به نام خدا
#شام_غریبان
#نیمه_تضمین
#امام_حسین_علیه السلام
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
خیمه هاسوخته جز جامه دِری نیست که نیست
در گلستان نبی برگ و بری نیست که نیست
یک بیابان عطش و دادگری نیست که نیست
(( بنویسیدکه جزخون خبری نیست که نیست
به تن این همه سردار سری نیست که نیست))
《《《《《》》》》》
بنویسید الف خم شد و چون دال افتاد
علم و مشک نگون گشت و بدین حال افتاد
مرغ بستان ادب خامُش و بی بال افتاد
(( بنویسید که خورشید به گودال افتاد
پس ازآن شام غریبان سحری نیست که نیست ))
《《《《《》》》》》
آه درسینه و دلها فوران می گیرد
حُرم آن از تن اطفال توان می گیرد
شعله ها در دل افلاک مکان می گیرد
(( آتش ازبال وپرسوخته جان می گیرد
زیرخاکسترما بال وپری نیست که نیست ))
《《《《《》》》》》
خنجرو نیزه و مشک وسپرش را ببرید
علم و چکمه و شال کمرش را ببرید
بهر پاداش به تاراج سرش را ببرید
(( به سوی شهرمدینه خبرش راببرید
که دگر اُمِ بَنین را پسری نیست که نیست ))
《《《《《》》》》》
بنویسید عطش با دل اطفال چه کرد
یا که یک کودک ششماهه چه کارش به نبرد
که چنین تیر سه پهلو دلش آورد به درد
(( پس به آن مادرسر گشته بگویید نگرد
که به گهواره زاصغراثری نیست که نیست ))
《《《《《》》》》》
بس مغیلان به کف پای یتیمی آمد
خم تر از خم قد و بالای یتیمی آمد
در خرابه سر بابای یتیمی آمد
(( تازیانه به تسلای یتیمی آمد
تازه فهمیدکه دیگرپدری نیست که نیست ))
《《《《《》》》》》
بنویسید ز نو مقتلی وگریه کنید
تشنگانی به لب ساحلی و گریه کنید
بنویسید غم کاملی و گریه کنید
از شهیدان به حق مایلی وگریه کنید
که روی اهل ریا باز دری نیست که نیست
تعزیت بر شهدا سوز و نوایی دارد
زدن سینه عجب حال وهوایی دارد
بنویسید عزا عشق و صفایی دارد
حَمدُلِله که به دل اشک فسایی دارد
او که کارش به جز از نوحه گری نیست که نیست
🖋فسا:ابراهیم الهیاری
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
#امام_حسین_علیه السلام
جرم کمی نیست ای مرد
وقتی که دلداده باشی
با اینکه دینت درست است
انسانی آزاده باشی
نصفت همان نصف احمد
نیمت همان نیم حیدر
سرتاسرت فاطمیه
سرتاسرت غرق کوثر
جرم کمی نیست وقتی
بر سینه اش پا گذاری
پیغمبر آرام گیرد
طفلی خبر هم نداری
طفلی خبر هم نداری
آن سینه سینای عشق است
جای خداوندگار است
یا جای پاهای عشق است
گیریم بخشند شاید
این که علی هست بابات
دیگر نباید ببخشند
نام علی بر پسر هات
بخشودنی نیست هرگز
امر امیری به معروف
نهی از نمازی که مست است
بر سمت ناقبله معطوف
سجاده ها سبز رنگند
سبز سیاست کدام است
قلب صدف هم که صاف است
دیگر صداقت کدام است
اینها همه جرم اما
کیفر چه بوده ؟ بماند
قادر نبوده قلم ها
آن را سروده بماند
البته جرم کمی نیست
عشق کنیزی به ارباب
اما به زهرا ببخش و
او را به زینب تو دریاب
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab