به نام خدا
#تضمین_شعر_استاد_شهریار
#شاعر_ابراهیم_الهیاری
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇◇♻️♻️♻️◇◇◇◇◇
روی دوشِ خویشتن خونین لوا دارد حسین
تحت ظلِِّ این لَوا ،بس آشنا دارد حسین
ازکلاف عشق بر قامت رَدا دارد حسین
(شیعیان ،دیگرهوای نینوا دارد حسین)
(روی دل با کاروان کربلا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
با وداعی ازحرم زد شیشه دل راشکست
توسن عشق وشهادت زین نمود و بار بست
با خضوع و با اُبُهَت پشت این تُوسن نشست
(ازحریم کعبه ی جدّش به اشکی شست دست)
(مروه پشت سرنهاد اما صفا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
او که باشد کاروان عشق را دائم زَعیم
پیش می تازد به حکمِ (ربِّ) یکتایِ رحیم
می شود بر خوان عشق وخون وجانبازی قَسیم
(می برد همراه خود ،هفتاد ودو ذِبح عظیم)
(بیش ازاینها حرمت کوی مِنا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
شد طلایه دارِ او مرآت چِهرِ آفتاب
درمیان کاروانش عاشقانی کامیاب
راه عشق است ودو دست وپای هر عاشق خضاب
(بس که محملها رود منزل به منزل باشتاب)
(کس نمی داند عروسی یاعزا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
کربلا از بهر وی معنای عرش کبریاست
نینوا خود از برایش وعده گاهی آشناست
آنچه درظاهر به تصویراست ودر قاب قضاست؛
(سیرت آل علی باسرنوشت کربلاست)
(هرزمان ازما یکی صورت نما دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
زد قمردرعقرب ازنو برجهان بانگ طلاق
شد هلالِ ماه نو آرام بیرون از مَحاق
آن زمان زد عاشق شوریده ، آهنگ فِراق
(سربه راه دل نهاد و راهپمای عِراق)
(می نماید خود که عهدی باخدا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
برگ دیوان شهادت خالقا ،ممهور کیست ؟
او دراین دفتر چه می خواند ،خدایا قصه چیست؟!
کیست این عاشق که براین رفتنش باید گریست؟!
(پیش رو راه دیارِ نیستی کافیش نیست)
(اشک وآه عالمی هم درقفاداردحسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
او بُوَد فرزند عاشق پیشه ی مولاعلی
نورحق درجلوه گاه صورتش شد منجلی
خودچراغ عشق روشن کرده با بینا دلی
(سروران پروانگانِ گرد رُخسارش ولی)
(چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
بود بر پیراهنِ از عشق یزدان پاره جِیْب
عاشقان آگه نمود و راند خود خواهانِ ریب
اوکه می دانست بهرحق اسارت نیست عِیب
(بردن اهل حرم دستور بود و سرِّ غیب)
(ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
می رود راه خدایی تا به سرحدِّ بقا
می شود بر رهروان راه حق خود مقتدا
روبرو جمعی معین ودرخفا اهل جفا
(دشمنانش بی امان ودوستانش بی وفا)
(باکدامین سرکند مشکل ، دوتاداردحسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
ازشهادت تااسارت خوب صحبت می کند
اهل بیت خویش را آگه زِ محنت می کند
با لب خشک و دل افسرده همت می کند
(آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند)
(عزت وآزادگی بین تا کجا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
خون به خون ممزوج سازد بر زمین قابلی
بذر عشق آنجا بکارد تا که روید حاصلی
آنچه درمیعاد کارد بعد میثاق آن جلی؛
(او وفای عهد را با سر کند سودا ولی)
(خون به دل از کوفیانِ بی وفا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
صوت زیر وبم نوازد او زِ پیمان زخمه ای
گوش جان زو بشنود زآوای قرآن زخمه ای
می زند آهنگ هجران او بدینسان زخمه ای
(ساز عشق است و به دل هر زخمِ پیکان زخمه ای)
(گوش کن عالم پرازشور ونوا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
او میان مقتل و از خویشتن گردد جدا
در بدن بس زخم پیکان رو برو تیغِ جفا
در دَمِ آخر که میزد زیرخنجر دست و پا
(شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا)
(جای نفرین زیرلب دیدم دعا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
اسب ها برجسم پاکِ زاده زهرا دوند
مُلحِدان بی حرمتی بر ساحت قرآن کنند
خیمه و خرگاهِ آن شَه ، ناروا آتش زنند
(رخت و دیباجِ حرم یکسر به تاراجش برند)
(تابه جایی که کفن از بوریا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
سرِّعشق وعاشقی این مشعل عالم بسوز
عاشر ماه محرم دارد این عاشق بروز
تشنه اندر مَسلخ عُشاق درگاهِ تموز
(وقت آخر کاز همه بیگانه شد دیدم هنوز)
(با دم خنجرنگاهی آشنا دارد هنوز)
◇◇◇◇♻️◇◇◇◇
شد زمین ما ریه از خون پاکش لاله زار
سجده گاه عاشقان گردید خاک آن دیار
قلبت ای (اشک فسایی) بهر او شد داغدار
(اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار)
(کاندر این گوشه، عزایی بی ریا دارد حسین)
◇◇◇◇♻️♻️♻️◇◇◇◇
✍#ابراهیم_الهیاری《اشک فسایی》
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°