eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
891 ویدیو
117 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم فرازی از زیارت ناحیه مقدسه روضه از زبان حضرت بقیة الله الاعظم نعمتى @golvajhehaye_ahlbeyt من روضه خوان ِ غربت ِ آقای عالمم بی تابِ سربریده ی ماهِ محرمم با گریه هر غروب من از حال می روم با هر فرازِ ناحیه گودال می روم صبح وغروب ،ندبه کنان گریه می کنم این روضه را به مادرمان هدیه می کنم برنیزه تکیه داد و ز جایش بلند شد دردش گرفته بود صدایش بلند شد فرمود: زنده ام به کجا حمله می کنید نامردها به خیمه چرا حمله می کنید کارِ مرا تمام نکرده کجا ؟سنان!!!! اینجا کنارِ لشگری از گرگ ها بمان با یالِ غرق خون شده برگشت ذوالجناح با زین واژگون شده برگشت ذوالجناح اینجا به بعد ضربه زدن ها شروع شد اینجا به بعد شیون زن‌ها شروع شد دیدم خودم به چشم ترم وای وای وای بیرون زدند اهلِ حرم وای وای وای دنبالِ ذوالجناح هراسان وبی پناه با عمه آمدند به بالای قتلگاه جدِ مرا محاصره کردند یک سپاه دیدم چگونه عمه‌ی ما می کند نگاه هرکس رسید نیزه ی خود را شکست و رفت یک استخوان ز سینه ی آقا شکست و رفت یک عده بر تمام تنش سنگ می زدند یک عده بر لباسِ تنش چنگ می زدند در آن میانه حرمتِ آئینه ها شکست وقتی که شمر آمد وبر سینه اش نشست از دستِ او محاسنِ جدم رها نشد هرچه کشید خنجرِ خود، سر جدا نشد تا که ز رویِ پیکرِ بی سر بلند شد فریاد یا بُنَیَ ز مادر بلند شد اینجا به بعد گریه‌ی من رنگِ خون شود گیسو به دست شمر ز مقتل برون رود اینجا به بعد زخمِ دلِ ما نمک زدند باور کنید عمه‌ی مارا کتک زدند راه فرار از حرم آنروز بسته شد با چوبّ نیزه پهلوی زن‌ها شکسته شد آن شب زنانِ سوخته یاور نداشتند آن شب بنات فاطمه معجر نداشتند ____________________ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🌿🌹🌿♡°°° کانال مداحی ( گلواژه های اهل بیت ع)
بسم ‌الله الرحمن الرحیم @golvajhehaye_ahlbeyt صدایت می زنم یا قاضی الحاجات..،پنهانی صدایت می زنم با حال اندوه و پشیمانی صدایت می زنم یا ایُّهاالرحمن..،نگاهی کن نگاهی کن به حال و روز من..،این نابسامانی اگرچه من نمک‌گیری نمک‌نشناس هستم..،باز نیاوردی به رویم،راه دادی‌ام به مهمانی به تو رو می زنم با کوله باری از گناهانم به تو رو می زنم ای مهربان،رو برنگردانی! بگو درددِل خود را به غیر از تو به که گویم تویی که دردهایم را نگفته نیز می دانی پر و بالم به چنگ نفس سرکش سخت زنجیر است قفس تنگ و نفس گیر است..،وای از مرغ زندانی دلم لم یزرعِ اندوه‌خیزی از گناهان است ندیده تا به این لحظه به خود،یک قطره بارانی نماز و روزه های ناقصم بوی ریا دارد به قرآن که خجالت دارد این طرز مسلمانی حُسین گفتن بدونِ اشک را هرگز نمی خواهم مرا ای کاش با هر "یا حسین" گفتن بگریانی مگیر این نعمت چشم تر و آشفته‌حالی را وگرنه بنده ی خاطی ندارد راه جبرانی در آتش هم بیندازی..،بگویم:دوستت دارم دلت می آید آیا عاشق خود را بسوزانی!؟ خدایا این گنه‌کار از عذاب قبر می ترسد از آن لحظات تنهایی،از آن ساعات ظلمانی تو را جان علی موسی الرضا..،با من مدارا کن به حق بوسه ام بر مضجع شاه خراسانی دم افطار ها با کام تشنه روضه می چسبد بخوانی روضه ی ها‌ی تشنگیِ شاه عطشانی لبش ذکر خدا می گفت..،لعنت بر سنان مست لبش ذکر خدا می گفت..،وای از نیزه ی آنی صدای استخوان هایش تمام عرش را لرزاند به زیر سم مرکب زیر و رو شد جسم عریانی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🌿🌺🌿♡°°° کانال مداحی( گلواژه های اهل بیت ع)
بسم‌الله الرحمن الرحیم تا قدم هایم به سمت تو وصالی تر شده جاده ی پُرپیچِ هِجرَت اِنفِصالی تر شده "یوسف"گُم‌گَشته باز آید به کنعان یا که نَه!؟... فرضِ بیناییِ "یعقوب" احتمالی تر شده مُدَّعیِ عاشقیِ "شمع"..،هر "پروانه"ای است بُرده آن بال و پری که اشتعالی تر شده داغ دوری ات ستون خانه ها را خَم نِمود قامت بابایِ پیر من هلالی تر شده در سحر تا با دُعای "عهد" ، بستم با تو عهد بندِ پیوندِ من و تو لایزالی تر شده "اَینَ اَینَ"گفتنم را لااقل پاسخ بده... پُرسش "آقا کجایی" اَم سوالی تر شده بَرده می خواهی..،سَرِ بازار من را هم ببین از بلالِ آلِ تو رویَم بِلالی تر شده بِین رویا..،بارها دیدم بغل کردی مرا... چند روزی خوابِ شب‌هایم خیالی تر شده غیر "گریه" نیست آهی در بساط من..،ببخش کاسه ام از سال های قبل خالی تر شده تا کسی از کربلارفتن برایم حرف زد این دل وامانده ام حالی به حالی تر شده هر زمانی که قسم دادم تو را "جانِ حسین" چشم های خُشک من در روضه عالی...،تَر شده چندساعت ذبح جدِّ تشنه‌کامت وقت بُرد... قدِّ زهرا از همان ساعت هِلالی تر شده http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا به زمین و زمان جفا کردند محشری درجهان بپا کردند کربلا بود ولشکری ازکین حمله بر رحمت خدا کردن یادگار رسول(ص) بود حسین(ع) بارسول خدا(ص) چها کردند تنی آماج تیغ و نیزه وسنگ با غریبی چگونه تا کردند تشنه لب بود و میزبانانش حق مهمانی اش ادا کردند تابریزد به خاک ،خون خدا ازتنش چشمه چشمه وا کردند درهمین لحظه زینبش(س) آمد مگر از خواهرش حیا کردند غرق درخاک وخون که شد پیکر بدنش را دمی رها کردند شمر باچکمه روی سینه نشست آنچه باور نبود را کردند از قفا با دوازده ضربه سرش از پیکرش جدا کردند وچه ظلمی به حق زهرا(س)شد وچه خونی به قلب ما کردند http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ دلخوشی هایِ کم ِ دور و برت را بردند بد زمینگیر شدی! بال و پرت را بردند روی دستان تو با تیر سه پر؛ پرپر شد گوش تا گوش...دهان پسرت را بردند چشمت از داغ جوان تار شد و کم سو شد می‌زدند و همه نام پدرت را بردند علَم افتاد و تنِ علقمه را خون برداشت کمرت خم شد و قرص ِ قمرت را بردند  با وضو نیزه-زنان وارد گودال شدند آن عقیقِ یمنِ شعله ورت را بردند چکمه هایت را با نیزه درآورد کسی تیرباران شده بود و سپرت را بردند تا بگیرند دو سه جایزه از دست یزید(لع) دست و پا میزدی آقا خبرت را بردند پیش زینب(س) به تو بسیار جسارت کردند غارتت کرده و بر نیزه «سرت» را بردند! http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ سکوتِ ماسه‌های داغ یعنی بسترش با من صدای بادِ سوزان می‌رسد: خاکسترش با من غریبِ زخمیِ لب‌تشنه گیر اُفتاده در گودال که حتی آفتابِ داغ گوید  پیکرش با من حرامی‌ها و قاتل‌ها همه جمع اند  می‌گویند که از این زخم خورده کَندنِ بال و پَرَش با من   یکی میگفت با نیزه که ضربِ اولش با تو یکی میگفت با تیغش که زخمِ آخرش با من زره  پیراهنش  خودش  عبا  دستار  غارت شد به نعره خولی آنجا بود: خورجینِ سرش با من سنان با شمر می‌خندد بچرخانم؟ سرش باتو که با او شمر می‌گوید بچرخان خنجرش با من نگاهِ یک زنازاده به شالِ سبز آقا بود هوارِ  ساربان آمد فقط انگشترش با من پس از عریانیِ او شد زمانِ غارتِ خیمه که یک وحشیِ شامیِ گفت گوشِ دخترش با من به خنده نانجیببی داد زد   بچه‌ها   با من سوارِ نیزه داری گفت قبرِ اصغرش با من... شاعر: http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ از داغ؛ دلت سوخته و سخت ملولی کرده ست سرِ نیزه به قلب تو نزولی با هر چه که میشد به تنت زخم رساندند انگار نه انگار که فرزندِ رسولی با خنجر کند و سرِ صبر و لبِ گودال کشتند تو را تشنه لب و غیر اصولی میگفت گمانم عمرسعد(لع)که ای شمر(لع) زجرش بده، آهسته ببُر! از چه عجولی؟! بردند سر از پیکرت و زود گرفتند از پنجهٔ ابلیس عجب مُهر قبولی از نیزه رسیدی به دلِ داغِ تنور و روشن شده از نورِ سرت خانهٔ خولی(لع)! مُقَرَّم در مقتل الحسین(ع) به مخفی کردن سر امام حسین (ع) در تنور، توسط خولی(لع) و ساطع شدن نوری از تنور اشاره کرده است. مقرم، مقتل الحسین(ع)، مؤسسه بعثت، ص۳۰۴ ارشاد: 118:2، لهوف: 142 تاريخ طبری: 455:5 نفس المهموم: 382 منتهی الامال: 401:1 روضة الشهداء: 361 رياض القدس: 205:2 🖋شاعر_مرضیه_عاطفی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°🏴🏴🏴°°°