور شد خط فکری علی در جامعه آن روز
وصـی خــــاتم مُرسَل شده تنها و بی یاور
گروهی مصلحت اندیش به ظاهر پیرو رهبر
که بُـــد اعـــمالشان ضـد علی و ضد پیغمبر
همه در کاخـــها غـــرق تـنعّم در پی فــرصت
که این مجموعه دارد نقشه ی صفین را در سر
همانهایی که روزی یار غار مصطفی بودند
صف آرایی کنند بهر امیر مومنان حیدر
علی هم میکند بیغوله ها روشن ز انوارش
یتیمان و فقیران را کند دلشاد آن سرور
هر آنکه مست می از خم جانبخش ولایت شد
بدنیا میشود پیروز و خندان است در محشر
مکن سجده به داور گر نداری حُبِّ حیدررا
قسیم جنّت و نار است علی داماد پیغمبر
یقین دارم به آنچه گفتم از غمنامه ی شورا
نظر داری کیانی را علی جان در صف محشر
࿐❁❈❁࿐
«🖋️شــاعر:اسـتاد کیانی»
1400/7/11
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ